امتیاز موضوع:
  • 34 رأی - میانگین امتیازات: 4.15
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

انجمن شبانه روزی

(1396 فروردين 26، 22:03)پسر جهنمی نوشته است: سلام  کسی یادش میاد از کجا شروع کرد خودش فهمید یا بهش پیشنهاد دادن، تو اینترنت دید .
من ،دوستام بهم پیشنهاد دادن که خدا من و اونا رو هدایت کنه.

و یه سوال دیگه آیا به کسی هم پیشنهاد دادین ؟ من به یه نفر پیشنهاد دادم .یعنی بستر و واسش فراهم کردم و اونم مثل من درگیره و هر بار که خ . ا میکنه به حساب منم مینویسن .چی کار کنم؟ چجوری میشه جبران کرد؟

سلام
یادمه اول راهنمایی بودم 
اخرای سال تحصیلی هم بود 
با یه نفر خیلی صمیمی شده بودم
یه روز این اقا اومد خودارضایی رو کامل با تمام جزییات وپس وپیش بهم یاد داد  22
اگه نه من خیلی بچه مثبت بودم اون زمان ,اینترنتم مثل الان انقد در دسترس نبود 
ینی اگه این ادم بهم نمیگفت حداقل یکی دوسال دیرتر درگیر میشدم

ولی هیچوقت از دستش دلخور نبودم نفرینشم نمیکنم ,ارزو میکنم که پاک باشه وزندگیش رو روال باشه
چون به هرحال اون فقط پیشنهاد داد ,این من بودم که قبول کردم 

ولی تا جایی که یادمه تو همون دوران به یکی دو نفر یاد دادم این کار رو 
خدا از سر تقصیراتم بگذره وامیدوارم اونا مثل من درگیر نشده باشن
واقعا دسترسی ندارم بهشون وهیچ خبری ندارم ازشون ونمیدونم در چه حالن
حداقلش اینه که تو اون یه نفر رو میبینی وهنوز وقت داری اشتباهتو جبران کنی
 سپاس شده توسط
(1396 فروردين 27، 21:30)یوسف نوشته است:
(1396 فروردين 26، 22:03)پسر جهنمی نوشته است: سلام  کسی یادش میاد از کجا شروع کرد خودش فهمید یا بهش پیشنهاد دادن، تو اینترنت دید .
من ،دوستام بهم پیشنهاد دادن که خدا من و اونا رو هدایت کنه.

و یه سوال دیگه آیا به کسی هم پیشنهاد دادین ؟ من به یه نفر پیشنهاد دادم .یعنی بستر و واسش فراهم کردم و اونم مثل من درگیره و هر بار که خ . ا میکنه به حساب منم مینویسن .چی کار کنم؟ چجوری میشه جبران کرد؟

سلام
یادمه اول راهنمایی بودم 
اخرای سال تحصیلی هم بود 
با یه نفر خیلی صمیمی شده بودم
یه روز این اقا اومد خودارضایی رو کامل با تمام جزییات وپس وپیش بهم یاد داد  22
اگه نه من خیلی بچه مثبت بودم اون زمان ,اینترنتم مثل الان انقد در دسترس نبود 
ینی اگه این ادم بهم نمیگفت حداقل یکی دوسال دیرتر درگیر میشدم

ولی هیچوقت از دستش دلخور نبودم نفرینشم نمیکنم ,ارزو میکنم که پاک باشه وزندگیش رو روال باشه
چون به هرحال اون فقط پیشنهاد داد ,این من بودم که قبول کردم 

ولی تا جایی که یادمه تو همون دوران به یکی دو نفر یاد دادم این کار رو 
خدا از سر تقصیراتم بگذره وامیدوارم اونا مثل من درگیر نشده باشن
واقعا دسترسی ندارم بهشون وهیچ خبری ندارم ازشون ونمیدونم در چه حالن
حداقلش اینه که تو اون یه نفر رو میبینی وهنوز وقت داری اشتباهتو جبران کنی
خوب پس پرونده ی شما هم مثل من سنگینه . راستش تو برنامه سمت خدا  حاج آقایی می گفت  تو جبران اشتباهات در حق دیگران تو تمام تلاشتو بکن بقیه رو خدا جبران می کنه
هر روزى که بر انسان وارد شود،گوید:من روز جدیدى هستم،من بر اعمال و گفتار تو شاهد مى باشم.سعى کن سخن خوب و مفید بگویى،کار خوب و نیک انجام دهى.من در روز قیامت شاهد اعمال و گفتار تو خواهم بود.و بدان امروز که پایان یابد دیگر مرا نخواهى دید وقابل جبران نیست.

