1399 دي 13، 3:25
نقل قول: اما حالا که بحثش باز شد بدون تکلف بگم.
بسی کار سختیه تذکر دادن.
مثل بندبازی می مونه،
اگر خیلی دوستانه باشه پشت گوش انداخته میشه،
اگر خیلی محکم باشه، ناراحتی پیش میاد.
دوستان کانونی هم همه دل نازک و ظریف و شکننده.
گاهی یه تذکر چند بار نوشته میشه، روی متنش بحث میشه. بازم به نتیجه ای نمی رسیم.
لحن سبک می شه، دوستانه میشه، با چاشنی منطق و محبت.
اما آخر باز با یه تذکر چندین نفر ناراحت میشن، چند نفر قهر می کنن و ...
یه وقتایی هم هست که کارای کانون زیاد میشه و همین جوریش چند تا کار عقب افتاده داری،
در همین زمان از چند جهت گزارش می رسه، تو باید کاری انجام بدی.
در نهایت دل رو می زنی به دریا و به خدا توکل می کنی و میری جلو.
من قبل کانون یادمه آخرین تذکرم را تو دبیرستان گرفتم
مثلا یه ناظم پر از تجربه قرار بود بهم تذکر بده
دقیقا یه مدلی تذکر داد وتعهد گرفت که اصلا برای من مهم نبود
من سال دوم دبیرستان کلللللللللللی تعهد دادم
پشت هر کارنامه تعهد دادم
رو هر کاغذی تعهد دادم
سر هر چیزی تعهد دادم
آخریا بهم میگفتن کاغذ نداریم بهت بدیم خودت کاغذ داری
آری تذکر خیلی مهمه
و حقیقتا کاملا مشخصه که روی تذکر دادن هاتون چقدر فکر میکنین
کاملا مشخصه
نقل قول: در این مورد شما بسی به من شخص من فشار اومد.
بسی نگران بودیم.
بسی حق دارین
من میدونم یک عدد دختر زودرنجم ( همون لوس خودمون )
اینو دیگه کاملا درکش کردم
و پذیرفتم
نقل قول: اصرار ما محدویدت های روابط جنس مخالف، سلیقه ای نیست.
بسی قبلا صحبت کردیم در این مورد.
بسی استدلال و منطق پشتش هست.
کاش یه فرصتی بشه که بیشتر در این مورد صحبت کنم.
من فقط یه چی بگم
حالا که همه چی گفته شد
میخوام خیلی رسا و واضح حرفام را بگم و سکوت کنم
من از دیگری و دیگری ها خیلی حرف زدم
دیگری ها چندین پسر بودن که در حال بدبخت کردن من بودن
دیگری پسری بود که شد قهرمان و اومد منو از بین دیگری ها نجات داد
دیگری هدفش این بود من دیگری ها را ترک کنم
دیگری هدفش بعدها شد ترک خ.ا من
دیگری بعد از شکست های من گریه میکرد
دیگری التماس میکرد نشکنم
دیگری تو شرایط اورژانسی کلی قرآن میخواند که من همه چی یادم بره
دیگری همه تکنیک های این کانون را روی من پیاده کرد
چه مذهبی چه علمی چه هر چیز دیگه ای
ولی حقیقت این بود که وسط این ترک کردن ها
اوضاع بدتر بدتر شد
من نه تنها ترک نکردم
بلکه اوضاع خودشم خراب شد
پای خودش حسابی لغزید
به خودش که اومد
نتیجه گرفت خودش را حذف کنه تا من ترک کنم
دیگری هم یک انسان بود
کلی هم دغدغه پاکی داشت
کلی هم اهل بیت را قرآن و نماز را دوست داشت
دیگری کلی برای پاکی من تلاش کرد
ولی حقیقت اینه که درست نشد
نمیگم تو کانون قرار بود دیگری جدیدی بیاد
نه
اصلا اینجا حال و هواش خیلی فرق داره
بسی همه مرد بزرگی هستند
فقط میخوام بگم دیگری شاخ و دم نداشت میتونست یک کانونی باشه همین
به نظر من همه حرف مدیریت همینه
فقط میخواهند خیلی محترمانه بگن
دیگه من با مثال عینی آوردم
منم یادم رفته بود
24 ساعت فکرکردم تا یادم بیاد
گذشته را تا جایی که ذهنم یاری کنه زیر و رو کردم
همین
آقای عاشق فاطمه زهرا هم بسی میگن
نفر بعدی کیه
هدف از ترک / حس خوب ۱۵۷ روز /علت شکست 157 روز/ علت شکست 10 روزه / اهرم رنج و لذت / 1401
دلایل وسوسه / هدف از ترک / تاثیر پاکی
خدایا چنان کن سرانجام کار تو خشنود باشی و ما رستگار بهترین خدای دنیا دعا میکنم بشم بهترین بنده دنیا برات الحمدلله رب العالمین خداوندا مرا پاکیزه بپذیر صبر داشته باش خدا با صابران است خداوند توبه کنندگان را دوست دارد
امام صادق(ع): روز قیامت خداوند با شخص خودارضا گفت و گو نمى کند و از چشم خدا مى افتد.
دلایل وسوسه / هدف از ترک / تاثیر پاکی
خدایا چنان کن سرانجام کار تو خشنود باشی و ما رستگار بهترین خدای دنیا دعا میکنم بشم بهترین بنده دنیا برات الحمدلله رب العالمین خداوندا مرا پاکیزه بپذیر صبر داشته باش خدا با صابران است خداوند توبه کنندگان را دوست دارد
امام صادق(ع): روز قیامت خداوند با شخص خودارضا گفت و گو نمى کند و از چشم خدا مى افتد.