امتیاز موضوع:
  • 34 رأی - میانگین امتیازات: 4.15
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

انجمن شبانه روزی

(1396 مهر 20، 22:31)meep نوشته است:
نقل قول: نمیدونم زن بگیرم یا نگیرم
آخه دختری هم که فعلا مد نظر من محجبه هست یک مقدار
حاجی منتظر چی هستی؟ Confetti  بنظرم اگه ادم حس کنه الان وقتشه اقدام کنه بهتره سریع تر اقدام کنه
تجربه نشون داده دیر اقدام کردن دیگه خیلی دیرهههههههههههه Hanghead
باهات موافقم میپ جان
ادم یکی دوبار کسی به دلش میشینه باید سریع تر ازدواج کنه
شما هم انشالله زود تر ازدواج میکنید البته اگه خواستارش هستید 302
اللَّهُ لَا إِلَٰهَ إِلَّا هُوَ رَبُّ الْعَرْشِ الْعَظِيمِ
[تصویر:  05_blue.png]
[تصویر:  shine_light_backgrounds_vector_537230.jpg]
 سپاس شده توسط
سلااااااااااام
روز جمعه پاییزیتون بخییییییر
امیدوارم پراز لبخند باشید از ته دل
و شور زندگی در تک تک ثانیه هاتون سرشار باشه
2uge4p4 2uge4p4 2uge4p4
او که حافظ توست هرگز نخواهد خوابید ...

2uge4p4 Khansariha (69) 2uge4p4
 سپاس شده توسط
دیروز بیخودی یاد ساحل افتادم
همینطوری الکی اسمش اومد نوک زبونم
امیدوارم هر جا هست شاد باشه
302

[تصویر:  nasimhayat.png]
 سپاس شده توسط
چه خوش است راز گفتن به حریف نکته سنجی
که سخن نگفته باشی به سخن رسیده باشد Hanghead
♧ ما ابدیت را در پیش داریم♧
 سپاس شده توسط
کاش برای کانون هم ی روز توی سال بود ک بچه های قدیمی میدونستن و همشون باهم میومدن سر میزدن
واقعا دلتنگشونم خیلی زیاد Hanghead
او که حافظ توست هرگز نخواهد خوابید ...

2uge4p4 Khansariha (69) 2uge4p4
 سپاس شده توسط
(1396 مهر 21، 18:26)chika نوشته است: کاش برای کانون هم ی روز توی سال بود ک بچه های قدیمی میدونستن و همشون باهم میومدن سر میزدن
واقعا دلتنگشونم خیلی زیاد Hanghead



چیکا خانوم مگه شما هم از قدیمی های کانون هستی؟ چون تاریخ ثبت نامتون 26 تیر امسال بود این فکرو کردم
شاید آن نور که از پنجره می آید خداست.
                                                   شاید آن قهقهه ی کودک و آن عطر خوش یاس خداست
شاید آن چشمان تو وقتی نگاهم میکنی
                                                   معجزه، آن لحظه های نابِ عشق، اینها خداست
او سر آغاز من است، جان من است
                                                   در تمام لحظاتم، حامی و حاضر  خداست
دارم از عمق وجودم میفشانم عشق او
                                                   آرزویم بَرِ پردیس، درآن عرشِ خداست
زندگی را زندگی خواهم نمود
                                                   هرچه من دار و ندارم، همه از لطف خداست
 سپاس شده توسط
(1396 مهر 21، 20:27)rezaKy نوشته است:
(1396 مهر 21، 18:26)chika نوشته است: کاش برای کانون هم ی روز توی سال بود ک بچه های قدیمی میدونستن و همشون باهم میومدن سر میزدن
واقعا دلتنگشونم خیلی زیاد Hanghead



چیکا خانوم مگه شما هم از قدیمی های کانون هستی؟ چون تاریخ ثبت نامتون 26 تیر امسال بود این فکرو کردم

4chsmu1 4chsmu1 4chsmu1
او که حافظ توست هرگز نخواهد خوابید ...

