1399 آذر 30، 22:22
تو خاطرم چنین شکوهی نیست
آفرین به خانم یاقوت و مهدی و شازده و عاشق و ... به جز رامین..
نقل قول: من فاتحهام رو خوندم.
همچین یه فاز معنوی گرفتم که نگو.
مساله مساله کوچیکی نیست.
مساله زندگیه.
(1399 آذر 30، 22:22)عاشق فاطمه زهرا نوشته است:نقل قول: خوشحالم کنار ما بودید خانم آهو.
به کسی نگید.
اما من هم که تاریخ عضویتم مال شونصد سال قبله هم اولین یلدای کانونی رو تجربه میکنم.
منم دومین یلدایی هست که توی کانونم
(1399 آذر 30، 22:22)مرد مجاهد نوشته است: نمیدونم چرا منم حس میکنم اولین یلداست که در کانونم
تو خاطرم چنین شکوهی نیست
(1399 آذر 30، 22:23)یاقوت نوشته است: من نیت کردم ، عاشقان لطفا سرراست یت کنید با مال ما قاطی نشه .
مال من کاریه
(1399 آذر 30، 22:27)مرد مجاهد نوشته است: بسم الله الرحمن الرحیم
خدایا .. ای رحمن ای رحیم .. با نام تو آغاز میکنیم
بچه های عزیز و پاکدل کانون
خدا به این جمعمون برکت بده ..
میدونم دلامون تنگه خیلی چیزا شده تو این یه ساله
نمیدونم چند نفر دلامون تنگ امام رضاست ..
بریم حرم
نیت کنیم و حافظ رو باز کنیم
ای شه ارض طوس السلام علیک
سیدی یا رضا السلام علیک
سیدی یک نظر سوی ما کن
حاجت جمع ما را روا کن
اللهم صل علی محمد و آل محمد .. برای شادی روح حافظ عزیز
خب .. بچه ها نیت کنیم .. بسم الله ..
دو دقیقه دیگه غزل رو میذاریم ..
(1399 آذر 30، 22:26)mahdimontazer نوشته است: منم نیت درسی کردم
نیت عشقیم برای اعتبار هام
نیت کاری هم برای سرکار گذاشتن شیطان
(1399 آذر 30، 22:27)مهدوی نوشته است:نقل قول: من فاتحهام رو خوندم.
همچین یه فاز معنوی گرفتم که نگو.
مساله مساله کوچیکی نیست.
مساله زندگیه.
آقا امیدوار باش
تهش غم مخور رو باید به کار ببندی دیگه
آینده روشن است