امتیاز موضوع:
  • 34 رأی - میانگین امتیازات: 4.15
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

انجمن شبانه روزی

سلام به همگی 49-2

من هم این روز به همه پسرهای کانون ( بابا های آینده ) تبریک میگم . Greenstars

به قول شاعر که میگه پیر شدیم ولی کسی بهمون نگفت بابا Tears
[تصویر:  sms-rooz-pedar.jpg]
 سپاس شده توسط
[تصویر:  photo_2016_04_21_00_11_41.jpg]

به سلامتئ بچه هاي قديم،كه باذغال واسه خودشون سبيل ميذاشتن تاشكل باباشون بشن نه به بچه هاي امروزكه ابروهاشونوبرميدارن تاشكل مامانشون بشن روزمردبه شمامردان سبيل ذغالي مبارك
[تصویر:  sms-rooz-pedar.jpg]
اعتراف می کنم قبلا که گرفتار خ.ا نبودم و وارد فضای مجازی شدم (قبلا یکبار تونسته بودم از دستش خلاص بشم ) هر وقت اسم سایت کانون یا هر سایت و وبلاگ دیگه ای که در مورد خ.ا بود را توی نتایج گوگل یا جای دیگه می دیدم می ترسیدم  Hanghead و سریع صفحه را می بستم تا دوباره یاد کارهایی که کردم نیفتم ! Hanghead
 ( 0+) - (0 -) Khab
 (0+)  - (0-)        23 
 (0+) - (0-)       65
        
  THANKS GOD : [ACII[II]AE]
  
 سپاس شده توسط
به نام خدا
مشارکت همساده
اول از همه عید رو به همه تبریک میگم ایشالا در پناه مردترین مرد عالم باشیم هممون در هر دو دنیا
امروز قرار شد کتابا و وسایلم رو جمع کنم. مشغول جمع کردن بودم که لابه لای دفتر و کتابها گاهی نشانه هایی از روابط قبلی رو میدیدم. حالم خوب بود ولی بد شد.  چه دلیلی داره مثلا من یه هدیه یه کتاب یه کارت پستال یا هر چیز دیگه ای که مربوط به دوران قدیم میشه رو نگه دارم و دور نریزم؟ چرا هی دوست دارم خاطرات تلخ گذشته بهم یادآوری بشه؟ یعنی اینقدر سخته که دور بریزم این لوازمی که مربوط به گذشته است؟
خاطراتمه دوسشون دارم بالاخره جزیی از عمرم بوده یه روز به درد میخوره و....
اینها نداهایی هستن که تو مغزم میچرخن و نمیزارن خلاص بشم از اونا
مرسی که به حرفام گوش دادین
شايد خوشبختي همين باشد
كه با خودت نگويي :
كاش جايِ ديگري بودم
كارِ ديگري داشتم
يك آدمِ ديگري بودم ... !

53 عاقبتت بخیر همسفر 53
به نام خدا
بدون کنترل نگاه و کنترل ذهن ترک کردن خیلی سخته!!!
مگه نه؟
اگه یه جایی باشه که آدم در کنار سایر دوستاش تلاش کنه برای کنترل نگاه و ذهنش خیلی خوبه!!!
مگه نه؟
 اگه یه جایی  باشه که آدم از تجربیات بقیه استفاده کنه و به محاسبه نفسش بپردازه خیلی عالیه !!!
مگه نه؟
پس همه در دور جدید کنترل نگاه و ذهن شرکت میکنیم با جوایزو اعتبار و مدال هایی ارزنده!!!
مگه نه؟
[تصویر:  5858.jpg]
شايد خوشبختي همين باشد
كه با خودت نگويي :
كاش جايِ ديگري بودم
كارِ ديگري داشتم
يك آدمِ ديگري بودم ... !

53 عاقبتت بخیر همسفر 53
سلم
امیدوام همه اقایون این جمع به زودی پدر بشن

[تصویر:  nasimhayat.png]
(1395 ارديبهشت 2، 14:32)می توانم نوشته است: سلم
امیدوام همه اقایون این جمع به زودی پدر بشن

سلام منم امیدوارم 4
53
سلام

تبریک میگم ولادت حضرت علی (ع) رو...  317
جای شما خالی دیشب جشن بودم... در جمعی از شیفتگان اون حضرت...
خیلی خوب بود... 

