امتیاز موضوع:
  • 34 رأی - میانگین امتیازات: 4.15
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

انجمن شبانه روزی

(1398 آبان 13، 0:52)عاشق فاطمه زهرا نوشته است: سلام رفقا

یک سوالی می خواستم بپرسم ازتون در مورد تاپیک درد و دل.

این درد و دل هایی که این جا انجام می دید، آیا فایده ای هم براتون داره؟
اثر مثبتی توی زندگی یا روند ترک پاکیتون گذاشته؟

خیلی خوش حال می شم به این سوال پاسخ بدین....

سلام
راستش برا من اره از لحاظ بار هیجانی اون موضوع تخلیه میشم

اکثر روانشناس ها هم از این تکنیک استفاده میکنن و سم و زهر اون موضوع رو که هیجانش هست با صرفا شنونده بودن میگیرن. این باعث میشه درصد خوداگاهی شخص بالا بره و بهتر از پس مشکلش بر بیاد
تاثیرش کمه ولی برای موارد حاد خوب جواب میده
چیزی که عرض کردم برداشت و نظر شخصی بود
 سپاس شده توسط
(1398 آبان 13، 0:52)عاشق فاطمه زهرا نوشته است: سلام رفقا

یک سوالی می خواستم بپرسم ازتون در مورد تاپیک درد و دل.

این درد و دل هایی که این جا انجام می دید، آیا فایده ای هم براتون داره؟
اثر مثبتی توی زندگی یا روند ترک پاکیتون گذاشته؟

خیلی خوش حال می شم به این سوال پاسخ بدین....

من که هیچوقت با درددل سبک نشدم ..
کلا حال نمیکنم در مورد مشکلات به کسی دیگه بگم
مگر اینکه کسی باشه که دوستش داری با صحیت کردن باهاش کمی آروم میشی  65
در غیر این صورت کلا درد دل کار جالبی نیست .. Hanghead
فکر کنم تو این 7 سال تو تاپیک درد دل تا حالا برای درد دل کردن پست نزدم ..
[تصویر:  a7f963e5e050.gif]
‌‌‌‌
تاخودت کاری نکنی چیزی تغییر نمیکنه ..
 سپاس شده توسط
(1398 آبان 12، 8:41).... نوشته است:
(1398 آبان 11، 23:44)AufBau نوشته است: Salam
آقاااا . امروز تو یه کتاب درسی اشاره کرده بود به اینکه افراد با هوش برای افسردگی مستعد ترند. این نظریه متواتر هست . یعنی جاهای دیگه هم خوندم.
اما الان چند دقیقه پیش یه مقاله خوندم  راجع به این که در حالت عادی و سلامت  افراد باهوش معمولا دیر به خواب میرند. یا شب زنده دار هستند در مواردی. مستند علمی راجع به این موضوع نیست ولی شک من رو بر انگیخت و در حال تحقیق میدانی هستم . فکر میکنم درست باشه چند تا از افراد باهوشی که میشناسم حد اقل مدتی دچار این مساله بودن
خواستم ببینم این دیر به خواب رفتن یا شب زنده داری  به جز ریشه ی اظطرابی ( که فرد رو تبدیل به شب بیدار روز خواب میکنه)  آیا ربط مستقیمی به ضریب هوشی داره یا نه . 39 106

راستی یه سوال این تستای هوش که تو اینترنت میگیرن یا نرم افزار ها که 60 تا سوال تصویری داره (اگه اشتباه نکنم raven(چه قدر معتبره؟؟؟

درود
جز تست هایی هست که تقریبا قابل اعتماده
ولی قوی ترش هم هست که هزینه های سنگین داره برای خریدار و معمولا توسط موسسه ها خریداری میشن
این تست ها اکثرا قابل اتکا هستند.تا جایی که شیوه های درمانی با این ساز و کار رو به رشد هست مثل "نورو فیدبک" که برای بیماری های غیر قابل درمان مثل a.d.h.d (بیش فعالی) که فقط درمان نگه دارنده داشت. درمان دائمی محسوب میشه
 سپاس شده توسط
نقل قول: اکثر روانشناس ها هم از این تکنیک استفاده میکنن و سم و زهر اون موضوع رو که هیجانش هست با صرفا شنونده بودن میگیرن. این باعث میشه درصد خوداگاهی شخص بالا بره و بهتر از پس مشکلش بر بیاد
تاثیرش کمه ولی برای موارد حاد خوب جواب میده
چیزی که عرض کردم برداشت و نظر شخصی بود

خیلی ممنون از پاسخ هاتون

من تمام سوالم اینه که این اتفاق آیا افتاده برای بچه ها؟
در مورد شخص شما، بنده تا الان ندیدم که درد و دل کرده باشید توی کانون (با اون سبکی که رایجه)

منظور من از درد و دل پست هایی به این مضمونه


نقل قول: من دیگه به انتها رسیدم، راهی وجود نداره.


