انجمن شبانه روزی

[آقای فراسی]

شب همگی خوش

واقعا من برای شماهایی که تا حوالی ساعت 3 صبح بیدار هستین کلاهمو بر می دارم به نشانه ی احترام  من که جواب نمی ده بدن واقعا 
شب به خیر. خوابایی طلایی ببنید 

[Lucky bOy]

دلم درد میکنه... تو فکرم یونی رو بپیچونم

[پریا]

چند وقت پیش زارا تو پستش گفته بود اینایی که مخفی میان رو درک نمیکنه. منم درک نمیکردم تا وقتی که خودم مخفی شدم. اصلاً یه لذّت و آرامشی تو مخفی بودن هست


(کسی ندونه فکر میکنه ما از اوناییم که تا آنلاین میشن شونصد نفر سراغشون رو میگیرن! )

[مهاجر]

حیف
داداش الکس رفت
آخه همین جوری
حداقل یه خدافظی میکرد
حالمو گرفت

[بارونی....]

چند وقت پیش زارا تو پستش گفته بود اینایی که مخفی میان رو درک نمیکنه. منم درک نمیکردم تا وقتی که خودم مخفی شدم. اصلاً یه لذّت و آرامشی تو مخفی بودن هست

دقیقا

منم یه دفعه مجبور شدم مخفی بیام....بعدش دیدم نه بابا!!!...چه خوبه!!!

انقده حال میده آدم مخفی میاد.....همینجوری واسه خودت می چرخی...کار هاتو با آرامش انجام میدی....
همه رو میبینی و هیچکی تو رو نمی بینه...

کلا حال میده دیگه....

مثله وقتی که سوار وسایل حمل و نقل عمومی میشی و میری توی یه صندلی تنها میشینی....از پنجره به بیرون زل میزنی....کسی حواسش به تو نیست!ولی تو همه رو زیز نظر داری(از همون پنجره )....
خوبه دیگه....

حالا شب نیایم ببینیم همه مخفی ن و من فقط روشنم

[آقای فراسی]

یه روزی میشه که من بیام اینجا بگم چه جوری مخفی ها رو ببینید!!!!! که دیگه کسی حال نکنه با مخفی اومدن 

شیطونه میگه شروع کنم به اعتبار منفی دادن به مخفی ها :21::21::21:

[Mojтaba ρiloт]

مخفی بودن دیگه کلاس نداره
الان میگن این ارم غیبت خیلی باکلاسه و اصن باعث افزایش بازدید پروفایل میشه
میگی نه امتحان کن ...

[پریا]

پس یه زمانی مخفی بودن کلاس داشته؟!
دیر رسیدم:11:

آقا هادی برای مخفی هایی که در حال مخفی بودن پست میذارن دیده شدن یا نشدن اساساً مطرح نیست. پس تهدید نکنید   ولی اون اعتبار منفی نامردیه

[mahsa20]

اره داش مجتبی راست میگه
منم میرم ببینم طرف چرا غیبت داره
ولی بعد دو سه روز میفهمم از من حاضرتر
اصلا کلا مد شده

---

من طی تفکری که در این 10 دقیقه کردم دیدم این داش مجتبی خیلی هم درست نمیگه
اخه این چه حرفی شما به عنوان یه مدیر میگی
هر کی غیبت میزنه واقعا غایب و میخاد به دوستاش خبر بده
:21::21::21:

[بارونی....]

اَه...انقده بدم میاد پستم آخرین پست صفحه ی قبل میشه

میگم این نشان غیبتم دیگه خیلی لوث شده.....مهسا راست میگه....بعضیا که حالا اسشمون رو نمیارم نیست آمار بازدید پروفایلشون پایینه!!به هر حربه ای متوسل میشن....

