1394 تير 31، 23:37
اما آدم که یه خرده پاک می شه تازه ناخالصی های دیگه اش می آد رو.
ای بابا.
1394 مرداد 1، 0:04
ویرایش شده
(1394 تير 31، 23:31)می توانم نوشته است: انقدر حرف زدن درباره پاکی بیراهه که این همه آدمی که رفتن و اومدن هیچی نگفتن؟
یا شاید ...
منم همینو میگممم..
یعنییی انقدر بده تالار تجربیات؟! یا میز گرد پیرامون ترک؟؟!
اونایی که جواب دادن که قربون دسشون..اوناییم که نخواستن بدن هم به خودشون مربوطه..یعنی من تو کف اون دو نفریم که رفتن تو تاپیک و دو پست بالاترو نخوندن زدن مارو ضایع کردن..
من دوجا نوشتم یه مشاور بنده خدایی در مورد ترک صحبت کرده..این موردو دیگه هم به پای این گذاشتم که ندیدن هم اینکه با تشکر نتونستن ابراز کنن حسشونو!!
راهكار الهي ترك
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیم
أَلَمْ نَشْرَحْ لَکَ صَدْرَکَ ﴿١﴾ وَوَضَعْنَا عَنْکَ وِزْرَکَ ﴿٢﴾ الَّذِی أَنْقَضَ ظَهْرَکَ ﴿٣﴾ وَرَفَعْنَا لَکَ ذِکْرَکَ ﴿٤﴾ فَإِنَّ مَعَ الْعُسْرِ یُسْرًا ﴿٥﴾
أَلَمْ نَشْرَحْ لَکَ صَدْرَکَ ﴿١﴾ وَوَضَعْنَا عَنْکَ وِزْرَکَ ﴿٢﴾ الَّذِی أَنْقَضَ ظَهْرَکَ ﴿٣﴾ وَرَفَعْنَا لَکَ ذِکْرَکَ ﴿٤﴾ فَإِنَّ مَعَ الْعُسْرِ یُسْرًا ﴿٥﴾
إِنَّ مَعَ الْعُسْرِ یُسْرًا ﴿٦﴾ فَإِذَا فَرَغْتَ فَانْصَبْ ﴿٧﴾ وَإِلَى رَبِّکَ فَارْغَبْ ﴿٨﴾
چرخه:
پس چون فراغت يافتي،[در طاعت] بكوش(٧) و با اشتياق بسوي پروردگارت روي آور(٨) -->آيا كار را بر تو راحت نكرديم؟(١-٢-٣-٤-٥-٦)
-->چون نفس را مشغول نكني،وي تورا به بازي ميگيرد<--
--->كار را بر نفست سخت گردان<---
(تو دهني به نفس با نه گفتن به تمايلات حتي حلال)
![[تصویر: 05_blue.png]](http://www.ktark.com/05_blue.png)
1394 مرداد 1، 0:20
آقا من طبیبای صاحب نظرو هم خب مدنظر داشتم..
خوب میریم همه تجربیاتو بریزیم رو هم یه چیزی در بیاد،تا بلکه ما هم خود طبیب بشیم..
راهكار الهي ترك
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیم
أَلَمْ نَشْرَحْ لَکَ صَدْرَکَ ﴿١﴾ وَوَضَعْنَا عَنْکَ وِزْرَکَ ﴿٢﴾ الَّذِی أَنْقَضَ ظَهْرَکَ ﴿٣﴾ وَرَفَعْنَا لَکَ ذِکْرَکَ ﴿٤﴾ فَإِنَّ مَعَ الْعُسْرِ یُسْرًا ﴿٥﴾
أَلَمْ نَشْرَحْ لَکَ صَدْرَکَ ﴿١﴾ وَوَضَعْنَا عَنْکَ وِزْرَکَ ﴿٢﴾ الَّذِی أَنْقَضَ ظَهْرَکَ ﴿٣﴾ وَرَفَعْنَا لَکَ ذِکْرَکَ ﴿٤﴾ فَإِنَّ مَعَ الْعُسْرِ یُسْرًا ﴿٥﴾
إِنَّ مَعَ الْعُسْرِ یُسْرًا ﴿٦﴾ فَإِذَا فَرَغْتَ فَانْصَبْ ﴿٧﴾ وَإِلَى رَبِّکَ فَارْغَبْ ﴿٨﴾
چرخه:
پس چون فراغت يافتي،[در طاعت] بكوش(٧) و با اشتياق بسوي پروردگارت روي آور(٨) -->آيا كار را بر تو راحت نكرديم؟(١-٢-٣-٤-٥-٦)
-->چون نفس را مشغول نكني،وي تورا به بازي ميگيرد<--
--->كار را بر نفست سخت گردان<---
(تو دهني به نفس با نه گفتن به تمايلات حتي حلال)
1394 مرداد 1، 0:26
نظر شما چیه آقا امید؟
![[تصویر: nasimhayat.png]](http://www.ktark.com/nasimhayat.png)
1394 مرداد 1، 5:39
(1394 تير 31، 23:37)عاشق فاطمه زهرا نوشته است: پاکی خوبه.