کاش فهم بیشتر و بهتری پیدا کنیم از اهل بیت...
عوض کنیم حال و هوای زندگی هامون رو...  53258zu2qvp1d9v


نقل قول:
امیدوام همه اقایون این جمع به زودی پدر بشن
دو هفته پیش کوه بودم... 
اون بالا نشسته بودم فکر میکردم که چه چیزایی آخر عمر می تونه خوشحالم کنه...
یکی از چیزایی که به ذهنم رسید و نوشتم این بود که 4 تا بچه دورم رو گرفته باشن... 4chsmu1   
و بعد به این نتیجه رسیدم که باید زودتر ازدواج کنم...

کاش اگه پدر شدیم، فرزندداری رو هم یاد بگیریم...
فرزند صالح از خودمون به جا بذاریم... 
اون بچه رو هر کی دید، بگه نور به قبر والدینش بباره...  53258zu2qvp1d9v


نقل قول:
یعنی اینقدر سخته که دور بریزم این لوازمی که مربوط به گذشته است؟
واقعا سخته...
منم یه چیزایی از چند سال پیش رو کامپیوترم باقی مونده بود که نباید باقی می موند...
بالاخره چند هفته پیش تصمیمم رو گرفتم و حذف شون کردم...
چه از حافظه ی اصلی... چه از نسخه های پشتیبان...
دیدم واقعا در شأن من نیست داشتن اون ها... حتا اگه چند مورد کوچیک باشه... 

(1395 فروردين 31، 17:26)طاهر نوشته است: در هرحال میخوام این خبر رو تایید کنم 317 
اتفاقا الان زدم شبکه پنج... اونم خبر رو تایید کرد...
طاهر خبرت بد پیچیده...  4chsmu1

نه خسته برادر...  Khansariha (18)

یکم برامون بگو خدمت چه طوریا بود؟
چی یاد گرفتی؟ چی به دست آوردی؟ چی از دست دادی؟

مشخصه کجا باید بری؟ دوره یا نزدیک؟

چرا کانونی ها رو از خودت محروم می کنی؟
تو به روز جزا ایمان نداری؟  Swear1

و
دوست می داشتم این 3 روز رو اعتکاف می بودم...
اجازه اش رو از مدیرمون گرفتم...
مشورت هم کردم...
فرصت زمانیش بود... آمادگی قلبیش هم بود...
اما نشد...  Hanghead

خدا توفیق بده سال های بعد...  53
جکی چان:
萨拉姆如一个巴拉姆萨拉萨拉姆如姆如何拉明

سلام
و عرض تبریک از نوع ویژه ب مناسبت میلاد مردی ک پدر بود (و هست) برای همه ما (اشاره به حدیث نبوی انا و علی ابوا هذه الامة...)
و اما بعد
خیلی ممنون آرمین جان بابت لطفت و پیامی ک دادی
منم خدا قوت میگم هم به شخص شخیص خودت 
و هم به همه مدیران زحمت کش کانون و هم به فرد فرد اعضای کانون ک تومسیر مبارزه هستن
خدا به همه تون اجر بده (اجری ک از کرمشه و بیشتر از تلاش ماهاس)

در مورد دوره اموزشی ک حرف زیاده ان شالله عمری بود ی مقدار از خاطراتش میگم 128fs318181
ولی در مورد کلیاتش اگه بخوام بگم برا ما (ما ک میگم میشه یه گردان از گردان های اموزشی مرکز) میشه سه حرف : رژه
مرکز برای مراسمی ک قرار بود 29 فروردین برگزار بشه از همون ابتدای دوره یه سری ها رو انتخاب کرده بود
و باهاشون کار میکرد ک آماده بشن برای رژه در روز 29 فروردین ک روز ارتش هست
ک از قضا ما هم جزو اون انتخابی ها بودیم 
تمام مدت آموزشی کار ما شده تمرین نظام از راست و پا کوبیدن (رژه)
و نتیجه این دوماه کار هم شد یه رژه جلوی پرزیدنت تو مرقد امام ک پخش مستقیم میشد از سیمای اسلامی(!)
اون طور ک گفتن انگار رژه ای ک رفتیم خوب بوده، بهتر از خیلی جاهای دیگه
و ب مذاق فرمانده پادگان مون هم انگار خیلی شیرین اومده بود ک فرداش 
و بعد از مراسم تحلیف برای اولین بار و با اون شکل با بچه های سازمان رژه عکس یادگاری گرفت