2uge4p4 Khansariha (69) 2uge4p4
 سپاس شده توسط
سلام
ترم اول ارشد بودم به یه نفر گفتم بیا بریم خرید کنیم با هم. گفت من فقط فروشگاه جین وست و بلیسی و اسکیچرز و... میتونم باهات بیام 17
گفتم باشه خبرت میکنم. با پولی که هم برای خورد و خوراکه هم رفت و امد هم کتاب خریدن مگه میشه رفت از اونجاها خرید کرد؟ Hanghead
گذشت چهار سال تا اینکه امروز با پولی که مال خودمه دو دوتا چارتا نمیخواد کنم. خیلی زیاد نیس ولی خب با خرید لباس تموم نمیشه. پا شدم رفتم فروشگاه جین وست...
راستش یه حسرت شده بود واسم خرید از این فروشگاه با اعتماد به نفس وارد شدم دنبال لباسهای مورد علاقه م گشتم..اما آخرش دست خالی بیرون اومدم...چهار سال به خودم گفتم وقتی وضعم خوب شد دستم به دهنم رسید میرم هر چی دلم خواست میخرم...ولی هر کاری کردم نتونستم پیرهن دویست و پنجاه تومنی و کاپشن شیشصد تومنی بخرم...
این دفعه حس بدی نداشتم حس بی پولی حس اینکه بقیه آدمهای اونجا وضعشون از من بهتره و دنیا باهاشون سازگارتره نداشتم...
هیچ نقدی به آدمهای مارک پوش ندارم ها خیلی هم دمشون گرم...ولی امروز من متوجه شدم آدم مارک پوش نیستم قبلترها فکر میکردم چون پول ندارم (و به قولی گربه دستش به گوشت نمیرسه میگه پیف پیف) از لباس گرون قیمت بدم میاد. امشب فهمیدم به مزاج من سازگار نیس 49-2
الان تو این فکرم چطور میتونم هم شیک بپوشم هم شیک به تن یکی دیگه بپوشونم... خدایا من از این کار لذت بیشتری میبرم بهم خلوص نیت بده  63
شايد خوشبختي همين باشد
كه با خودت نگويي :
كاش جايِ ديگري بودم
كارِ ديگري داشتم
يك آدمِ ديگري بودم ... !

53 عاقبتت بخیر همسفر 53
یاد یه خاطره دور افتادم
زمانی ک دیدم خانومی برای سگ کوچولوش داره دستبندهای بافت کار دست کودک کار رو زیر و رو میکنه 
چقدر تفاوت بود بین خواسته اون کودک کار و اون خانوم Hanghead
او که حافظ توست هرگز نخواهد خوابید ...

2uge4p4 Khansariha (69) 2uge4p4
 سپاس شده توسط
(1396 تير 13، 12:41)رامین. نوشته است: امروز امتحان رانندگی داشتم ؛ بار اولم بود 
احتمال 70 درصد حدسم این بود که میتونم قبول شم واقعا سخت نیست این ازمون ؛ تا نشستم پشت فرمون نمیدونم چی شد کلا افسره ترسناک بود ؛  نفهمیدم دیگه گاز کدومه ؛ دنده کدومه ؛ کلاج کدومه  4chsmu1
تقریبا همه بچه ها سر پارک دوبل رد شدن ؛ بهم گفت روشن کن و حرکت کن ؛ یکم رفتم جلو گفت پارک دوبل بزن ؛ یه پارک دوبل زدم در حد لالیگا  317
افسره گفت آفرین خوبه ؛ حرکت کن .
نفرهای قبل من که نشسته بودن ار همه شون سر پارک دوبل ایراد گرفت ولی برای من  همین که پارک دوبلم رو گفت افرین خوبه نمیدونم چی شد انقدر خرکیف شدم از هولم خاموش کردم  Khansariha (13) بعد گفت ایراد نداره روشن کن بیشتر هول شدم اومدم دنده رو خلاص کنم که استارت بزنم زدم دنده دو  Khansariha (13)
خیلی شیک بهم گفت برو پایین هفته بعد بیا  49-2
کلا مهم نیست رانندگی چقدر بلد باشین ؛ قبل امتحان میگفتم چیزی نیست یه امتحان ساده س ولی وقتی نشستم کلا گیج بودم  65
بعد از مدتها شکر خدا میتونم یه ماشین بخرم  2uge4p4 دعا کنین گواهینامه رو بگیرم یه پراید مدل 89 ؛ 90 بتونم بردارم میام بهتون شیرینی میدم  Khansariha (69)