البته من متوجه هستم،‌ کسی که این رو می نویسه مطمئنا ناراحته و غم داره
و به نوعی داره خودش رو خالی می کنه.

اما این کار چقدر فایده داشته برای شخص تا الان؟ آیا وضعیتش (روحی و جسمی و ...) تغییر کرده؟
بهتر نیست که این تاپیک بسته بشه یا تاپیکی مشابهش با قوانین جدید تاسیس بشه؟


بچه ها نظرتون مهمه، مشارکت کنید لطفا 128fs318181
انما یتقبل الله من المتقین ...


خداحافظی

 سپاس شده توسط
این جور نوشتن حال منو که بدتر می کنه


ولی وقتی دردمو می نویسم
واقعا می نویسم نه فقط چند کلمه

اولا که ذهنم بهش بازبینی می کنه که ایا واقعا این مشکل اینقدر مهم بود که من این همه اذیت شدم؟ چی شد اینطوری شد؟ و ...

بعدم چون می دونم که دوستانم و کسانی براشون اهمیت دارم و براشون اهمیت قایلم دارن حسمو می فهمن ارامش می گیرم



به نظرم حتما درد دل کنن و حتما حال و اوضاعشونو بنویسن

[تصویر:  nasimhayat.png]
 سپاس شده توسط
راستش من هنوز فرق اینجا با درد دل هارو نمیفهمم Hanghead
[تصویر:  uVwrXF.png]
 سپاس شده توسط
آقا چرا کانون حالت اعلام ریپلای یا تگ نداره؟
مثلا من قبل کربلا پست گذاشتم میخوام ببینم چند نفر ریپلای کردن پستمو
الان مثلا من میخوام مجتبی پایلوت رو تگ کنم ببینه این پست منو و رسیدگی کنه  Swear1 
@ mojtaba pilot   Swear1
(1398 آبان 13، 14:39)cornrose نوشته است: فقط تو کانون میشد راحت دردودل کرد که همونم میخواین ببندین Hanghead

نمی خوان ببندن عزیز
می خوان درد دلها رو به چالش بکشن
اینکه چطوری درد دل کنیم که حالمون بهتر شه که رومون اثر کنه خیلی مهمه
گاهی ما درد دل نمی کنیم در واقع داریم منفی می زنیم فقط

[تصویر:  nasimhayat.png]
(1398 آبان 13، 18:03)می توانم نوشته است:
(1398 آبان 13، 14:39)cornrose نوشته است: فقط تو کانون میشد راحت دردودل کرد که همونم میخواین ببندین Hanghead

نمی خوان ببندن عزیز
می خوان درد دلها رو به چالش بکشن
اینکه چطوری درد دل کنیم که حالمون بهتر شه که رومون اثر کنه خیلی مهمه
گاهی ما درد دل نمی کنیم در واقع داریم منفی می زنیم فقط

خیلی خوب گفتید خانم می توانم.
نمی دونستم چطور منظورم رو بیان کنم.

به نظرتون چیکار کنیم؟
درد و دل خیلی خوبه، اما گاهی اتفاقی که توی تاپیک درد و دل می افته، به نظرم مثبت نیست و داره حتی تاثیر منفی می ذاره.

چه قانونی بذاریم (یه چه رسمی رو پایه بذاریم) که جلوی این اتفاق رو بگیره؟

من خودم به ذهنم رسید، قانون کنیم، هر کسی که می خواست توی تاپیک درد و دل پست بزنه،
حتما ابتدای پستش یه اتفاق خوب زندگیش رو (برای گذشته های دور یا همین اواخر، کوچیک یا بزرگ) بنویسه، بعدش هر چی خواست درد و دل کنه.

(1398 آبان 13، 14:39)cornrose نوشته است: فقط تو کانون میشد راحت دردودل کرد که همونم میخواین ببندین Hanghead


نه واقعا اگر تاثیر مثبت داره این تاپیک چرا ببندیمش.


