امتیاز موضوع:
  • 34 رأی - میانگین امتیازات: 4.15
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

انجمن شبانه روزی

سلام
خدا رو شکر کابوس من در حد دعوا کردن با کسیه یا کسی باهام فهر کرده باشه 
یا اینکه مرگ عزیزانم
یا افتادن از پرتگاهه
توی حواب ها
بیرونش نمیدونم چطوری تحمل کنم
[تصویر:  final%201.png]
[تصویر:  size_550x415_Kids.png?1320708461]
آسمانیها مهربانند
اگر باور نداری
دستت را به آسمان بسپار
تا دلت بارانی شود
چه جرم كرده ام اي جان و دل به حضرت تو
كه طاعت من بيدل نميشود مقبول
[تصویر:  nasimhayat.png]
[color=#32cd32]
سلام

نمیدونم والا این استادا چجوری نمره میدن!17

هر درسی که این ترم گفتم خوب میشم برعکس نمره اش بد از اب در اومد

سه تا درس رو مطمئن بودم  20 میشم یکیش شدم 17 یکی 18 یکی 16



بتن که گفته بود فرمولارو میدمو نداد  بهم داد 1217

فلز داد 10  این ی دونه رو خراب کرده بودم خیلی سخت گرفته بود همین که قبول شدم خیلی نصف بیشتر بچه ها افتادن

پی داد 10  این رو مطمئن بودم بالای 15 میشم17


طراحی فنی بیشترین فعالیت رو من داشتم و پروژمم از همه سنگین تر و درست تر بود نمره کلاسم از همه بیشتر بود بهم داد 12.5 این یکی خیلی سوز داشت13


گفتم این ترم معدلی بزنم تو رگ بدتر معدلم داره میشه 14 از همه ترم های دانشگاهیم کمتر داره میشه42


نمیدونم والا بعضی ها چجوری 20 میشن
Khansariha (121) آثار هنری به دو دلیل ارزشمندند، اول اینکه توسط استادان به وجود آمده اند. دوم اینکه تعدادشان کم است .شما گنج پر ارزشی هستید، زیرا توسط بزرگترین استاد خلق شده اید و فقط یکی هستید. Khansariha (121)


اخه نمی دونید که خواب من چی بود13
خوابم همین جوری داشت روال طبیعیشو طی می کرد یهو کنال عوض شد رفتم تو یه فیلم وحشت که یه خانوم و آقا بودن با ساطور سر افراد رو هوا از تنشون قطع می کردن بعدش اینا یه زن و دو تا بچه رو می خواستن بکشن و لی پلیسا اومدن که دستگیرشون کنن زنه وانمود کرد که کار مرده بوده و داشته اینم می کشته مرده رو بردن و رو شونه اینا پتو انداختن و نوشیدنی گرم دادن
زنه که قاتل بود هم پیش اینا اون زنی که بی گناه بود بی گشت گفت نیم دونم این بابا چرا این کارا رو می کرد زن قاتله گفت اخه من بهش می گفتم بعدش ساطور از زیر پتو در اورد زد گردن اینو قطع کرد اینم همین طوری خشکش زده بود سرش هنوز رو تنش بود
22
یادمه قبلا نصفه شب از خواب بیدار یم شدم شعر عاشقانه یم نوشتم (خیلی ضایع بودن البته) اما حالا فیلم وحشت می بینیم تو خواب1744337bve7cd1t81

قبلا تعداد صفحه اضافیا 4 تا بود حالا شده 5 تا1276746pa51mbeg8j

[تصویر:  nasimhayat.png]
خواب نبوده که ! فیلم جنایی، ترسناک بوده! 42Kool 

بعضی موقعا هم حس آدم توی خواب بده  یعنی خیلی چیز وحشتناکی هم ندیده ولی حس ترس غالبه ... 



من دارم کم کم  به این نقطه میرسم که  آبرو برام فقط پیش خدا مهم باشه! 42

یعنی این تنها راه برای رسیدن به آرامشه توی بعضی شرایط ...
<align option="center" style="text-align: center;"><size option="medium" style="font-size: medium"><img src="http://www.ktark.com/nasimhayat.png">http://www.ktark.com/nasimhayat.png</img>[/size][/align]<br />
<br />
<br />
[align=center]<color option="#663366" style="color: #663366;">[size=medium]<font option="arial" style="font-family: Arial;"><b>هراس بی تو ماندم ادامه دارد ... </b></font></color></size></align>
اره دیگه ترس بوده تو جونم
برنامه ی قند پهلو مرحله ی خیلی نهایی الان شبکه اموزش

[تصویر:  nasimhayat.png]
(1392 بهمن 5، 19:00)می توانم نوشته است:
یادمه قبلا نصفه شب از خواب بیدار یم شدم شعر عاشقانه یم نوشتم (خیلی ضایع بودن البته) اما حالا فیلم وحشت می بینیم تو خواب1744337bve7cd1t81

ما کلی پول میدیم اینترنت میگیریم و وقت میزاریم از این فیلما پیدا میکنیم و دانلود میکنیم و بعد میشینیم با داداشمون وقت میزاریم میبینیم.

شما شب در حین اینکه تا صبح دارید استراحت میکنید توی وقت مرده و بی استفاده‌ی خواب دارید فیلم به قول «آبجی دل‌استوار هما» فیلم جنایی-ترسناک مبینین! شاکی هم هستین؟ 22

واقعا این مردم چقد ناشکرن 22
مسئله این نیست که چقدر می‌تونی مشت بزنی؛
مسئله اینکه چقدر می‌تونی مشت بخوری و باز ادامه بدی.
چقدر زمین بخوری و باز پاشی وایسی.
آدم اینجوری برنده میشه!
 