بالاخره بعد از 3 ماه دوندگی و 4 بار امتحان شهری ‌گواهینامه گرفتم  20

اشک شوق >>>>> 20  20  20

همین الان قبول شدم هنوز مهر افسر خشک نشده دارم به زمین و زمان اطاع رسانی میکنم  4fvfcja

بدین وسیله اعلام میدارم اینجانب ؛ رامین نقطه پس از 3 ماه سختی فراوان و صرف هزینه ی بسیار موفق به کسب گواهینامه ی پایه ی سوم راهنمایی و رانندگی گشته و از این بابت شادم و خرکیف 4fvfcja

اصلا یه وضعی 4fvfcja

هنوز پرونده رو نبردم اموشگاه نشستم دارم ابراز شادمانی میکنم 4fvfcja خوبه ببرم قبول نکنن 4fvfcja
[تصویر:  a7f963e5e050.gif]
‌‌‌‌
تاخودت کاری نکنی چیزی تغییر نمیکنه ..
مبارک باشه داداش رامین، شیرینی هم میخوایم Gigglesmile
: )
Just Do "THE RIGHT THING" H
 سپاس شده توسط
به به اقا رامین مبااااارک باااشه
شادمانی هم داره والا 
2uge4p4 2uge4p4
او که حافظ توست هرگز نخواهد خوابید ...

2uge4p4 Khansariha (69) 2uge4p4
 سپاس شده توسط
دخترای کانون  303
یه سوال فوق تخصصی ...
از درد گشنگی میخوام هنرهای نهفته م رو باز هم بروز بدم 
عایا بدون آرد میشه کوکو سیب زمینی پخت؟
زود جواب بدین گشنمه  65 
اگه نمیشه برم املت بپزم  Muscular
[تصویر:  a7f963e5e050.gif]
‌‌‌‌
تاخودت کاری نکنی چیزی تغییر نمیکنه ..
 سپاس شده توسط
برای کوکو سیب زمینی ک ارد لازم نداره پسر خوب . سیب زمینی رو رنده کن . تخم مرغ بشکن داخلش نمک و زردچوبه و ادویه هرچی دوس داری بزن و سرخ کن
او که حافظ توست هرگز نخواهد خوابید ...

2uge4p4 Khansariha (69) 2uge4p4
 سپاس شده توسط
سیب زمینی رو که رنده کردی، اگه آب کنده،
آب ش رو ی مقدار بریز بیرون و بعد تخم مرغ اضافه کن تا تخم مرغ چسبندگی رو حاصل کنه،
و موقع سرخ کردن مایه ی کوکو خودش رو بگیره.
آخه این فوت های کوزه گری رو من باید بگم!!  Swear1 4chsmu1
[تصویر:  tree.jpg]

خُنُک آن قماربازی که بباخت آن چه بودش  ***  بِنَماند هیچ ش الا، هوس قمار دیگر


" مولوی "

53   53   53

این بار، بی تاریخ؛
خسته ام،
آن همه روزها که قرار بود شروع ی باشند ...

53 5353
[تصویر:  05_blue.png]
 سپاس شده توسط


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 9 مهمان