انجمن شبانه روزی

[مهدوی]

سلام رفقا

سلام به فرید خودمون
دور دور رفتنت تموم شد؟
این سری دیگه در کانونو 10 قفله کردم فرید و بقیه عزیزان جایی نرن

چند بار برای نقاشی اعتبار میگیرن؟


۲۵بار بهتون اعتبار دادم ک من   
زورگویی نیست چیه پس؟  آن هم در ملا عام .
سرفه برقی چیه دیگه   اون عطسه نبود مگه؟  
عطسه گفتم یادم افتاد ،همه پنجره ها بازن دیگه تابستونه . ی همسایه ای داریم هردفعه پنج بار عطسه میکنه . این خیلی عجیبه  اینا اون اوایل ک اومده بودن آقاهه ی عطسه کرد منم عادت دارم ی دور الحمدالله رب العالمین و خدایا شکر و اینا بگم  .ی عطسه کرد من ی الحمدالله دوباره باز من گفتم سومین بار ک تکرار شد گفتم باشه دیگه اینم بگم تموم بشه دیگه چهارمب ک اومد من شوکه چسبیده بودم ب سقف از ترس ک این چ وضعشه  خدا روشکر در پنجمی متوقف شد .
حالا عطسه ک میکنه از تو کوچه صدا میاد من منتظر میمونم پنج تا تموم بشه بعد جمع بندی کنم .

این سوتی های عطسه عالیه  بعضی عظسه ها صداشون اصلا فرایندی داره   

---

 
سه کف دست نون با حساب دست من باشه یعنی تخم مرغم توش جاش نمیشه پس  

این چ رژمیه ک بستنی رو قبول میکنه اما شام و نه 

تحریم‌که زیاد میشه هزینه ها بالا میره  
شما همچنان قراره بابت اون دوتا نقاشی تا سه سال دیگه هم اعتبار پرداخت کنید  


عطسه؟
اونم فقط 5 تا؟! 

خب ببینید، سه کف دست نون بر اساس کف دست خوش شخصه

برای همین برای شخص این مقدار کافیه

رژیمم میگه تو کانون آزادی

سلام به همه
من فرصت نکردم بازگشت خانم یاقوت رو تبریک بگم
همچنین بازگشت خانم لبخند،‌کارما، امیرحسین خان، خانم شادن و برادر سرباز
و
فرید

ما بازگشت شما رو هم تبریک میگیم 

خو مرد مجاهد هم تازه برگشته دیگه

و در مورد عطسه یاقوت جان ۵ تا که خوبه برو خداروشکر کن
همسایه ما ۴۰ تا رو ردیف میکنه 

همسایه تون یا خودمم یا همزادم

خب آروم که نمیشه عطسه کرد خو، ناسلامتی عطسه برای پاکسازی مجاری تنفسه

البته عطسه های اینجانب در حد ضد عفونی کردن مجاری تنفسیه

[یاقوت]

تحریم‌که زیاد میشه هزینه ها بالا میره  

شما همچنان قراره بابت اون دوتا نقاشی تا سه سال دیگه هم اعتبار پرداخت کنید  

آقای مهدوی ی نقاشی دارم ازتون ، همون مسابقه قبلی کشیدم . یعنی انتقامی سخت در راهه

---

عطسه؟

اونم فقط 5 تا؟! 

عاغاااااااا

دهههه پس چندتا؟؟؟؟

آقای مهدوی تصویرتون ی نکته ریز داره ، مدیران ببینند شما خودتون باید برید ی چند دور بزنید هاااااا   ی دوتا اعتبار بدین من پستتون و گزارش نکنم

---

خب ببینید، سه کف دست نون بر اساس کف دست خوش شخصه 
برای همین برای شخص این مقدار کافیه 

رژیمم میگه تو کانون آزادی 

دکترتون مدرکش قلابیه 

[مهدوی]

آقای مهدوی ی نقاشی دارم ازتون ، همون مسابقه قبلی کشیدم . یعنی انتقامی سخت در راهه 