اما آدم که یه خرده پاک می شه تازه ناخالصی های دیگه اش می آد رو.
ای بابا.
سلام
آره
البته خرده ای به پاکی نیست
این یکی از بزرگترین معایب خ ا هست که ما رو در یه سطح نازل از فکر و نگاه نگه میداره
و وقتی پاکی میشیم آگاهیمون هم بیشتر میشه.
در مورد پاکی:
ان شاء الله بهش میرسم؛
شاید بشه برای شکست بهانه جور کرد
اما برای ادامه ندادن و متوقف شدن و ناامید شدن هیچ بهانه ای قابل قبول نیست.
1394 مرداد 1، 6:57
پیش تعمیر کار... خودت بازش کن چنتا کابل بهش وصله یکیش میره به سمت انتن...احتمالا تعمیرکار تند تند داشته کار میکرده یادش رفته اونو ببنده!
چون گفتید ضعیف شده چیز مهمی نیست...اخر کار هم وایرلس رو از بایوس یه بار خاموش روشن کنید شاید متحول شد!
جسارت بود من اومدم به شما چیزی یاد بدما...
1394 مرداد 1، 8:01
کارخونه های مواد غذایی کارگر فصلی میگیرن
حقوقای خوبی هم داره
تا کارخونه هم سرویس هست
فکر کنم برای آقایون شغل خوبی باشه
مرسی آقای درخشنده
منم کما بیش تک زبونم بودا
من اول حرف آقای عاشق رو خوب نفهمیدم
ولی آلان بهتر می فهمم
آره واقعا آدم پست میشه به خ.ا
خیلی کار بی کلاسیه
1394 مرداد 1، 10:52
(1394 مرداد 1، 10:46)MeHreKhODaa نوشته است: سلام من رسما از همین تریبون میخوام برا مسابقه 10 روزه حریف بطلبم. یکم رقابت بیوفته واسه خاطر رقابتشم شده یه کوچولو بیشتر خودمونو کنترل کنیم.
.gif "Khansariha (98)")
من هستم
البته اگه با اون اسلحه ای که نشونه گرفتین نزنید ناکارمون بکنید
![[تصویر: 15624161_425888184424770_624179248140753...%3D%3D.2.c]](https://scontent-sea1-1.cdninstagram.com/t51.2885-15/s480x480/e35/c0.80.640.640/15624161_425888184424770_6241792481407533056_n.jpg?ig_cache_key=MTQxNjg4NDI5NzQ1Mjk3ODQ2OQ%3D%3D.2.c)
برای یافتن چیزی
باید به جستجوی آنچه نیست، بروی...
![[تصویر: Untitled.png]](http://s3.picofile.com/file/8215507618/Untitled.png)
1394 مرداد 1، 11:05
من تو ماهانه اعلام وضعیت میکنم شمام تو ده روزه
من میخوام برسم به 60 روز
13 تا دیگه مونده
البته این هدف کوتاه مدته
میان مدت رسیدن به 100 روزه
و بلند مدت رسیدن به بهترین ها با شش ماه خوب
یه دست به افتخار خودم
.gif "Khansariha (48)")
برای یافتن چیزی
باید به جستجوی آنچه نیست، بروی...
1394 مرداد 1، 11:25
ویرایش شده
چ رقیبی هم هستینا
من از همینجا اعلام میکنم به بچه های کانونی
اگه فردا پس فردا من سر به نیست شدم
بریزید سر این خانوم مهرانا که کار کار خودش بوده
الان اون یکی امیدم اینجاس
داداش جون من یه وصیت هم دارم
بعدی که منو سر به نیست کردن سرپرستی تایپیک خلاصه مصاحبه ها به عهده تو
خوب ازش مراقبت کنیا
مثل بچه نداشته ام دوسش دارم
خب من دیگه باید غزل خدافظی رو بخونم
اگه بار گران بودیم و رفتیم...
اگر نامهربان بودیم و رفتیم
ها ینی نرفتیما
به زور اسلحه فرستادنمون اون دنیا
برای یافتن چیزی
باید به جستجوی آنچه نیست، بروی...
1394 مرداد 1، 11:47
ایراد از همونی بود که داداشم آرش گفت.حل شد.
...................................................