نقل قول: چی یاد گرفتی؟ چی به دست آوردی؟ چی از دست دادی؟

یادگرفتن ک بیشتر همون رژه نقطه پررنگش بود
ولی موازنه از دست دادن ها و به دست آوردن ها سخته
امیدوارم ک کفه ب دست اوردن ها سنگین باشه

نقل قول: مشخصه کجا باید بری؟ دوره یا نزدیک؟

آره خیلی وقت بود مشخص بود (شماهم در جریانش هستی منتهاش الان یادت رفته)
دوره، خیلی (زادگاه خودت میشه در واقع)
اما این راه راهی هست ک خودم انتخاب کردم

نقل قول: چرا کانونی ها رو از خودت محروم می کنی؟
تو به روز جزا ایمان نداری؟  [تصویر:  swear1.gif]
به روز جزا ک ایمان دارم اما بودن در کانون لیاقت میخواد ک خیلی وقتا از من سلب میشه
سعی میکنم از این به بعد بیشتر باشم
..............................
میگم راستی ی چیزی!
شما هم تا حالا به این دقت کردین ک ما ایرانی ها به رفتن بیشتر از اومدن علاقه مند هستیم؟!
میگید نه؟
یادتونه اون موقع ک ما داشتیم می رفتیم چقد اینجا شلوغ بود؟
ولی حالا چ خلوته!
هرچند ک اینا ک من دارم میگم به شوخی هست و من نه اون موقع از کسی انتظاری داشتم و نه این موقع
(البته همینجا جا داره ک مجددا تشکر بکنم از همه رفقای ک اون موقع قدم سر چشم ما گذاشتن تشریف اوردن برا خدافظی وشرمنده کردن ما رو با پیام های لطف شون)
اما واقعیتی هست ک متاسفانه تلخ و انکار ناپذیره...
ای کاش قدر داشته هامون رو بدونیم نه اینکه حسرت رفته هامون رو بخوریم...
[تصویر:  15624161_425888184424770_624179248140753...%3D%3D.2.c]
برای یافتن چیزی
باید به جستجوی آنچه نیست، بروی...
53

[تصویر:  Untitled.png]
اقا طاهر خوش اومدید
صفا اوردین

حالا که رژه فتید
راه رفتنتون بهتر شده؟
یا ایستادنتون؟

فکر می کنم خیی بد باشه اسه چند دقیق سان دیدن یه ف ین همه انژی از سربزا می گیرن

خوشحالم که یه مدت هستید

انفرادی که نرفتید؟

[تصویر:  nasimhayat.png]
 سپاس شده توسط
[b]طاهر[/b]
[b]ما موقع آموزشی تلویزیون هم بزور دسترسی داشتیم شما تو آموزشی میای نت 4chsmu1 [/b]
 ( 0+) - (0 -) Khab
 (0+)  - (0-)        23 
 (0+) - (0-)       65
        
  THANKS GOD : [ACII[II]AE]
  
 سپاس شده توسط
[b]می توانم[/b]
رژه کلا هیچ اثر مثبتی نداره 4chsmu1 
تازه اگه درست و اصولی رژه نری دچار پادرد و کمر درد می شی Gigglesmile
[/url]
[url=http://www.ktark.com/user-4245.html]
 ( 0+) - (0 -) Khab
 (0+)  - (0-)        23 
 (0+) - (0-)       65
        
  THANKS GOD : [ACII[II]AE]
  
 سپاس شده توسط
به نام خدا
مشارکت همساده
امروز خیلی کارهای خوبی انجام دادم. کلی کار انجام دادم. وقتی شهوترانی نمیکنم خیلی انرژیم زیاد میشه. احساس مفید بودن میکنم احساس عزت نفس میکنم.وقتی که مثلا امروز تو خیابون به شهوت گفتم نه من نگاه زشت نمیکنم وقتی تو تاکسی خودمو مچاله کردم که به جنس مخالف برخورد کوچیک هم نداشته باشم، حس خوبی بهم دست داد. وقتی صبح پدرم گفت چقدر فعالی خوشحال شدم. 
راستی چند وقت پیش اینجا قضیه خواستگار خواهرم رو گفتم که خواهرم واسه بی اعتقادیه پسره  ردش کرده، خدا خیلی خوب و سریع جواب خواهرم رو داد این هفته عقد خواهر کوچیکم با یه پسر خوبه چند هفته هم نشد به سرعت برق و باد همه چی جور شد. کارهای خواهرم رو هم دارم انجام میدم برای مراسم و اینا من برنامه ریز شدم. خدا رو شکر که امروز یه موجود مصرف کننده شهوت نیستم که کسی روش حساب نکنه. خدا رو شکر که تو مسیر هوشیاری و بهبودی هستم حداقل امروز تو مسیر بودم. خدا رو شکر برای امروز
شايد خوشبختي همين باشد
كه با خودت نگويي :
كاش جايِ ديگري بودم
كارِ ديگري داشتم
يك آدمِ ديگري بودم ... !

