انجمن شبانه روزی

[ترلان]

کجاش برطرف شده؟
من الان کسری دارم

[گل سرخ]

امشب وقتي از باشگاه بر ميگشتم، نميدونم چرا،‌ ولي گفتم، يا رب نظر تو برنگردد.

شايد توو اين دنيا خيلي ها باشن كه از من خوششون نياد، و از من متنفر باشن،

اما اميدوارم خدا موقع مردن ازم راضي باشه، هرچند ميدونم الان اصلا راضي نيست.

باید چندین و چند صفحه بخونی تا بالاخره یه پست قابل لایک پیدا کنی!O:-)

گفتم حیفه جا مونده اون صفحه های عقب...بیاد دوباره جلو چشم

[Mojтaba ρiloт]

ریاضی مهندسی رو چجوری پاس شم ..
یه راهکار به من بدید
نه میفهممش نه میتونم انتگرالاشو حل کنم ... صبحم امتحانشو دارم
اخه خدایی انتگرال ها و سری های  عدد حقیقی خودش چی بود ..که الان باید اعداد مختلطشو حل کنم ..
سری فوریه رو کجای دلم بذارم ...

[مــانــا]

واااااااااااااااااااااااای من عااااااااااااااااشق ریاضیات مهندسی بودم
فک کنم تنها درس 3 واحدی بود ک دقیق  20 شدم 
اینقققد شیرینه ک نگوووووووووو
مخصوصا همون انتگرال های مختلطش و فوریه هاش 

[Mojтaba ρiloт]

اخه چجوری بیست شدی  ..دوپینگی چیزی کرده بودی 

من سر کلاسش هم نرفتم اصلا ... استاده مرام گذاشت میانترم رو بهم داد ...

مثلا اون موقع داشتم تیم رباتیک اماده میکردم

[سنــا]

چرا فردا تعطیل نشد؟؟؟؟؟؟؟!!!!!!!!

[mahdi]

واااااااااااااااااااااااای من عااااااااااااااااشق ریاضیات مهندسی بودم
فک کنم تنها درس 3 واحدی بود ک دقیق  20 شدم 
اینقققد شیرینه ک نگوووووووووو
مخصوصا همون انتگرال های مختلطش و فوریه هاش 

هي گفتي، يادش بخير منم 19.5 شدم.

اون ترم هم كلي شاگرد داشتم كه ميومدن پيشم باهاشون كار ميكردم، همشونم پاس شدن.

[alOne but Happy]

چرا فردا تعطیل نشد؟؟؟؟؟؟؟!!!!!!!!

عزیزم قانون تصویب شده که بین 2  تا تعطیلی دیگــــــــــــــه تعطیل نکـــــــــــــــننددددددددددد:22::22:

[mahdi]

چرا فردا تعطیل نشد؟؟؟؟؟؟؟!!!!!!!!

اوا خب چرا بايد تعطيل ميشد؟

[حسین چار دو دو]

امشب وقتي از باشگاه بر ميگشتم، نميدونم چرا،‌ ولي گفتم، يا رب نظر تو برنگردد.

شايد توو اين دنيا خيلي ها باشن كه از من خوششون نياد، و از من متنفر باشن،

اما اميدوارم خدا موقع مردن ازم راضي باشه، هرچند ميدونم الان اصلا راضي نيست.

باید چندین و چند صفحه بخونی تا بالاخره یه پست قابل لایک پیدا کنی!O:-)

آبجی چه کاریه خب،چرا چند صفحه الکی میخونی!
بقیه رو نمیدونم ولی من شخصا راضی نیستم وقتتو به خاطر خوندن پست های بی ارزش،چرت و پرت، و مذخرف من تلف کنی

[Alireza 68]

سلام حسین 422 عزیز نیاز به ناراحتی نیست

چون مطمئنم که ایشون بدون منظور این حرف رو زدن و برای ی جوری های لایت کردن اون پست بوده

حساس نشو حساس نشو ناهار نخوردمه

ابوالفضل جان حرفات قابل تامله

در مورد حسین که مطمئنم منظور خاصی نداشتن و باز میگم برداشت من اینه که برای هایلایت کردن اون پست بوده

