1394 مهر 29، 10:14
1394 مهر 29، 11:33
اطلاع نمی ده که واست پ پ جدید اومده
یه سری هم به اقای علی علی می زنید بی زحمت ؟
1394 مهر 29، 11:56
فقط اینکه لغزیدن دیگه
دیگه تو رهروان هواشونو دارید یا تو پروفایل یا هر جا صلاح می دونید اگر دسترسی بهشون دارید
1394 مهر 29، 14:15
باز آ باز آ هر آنچه هستی باز آ
گر کافر و گبر و خود پرستی باز آ
این درگه ما درگه نومیدی نیست
صد بار اگر توبه شکستی باز آ ...
لوتی ها
عاشق فاطمه زهرا هادی همت الون واریور
شعار ما:
مردانه و دست در دست هم تلاش می کنیم
تا از ننگ خلاص شویم و به دنیای سبز پاکی قدم بگذاریم
عاشق فاطمه زهرا هادی همت الون واریور
شعار ما:
مردانه و دست در دست هم تلاش می کنیم
تا از ننگ خلاص شویم و به دنیای سبز پاکی قدم بگذاریم
1394 مهر 29، 15:32
(1394 مهر 28، 23:16)می توانم نوشته است: خب اگه درست فهمیده باشم چی می گی
برو تو قسمت فایل نیو فانکشن رو انتخاب کن
بعد یه فایل متنی برات باز می شه
اونجا خودش جای خالی واست گذاشته برای اینپوت و اوت پوت
کل تابع مورد نظرت رو اونجا تعریف می کنی و تو فولدری که الان متلب داره توش ران می شه سیو می کنی
حالا اگه اسمشو گذاشتی f
اگه تو کامند ویندو بنویسی
h=f(2); enter
برنامه رو با مقدار 2 اجرا می کنه و نتیجه رو تو متغیر اچ سیو می کنه
اگه می خوای تابع اف تو یه رنج اجرا بشه
بازه ت رو تعریف کن مثلا
i=-pi:0.001:pi
یعنی از عدد -3.14 تا +3014 به اندازه 0.01 تا می ره جلو و 628 تا عدد تو یه ارایه ایجاد می کنه بعد که تابع رو روی تک تک اعضای این ارایه (ماتریس تک بعدی) اجزا کنی به همه خروجیای مورد نظر می رسی
الن منظورتو غلط فهمیدم؟
سحر خانم جان
تی بلا می سر
5 دقیقه وایسا بحرفیم بعدش می ری دیگه
ببخشید عزیزم.دیشب سر درد عجیبی گرفتم رفتم زود خوابیدم.من اصلا منظورتو نمیفهمم
1394 مهر 29، 16:42
مگه نمیشه با استفاده از دو حلقه for این کار رو انجام داد؟
.........................................
من از امروز تصمیم گرفتم یه گناه رو کنار بزارم: غیبت
خدایا خودت کمکم کن.
شايد خوشبختي همين باشد
كه با خودت نگويي :
كاش جايِ ديگري بودم
كارِ ديگري داشتم
يك آدمِ ديگري بودم ... !
عاقبتت بخیر همسفر
كه با خودت نگويي :
كاش جايِ ديگري بودم
كارِ ديگري داشتم
يك آدمِ ديگري بودم ... !
عاقبتت بخیر همسفر
1394 مهر 29، 17:48
ویرایش شده
سلام, سحر خانم,
سوالتون خیلی واضح نیست,
(به نظر نمیاد منظور ساختن یه function جدا باشه)
( U'i منظورتون از ' چی هست؟)
فکر میکنم, سوال اینه که در نهایت میخوایم نمونههای تابع U رو که به نمونه قبلیش و مقادیر P(i) وابسته هست به دست بیاریم.
که همونطور که داداش همساده گفت با همون for انجام میشه.
اول نمونههای مناسب رو,
همون طور که میتوانم خانم گفتن i=-pi:0.001:pi و P=sin(2*pi*i) %baste be tabe'etoon va nemoonehaii ke mikhain
بعد توی هر مرحله for نمونه متناظر رو فراخوان کنین.