53 عاقبتت بخیر همسفر 53
سلام.
خداروشکر که حست خوبه.
من چند ماه قبل اینجا میومدم ...حس و حالم خیلی خوب بود اونقدر که فکر میکردم اگه از اینجا هم برم بازم همون حس و حال میمونه.
بی خیال انجمن ترک شدم و رفتم که به ادامه ی زندگی خوبم برسم اما از اون روز تا حالا همه ش زمین خوردم.
الان میفهمم وقتی همدرد داری دردتو فراموش میکنی یعنی چی/
الانم اومدم با بچه های اینجا بمونم ...
کاش از اولش نرفته بودم.
خب ...گذشته ها گذشته.
الان دیگه میخوام بازم شروع کنم.
چیزی هم به کنکورم نمونده اما اصلا اماده نیستم..این روزا سرم توی کتابه اما انگار خودم یه جای دیگه م....
...
.....
......
........
بچه ها و دوستای اینجا همه شون با صفا هستن
..شاید به خاطر درسام دیر به دیر سر بزنم اما از همین جا میگم که خیلی باحالید...همتون رو واقعا دوست دارم...مواظب خودتون باشید.
53
سلام

طاهر جان سن من بالا رفته... امروز که به من یه چی میگی فردا فراموشم شده... عذر می خوام از این بابت...
خوشحالم که رژه رو این قدر خوب یاد گرفتی و تو چنین رویداد بزرگی هم شرکت داشتی... 
تو با من موافقی؟
به نظرم آدمی که یه کاری رو به نحو احسن یاد میگیره پس پتانسیل این رو داره که باقی کارها رو هم به خوبی یاد بگیره...

اینکه معتاد و سیگاری هم نشدی باعث خوشحالیه...  (اینو نگفتی ولی از محتوای کلومت برداشت کردم 4chsmu1
مرسی از اینکه جواب تمام سئوال هام رو دادی...
برادر کانون خلوته... مشکل از قدرشناسی نیست... اصلا از وقتی رفتی کانون خلوت شد...
من و تک تک بچه های کانون دوستت داریم و منتظر حضورت هستیم...  Khansariha (18)

همساده جان
خیلی خیلی بهت تبریک میگم... ان شالله خوشبخت بشن خواهر گرامی...
حس و حال خوبت، حال من رو هم خوب کرد...
پستت رو که می خوندم، یاد حرف های خانم پیچک تو درد و دل افتادم...
چه خوبه از حس و حال های خوب مون هم به همدیگه خبر بدیم...
یه مهمان بیاد تو این جمعیت رو ببینه چه میگه؟ همه افسرده و داغون و تنها و بدبخت و شکست عشقی خورده...  4chsmu1
بابا درسته اوضاع و شرایط مون سخته... ولی اون وسط مسطاش شاید یه اندک حال خوبی هم باشه... 
برا همدیگه تعریف کنیم ازش... خدا هم به دلیل شکرگزاری ما اون اندک ذره رو دو چندان خواهد کرد...  128fs318181
خوشحالم برات داداش...  Khansariha (18)
فقط شیرینی فراموش نشه... 

بابالنگ دراز
کنکورت رو خوب بدی ان شالله... خوب بخون...  Khansariha (18)

می توانم خانم
این مدت خیلی ساکت شدید ها...
روزه ی سکوت گرفتید آیا؟
یا ما کانون رو اشتباهی اومدیم؟
جکی چان:
萨拉姆如一个巴拉姆萨拉萨拉姆如姆如何拉明

 سپاس شده توسط


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان