انجمن شبانه روزی

[chika]

سلااااام

صبح همگی بخیر

روزتون سرشار از شوق زندگی

دلتون اروم

لبتون خندون

[همساده]

سلام داداش محسن محسن اینا به حرفات کلی جواب نوشتم بعدش یه نگاه انداختم بهشون دیدم تو تا ایراد داره:
۱- تکرار همون حرفهای قبلیمه یعنی چیز چندانی به اون دو سه پیام قبلیم اضافه نمیکنه( راستش جواب پیامهای جدیدت تو همون پیامهای قبلیم بود)
۲- ترسیدم دچار خودمحوری بشم
خواستم سند کنم سوالهای زیر رو از خودم پرسیدم پس پاکشون کردم:
چرا من این فکرمو بخوام رواج بدم که خودارضایی سیری ناپذیره و کنترل شده نمیشه انجامش داد؟ چرا من بخوام این عقیده رو که مخالفت مذهب و اخلاق با خودارضایی بخاطر مخالف فطرت بودن این عمله یعنی یه آدم بی خدا هم از خودارضایی رنج میبره؟ چرا من بگم همه روانشناسا و فیلسوفا بیان بگن کار خوب و شیکیه و میشه به حالت افراطی انجامش نداد و به خودتم هی بگی کار خوبیه کم خطره قانون جذب باعث میشه آثارش از بین بره ونیازت رو تا قبل از ازدواج شیک و مجلسی رفع میکنی..باز من تو کتم نمیره چون تجربه کردم که همه اینا شعره نه یکسال نه دو سال ۱۵ سال تجربه بهم میگه!!چرا من بیام ثابت کنم خودارضایی یک نتیجه س نه صرفا پاسخگویی به نیاز جسمی و جنسی؟
خب اینا عقاید منه که با زجر هم به دست اومده من اینقدر با شهوترانی مشکل دارم و ریشه کلی از گرفتاریهای زندگیم رو در این قضیه میدونم شاید واسه یکی دیگه اینجوری نباشه!چرا من با خودمحوری بخوام ثابت کنم نه همه مثه منن ایراد دارن مشکل دارن!

........................................................................

من که روزی صدبار لغزش میکردم تا خرخره تو روابط با جنس مخالف غرق بودم مشکل جنسیم باعث شدکه به دام مواد مخدر هم کشیده بشم. الان نزدیک دو ساله پاکی نیکوتین دارم پاکی چت دارم پاکی رابطه با جنس مخالف دارم. بعد شکست ویرانگر عاطفی باز میتونم خودم رو جمع کنم اینا رو به برکت همین آگاهی دارم. حالا خدا رو خوش میاد من بیام در عوض شکرگزاری از خدا و خدمت صادقانه به بقیه دچار غرور و خودمحوری بشم بگم همتون باید بپذیرید که باید راه منو برید همه باید قبول کنید که شهوت پدر آدمو در میاره.

هرکسی راه خودشو داره برای هوشیار شدن

صرفا یه پیشنهاد: لطفا به این توجه کنید همین انیس خانم خودمون که جشن یه سالگیشو گرفت نه مرتاضه نه آدم عجیب غریب بعد برید بپرسید که آیا سرکوب کرده یا نه. صندلی داغ کانون رو بخونید با بچه های پاکی بالا که چی رو از دست دادن با خودارضایی نکردن و چی رو به دست آوردن؟ چکاریه ادم بره حرفهای روانشناس و پزشک و فلان و بهمان رو بخونه وقتی دوست همدرد بغل دستش نشسته و این راه رو رفته

  تازه من صلاحیت ندارم تا به یکسال پاکی برسم اون موقع میتونم بگم پا بزارید جای پای من پس بهتره که من فقط تجربه شخصیمو بگم راجع به رها کردن. خیلی وقت پیش با خانم شادبانو اینجا حرف زدیم راجع به رها کردن.پیدا نکردم پست بعدی میگم یعنی چی رها کردن

[mohsen73]