5353 امام علی (ع)5353
[img=0x0]http://www.ktark.com/05_blue.png[/img]
سلام دوستان چندبار دیگه هم این قضیه رو گفتم:
جبران خسارت جز آخرین قدمهای بهبودیه
این حس گناه و عذاب وجدان یه حس پاک و خدایی نیست اینا وسوسه بیماریه. بیماریه که هی به تو سرکوفت میزنه که بارت سنگینه و تو گناهکاری و مسئول گناه دیگران.
روی بهبودی و هوشیاری خودمون متمرکز بشیم این چندتا پیامد داره:
۱- باعث میشه تا بیماری رو به کسی انتقال ندیم.چون شهوت مسریه وقتی تو مسیر باشیم سعی میکنیم مراقب رفتارمون باشیم بقیه رو آلوده نکنیم
۲- در همین مسیر بهبودی میتونیم به آدمهای مختلفی که در عذابن کمک کنیم هر چه بیشتر تو مسیر باشیم میتونیم به افراد بیشتری کمک کنیم.یعنی به صورت غیر مستقیم تاوان کارهای اشتباهمون رو نه با زجر کشیدن بلکه با کم کردن زجر یه نفر دیگه پرداخت میکنیم
۳- اگه پاکیمون بالا بره خدا خودش مسیر جبران خسارت مستقیم رو نشونمون میده. فقط نباید عجله کرد. اینجا اتفاقات به وقتش میفته
شايد خوشبختي همين باشد
كه با خودت نگويي :
كاش جايِ ديگري بودم
كارِ ديگري داشتم
يك آدمِ ديگري بودم ... !

53 عاقبتت بخیر همسفر 53
(1396 فروردين 27، 21:58)همساده نوشته است: سلام دوستان چندبار دیگه هم این قضیه رو گفتم:
جبران خسارت جز آخرین قدمهای بهبودیه
این حس گناه و عذاب وجدان یه حس پاک و خدایی نیست اینا وسوسه بیماریه. بیماریه که هی به تو سرکوفت میزنه که بارت سنگینه و تو گناهکاری و مسئول گناه دیگران.
روی بهبودی و هوشیاری خودمون متمرکز بشیم این چندتا پیامد داره:
۱- باعث میشه تا بیماری رو به کسی انتقال ندیم.چون شهوت مسریه وقتی تو مسیر باشیم سعی میکنیم مراقب رفتارمون باشیم بقیه رو آلوده نکنیم
۲- در همین مسیر بهبودی میتونیم به آدمهای مختلفی که در عذابن کمک کنیم هر چه بیشتر تو مسیر باشیم میتونیم به افراد بیشتری کمک کنیم.یعنی به صورت غیر مستقیم تاوان کارهای اشتباهمون رو نه با زجر کشیدن بلکه با کم کردن زجر یه نفر دیگه پرداخت میکنیم
۳- اگه پاکیمون بالا بره خدا خودش مسیر جبران خسارت مستقیم رو نشونمون میده. فقط نباید عجله کرد. اینجا اتفاقات به وقتش میفته

داداش در مورد اتفاق های دیگه چیه؟
مثلا اگر بدهکاری داشته باشیم ، درسته بگیم حالا که ما بیماریم ، بذاریم اول آمار پاکیمون بره بالا بعدش بریم بدهکاری رو بدیم؟
یا نه فقط مواردی که مستقیما مربوط به این بیماری می شه رو شامل می شه؟
انما یتقبل الله من المتقین ...