(1398 آبان 13، 15:42)حسين چار دو دو نوشته است: آقا چرا کانون حالت اعلام ریپلای یا تگ نداره؟
مثلا من قبل کربلا پست گذاشتم میخوام ببینم چند نفر ریپلای کردن پستمو
الان مثلا من میخوام مجتبی پایلوت رو تگ کنم ببینه این پست منو و رسیدگی کنه  Swear1 
@ mojtaba pilot   Swear1


چه باکلاس 22
انما یتقبل الله من المتقین ...


خداحافظی

 سپاس شده توسط
نقل قول: مشترک مورد نظر؟!
اینجا ایهام داره
خط بکشیم زیرش چی بنویسیم؟

نقل قول: نه واقعا مثل اینکه یه خبرایی هست [تصویر:  khansariha (57).gif] 
همچنان که دارید بین یزد و تهران رفت و آمدید می کنید
پاره ای از توضیحات رو هم باید بدین

آقا عروسی داریم
نقل قول: واااای من اصلا لباس ندارم [تصویر:  vayy.gif]
حالا چی بپوشم؟ [تصویر:  22.gif]
دخترا بیاید بریم کنفرانس بگیریم
نقل قول: مبارکه مجاهد جان

ان شاء الله بعد از ارشدشون، در حال جت اسکی یاد فقیر و فقرا هم باشید


بابا دم خواهرا و برادرای کانون گرمممم
خب ما که انگار همسرمون رو گرفتیم بریم برای مرحله بعد ..
الان فکر کنم اگر در مشاعره بنویسم: یا رب این نوگل خندان که سپردی به منش ..
احتمالا یه سر عائله دیگه ام برام جور میشه Gigglesmile 
خب فقط موند که تالار رو کجا بگیریم ..
بیاین یه مراسم یزد بگیریم یه مراسم هم تهران
ولی حالا بی شوخی بحث یزد شد ..
یکی از دوستان صمیمیم که یزدی هم هست، ان شاء الله هفته بعد با یک مشترک مورد نظر یزدی ازدواج میکنن ..
ما شاء الله صفر تا صدشون کم بود .. با اینکه ابتدای کار خانواده دوستم هم کاملا موافق نبود ..

حالا میگم که ..
شما چرا رامین رو رها کردین و پاس اشتباه میدین ..
خودش توی پستش به درد دل با مشترک مورد نظر اشاره کرد هاااا

حاج مجید کارش به کجا رسید؟ کانکسش رو کجا مستقر کرد؟ از دیشب تا حالا رفته تو کانکس چرت میزنه که .. داداش جون بیا تعریف کن ببینیم چند چندی1

خانم آتریسا! تشریف بیارین شبانه روزی دیگه .. بچه ها دوست دارن خبرهای خوب از شما بشنون همیشه ..
دعا کنیم مشکلشون حل شده باشه ...

عاشق جان .. گاهی همین "عزاداری" کردن بر غصه ها برای برخی آدما تسکین دهنده است ..
ضمن اینکه بسیار تحسین میکنم که تصمیم گرفتین نگاه متکاملی به اون تاپیک داشته باشین ..
پیشنهاد بنده همونطور که در پست خودت بود، رایج کردن سنت مفیدتریه ..
فکر کنم دیدیم که بچه هایی که تازه میان، بدون اینکه کسی بهشون بگه، سنتهای زیبای بچه ها در حمایت دوستان تارک رو ادامه میدن .. به طوری که حتی لحنها و سبکهاشون هم شبیه هم میشه بعد مدتی ..

رامین .. علیرضا هارداسن؟
نقل قول: الان فکر کنم اگر در مشاعره بنویسم: یا رب این نوگل خندان که سپردی به منش ..