سلام داداش محسن محسن اینا به حرفات کلی جواب نوشتم بعدش یه نگاه انداختم بهشون دیدم تو تا ایراد داره:
۱- تکرار همون حرفهای قبلیمه یعنی چیز چندانی به اون دو سه پیام قبلیم اضافه نمیکنه( راستش جواب پیامهای جدیدت تو همون پیامهای قبلیم بود)
۲- ترسیدم دچار خودمحوری بشم
خواستم سند کنم سوالهای زیر رو از خودم پرسیدم پس پاکشون کردم:
چرا من این فکرمو بخوام رواج بدم که خودارضایی سیری ناپذیره و کنترل شده نمیشه انجامش داد؟ چرا من بخوام این عقیده رو که مخالفت مذهب و اخلاق با خودارضایی بخاطر مخالف فطرت بودن این عمله یعنی یه آدم بی خدا هم از خودارضایی رنج میبره؟ چرا من بگم همه روانشناسا و فیلسوفا بیان بگن کار خوب و شیکیه و میشه به حالت افراطی انجامش نداد و به خودتم هی بگی کار خوبیه کم خطره قانون جذب باعث میشه آثارش از بین بره ونیازت رو تا قبل از ازدواج شیک و مجلسی رفع میکنی..باز من تو کتم نمیره چون تجربه کردم که همه اینا شعره نه یکسال نه دو سال ۱۵ سال تجربه بهم میگه!!چرا من بیام ثابت کنم خودارضایی یک نتیجه س نه صرفا پاسخگویی به نیاز جسمی و جنسی؟
خب اینا عقاید منه که با زجر هم به دست اومده من اینقدر با شهوترانی مشکل دارم و ریشه کلی از گرفتاریهای زندگیم رو در این قضیه میدونم شاید واسه یکی دیگه اینجوری نباشه!چرا من با خودمحوری بخوام ثابت کنم نه همه مثه منن ایراد دارن مشکل دارن!

........................................................................

من که روزی صدبار لغزش میکردم تا خرخره تو روابط با جنس مخالف غرق بودم مشکل جنسیم باعث شدکه به دام مواد مخدر هم کشیده بشم. الان نزدیک دو ساله پاکی نیکوتین دارم پاکی چت دارم پاکی رابطه با جنس مخالف دارم. بعد شکست ویرانگر عاطفی باز میتونم خودم رو جمع کنم اینا رو به برکت همین آگاهی دارم. حالا خدا رو خوش میاد من بیام در عوض شکرگزاری از خدا و خدمت صادقانه به بقیه دچار غرور و خودمحوری بشم بگم همتون باید بپذیرید که باید راه منو برید همه باید قبول کنید که شهوت پدر آدمو در میاره.

هرکسی راه خودشو داره برای هوشیار شدن

صرفا یه پیشنهاد: لطفا به این توجه کنید همین انیس خانم خودمون که جشن یه سالگیشو گرفت نه مرتاضه نه آدم عجیب غریب بعد برید بپرسید که آیا سرکوب کرده یا نه. صندلی داغ کانون رو بخونید با بچه های پاکی بالا که چی رو از دست دادن با خودارضایی نکردن و چی رو به دست آوردن؟ چکاریه ادم بره حرفهای روانشناس و پزشک و فلان و بهمان رو بخونه وقتی دوست همدرد بغل دستش نشسته و این راه رو رفته

  تازه من صلاحیت ندارم تا به یکسال پاکی برسم اون موقع میتونم بگم پا بزارید جای پای من پس بهتره که من فقط تجربه شخصیمو بگم راجع به رها کردن. خیلی وقت پیش با خانم شادبانو اینجا حرف زدیم راجع به رها کردن.پیدا نکردم پست بعدی میگم یعنی چی رها کردن

سلام همساده جان اسمم محسنه اون بقیشو نمیدونم از کجا اوردی   
من اصلن بحثی در مورد اثار خ ا و اینکه پاسخ درست به غریزه جنسی هست یا نه نداشتم خودت بازش کردی منم جواب دادم، من فقط یه سوال پرسیدم که روشن جوابمو بدید فرق سرکوب کردن نیاز جنسی  با رهایی چیه؟؟؟ ؟؟
بحث بعدی اینکه من خودم تو زندگیم از خ ا ضربه خوردم و همه مشکلاتمو انداختم گردن خ ا بعید هم نیست همینطور باشه ولی یه بار یه دوستی بهم گفت اینا همش به خاطر اینه که تو میخای همه چیو از چش خ ا ببینی واسه اینه که چند ساله داری به خودت تلقین میکنی هر چی بدبختی دارم از اینه،  من گفتم برای یه بارم شده این احتمال رو  بدم که شاید این حرف درست باشه و بهش فکر کنم همین... 
در ضمن گفتم اگه دوست شما واسه یه سال ترک کرده و هیچ مشکلی نداشته خوب من رفیق دارم بر عکس این موضوع، مصداق اوردن که دلیلی بر اثبات خوب و بد بودن این کار نیست. 
در مورد ترک نیکوتین هم بگم من به راحتی اب خوردن واسه مدت طولانی گذاشتمش کنار، ولی سره ترک همین خ ا اینقد بهم فشار اومد بر گشتم سمتش   
این نیازیه که تو طبیعت انسانه مث خواب و گرسنگی و.... نمیشه با نیاز های کاذب دیگه مقایسش کرد.

[chika]

من اینطور معنی میکنم
سرکوب : وجود نیاز بیشتر از اندازه ای ک باید باشه و نبایدهای ما و تلاش برای نابودیه اون هستش ؛ این یعنی نپدیرفتن غریزه و انکار اون 
رهایی : پذیرفتن غریزه و برنامه ریزی اون

عطش ما بیشتر بخاطر سرکوبه ، بخاطر پاسخگوی اشتباه به این غریزه هستش ، بخاطر تعریف اشتباهمون ازین مسئله هستش

اگر ب عنوان غریزه ازش یاد میکنیم باید بدونیم براوردنش شرایط داره به قول دوستمون فقط و فقط اگر بحث نیاز باشه توی خاب بدن کار خودشو انجام میده نیازش رفع میشه
ب غیر ازین باید دید تعریف درست ازش چیه
چارچوبش چیه
یکی غریزش رو با هرزگی اشتباه میگیره چون تعریفش اشتباهه و چارچوبش اشتباه تعیین شده
یکی غریزش رو خارج از حیطه ازدواج جواب میده 
یکی گرفتار خ . ا میشه

ولی همه یک جواب دارن غریزه 
در صورتی ک همش تعاریف ذهنیه
وقتی کسی هنوووووز ازین مسائل آگاه نیست یعنی غریزه نداره؟
اگه داره پس چرا تحریک نمیشه؟
چرا به دنبال پاسخگویی ب غریزش نیست؟
ما آگاهیم ازین لذت پس دنبالش میگردیم و فکر میکنیم تشنه هستیم
چ بسا در اینده و بعد از ازدواج حتا برامون تکراری و مسخره هم بشه ایا اون موقع هم از غریزه اسم میبریم؟
یا مثل الان بعد از هر خ .ا و لذت چندثانیه ایش به خودمون مگیم خب حالا ک چی مثلا چی بدست اوردی چی شد

همش برمیگرده به تعاریف خودمون ازش

مثلا غذا خورن صرفا سیری نیست چرا؟
چون اونیکه گوشتخاره با غذایی ک یه شخص با رژیم سبزیجات استفاده میکنه سیر نمیشه چون معدش عادت نداره چون برای خودش و جسمش تعریف شده ک با گوشت باید سیر شه و برعکس اونیکه سبزیجات میخوره اگر گوشت بخوره تنگی نفس میگیره ، حالش بد میشه 
این دونفر جفتشون به غریزه گرسنگی میخواستن پاسخ بدن ولی تعاریفشون فرق داشت پس نتیجه اش یکسان نیست.

غریزه جنسی هم تعاریف مشخصی توی دین داره
تکلیف شده فقط در حیطه عقد زوجین همین وسلام
چرا باید ازین چارچوب فراتر بریم و تعاریف متعدد بهش اضافه کنیم و خودمون رو توی شرایطی بزاریم ک عاجزانه نتونیم از پسش بر بیایم؟؟؟

[Arman]

