امتیاز موضوع:
  • 34 رأی - میانگین امتیازات: 4.15
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

انجمن شبانه روزی

١١
با توجه به صحبتي به اقاي همساده كردن بايد بگم
كه چنتا چيز قابل تفكيك اند
انحراف يا پاكي روح 
كنترل كردن خود يا از هم پاشيدن
تقويت جسم يا تضعيف جسم
خود خوري يا خودپنداري مثبت
روحيه منفي يا روحيه ي مثبت
به نظرم دومي و چهارمي از بقيه مهمترن
و البته همه مهم اند
only one ,one thing....geting rid of such dangerous habit.... not important  any problem...,but this problem....get rid it for all long life
 سپاس شده توسط
ببخشید من یه سوالی داشتم ، من تا حالا نون بربری با نوشابه پرتقالی نخوردم مثل اینکه تو کانون حداقل 2 نفر اینکارو کردن 
نقل قول: کویین خانم و پیچک خانم نشسته بودن خندوانه میدیدن و نون بربری با نوشابه پرتقالی میخوردن  
علاوه بر این دو بزرگوار اگه سایر دوستان کانونی هم این تجربه گرانبها رو داشتن لطفا بگین اگه مزه خوبی میده منم میخام برم امتحان کنم
 سپاس شده توسط
وجدان جان من با نون خالی نوشابه زرد خوردم اون موقع اسمش ی چیز دیگه بود دهه شصتیا بهش میگفتن کانادا.
 سپاس شده توسط
(1395 فروردين 16، 11:00)همساده نوشته است: به نام خدا 
مشارکت همساده
...
اما یه چیزی رو خوب فهمیدم تو کانون موندن با دوستای بهبودی بودن حتی اگه هیچ وقت باعث بهبودی من نشد هیچ وقت هوشیار کامل نشدم .حداقل این بود که این مساله برای من قبحش نشکست عادی نشد برام میتونست به جاهای خیلی باریکتر کشیده بشه.دوست خوب بهبودی از هر چیزی تو این دنیا بهتره.

سلام
الحمدلله و ان شاء الله هوشیاری و پاکی محقق میشه..

و مراقبت از این حریم خیلی کار سختیه...
تو این زمینه مدیون آقای mhbgrafa هستیم..1
خدا حفظشون کنه..

در پناه خدا..
یاعلی.
[تصویر:  07c49977111e42a28fd6.jpg]

منم تو یه فیلم دیدم
گشنه باشی همه چی می خوری

[تصویر:  nasimhayat.png]
 سپاس شده توسط
سلام
اومدم شخصا جلوی جمع عذرخواهی کنم... بابت این:

نقل قول: به علت استقبال بی سابقه از مسابقه داستان کوتاه
این مسابقه کن لم یکن تلقی می شود
صادقانه بگم...
چند داستان با ایده های مختلف فکر شد و اندکی نوشته...
اما هیچ کدوم در قالب 500 کلمه نمی گنجیدن...
خودم رو از مسابقه حذف کردم... 22

ان شالله که می بخشن مدیر محترم...   53
جکی چان:
萨拉姆如一个巴拉姆萨拉萨拉姆如姆如何拉明

سلام آرمین خان
لطف دارین شما
302
من باید عذرخواهی کنم که به عنوان مدیر تالار ادبی و به عنوان همکار تالار شاد نتونستم هیچ حرکتی واسه عید کنم
خیلی خودم ناراحت شدم که واسه عید هیچ حرکتی نکردم
دوست داشتم که بتونم یه خدمتی تو دوران کوتاه مدیریتم به کانون و جمعش داشته باشم