آخه آمار بازدید پروفایل اصولا خیلی مهمه!!!در زندگانیه بشریت....
حتی از مخفی بودن یا نبودن!
حتی از دونستن پیدا کردن مخفی ها!!
مسئله این است

حالا یه داستانم راجع ب این می نویسم

[Roksana]

سلام
عاقا گول این هادی خان رو نخورید 
چه پول هایی !!! که ما به این عاقا رشوه دادیم تا این رازو لو داد 
آخرم خودم بلد بودمش

میدونم که منظورتون قطعا من نیستم
اما من به مخفی بودن عادت کردم خب 
غیره مخفیم نمیاد 

مجی خان نه بابا
من امتحان کردم 
آرم غیبت که هیچ خوده غیبتم جواب نمیده
شایدم برا ما فقیر بیچاره های اینجوریه 

پ.ن. دلمان برای اینجا و بچه هاش بسی تنگ شده
حس میکنم که  تو کانونم اما نیستم !
نمدونم چه حسیه !
کلا چند روزه دچار آپاتی شدم 
هیچی خوشحالم نمیکنه :-<
حتا چیزایی که قبلا ازشون لذت میبردم (مث آهنگ گوش دادن) راضیم نمیکنن ....
همش فکرم جای دیگست :-<
کسی راه حلی داره

---

فک کنم تا من اومدم همه رفتن    
تا سه روز بعدم هیچکی پست نمیزاره   
اگرم بزاره موضوع بحثو عوض میکنه   
پست منم نامرئی میشه   

[mahsa20]

سلام
رکسانا جان باید مشخص کنی فکرت کجاس
ما کلا همچین ادمایی هستیم
تا جزییات ندونیم نمیشه کمک کرد

[آقای فراسی]

می گم من فکر می کنم پستها رو یه جور دیگه می بینم!! چون پست شما پست اخر نیست بارونی خانوم 
-------------
اره غیبت بزنیم کلاس داره واقعا :21:
-
وا
این حرفا چیه رکسانا خانوم. چرا افکار عمومی رو منحرف می کنید! اون شله ی که قول دادین و ندادین که نشد رشوه.  حداقل رو رشوه هایی که دادین سرمایه گذاری کنید
پ ن : من یه خواننده جدید پیدا کردم. از صداش خوشم اومد  برین گوش کنید شاید جواب داد
شهرام شکوهی 

---

ای بابا!!
اون بخش دوم پستتون رو الان دیدم وگرنه بحث رو عوض می کردم!!!:21::21: دیر شد 

[Roksana]

مرسی مهسا 
خدا خیرت بده جوابمو دادی 
نمیدونم 
جای ثابتی نیست آخه 
نمیدونم چطوری توصیفش کنم 
حس خاصی ندارم !
گاهی فکره گذشته میاد تو ذهنم 
گاهی فکره آینده
گاهی به الان 
گاهی به اطرافیانم
گاهی غصه از دست دادنشون
گاهی غصه چیزای نداشته
گاهی غصه یه آینده مبهم 
گاهی درس 
گاهی ازدواج
و خیلی چیزای دیگه ....
یه چیزی تو دلم سنگینی میکنه اما نمدونم چه مرگمه 
نمیدونم کسی تا حالا اینجوری شده عایا ؟ 
احساس میکنم افسرده شدم 
هیچوقت اینجوری نبودم 

---

هادی خان اون همه شله که ریخت و پاش کردید یادتون رفته ها 
تا سه روز حموم شله میکردید حتا 
بعله انتظار داشتم خیلی زود بحث عوض شه 
چیزه عجیبی نیست اصلا 

[mahsa20]

رکسانا جان
کلا برا من که حس اشنایی
ببین عزیزم بهترین راهش کنترل ذهنت
هر چه قدر به افکارت بها بدی بیشتر ذهنت را مشغول میکنه و حس افسردگیت را بیشتر
ولی افکارت فرار نکن
واقعی باهاشون رفتار کن
نه بزرگشون کن و نه نادیده بگیرش
بعدش سعی باید این باشه که احساس رضایتو برگردونی