1392 بهمن 7، 0:05
پس کارتون در اومد دوباره . متاسفم که خبر رو به صورت ناگهانی دادم. آب قند هست ...
خوشا باران و وصف بی مثالش
(1392 بهمن 7، 0:05)باران.. نوشته است: یعنی واقعا معلوم نبود این یک دیالوگ بین من و مامانم بوده ؟؟
پس کارتون در اومد دوباره . متاسفم که خبر رو به صورت ناگهانی دادم. آب قند هست ...
(1392 بهمن 6، 16:40)آرشام نوشته است: منم موافقم همه پسرا رو بن کنين!اين يكي ديگه تهش بود..
(يه مرضى هست بهش ميگن جوگيرى. يادمه يه بار پسر داييم وقتى تيم ملى از يوگسلاوى گل خورد برگشت جيغ و دست و هورا و از اينا در کرد. گفتيم چى شد يهو؟ گفت ايولا آبى!)
نقل قول: میگم مامان مینا میگه فلانی شده معلممونالان اولش شما گفتيد،درست
(1392 بهمن 7، 2:38)باران.. نوشته است: سوال@همون کاری که شما میکنی عزیزم
شما این موقع شب اینجا چی کار میکنید؟؟
خواب ندارید؟
خوردنی نیستا!!!
(1392 بهمن 7، 0:53)mahsa20 نوشته است: در کمتر از یک ساعت 40 صفحه جزوه در قطع برگه اچار خوندم ، جزوه ای که تا حالا نخوندم
به نظرتون تا پس فردا چیزیش توذهنم میمونه
خدایا ذهن ما را یاری کن و تا پس فردا نگهشون دار