خداحافظی

 سپاس شده توسط
(1396 فروردين 27، 22:01)عاشق فاطمه زهرا نوشته است: داداش در مورد اتفاق های دیگه چیه؟
مثلا اگر بدهکاری داشته باشیم ، درسته بگیم حالا که ما بیماریم ، بذاریم اول آمار پاکیمون بره بالا بعدش بریم بدهکاری رو بدیم؟
یا نه فقط مواردی که مستقیما مربوط به این بیماری می شه رو شامل می شه؟
سلام داداش  من فقط میدونم چیزایی که به (بیماری گناه عادت ناپسند یا اعتیاد یا ...)  شهوترانی (انتخاب پیشوند با شما) مربوط میشه رو سریعا نباید به فکر جبران خسارت باشیم مگه اینکه یه فرد خیلی با تجربه که از همه چیز ما خبر داره صلاح بدونه از همون اول دنبال جبران خسارت باشیم.
راجع به پول و دل شکستن و چیزای عاطفی و مادی دیگه من نمیدونم چه کاری درسته چه کاری غلط 303
شايد خوشبختي همين باشد
كه با خودت نگويي :
كاش جايِ ديگري بودم
كارِ ديگري داشتم
يك آدمِ ديگري بودم ... !

53 عاقبتت بخیر همسفر 53
 سپاس شده توسط
(1396 فروردين 27، 22:13)همساده نوشته است:
(1396 فروردين 27، 22:01)عاشق فاطمه زهرا نوشته است: داداش در مورد اتفاق های دیگه چیه؟
مثلا اگر بدهکاری داشته باشیم ، درسته بگیم حالا که ما بیماریم ، بذاریم اول آمار پاکیمون بره بالا بعدش بریم بدهکاری رو بدیم؟
یا نه فقط مواردی که مستقیما مربوط به این بیماری می شه رو شامل می شه؟
سلام داداش  من فقط میدونم چیزایی که به (بیماری گناه عادت ناپسند یا اعتیاد یا ...)  شهوترانی (انتخاب پیشوند با شما) مربوط میشه رو سریعا نباید به فکر جبران خسارت باشیم مگه اینکه یه فرد خیلی با تجربه که از همه چیز ما خبر داره صلاح بدونه از همون اول دنبال جبران خسارت باشیم.
راجع به پول و دل شکستن و چیزای عاطفی و مادی دیگه من نمیدونم چه کاری درسته چه کاری غلط 303
می دونی چرا پرسیدم؟
چند وقت پیشا وسواس عجیبی پیدا کرده بودم و همش فکر می کردم الان به دیگران مدیونم و باید دینم رو ادا کنم.
خیلی اذیتم می کرد.
گفتم شاید این ها به هم مرتبط باشند به نوعی.
ممنون
انما یتقبل الله من المتقین ...


خداحافظی

 سپاس شده توسط
به نام خدا 
پیام بهبودی
سپردن چیزی به نیروی برتر با نادیده گرفتن آن ، تفاوت دارد. 
زمانی که اقدام لازم را انجام می دهیم و نتیجه را به نیروی برترمان واگذار می کنیم، در اصل آن را سپرده ایم. 
اما اگر مسئولیت و نقش خود را به عهده نگیریم و منتظر یک راه حل جادویی باشیم، در اصل بی مسئولیت بوده و بر خلاف اصول رفتار کرده ایم ، 
ایمان داشتن با آرزو کردن خیلی تفاوت دارد.
...........................................................................................................................................................................................................
من میرفتم فیلترشکن رو روشن میکردم سایت رو باز میکردم بعد میگفتم خدایا منو نگه دار. میرفتم با جنس مخالف قرار میزاشتم که برم بیرون بعد میگفتم خدایا من به تو سپردم همه چیز رو تو نزار شهوت بر من پیروز بشه. آخه این چه تسلیم و سپردنیه!!! تسلیم یعنی صادقانه و عاجزانه بخدا بگیم خدایا من نمیتونم بدون کمک تو الان نمیدونم چی درسته تو قدم بعدی رو نشونم بده. با زده شدن اولین جرقه وسوسه باید شهوت رو سپرد.
شايد خوشبختي همين باشد
كه با خودت نگويي :
كاش جايِ ديگري بودم
كارِ ديگري داشتم
يك آدمِ ديگري بودم ... !