[تصویر:  nasimhayat.png]
 سپاس شده توسط
به نام خدا
 پیام بهبودی: 
بسیاری از ما با چیزی کمتر از تمایل سرشار به قطع خودارضایی، تصمیم به ترک گرفتیم. مطمئناً شهوترانی مشکلاتی را برای ما ایجاد کرد و ما میخواستیم از این مشکلات رهایی یابیم، اما نمیخواستیم از وابستگی های جنسی مان ( نشئه شدن به وسیله شهوت) دست برداریم. گرچه در نهایت فهمیدیم که نمیتوانیم یکی از آنها را بدون وجود دیگری داشته باشیم. اگر چه واقعاً میخواستیم نشئه شویم، اما شهوترانی نکردیم؛ دیگر مایل به پرداخت تاوان این کار نبودیم. هر چه بیشتر پاک ماندیم و برنامه روزانه مان را برای بهبودی انجام دادیم، آزادی بیشتری را تجربه کردیم. دیر یا زود، اجبار برای شهوترانی از ما رخت برکند و پاک ماندیم، چون میخواستیم پاک زندگی کنیم.
همین اصول درباره سایر تمایلات ناگهانی آزاردهنده نیز به کار میرود. شاید فقط به این خاطر که دلمان میخواهد، تمایل به انجام عملی مخرب داشته باشیم. این کار را قبلاً انجام داده ایم و گاهی فکر میکنیم از زیر آن قصر در رفته ایم، اما گاهی این چنین نبوده است. اگر به پرداخت تاوان عمل کردن بر اساس احساسات تمایل نداریم، مجبور نیستیم بر اساس آنها عمل کنیم.    
این کار ممکن است سخت باشد، شاید حتی به سختی پاک ماندن در اوایل دوران بهبودی. اما دیگران نیز همین احساس را داشته اند و به آزادی حاصل از عمل نکردن بر اساس تمایلات ناگهانی منفی دست یافته اند. با مشارکت کردن تجربه خود و درخواست کمک از سایر دوستان در حال بهبودی و نیرویی برتر از خود میتوانیم راهنمایی، پشتیبانی و قدرت مورد نیاز برای دوری از هر اجبار مخرب را به دست آوریم.  
شايد خوشبختي همين باشد
كه با خودت نگويي :
كاش جايِ ديگري بودم
كارِ ديگري داشتم
يك آدمِ ديگري بودم ... !

53 عاقبتت بخیر همسفر 53
 سپاس شده توسط
نقل قول: بسیاری از ما با چیزی کمتر از تمایل سرشار به قطع خودارضایی، تصمیم به ترک گرفتیم. مطمئناً شهوترانی مشکلاتی را برای ما ایجاد کرد و ما میخواستیم از این مشکلات رهایی یابیم، اما نمیخواستیم از وابستگی های جنسی مان ( نشئه شدن به وسیله شهوت) دست برداریم. گرچه در نهایت فهمیدیم که نمیتوانیم یکی از آنها را بدون وجود دیگری داشته باشیم. اگر چه واقعاً میخواستیم نشئه شویم، اما شهوترانی نکردیم؛ دیگر مایل به پرداخت تاوان این کار نبودیم. هر چه بیشتر پاک ماندیم و برنامه روزانه مان را برای بهبودی انجام دادیم، آزادی بیشتری را تجربه کردیم. دیر یا زود، اجبار برای شهوترانی از ما رخت برکند و پاک ماندیم، چون میخواستیم پاک زندگی کنیم.
سلام
من تو این مرحله ام
خیلی دلم می خواد برم مرحله بعد
باید چی کار به نظر شماها؟