مطمئنن همونجور که خندون و شاد کردن و نشاط دادن به بقیه سخته همونقدر هم سرپرستی یا مدیریت سخته + مسئولیتی که داره + راضی نگه داشتن همه از خود

ازین احساستی که تو داری برای من بارها اتفاقا افتاده برای همین برام قابل درک هست حست

ما هم بارها فحش شنیدیم بارها بی احترامی شنیدیم اما همونقدر هم اعضایی بودن که از ته دل طوری با ادم برخورد میکردن که خستگی از تن ادم در میرفت

اما گاهی کسایی هستن حرفی به ادم میزنن که از رو دلسوزس هست و ی جورایی تلخه اما حکم دارو رو داره و شاید ادمو به خودش میاره مثل ی سیلی شاید باشه اون لحظه حس بدی به ادم دست میده اما ادمو به خودش میاره

نظرت برای من محترمه و برای همه ما  نظر من اینه شاید نواقصی داشته باشه اما اکثرش به همت خود ادم بستگی داره و به این که هدشو  گم نکنه

بارها خودمو مثال زدم بدو ورودم به اینجا پر از انگیزه و انرژی بودم هدفم مشخص بود اما رفته رفته هدفمو فراموش کردم ( خطوات شیطان)

خیلی از ماها وقتی اینجارو پیدا میکنیم از ته قلب شاد میشیم که افرادی مثل خودمون اینجا هستن و میشه ترک کرد بعضیا با همون نیت و همون حس و حال تا اخر ادامه میدن بعضیا هم مثل من هدف اولیه شون کم رنگ میشه که گاهی همون سیلی ها میتونه ادمو به خودش بیاره

گاهی وقت ها ادموقتی موفق به کاری نمیشه بعد از تلاش های زیاد حس میکنه محیطی که توش هست اشتباه هست و مشکل داره روندش غلطه یا هرچیزی

ی بزرگی بهم میگفت خود شکن آینه شکستن خطاس



...........................

چقدر امروز بدم میاد روز خوش یمنی نبوده برام 7 سال پیش نگران بودیم ی جمعی ی خانواده ای موقع امتحانات نهایی 3وم دبیرستان

ساعت دو یا سه نیمه شب عمو با لباس مشکی اومد و شناسنامه پدر اون خانواده رو میخواست صدای گریه بلند شد

و صبحش صدای قران ..

برده بودنش تهران تو ساری دکترا جواب کرده بودن

تو تهران هم فقط ی بیمارستان دولتی کاری از دستش برمیومد

اونجا هم تخت خالی نمیدادن دو روز بیرون بیمارستان تو ماشین مونده بود تا اینکه داداشه قاطی میکنه و میزنه شیشه ای رو پیاده میکنه اما دیر شده بود دکترای اونجا هم کاری از دستشون برنمیومد

هرچی که بیشتر میگذره و ادم بزرگتر که میشه جای خالیشو بیشتر حس میکنه

هیچ کار خدا بی حکمت نیست...

.

[گل سرخ]

سلام
اول صبحی
یه بار دیگه پست منو با دقت بخونین:

باید چندین و چند صفحه بخونی تا بالاخره یه پست قابل لایک پیدا کنی!
گفتم حیفه جا مونده اون صفحه های عقب...بیاد دوباره جلو چشم

حالا دوباره مال خودتونو بخونید:

من این جمله رو ترجمه کنم :
ابوالفضل پست نزن!


باشه دیگه نمیزنم!
گفتم این کارو بکنم آبجی الون و ترلان و ... فک نکنن یه وقت به اونا گفته شده

بقیه رو نمیدونم ولی من شخصا راضی نیستم وقتتو به خاطر خوندن پست های بی ارزش،چرت و پرت، و مذخرف من تلف کنی

من دارم راجع به یه پست که یه نوع حرف و صحبت و " فعل " هست حرف میزنم...

شما تو جواباتون از اشخاص و " فاعل" ها دارین میگین!!!

نمیدونم چرا این دو تا رو به هم ربط دادین و فکر کردین و شخص خاصی رو میگم ! الله اعلم!