سلام به همه عزیزان
ان شاء الله که حالتون خوبه خوب باشه
خیلی خوشحالم که بعد از مدت ها به کانون سر زدم
الان حس یه ادمیو دارم که انگاربعد از 20 سال برگشته به شهرش!
حس غریبیه
یادش بخیر که شب و روزمون رو اینجا میگذروندیم
من خیلی هاتون رو نمیشناسم ، قطعا خیلی از شما هم منو نمیشناسید
اما ماها هممون یه درد مشترک داشتیم و داریم که اینجا جمع شدیم
خیلیا اومدن و رفتن
بعضیا پاک شدن و رفتن
بعضیا هم نه، فقط رفتن!!!
اینجا بعضیا انسان شدن، همه جوره پاک شدن، ترک خودارضایی اول مسیره
کانون واقعا آدمو میسازه اما بشرط اینکه بخوایم
خواستن اول و آخر این ماجراست
کسیکه بخواد، توکل میکنه و شروع میکنه
کسیکه نخواد، هزاری هم براش نسخه بپیچی بازم اول راه میمونه!

دوستان عزیز
من نمیدونم شما الان تو چه شرایط و بحرانی هستید اما اینو خوب میدونم و دیدم و لمس کردم که آدم هایی با شرایط بسیار بد، چه به لحاظ عدم توانایی برای ترک و چه به لحاظ شرایط بد روحی، اینجا پاک شدن
یه وقتا شروع یه لحظه هست، فقط بخواه و توکل کن، همین
اگه فردا زمین خوردی سریع ناامید نشو، بازم ادامه بده تا یه روزی میبینی که دیگه از شمردن روزا و سالها واسه پاکیت خندت میگیره
دوستایی که الان الحمدلله پاک هستن هم بدونن که غرور بدترین آفت هست
شیطان دنبال یه لحظه هست تا ضربه بزنه
اگه الان خودارضایی رو ترک کردی، دنبال ترک عادات بد دیگه باش
که البته خوشا به سعادت اونکه همه رو توامان ترک میکنه

ببخشید اگه اضافه گویی کردم

ان شاء الله در پناه خداوند باشید همیشه
خیلی ارادتمندیم

خدایا شکرت

یا حق

[عاشق فاطمه زهرا]

درسته عاشق جان من گفتم، شما میتونی یه سال یا بیشتر این غریزرو سرکوب کنی خیلی از مرتاض ها هم هستن که یه سال رو با یه بادوم سر میکنن ولی این تفاوتی در اصل موضوع ایجاد نمیکنه شما نیازتو سرکوب کردی در نهایت. 
واینکه گفتید اگه ارضا نکردن نیاز جنسی مشکلی رو واستون ایجاد نمیکنه، در حال حاضر که علم خلاف اینو میگه.
من حرفم اینه که اگه خ ا راه پاسخ به این نیاز نیست سرکوب کردنش هم قطعن نیست من خودم زیاد دیدم افرادی که بواسطه این کار نه از لحاظ روحی لطمه خوردن نه جسمی، پس شاید اینا همش فکرایی که توسره من میگذره و همش تلقین باشه...

محسن جان ، اجازه بده من به پست شما جواب بدم.
چون این موضوع خیلی مهمه و من خودم باهاش درگیر بودم.
من قبلتر ها چیز دیگه ای حتی می گفتم ، با خودم می گفتم ، مگه روانشناس معروف فروید یا باقی روانشناس نمی گن ،
سرکوب غریزه جنسی باعث مشکلات روحی یا بیماری روانی می شه؟
پس ما چرا خ.ا رو ترک کنیم؟ 

من خودم به جواب رسیدم. جوابی که به خودم می دم اینه ، برای خودم قانع کننده هست ، نمی دونم شاید برای شما قانع کننده نباشه.
حرف من این بود که اولا ، نیاز جنسی ، بیشتر از این که یک نیاز مادی باشه ، یک نیاز روانیه.
دلیل آوردم ، بدن به صورت اتوماتیک کار مادی لازم رو انجام می ده.
(توی این موارد بیا رهروان حرف بزنیم  ) مثال هم زدم ، کسایی که یک سال پاکی دارن ولی مشکل جسمی پیدا نکردن.
پس این نیاز ، نیاز روانیه.
شما همین مطلب رو قبول کنی ، دیگه بحث تمومه.
نیاز های روانی رو می شه مدیریت کرد. می شه جابه جا کرد. می دونی؟ روان و روح انسان خیلی بزرگ از چیزیه که ما فکرش رو می کنیم.
بله شما می تونی نیاز روانی رو سرکوب کنی ، قبول ، این کار در بلند مدت عوارض داره.