منتظرم از اون نقاشی رونمایی کنید

عاغاااااااا 

دهههه پس چندتا؟؟؟؟  

دیگه حداقل 10 تا رو باید رفت
آخه خیلی جالبه؛ عین دستگاه کنترل کیفی هوا شدم
جایی که دود یا گرد و خاک و نوسان دمایی زیا  باشه حساسیتم گل میکنه و شروع میکنم به عطسه کردن
خلاصه که هرجا ترافیک باشه یا تردد ماشین زیاد باشه عطسه ام میگیره

اون روز داشتم پیاده روی میکردم، از یه چهارراه شلوغ رد شدم و طبق معمول حساسیتم شکوفه داد

تو خیابون با صدای بلند عطسه میکردم و به خودم میخندیدم

یعنی کم مونده بود یکی از کنارم رد شه بگه الحمدلله

آقای مهدوی تصویرتون ی نکته ریز داره ، مدیران ببینند شما خودتون باید برید ی چند دور بزنید هاااااا     ی دوتا اعتبار بدین من پستتون و گزارش نکنم 

  

این چه سمی بود

نکته ریز کجا بود؛ آبروم رفت

دوتا اعتبار سبز میدم صداشو درنیارید

خدایا ببخشید دیگه بندگانتو اذیت نمیکنم؛ فقط بذار جمعش کنم

خیلی دلم میخواد خنده ام بگیره ولی عرق سرد نشسته رو پیشونیم!

دکترتون مدرکش قلابیه   

اتفاقاً چون گفت رژیم تو کانون تعطیله بهش مراجعه میکنم

[یاقوت]

   

این چه سمی بود 

نکته ریز کجا بود؛ آبروم رفت 

دوتا اعتبار سبز میدم صداشو درنیارید 

خدایا ببخشید دیگه بندگانتو اذیت نمیکنم؛ فقط بذار جمعش کنم 

خیلی دلم میخواد خنده ام بگیره ولی عرق سرد نشسته رو پیشونیم! 

منکه دوتا اعتبارم و گرفتم نوش جونم باشه 
باشه من یادم رفت ولی اقای مجاهد و اقای شازده چی؟
اونا هم دیدن    تازشم کی؟اقای مجاهد و اقای شازده دو نفر از بزرگواران کانونی   
واقعا خیلی عیبه چنین عکسی 
ی دوتا اعتبارم محبت کنید ب این بزرگواران حالا من براتون وساطت میکنم گزارش نکنن چطور نزدیک بود بچه های بالا بفرستنتون دور بزنید
بهتون گفتم پست ویرایش ک میشه حالت قبلیش برای مدیرلن ارشد نمایش داده میشه؟ 
انالله و انا لیه راجعون 

[مهدوی]

از آب گل آلود ماهی نگیرید خانم یاقوت

مرد مجاهد رفیق فابریکمه
شازده هم که نگم براتون که هر پنجشنبه جمعه با هم میریم صفاسیتی

میمونه صادقین که ما دوتا انگار یه نفریم اصلاً!

آرمین هم که عید خونمون بود و کلی با هم رفیقم



خب خانم یاقوت از جی حرف میزدید؟!
عکس؟ کدوم عکس؟
من که چیزی نمیبینم 
دو اعتبار؟ شاید اشتباهی شده؛ برم پسشون بگیرم

[یاقوت]

از آب گل آلود ماهی نگیرید خانم یاقوت

مرد مجاهد رفیق فابریکمه
شازده هم که نگم براتون که هر پنجشنبه جمعه با هم میریم صفاسیتی

میمونه صادقین که ما دوتا انگار یه نفریم اصلاً!