[تصویر:  nasimhayat.png]
 سپاس شده توسط
١٢
واقعاً اون يه ميلي هست كه مثل اب شور ميمونه و ادم رو تشنه تر ميكنه
حتي مثل گشنگي نيست كه وقتي غذا ميخوري سير بشي
واقعاً تو رو در ورطه ي سراب گونه اي و اتش بيشتر اور مي اندازه
كه اين حتي تبعات و تاثيرات خيلي بد تري از هر لحاظ داره ...
به نظرم با توجه به اينكه ازدواج سخته و مثلاً  حتماً حداقل بايد شغل خوبي داشته باشي و يه پولي جمع كني براي شروع و سنتم بالاي ٢٥باشه چون زود ازدواج كني تبعات بد خودشو داره....
ضمناً خيلي ها مثل ما خيلي زودتر از اين سن و سال دچار ميشن
بنابرين  حتماً بايد اصن اين قوه رو ناديده بگيريم و اصلا بهش توجه نكنيم!
عواملي مثل نگاه و فيلم و سريال و فضاي مجازي و موسيقي ميتونه ما رو بكشونن به اين سمت
البته قبلش يادبگيريم چطور روي چيزي تمركز كنيم و چيز. ديگه رو اصلاً نبينيم. و از نظر ذهني خودمونو اماده كنيم
به عنوان يه فيلمباز  توصيه ميكنم از بين تفريحات روز فوتبال باشگاه هاي خارجي رو ببينيم تا فيلم زبان اصلي!جدا!
only one ,one thing....geting rid of such dangerous habit.... not important  any problem...,but this problem....get rid it for all long life
 سپاس شده توسط
(1395 فروردين 16، 21:36)می توانم نوشته است: سلام آرمین خان
لطف دارین شما
302
من باید عذرخواهی کنم که به عنوان مدیر تالار ادبی و به عنوان همکار تالار شاد نتونستم هیچ حرکتی واسه عید کنم
خیلی خودم ناراحت شدم که واسه عید هیچ حرکتی نکردم
دوست داشتم که بتونم یه خدمتی تو دوران کوتاه مدیریتم به کانون و جمعش داشته باشم

می توانم خانم
حرکت توی عید مهم نیست؛ این حرکت توی ساله که مهمه...
روزها و ماه هایی که کنار هم هستیم...
و تو این روزها و ماه ها کسانی چون آرمین کمترین سهم رو دارند و کسانی چون شما همواره همراه و دلسوز...
کاش ما هم مثل شما توفیق خدمتگزاری داشتیم...
برقرار باشید و موفق...  303 

و
داستانم رو نوشتم...
نرم افزار ورد به من میگه که علی رغم تمام حذفی جات، 950 کلمه ای شده... 
اگه مسابقه دهنده ی خوبی نیستم... لااقل تلاش کننده ی خوبی باشم...
باشد برای یادگاری... 53258zu2qvp1d9v
جکی چان:
萨拉姆如一个巴拉姆萨拉萨拉姆如姆如何拉明

 سپاس شده توسط
خوندم
خیلی خوب بود دستون درد نکنه

لطف دارید شما

جواب اون پستمو درباره ش نظری ندارید؟

[تصویر:  nasimhayat.png]
این باری یه دو روزی زودتر از دکل اومدم جزیره.
هفت-هشت نفری هستیم.
خوبه.
امشب اول رفتیم زمین چمن،
البته نه همه ش 4chsmu1 ،
یک ساعتی فوتبال بازی کردیم. شدیم 5-5 49-2
بعد هم رفتیم استخر شنا کنیم،
دیدیم از این کایاک ها هم هست.
هم قایق سواری کردیم،
هم شنا.
بعد هم اومدیم اتاق شام.
خلاصه pleasure اندر pleasure ی شد امشب. 2uge4p4
[تصویر:  tree.jpg]

خُنُک آن قماربازی که بباخت آن چه بودش  ***  بِنَماند هیچ ش الا، هوس قمار دیگر


" مولوی "

53   53   53

این بار، بی تاریخ؛
خسته ام،
آن همه روزها که قرار بود شروع ی باشند ...

53 5353
[تصویر:  05_blue.png]
همیشه به پلشر ان شالله
Confetti

[تصویر:  nasimhayat.png]
 سپاس شده توسط
دوستان عزيز
شما فوق العاده ايد!
ايشالله حتماً  روز به روز بهتر ميشيد!
من با اجازتون يه چند وقتي نيستم.
بعداً خدمتتون ميرسم.
علي يارتون؛)
only one ,one thing....geting rid of such dangerous habit.... not important  any problem...,but this problem....get rid it for all long life
 سپاس شده توسط


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 12 مهمان