مثلاً,
U=zeros(length(P),1) %meghdar dehi avaliye
U(1)=... %meghdar avaliye
for j=1:length(P) %for
Uprimej=... %U'i nemidoonam chiye
U(j+1)=A*U(j)+B*Uprimej+C*P(j)+D*P(j)+1 %formuli ke goftin
end
فکر میکنم, سوال اینه که در نهایت میخوایم نمونههای تابع U رو که به نمونه قبلیش و مقادیر P(i) وابسته هست به دست بیاریم.
که همونطور که داداش همساده گفت با همون for انجام میشه.
اول نمونههای مناسب رو,
همون طور که میتوانم خانم گفتن i=-pi:0.001:pi و P=sin(2*pi*i) %baste be tabe'etoon va nemoonehaii ke mikhain
بعد توی هر مرحله for نمونه متناظر رو فراخوان کنین.
مثلاً,
U=zeros(length(P),1) %meghdar dehi avaliye
U(1)=... %meghdar avaliye
for j=1:length(P) %for
Uprimej=... %U'i nemidoonam chiye
U(j+1)=A*U(j)+B*Uprimej+C*P(j)+D*P(j)+1 %formuli ke goftin
end
1394 مهر 29، 18:02
چرا پیداش نمیکنمممم
1394 مهر 29، 21:03
یکی اینکه
من کانون قبلیو میخوامممممممم
این کانون اون کانون قبلی نیس
شدم عین هووو بچه کوچولو هاا
دلم بهانه گیری میخواد
دو هم اینکه
عجیب دلم گرفته
امسال تا الان حتی یبارم نشده برم هیئت
خیلی بد داره بهم میگذره. خیلی بد. بدتر از بد
دلم مراسم هیئت دانشگاه مون رو میخواد
اینکه میگن آدم تا یه نعمتی رو از دست نده قدرش رو نمیدونه دارم با پوست و گوشت و استخوون لمسش میکنم
برای یافتن چیزی
باید به جستجوی آنچه نیست، بروی...
1394 مهر 29، 21:06
(1394 مهر 29، 21:03)طاهر نوشته است: دو تا مسالهمنم دقیقا هردوتا مساله رو دارم داداش
یکی اینکه
من کانون قبلیو میخوامممممممم
این کانون اون کانون قبلی نیس
شدم عین هووو بچه کوچولو هاا
دلم بهانه گیری میخواد
دو هم اینکه
عجیب دلم گرفته
امسال تا الان حتی یبارم نشده برم هیئت
خیلی بد داره بهم میگذره. خیلی بد. بدتر از بد
دلم مراسم هیئت دانشگاه مون رو میخواد
اینکه میگن آدم تا یه نعمتی رو از دست نده قدرش رو نمیدونه دارم با پوست و گوشت و استخوون لمسش میکنم
خیلی دلم میخواس برم هیئت ولی خدا شاهده اینقدر کار دارم که اصلا خواب و بیداریمم نمیفهمم :13:
الانم چشمام از خواب باز نمیشه ولی دیگه امشب باید برم و میرم انشالا تا یکم دیگه
1394 مهر 29، 22:38
می گم،
این جناب خان ی شیطون،
الان 99 تا اعتبار داره ...
کی می خاد اعتبار 100 م رو بهش بده؟
وقتی ببینه،
خیلی خوش حال می شه ها
امان از جنون اعتبار
خُنُک آن قماربازی که بباخت آن چه بودش *** بِنَماند هیچ ش الا، هوس قمار دیگر
" مولوی "
این بار، بی تاریخ؛
خسته ام،
آن همه روزها که قرار بود شروع ی باشند ...
1394 مهر 29، 22:39
با دوستم تو مترو داشتیم از خستگی میمردیم پیاده که شدیم گفتیم که بریم یه زیارت و سرسلامتی به امام بدیم و برگردیم.
ولی خیلی خیلی خوب بود. با همدیگه یه پارچ گریه کردیم.حالمون خیلی خوب شد.
التماس دعا
شايد خوشبختي همين باشد
كه با خودت نگويي :
كاش جايِ ديگري بودم
كارِ ديگري داشتم
يك آدمِ ديگري بودم ... !
عاقبتت بخیر همسفر
كه با خودت نگويي :
كاش جايِ ديگري بودم
كارِ ديگري داشتم
يك آدمِ ديگري بودم ... !
عاقبتت بخیر همسفر