احتمالا یه سر عائله دیگه ام برام جور میشه [تصویر:  gigglesmile.gif]

بابا چه خبره افتادی تو شهر هر چی دختر مجرد میبینی داری میگیری ؛ بذار یکی هم برای ما بمونه Swear1


نقل قول: رامین .. علیرضا هارداسن؟

الان کلا دیگه ارتباطی با کسی نداره
به شدت سرش تو کارشه
داره زندگیش رو جمع و جور میکنه
به دور از فضای مجازی 53258zu2qvp1d9v
[تصویر:  a7f963e5e050.gif]
‌‌‌‌
تاخودت کاری نکنی چیزی تغییر نمیکنه ..
یکی نیست به من بگه طول روز کاراتو انجام بده الان برا چی بیداری آخه
3 ساعت دیگه باید بیدار شم
سر کارم هی خمیازه میکشم

خداوندا مرا از این خصلت بد رهایی ده
هی وقت تلف میکنم دقیقه نودی شده ام


راهکار دارید آیا؟
برای قورت دادن قورباغه ها
(1398 آبان 14، 2:43)لئا نوشته است: یکی نیست به من بگه طول روز کاراتو انجام بده الان برا چی بیداری آخه
3 ساعت دیگه باید بیدار شم
سر کارم هی خمیازه میکشم

خداوندا مرا از این خصلت بد رهایی ده
هی وقت تلف میکنم دقیقه نودی شده ام


راهکار دارید آیا؟
برای قورت دادن قورباغه ها

سلام یکی از چیز هایی که میتونه به شما کمک کنه مدیریت زمانه برای مدیریت زمان اول از همه شما به یک دفترچه یادداشت و یک خود کار نیاز دارید:
1.فعالیت های اون روزتون رو به کار های اصلی فرعی طبقه بندی کنید وهمین طور وققتون رو به نسبت بین این دو طبقه تقسیم کنید

2. کار های هر طبقه رو به ترتیب اولویت شماره گزاری کنید.
 و وقتی که به اون طبقه دادید رو بین اون ها تقسیم کنید
3.کار هارو طبق اولویت بندی که انجام دادید انجام بدید

ممکنه ساعت ها کم و زیاد بشه ولی این نا امید تون نکنه طبیعیه 

میتونید سخنرانی استاد رائفی پور(چگونه‌ زمان را مدیریت کنیم) روگوش بدید خیلی کمک میکنه دوتا قسمت 3 ساعتیه
[تصویر:  uVwrXF.png]
 سپاس شده توسط
(1398 آبان 14، 7:21).... نوشته است: سلام یکی از چیز هایی که میتونه به شما کمک کنه مدیریت زمانه برای مدیریت زمان اول از همه شما به یک دفترچه یادداشت و یک خود کار نیاز دارید:
1.فعالیت های اون روزتون رو به کار های اصلی فرعی طبقه بندی کنید وهمین طور وققتون رو به نسبت بین این دو طبقه تقسیم کنید

2. کار های هر طبقه رو به ترتیب اولویت شماره گزاری کنید.
 و وقتی که به اون طبقه دادید رو بین اون ها تقسیم کنید
3.کار هارو طبق اولویت بندی که انجام دادید انجام بدید

ممکنه ساعت ها کم و زیاد بشه ولی این نا امید تون نکنه طبیعیه 

میتونید سخنرانی استاد رائفی پور(چگونه‌ زمان را مدیریت کنیم) روگوش بدید خیلی کمک میکنه دوتا قسمت 3 ساعتیه

ممنون از پاسختون
معمولا یه همچین کاری میکنم ولی  مشکل اینه که پایبند نیستم به برنامه ای که ریختم
یا معمولا بخشی از برنامه رو اجرا میکنم بقیه اش میمونه.
یا چند روز پایبند هستم و بعدش ادامه نمیدم
برنامه سفت و سخت هم نمیریزم که اجراش مشکل باشه

مثل بچه های چموش که از درس فرار میکنن 

قبلا اصلا اینطوری نبودم تغییرات من فقط در جهت منفی هست Hanghead
 سپاس شده توسط
در مورد تاپیک درد دل به نظرم قانون گذاشتن براش اشتباهه. "درد دل" یعنی درد دل دیگه معنیش معلومه . یه روز ممکنه من حالم خراب باشه و نا امید باشم، بیام تو درد دل بنویسم دیگه به زندگی امیدی ندارم. درد دل واقعیم همینه تو اون موقعیت من حالم بده و نمی تونم به یه اتفاق خوب تو زندگیم فکر کنم. اتفاقا تاپیک درد دل اینجا بهترین جاییه برای اینکه بیایم حرفایی که به هیچ کس نمی تونیم بزنیم و تو دلمون ریختیم رو بگیم.
 Sure I’ve lost a couple of battles over the years   
53 but the second I give up the fight is the second I lose the war 53


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 5 مهمان