قشنگ موقعی که تو مسیر هوشیاری هستی رو روالی همه چی سخت میشه یهو...حالت خوبه هوشیاریت خوبه یهو ضربات شروع میشه:
1- داده ها پایان نامه ت به مشکل میخوره
2- امریه سربازیت رد میشه
3- استاد نمره تو کم میده
4- یهو دانشگاه تصمصیم میگیره تابستان غذا نده
5- مادر بزرگ هم اتاقت فوت میکنه. اون میره شهرشن و تو تنها میشی
6- اکسپت مقاله ت میاد واسه کنفرانس خارج از کشوره ولی استاد یادش میره به تو بگه ، نزدیک کنفرانس یادش میاد ومیگه ظرف دو روز حاضرش کن و کاری از دست تو بر نمیاد
7- ماشین داداشتو دزد میبره
8- روغن میریزه رو لپ تاپ
9- آدمی رو که قبولش داری و تو شکل گیری دیدگاها و اعتقادات نقش داشته یه سخنرانی ازش گوش میدی و بهش شک میکنی.
اینا همه رو تحمل کردم ولی
و این آخری تیر خلاصی بود بهم
دیشب زنگ زده بهم میگه داره واسه خواهر کوچیکش خواستگار میاد.میگه تقریبا همه چی اکی شده.این همه رو دلش گذاشته و به من نگفته دیشب دیگه طاقت نیاورد. بغض رو از حرفاش میشد فهمید.حالم منم خراب کرد به شدت
واقعا متاسفم واسه خانواده هایی که دختر بزرگ دارن تو خونه بعد دختر 18 ساله شون رو میخوان شوهر بدن.آخه بی انصافا به این فکر کنید که به اون بزرگه چه فشارروحی میاد.
اصلا بر فرض هوشیار هم شده باشم.من نمیتونم دانشجو و خدمت نرفته و بدون شغل پا پیش بزارم.توقع زیادیه از من
به شدت وضعیتم قرمز شده قشنگ بوی شهوت رو حس میکنم
شايد خوشبختي همين باشد
كه با خودت نگويي :
كاش جايِ ديگري بودم
كارِ ديگري داشتم
يك آدمِ ديگري بودم ... !
عاقبتت بخیر همسفر
كه با خودت نگويي :
كاش جايِ ديگري بودم
كارِ ديگري داشتم
يك آدمِ ديگري بودم ... !
عاقبتت بخیر همسفر 1394 مرداد 1، 12:11
نقل قول: من در مقابل وسوسه خودم و دوستان خوابگاهی مقاومت کردم و خودم باز نکردم لپ تاپو.
ایراد از همونی بود که داداشم آرش گفت.حل شد.
خداروشکر....
وای داداش حرفاتو خوندم شل و ول شدم! من که تحمل ندارم.... ماشالاه شما خوب پیش رفتی...وقتی بدبیاری پشت هم بیوفته خیلی کار سخت میشه
اما برای من وقتی شرایطم خیلی داغونه فقط 20 درصد کارم برای ترک سخت تر میشه....چون وقتی به مشکل بر میخورم همش خدا خدا میکنم جلوی
خ.ا رو میگیره...ولی از یه طرف استرس بهم فشار میاره....
داداش امیدت به خدا باشه....من یکی اگه برم اون دنیا میبینم ماشین خودمم دزد میبرد مهم نبود! همه چیز بی اهمیت میشه....
قبلا هم تعریف کردم خواب دیدم که بهم گفتن دو روز دیگه میمیری! همه چیز برام بی اهمیت شده بود.قشنگ حسش میکردم...تنها خوشحالیم خوشحالی
بقیه بود...دنیام 180 درجه چرخید...
خدا به هممون کمک کنه....
1394 مرداد 1، 13:34
امیدوارم همه مشکلات حل شه
براتون دعا میکنم
هرکی پست منو میخونه ممنون میشم یه دونه صلوات واسه حل مشکلات آقای همساده بفرسته
فقط یه چیزی از نوشته های آقای همساده حالمو خراب کرد
18 سال خیلی کمه ولی شاید اگر اون دختر با اون خواستگار ازدواج نکنه دیگه بخت ازدواج نداشته باشه
تقصیری نداره که دومیه و مجبور باشه پا سوز اولی بشه
باور کنید دومی دیدم که خواستگار خوبشو رد کرده چون اولی شوهر نکرده
الان اولی ازدواج کرده و بچه داره ولی دومی دیگه خواستگار خوب بعد از اون نیومده واسش
رفتار اون دختر و خانواده ش رو به این ببخشید که واقعا معلوم نیست چند تا خواستگار خوب واسه دختری بیاد
اصلا معلوم نیست بیاد یا نه
امیدوارم اون دختر گل هم طاقت بیاره و خودشم به زودی با شما خوشبخت شه
![[تصویر: final%201.png]](http://ktark.com/final%201.png)