53 عاقبتت بخیر همسفر 53
 سپاس شده توسط
منظور من از حرفی که زدم این بود اگر به دیگران مدیونی  ولی دینت انقد زیاده که نمیتونی ادا کنی و ازین بابت ناامیدی یا نگرانی اگه کل جبران 100 قدم باشه و تو می تونی 10 قدم رو جبران کنی تو اون ده قدم رو انجام بده 90 قدم باقی مانده رو خدا کمک می کنه در مورد خ.ا دیگران که ماهم در آن مقصریم  اولین کار و ساده ترین راه اینه که براش دعا کنیم و از خدا بخوایم دستشو بگیره در ثواب کار های خیر اونم شریک کنیم و با ایجاد ارتباطی صمیمی، غیر ملموس از راه خ.ا بکشونیمش بیرون و البته این در صورتی امکان پذیره که خودمون از اون راه نجات پیدا کرده باشیم. و اینم بگم کسی که دنبال جبرانه قطعا اول خودشو درست می کنه .
هر روزى که بر انسان وارد شود،گوید:من روز جدیدى هستم،من بر اعمال و گفتار تو شاهد مى باشم.سعى کن سخن خوب و مفید بگویى،کار خوب و نیک انجام دهى.من در روز قیامت شاهد اعمال و گفتار تو خواهم بود.و بدان امروز که پایان یابد دیگر مرا نخواهى دید وقابل جبران نیست.

5353 امام علی (ع)5353
[img=0x0]http://www.ktark.com/05_blue.png[/img]
 سپاس شده توسط
سلام و درود بر بروبچ تلپیده در شبانه روزی
عرض شوووود کهههههههه
من اومدم خوش اومدم 4chsmu1
همین اول کاری  یک پرسش و سیل جواب هایی که میدونم در راهه 4chsmu1
(میخواستم خویشتن داری کنم و در روز اول ورودم سوال جنجالی نکنم ولی نشد)

میگم به نظرتون فاکتورهای داشتن یک دل خوش چیه؟
شفاف ترش اینه:
باید چه چیزایی فراهم باشه که ادم دلش خوش بااشه؟
به عبارتی نظرتون در باره شنگول بودن الکی چیه؟
ادم باید الکی مثلا شنگول باشه یا حتما باید دلخوشی های عمیق داشته باشه

کلا تریبون ازاده هرکی هرچی از ذهنش در رفت بگه 4chsmu1

البته اگه اوضاع به روال سابق باشه باید به خودم تبریک بگم که اعتماد به نفس پرسیدن سوال رو دارم
چون میدونم جیک هیچکی در نمیاد


الکی مثلا این یه بحث جدیه  و من کلی اطلاعات در این بار ه دارم که نگه داشتم بهتون بدم 4chsmu1


تا درودی دیگر به درود
عمری باشه فردا شب میام
و اگه به نتیجه ای رسیدم میگم
[تصویر:  15624161_425888184424770_624179248140753...%3D%3D.2.c]
برای یافتن چیزی
باید به جستجوی آنچه نیست، بروی...
53

[تصویر:  Untitled.png]
سلام
خوش امدید
2uge4p4

به نظرم ادمیزاد به هر دلیلی دلش خوش باشه خوبه
هر دلیلی که براش کافی بود کاملا درست و منطقی و به جاست

[تصویر:  nasimhayat.png]
(1396 فروردين 28، 22:16)طاهر نوشته است: سلام و درود
میگم به نظرتون فاکتورهای داشتن یک دل خوش چیه؟
شفاف ترش اینه:
باید چه چیزایی فراهم باشه که ادم دلش خوش بااشه؟
به عبارتی نظرتون در باره شنگول بودن الکی چیه؟
ادم باید الکی مثلا شنگول باشه یا حتما باید دلخوشی های عمیق داشته باشه
کلا تریبون ازاده هرکی هرچی از ذهنش در رفت بگه 4chsmu1

با تشکر از خانم میتوانم بابت پاسخ شون
و همچنین خوشامدگویی شون

عرض شود جهت جذابتر شدن بحث برای کسی که بهترین پاسخ رو بده (ب تشخیص اینجانب) دو اعتبار ناقابل تقدیم خواهد شد 4chsmu1
[تصویر:  15624161_425888184424770_624179248140753...%3D%3D.2.c]
برای یافتن چیزی
باید به جستجوی آنچه نیست، بروی...
53

[تصویر:  Untitled.png]
49-2
خودم
خودم
هی هی
49-2

قطعا بهترین پاسخ همواره متعلق به بنده است Khansariha (69)

[تصویر:  nasimhayat.png]
سلام
اقای جهنمی!! (انصافا وقتی اینجا بهشته این چ اسمیه؟؟؟)

بیزحمت پست در مورد خوب و بد این وامونده نذارین..
من کلی با دوستان فیلترینگ دعوا کردم ب خاطر ی تاپیک و دست آخر برای نجات کانون مجبور شدم تاپیکه رو حذف کنم...

مخاطب عام:
خواهش میکنم بساط جدید راه نیافته..