1- این پست قشنگ میتونست واسه هر کی باشه ...من منظورم شخص خاصی نبود!

2- این پست قشنگ میتونست هر جا باشه...تو درد و دل ...گروه ها..هر جا...اونجا هم همین حرفمو میزدم.

3- چقدر زود قضاوت میکنید...من مدیر اینجا نیستم که بیام تذکر بدم یا با "دید مدیریتی" پست ها رو بخونم...من بخوام تذکر بدم خیلی رک تر حرفمو میزنم. نگران نباشین

4- منظور من از قابل لایک بودن هم دقیقا همونی بود که خودتون تو حرفاتون گفتین : یه صحبتی باشه که ادم رو آروم کنه... یه حرفی که به دل بشینه..
شاید واسه شما با خنده و شوخی این حس بهتون دست بده
من با پستهای این مدلی آروم تر میشم..
حالا ممکنه قابل لایک بودن یا نبودن از نظر شما یه معیارهای دیگه ای داشته باشه

آیا کار ساده ایه که آدم 20 خط پست بزنه بعد بره متناسب با همین 20 خط 15 تا شکلک از تو نت پیدا کنه؟

چقد وقت میبره این کار؟
چند نفر حاضرن وقت بذارن؟

نه اصلا ساده نیست...
 نمیدونم پارسال از کی کانون اومدین
اما وقتی حامی پرواز بودم کار من همین بود دقیقا برای اعضای گروه....پست های تاپیک جشن پارسال تابستون رو میتونید ببینید! هنوز هستن.
ما خیلی وقتها پیش این مراحل رو پشت سر گذاشتیم!
خیلی ها رو هم میشناسم که قبلا زیاد اهل این کار بودن..الان نیستن...این دلیلی بر افسرده بودن یا منزوی شدن نیست.
هر چیزی یه تاریخ انقضایی داره بالاخره.

حتی خیلی از کسایی که از پستت میخندن زیر پستت لایک نمیزنن چون برداشتشون اینه که این پست برای لوده گری زده شده و اگه من تشکر بزنم ینی من باهاش موافقم

کلا واسه سه گروه پست لایک میزنم :
1- طرف واسش زحمت کشیده باشه ( لیست و شکلک و جشن و..)
2- آموزنده باشه
3- به دلم بشینه
اتفاقا قبلا ها خیلی از پست های خودتون یا حسین رو که باعث می شد واقعا بخندم لایک میکردم!

بازم شما آزادین هر جوری که راحت ترین پست منو برداشت کنین.
منم حرفمو زدم و دلیلی برای ناراحت شدنم نمیبینم.
من مثل بقیه اعضای عادی کانون یه پست دادم که حرف دلم بود... نه مدیریتی ( که شما اینا رو جا به جا فرض کردین).
و در آخر اینکه جمله زیر اسممو خیلی دوست دارم


در کل اگه سو تفاهمی پیش اومد که باعث ناراحتیتون شد ، من معذرت میخوام!

---

خدا رحمتشون کنه علیرضا خان.

[Alone man]

دیشب یه پست دادم تو درد دل 
امروز نیستش 
--------------------------------------
قضیه این بحثا چیه ؟
پ.ن:این ==>  خیلی منو اذیت میکنه ... ماهیت ـش یه چیز دیگه ـس

[Azad63]

ریاضی مهندسی رو چجوری پاس شم ..
یه راهکار به من بدید
نه میفهممش نه میتونم انتگرالاشو حل کنم ... صبحم امتحانشو دارم
اخه خدایی انتگرال ها و سری های  عدد حقیقی خودش چی بود ..که الان باید اعداد مختلطشو حل کنم ..
سری فوریه رو کجای دلم بذارم ...

وای خدا .... ریاضی بلای جون من .... 

---

چرا فردا تعطیل نشد؟؟؟؟؟؟؟!!!!!!!!

به خودت مسلط باش سنا 

[حسین چار دو دو]

علیرضا جان تو به من بگی بمیر میمیرم

آبجی کیمیا:
apology accepted

البته ما نیز پوزش می طلبیم

ابول جان ما خیلی دوست داریم