امتیاز موضوع:
  • 34 رأی - میانگین امتیازات: 4.15
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

انجمن شبانه روزی

(1394 مرداد 28، 20:26)طاهر نوشته است:
نقل قول: اینی که نوشتی، کاملا خط شکسته نیست... ولی خب حروفی از خط شکسته داره...
تو خط شکسته این شکلیه که رو خط زمینه شروع میشه، کم کم به انتهای سطر که میرسه هم اوج می گیره هم سنگین میشه...
واسه انتهای سطر تلاش اینه که حروفی رو به عنوان بستر انتخاب کنیم... و سایر حروف رو روی اون بستر بچینیم...
بگم یک کلمه از حرفات نفهمیدم چکارم میکنی؟ 1276746pa51mbeg8j
فقط انقدی فهمیدم اینی که من نوشتم ینی کشک Vamonde

عزیز یکی اینطوری ک گفتی بنویس بنداز تو دست نوشته ها
تا بریم براش 4
امروز با این اصطلاح نمیدانم جانم انقده حال کردما همش دوست دارم بگمش 4
نه بابا... گفتم که خوب شده...
منم در حد همین تئوری ها بلدم...
اگه بنویسم، دیگه تا آخر عمر از خط شکسته زده میشی...  4 

دو ترم بیشتر شکسته نخوندم... هنوز خیلی چیزاش دستم نیست...
نسبت به نستعلیق خیلی سخت تر و پرنکته تره...
اصن یه وعضی...  53258zu2qvp1d9v

از هفته ی آینده هم ادامه ی نستعلیق رو می آموزم...
احتمالا همون هایی هم که یاد گرفتم فراموش می کنم... 22
جکی چان:
萨拉姆如一个巴拉姆萨拉萨拉姆如姆如何拉明

بچه ها الان دلم خیلی شکست . 20
تقریبا دیوانه شدم
شده عادتم اصلا دست خودم نیست دیگه
روزی یک بار این کارو میکنم
هرچقدرم جسم خسته باشه بازم نمیشه جلوشو گرفت
فقط مرگ منو راحت میکنه
(1394 مرداد 28، 21:51)رهایی یافته نوشته است: بچه ها الان دلم خیلی شکست . 20

اخه چرا؟ 1744337bve7cd1t81
[تصویر:  15624161_425888184424770_624179248140753...%3D%3D.2.c]
برای یافتن چیزی
باید به جستجوی آنچه نیست، بروی...
53

[تصویر:  Untitled.png]
هیچ کی به من اطمینان نمی کنه.همه از من بدشون میاد . 20
(1394 مرداد 28، 21:54)رهایی یافته نوشته است: هیچ کی به من اطمینان نمی کنه.همه از من بدشون میاد . 20

عجبا 1744337bve7cd1t81
شما اینو از کجا فهمیدی همه ازت بدشون میاد؟
چرا فکر میکنی هیچ کی بهت اطمینان نداره؟
[تصویر:  15624161_425888184424770_624179248140753...%3D%3D.2.c]
برای یافتن چیزی
باید به جستجوی آنچه نیست، بروی...
53

[تصویر:  Untitled.png]
(1394 مرداد 28، 21:51)mohammad01 نوشته است: تقریبا دیوانه شدم
شده عادتم اصلا دست خودم نیست دیگه
روزی یک بار این کارو میکنم
هرچقدرم جسم خسته باشه بازم نمیشه جلوشو گرفت
فقط مرگ منو راحت میکنه


سلام
حق دارید
سعی کنید یه جور دیگه برنامه بریزید
فردا رو همین الان رقم بزنید
یک روز پر از کار + تفریح + آرامش
حتی اگر اون کار رو هم انجام دادید عیب نداره
فقط سعی کنید یه روز پر از ارامش باشه فردا
برنامه ش هم الان بریزید

[تصویر:  nasimhayat.png]
به گذشته که فکر می کنم خیلی حسرت می خورم. 20
سلام
آقای رهایی یافته لطفا کامل و قشنگ حرف بزنین..22
نصفه نصفه ک میگین آدم هی منتظره و نمیفهمه چی بگه و چی نگه.. Vamonde
واقعا قصد جسارت ندارم.. اما اینطوری ی کم ی طوریه.. 1276746pa51mbeg8j

ان شاء الله خدا بهتون کمک کنه..
یاعلی.53
[تصویر:  07c49977111e42a28fd6.jpg]