هر کی اینجاست و میخواد باشه میدونه این کار عین حماقت و در نتیجه زندگی غلطه.. و باید برای رها شدن ازش زندگی خودشو صحی و دقیق و بابرنامه کنه..

ممنونم ازتون..

و
آقا طاهر حافظ میگه :
مایه خوش دلی انجاست ک دلدار آنجاست.. 

اما من میگم ایمان تو هر جنبه ای ک باشه دل خوشی هم ایجاد میشه..
اساسا دل خوشی یعنی اطمینان قلبی..
 (ایمان ب خدا راس این حالت هست.. اما مثلا ایمان ب سلامتت.. ب پولداشتن..ب دوست داشتن.. ب موفقیت و... رو هم میخوام بگم.. ک خب هر چی کوچیک تر باشه خوشی هم موقت و کوچیک میشه)

در پناه خدا..
یاعلی.
[تصویر:  07c49977111e42a28fd6.jpg]

(1396 فروردين 29، 21:03)سها نوشته است: سلام
اقای جهنمی!! (انصافا وقتی اینجا بهشته این چ اسمیه؟؟؟)

بیزحمت پست در مورد خوب و بد این وامونده نذارین..
من کلی با دوستان فیلترینگ دعوا کردم ب خاطر ی تاپیک و دست آخر برای نجات کانون مجبور شدم تاپیکه رو حذف کنم...

مخاطب عام:
خواهش میکنم بساط جدید راه نیافته..

هر کی اینجاست و میخواد باشه میدونه این کار عین حماقت و در نتیجه زندگی غلطه.. و باید برای رها شدن ازش زندگی خودشو صحی و دقیق و بابرنامه کنه..

ممنونم ازتون..

و
آقا طاهر حافظ میگه :
مایه خوش دلی انجاست ک دلدار آنجاست.. 

اما من میگم ایمان تو هر جنبه ای ک باشه دل خوشی هم ایجاد میشه..
اساسا دل خوشی یعنی اطمینان قلبی..
 (ایمان ب خدا راس این حالت هست.. اما مثلا ایمان ب سلامتت.. ب پولداشتن..ب دوست داشتن.. ب موفقیت و... رو هم میخوام بگم.. ک خب هر چی کوچیک تر باشه خوشی هم موقت و کوچیک میشه)

در پناه خدا..
یاعلی.
اولا سلام علیکم خدمت شما مدیر گرامی
دوما من از همون روز اول درخواست تغییر اسممو دادم ولی کسی پیگیر نشد
سوما اگه مخالف قوانینه بسیار خوب دیگه نمیذارم ولی حرف دروغی نزدم شاید به جا نبوده قبول ولی حق بود
و کلام آخر خدمت شما پیشنهادی داشتم که هیچ پاسخی داده نشد اگر هم منفیه بگین
و در ضمن به گونه ای جواب دادین که احساس بدی به من دست داد من اصلا قصد دخالت یا جسارت نداشتم بلکه فقط و فقط از سر خیر خواهی و دلسوزی گفتم والسلام نامه تمام .یا علی مدد.
هر روزى که بر انسان وارد شود،گوید:من روز جدیدى هستم،من بر اعمال و گفتار تو شاهد مى باشم.سعى کن سخن خوب و مفید بگویى،کار خوب و نیک انجام دهى.من در روز قیامت شاهد اعمال و گفتار تو خواهم بود.و بدان امروز که پایان یابد دیگر مرا نخواهى دید وقابل جبران نیست.

5353 امام علی (ع)5353
[img=0x0]http://www.ktark.com/05_blue.png[/img]
 سپاس شده توسط
امروز چقد همینجوری الکی یهویی سرم بیش از حد شلوغ شد
و فرصت درست و حسابی برای فکر کردن رو موضوعی که مطرح کردم نشد
صرفا جهت خالی نبودن عریضه چند سطری مینویسم. باشد که قبول افتد
(اینا که میگم صرفا نظرات شخصیه اونم بسیار پراکنده و ابدا لزومی نداره همه هم نظر باشن)