[تصویر:  05_blue.png]
سلااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااام:22::22::22::22::22::22::22::22::22:

من بالاخره تونستم تکمیلش کنم و تحویل بدم 
هر چند که 600 تا ایراد بنی اسرائیلی ازش گرفتن 4fvfcja

****
در راستای بحث دیشب یه چیزی رو بگم

همه ی ماها یه لیستی داریم که چیزایی که میخوایم از خدا توشه..
یه استادی داشتیم که همیشه  میگفت صدر لیستتون و بزارید داشتن یه شریک خوب
 
وقتی باشه بقیه چیزهایی که میخواین و میتونید به دست بیارید.

این روزا معنای حرفش و بیشتر درک میکنم(البته از جهت همراهش)

تو کار پروژم دوستم خیلی همراهیم کرد ...
تو زندگیم کسایی بودن که خیلی همراهیم کردن..

و تونستم به چیزایی که میخوام برسم

حالا شما هم قضیه رو جنایی نکنید..
من نمیدونم نداشتن پول یعنی چی..یعنی اصلا نمیدونم شب غذا نداشتن و دوشواری مالی چیه..
برای همینم نمیدونم میشه زندگی کرد یا نه

اما میدونم پولدار بودنم ملاک نیست
مگه هر تحصیل کرده ای با شخصیته که هر پولداری خوشبخت باشه 53258zu2qvp1d9v

ما ها هم که درس خوندیم یعنی اگه زن و مرد کار کنن میشه یه زندگی خوب داشت(معمولی خوب)


حالا همه چی رو گفتم که بگم...

صدر لیست و دقت کنید
خوشا باران و وصف بی مثالش
سلام
حالا من هم ی چی میگم..
آقا نمیدونم ماها تا کی میخوایم از خدا پیشی بگیریم..13


ب طرف میگم آقا شما تا حالا چرا اقدام نکردین میگه خب طول کشید سرمایه ب هم زدن.. گفتم پس توکل چی؟ گفت تئوریه! 22


دوستم و شوهرش وقتی ازدواج کردن دوتاشون هیچی نداشتن.. یعنی فقط و فقط از دنیا مدرک لیسانسشون دستشون بود..
چهار سال گذشت..
جفتشون کار کردن و الان خونه و ماشین و پس انداز و ی نی نی تو راه دارن..دیگه چی میخوان مگه؟53258zu2qvp1d9v


خدا بهشون داد.. چون سپردن ب خودش..1

میتونستن صب کن.. اما آیا تنهای و بدون در نظر گرفتن خدا تو چهار سال میرسیدن ب این چیزا؟
چقدر گناه میکردن؟
چقدر گناهاشون باعث عقب افتادنشون میشد؟


کاش یاد بگیریم خدا خداست و ما هیچی نیستیم...
کاش یاد بگیریم رزقمون دست خداست.. مقدر و معین..
کاش یاد بگیریم خدا ما رو واسه چیزای دیگه اینجا آورذه..

اعصاب ندارم من..22


بسی ارادت..303


در پناه خدا..
یاعلی.53
[تصویر:  07c49977111e42a28fd6.jpg]

می دونی ادم گاهی به یه سری امکانات عادت می کنه
مثلا خواهر من بدجوری عادت داره برسوننش (نیاز شدید به ماشین)
خیلی هم تابلو ئه این عادتش
اما یه عادتایی هست ادم زیاد بهش معلوم نمی شه مثلا من خودم هیچ وقت جدی به این فکر نکرده بودم که چقدر اسباب کشی سخته
قاعدتا مستاجر بودن!
به طور کلی بسته به اونی که تو زندگی مجردی تو خونه بابا هست یه خورده سطح توقعا می ره بالا حتی وقتی که ادم واقعا داره می گه که من به کم می سازم
داره راستم می گه ها
منتهی ته پایین بودن سطح توقع خودشو نمی شناسه هنوز

[تصویر:  nasimhayat.png]
عاقا جان من ول کنین این بحث ازدواج رو 4fvfcja
آدم دلش میخواد ، بعد شرایط جور نیست بعد هی حرص میخوره 4fvfcja

کم آزار بدید ما رو 4fvfcja


اصن ازدواج بده،عخه،چندشه،ایشششش 4fvfcja

  [تصویر:  final%204.png]
 
[تصویر:  05_blue.png]
اره بابا حق با اقا حسینه
بحثو عوض کنین4fvfcja
به نظرتون چند تا گل از کشور عزیز و دوست و همسایه اسمشو نبر می خوریم تو جام جهانی؟

[تصویر:  nasimhayat.png]
(1392 بهمن 5، 23:34)حسین چار دو دو نوشته است: عاقا جان من ول کنین این بحث ازدواج رو 4fvfcja
آدم دلش میخواد ، بعد شرایط جور نیست بعد هی حرص میخوره 4fvfcja

کم آزار بدید ما رو 4fvfcja


اصن ازدواج بده،عخه،چندشه،ایشششش 4fvfcja


به به حسین جون
نزار بگم در خفا دوماد شدی
دست پیشو گرفتی پس نیوفتی؟Smiley-happy114




طاقت بیار رفیق....داریم میرسیم
یکی منو روشن کنه داداش روزبه چی شد یهو؟
یا عباس
(1392 بهمن 5، 23:39)حمید خان نوشته است: به به حسین جون
نزار بگم در خفا دوماد شدی
دست پیشو گرفتی پس نیوفتی؟Smiley-happy114
ای بابا حمید اصن راز نگه دار ـه خوبی نیستی 4fvfcja

  [تصویر:  final%204.png]
 
[تصویر:  05_blue.png]
کیمی مگه چیزی شده؟17
خوشا باران و وصف بی مثالش


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 19 مهمان