(1394 مرداد 28، 21:59)می توانم نوشته است:
(1394 مرداد 28، 21:51)mohammad01 نوشته است: تقریبا دیوانه شدم
شده عادتم اصلا دست خودم نیست دیگه
روزی یک بار این کارو میکنم
هرچقدرم جسم خسته باشه بازم نمیشه جلوشو گرفت
فقط مرگ منو راحت میکنه


سلام
حق دارید
سعی کنید یه جور دیگه برنامه بریزید
فردا رو همین الان رقم بزنید
یک روز پر از کار + تفریح + آرامش
حتی اگر اون کار رو هم انجام دادید عیب نداره
فقط سعی کنید یه روز پر از ارامش باشه فردا
برنامه ش هم الان بریزید

والا هر روز پرکار هست
تفریحمم کم نیست
ولی نمیشه برام شده مثل عادت
بزرگ ترین مشکلمه
هیچ حسی هم ندارم فقط از رو عادت این کارو میکنم
محمد ترک عادت سخته اما شدنیه.
همین که بتونی عقب بندازیش خودش کار بزرگیه.

برای چند ساعت ، یا اگر می شه چند روز.

یه چیز مهم : تمام عوامل محرک رو باید حذف کنی ، مخصوصا فیلم و تصویر اگر وجود داره.
انما یتقبل الله من المتقین ...


خداحافظی

من هر وقت بخوام عوام محرک هستن کنارم
همیشه به اینترنت دسترسی دارم و کارم یه جوریه که نمیتونم اینترنت نداشته باشم
واقعا هیچ لذتی نمیبرم انگار داره منو کنترل میکنه
یکی رو میخوام که باهاش جت کنم وقتی مشکل دارم
سلام
بی تعارف ی چیزی بگم..

اخوی اگه بگین نمیتونم تغییر کنم و نمیشه و این قبیل .. در امان موندن از این وامونده شدنی نیست..

قطعا کسایی نتیجه میگیرن ک خودشون حاکم باشن ب شرایط و با مدیریت و تدبیر تغییر بدن چیزایی ک آسیب میزنه رو..
هیچ کسی هم بهتر از خود فرد نمیتونه شرایط رو بشناسه و راه های تغییر و درست کردنش رو پیدا کنه..1

نگین نمیشه و نمیتونم.. بگردین و راه های ممکن رو پیدا کنین..

در پناه خدا..
یاعلی.53
[تصویر:  07c49977111e42a28fd6.jpg]

اره باید یه چند روزی تکلیف خودمو با خودم روشن کنم
ممنون
(1394 مرداد 28، 1:48)خانوم لبخند نوشته است:
(1394 مرداد 28، 1:26)creature نوشته است:
(1394 مرداد 26، 22:01)سها نوشته است: سلام
منم امروز ب ی شکل دیگه ب همین موضوع فک میکردم...22

اگه من و امثال من ی کم تذکر مهربانه و مودبانه و خواهرانه میدادن..اوضاع حجاب اینطوری نمیشه..42 1276746pa51mbeg8j


گاهی فک میکنم ک آخرش کجا میشه؟!13


خدا کمکمون کنه...
یاعلی.53
سلام
همیشه برام سواله که اکثریت خانم های مذهبی چرا در زمینه حجاب کاری نمی کنند؟
می بینند وضع طرف رو ها! اما به جای اینکه باآرامش برن به خودش بگن پشت سرش غیبت می کنند و برای کل جامعه اظهار تأسف می کنند که مملکت از دست رفت ... یعنی هم گناه وهم تکثیر انرزی منفی و غم و غصه 22
واقعا چرا؟


به این آدما نمیشه چیزی گفت!
من خودم به اونایی که جنبه اش رو دارن یه بار میگم دوبار میگم وقتی حرفمون میشه باد هوا!!!
دفعه سومی دیگه پیش نمیاد...

خیلی ها هم با آگاهی هرچه تمام میرن به سمت بدحجابی...میدونه کارش درست نیست ها!!!
قبول داره ولی باز هم ادامه میده!
درهرصورت نه با زبون نرم و آرامش متوجه میشن نه با تشر و بداخلاقی!

یه جایی نقل قولی خوندم از آقای پناهیان با این مضمون که خواهشا اگه دلتون به حال کسی نمیسوزه امربه معروف و نهی از منکرش نکنید! شایدم روشتون اشتباهه.


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 7 مهمان