همانند خانم میتوانم بنده هم اعقتاد دارم برای شادی کردن نباید دنبال بهانه بود بلکه باید براش بهانه تراشید
دلخوشی رو میشه حتی به انجام دادن به موقع کارهای عقب مونده هم نسبت داد
دلخوشی ینی داشتن حس رضایت درونی
و وقتی انسان کاراشو انجام میده یک رضایتی در درونش ایجاد میشه
همین قد کافی که ادم دلش شاد بشه و لزومی نداره اتفاق بسیار شگفت انگیزی بیفته
ما خیلی ساده از اتفاقاتی که هر روز پیرامون مون میافته میگذریم
و برای همین دچار روزمرگی و خستگی و اتلاف وقت میشیم
و هر روز از اوضاع نابسامان گله مند هستیم
امروز در راه برگشت از اداره (که همیشه پیاده میرم و میام چون وسیله ندارم وگرنه عمرا پیاده میرفتم 4chsmu1 )  داشتم به این فکر میکردم که ماها چقد ادمای تنبلی هستیم همش میگیم وقت نداریم حتی برای خوندن کتاب
بعد یحلظه فکرم به این رسید که ادم حتی اگه رئیس جمهور فلان کشور هم باشه باز بالاخره یه فرصتی پیدا میکنه برای خوندن کتاب
شب داشتم همین جور تو سایت های مختلف میگشتم یه تیتری دیدم بسیار تصادفی همون چیزی بود که تو راه داشتم بهش فکر میکردم!
یه چیزی نوشته خوشم اومد خالی از لطف نیست شما هم بخونید:
من و شما ممکن است مشغله‌های کوچک خود را بهانه کنیم و از کتابخوانی فاصله بگیریم. اما اگر باور داشته باشیم که کتابخوانی، برای روح و ذهن ما یک چیز الزامی است، آنگاه شاهد خواهیم بودیم که دانش و فرزانگی که کتاب‌های به مرور در ما ایجاد می‌کنند، چگونه می‌توانند زندگی ما را دگرگون کنند.
اگه کسی زرنگ باشه حتی میتونه یه سرچ بزنه هم اسم کشور رو پیدا کنه و هم اسم رئیس جمهور رو 4chsmu1
خلاصه دلخوش بودن و شاد بودن نباید فرایند پیچیده ای باشه
خوندن یک کتاب
حرف زدن با یک دوست
بغل کردن مادر
خوردن یک لیوان چای خوش طعم بعد از یک روز طاقت فرسا و خسته کننده
همه اینها میتونه دلیلی باشه برای داشتن یک حس خوب
البته داشتن یه روز بدون خ.ا هم جزو روزای عالی حساب میشهKhansariha (69) Khansariha (69)

دلم میخواد و دوست دارم شما هم همین قد در این بحث مشارکت کنید
شروع کنید به نوشتن قطعا برای ما خواندنی خواهد بود 

 
++ شادی میتونه این باشه که مدیر کل کانون( 303 ) دقیقا همون شعری رو بذاره که تو میخواستی اخر بحثت بذاری
و یک روزِ مدام اون شعره تو ذهنت بوده باشه:
مایه خوش دلی انجاست که دلدار انجاست

شایدم یکی بگه:
خوشی ینی دل بدی و قلوه بگیری ولی نه با هرکسی و برای هرچیزی (و این برای هچیز میتونه شهرت باشه و مال باشه مقامم باشه یا هرچیز دیگه) بلکه با اهلش و سر جاش
 

اضافه نوشت:
جرقه اولیه متنم این بود که عوض شد:
دلخوشی نباید فرایند پیچیده ای داشته باشه
دلخوشی رو میشه قانع بودن معنی کرد
میشه با صفای دل معنا کرد
میشه با ساده و صمیمی بودن جمع بست
میشه لذت بردن از داشته ها نامیدش
و من چقدر موافق اینم: دلخوشی ینی با همین چیزهایی که داری خوش باشی نه با توهمات خیالی
همین که دوستی دور و برت هست
همین که خانواده ای هست
همین که نفسی میره و میاد
همین که حس کنی هنوز در خاطر بعضی ها موندی
حتی فکر کردن به بچه خواهرت که تازه به دنیا امده هم میتونه سوژه ای باشه برای نقش بستن یک لبخند بر لب...

+ اعتبار وعده داده شده بین خانم میتوانم و سها خانم تقسیم شد Khansariha (69)
[تصویر:  15624161_425888184424770_624179248140753...%3D%3D.2.c]
برای یافتن چیزی
باید به جستجوی آنچه نیست، بروی...
53

[تصویر:  Untitled.png]


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 3 مهمان