شما می تونی خودت رو قانع کنی؟ شما می تونی یه نیاز روانی رو با یه نیاز روانی دیگه عوض کنی.
مثال می زنم : شما اگر کاری داشتی باشی که خیلی دوستش داشته باشی ، یه هدف بزرگ داشته باشی و دائما در حال پیشرفت باشی ،
می فهمی چی می گم؟ صبح ساعت شیش با عشق از خواب بلند می شی که بری سر کار ،
شب ساعت ده با خستگی و خوشحالی بر می گردی خونه ، فقط می رسی یه دوش بگیری ، بعدش می خوابی.
نه تنها فرصت نمی کنی خ.ا کنی ، اصلا به فکرت هم نمی آد.
خودم تجربه اش رو داشتم.
من اسم این رو نمی ذارم سرکوب کردن خ.ا. بهش هم نمی گم رهایی. هر چی باشه ، سرکوب کردن نیست.
من نمی گم این روش (یعنی پرکاری) نسخه ی ترک خ.ا هست یا نیستا. فقط مثال زدم.
مثال دیگه : یه وقتایی اینقدر از خ.ا متنفر می شی (به هر دلیلی) که نه که وسوسه نمی شی‌ ، اصلا فکرش هم به ذهنت نمی آد.
نتیجتا تا وقتی این تنفر باشه خ.ا هم نمی کنی. اون وقت این سرکوب کردنه؟ اصلا این جا نیازی روانی ای نیست که سرکوب بشه.
نیاز جسمی هست که خیلی ضعیف می شه اینجا. نمی دونم حتی اگر اسمش سرکوب کردن هم باشه (کاری با کلمات ندارم) ، فرق می کنن این ها باهم.

داداش امیدوارم خیر باشه این بحثا برای هممون.

[دکتر آرش!]

وقت به خیر دوستای کانونی!

عاشق جان مطمینا خیره!...من خودم یه سالی میشه بحثی نکردم در مورد اثبات یا رد موضوع خاصی....اینجا هم دوست دارم خواننده باشم...(البته یه مقدار زیادش برمیکرده به حوصله نداشتنم برای تایپ کردن با این گوشی لمسی نیمه مضحک!...خخ)....

[آقای ضربتی]

خوش میگذره ؟

[oldman]

مغزم داره منفجر میشه 
کلا تو حالتیم هرکاری بخوام بکنم با ی کار دیگم متناقضه،قبلا میتونستم تحمل کنم ولی الان نه،نمیدونم چیکار کنم

[rezvaneh]

هر کسی عشق را با زبان خود بیان میکند...
دارکوب، میکوبد
پیکاسو، میکِشد
باباطاهر، میمیرد
آلپاچينو بازي ميكند
قناری، میخواند
آهو، می دوَد
خدا...میبخشد.......

[رامین.]

 اگه روزبه یا رامین طرح کرده بود میگفتم سرکاریه ولی شازده مردم آزار نیس

همساده :
من کجا مردم ازاری کردم اخه 

[engineer]

بعضیام هستن که شاید هیج کار مفیدی برات انجام ندن ولی همین که هستن و شاید سالی یبار بهشون پیام بدی مایه آرامشن. خیلی خوبن این آدما

[دکتر آرش!]

البته یه قید"بعضی" قبل از مرد لازمه....

دلیل:ریشه در کودکی فرد داره(مرد و زنم نداره) (خلاصه و مفید!)

[mohsen73]

بچه ها شما چیکار می کنید واسه اینکه حالتون خوب بشه،؟؟ ؟؟ بهتر بگم چجوری به خودتون انگیزه میدین واسه رفتن به سمت هدفاتون‌؟

[دکتر آرش!]

من از اون ادما بودم که هدف سازی میکردم...البته به اشتباه....

شاید بی ربط نباشه که بگم اول ببینیم هدفمون واقعا هدفه یا نه!؟

هدفی که هدف باشه به خودی خود یک نوع نیازه!

اگه چیزی نیاز شد و ما به سمتش ,بدون درخواست انگیزه,رفتیم,اونوقت میشه گفت که اون هدف بوده و هست ( و نه یه برنامه ریزی ساده یا یه ارزوی ذهنی!)