آرمین هم که عید خونمون بود و کلی با هم رفیقم



خب خانم یاقوت از جی حرف میزدید؟!
عکس؟ کدوم عکس؟
من که چیزی نمیبینم 
دو اعتبار؟ شاید اشتباهی شده؛ برم پسشون بگیرم

اقای مجاهد ک رفیق فابریک شماست با دیدن اون عکس یک سکته ناقصی رد کردند قطعا
اقای شازده ک کل هفته میخوابن تو مشاعره و آخر هفته ی سر میرن تاپیک شعر و نثر ادیبان هواخوری ،اهل صفا ازنوع سیتی نیستن
اقای صادقین با شما یک نفره؟ اقای صادقین خودشون سه نفر محسوب میشن تو کانون چطوری ی نفرین انگار؟

اقا آرمین عید ب دلیل شیوع کرونا مسافرت نرفتن 




کدوم عکس؟ چون میدونستم میزنید زیرش اسکرین برداشتم ،برم بفرستمش برا مدیر کل؟؟؟ببینه اون عکس و؟؟؟؟؟آره؟؟؟؟؟؟ببینه؟؟؟؟

[K_1]

بسم الله الرحمن الرحیم

سلام و صد سلام به همه کانونی‌های گل گلاب
صبحتون بخیر و برکت و شادی باشه برادران و خواهران عزیز

خب مهدوی که توسط خودش اعمال قانون شد و عکس رو حذف کرد .. باشد که باشد

و اما بعد،
من یه تصمیمی گرفتم امیدوارم باعث سوء تفاهم و اینها نشه؛
راستش من به سلیقه همه احترام میذارم و ممنون بچه‌های مدیریت هم هستم که یکی دو سال پیش نشستن و طرحی نو در انداختن برای فعالیت گروههای ترک و انتقال فعالیتهای سابق مسابقات ترک به اونها
ولی من نتونستم با این روش ارتباط برقرار بگیرم .. گیجم میکنه و کلا نمیدونم چرا رغبت به حتی خوندن پستهای اونجا هم ندارم (نه که خدایی نکرده بدم بیادها .. پست تک تک بچه ها که بوی عطر و گلاب میده .. منظورم اینه که کشش و کنجکاوی و هیجان مثبتی در خودم پیدا نمیکنم برای سر زدن به اونجا و خوندن پستها .. شاید به خاطر اون حالت کلاینت-سروری و همچنین حالت انفرادی‌ای که تا حدی مشاهده میکنم .. نمیدونم دقیق اما ... شاید هم به خاطر اینه که یه مدتی منفکّ بودم و حالا دوباره روی دور افتادن و هم‌آهنگیم با بچه‌ها سخت شده)
حالا کلا کار ندارم .. به هر حال به نظر میرسه با ساختار ذهنی من نمیخونه این سبک، هر چند بهش احترام میذارم و ای بسا برای بقیه بچه‌ها خوب باشه
من نمیگم اون مدل مسابقات برام بهترین بود .. ولی به شخصه به من نظم ذهنی و انگیزه بهتری میداد فکر میکنم و میفهمیدم چی به چیه .. همچین که بازش میکردم با زحمت کمتری میفهمیدم هر کی در چه سطحیه و چه جوری باید باهاش صحبت کرد و چه دغدغه‌ای داره و ..

خب ما هم که در کانون هستیم که در درجه اول ترک کنیم دیگه

من فکر کردم کجا اعلام وضعیت کنم ..
توی تاپیک تجربیات ترک که به نظرم کار جالبی نیومد و تعداد پستها ورم میکرد و دنبال کردن پستهای قبلی بچه‌ها سخت میشد؛
جای دلچسب و مجاز دیگری هم پیدا نکردم؛
لذا موند شبانه‌روزی
خب اینجا آداب و ترتیبی به اون شکل نداره و بحث آزاد میشه توش کرد
«همساده» هم قبلا یه روالی داشت که در قالب پستهایی با عنوان «مشارکت همساده» حرفهای جالبی میزد درباره ترک و کنترل غریزه و ...


خلاصه ان شاء الله از امروز هر روز صبح اینجا اعلام وضعیت میکنم و سعی میکنم اگر تجربه، دریافت یا مشارکتی هم داشتم در زمینه پاکی باهاتون به اشتراک بذارم.

باشد که باشیم

مرد مجاهد/ ۱۵ تیر/ شروع روزهای خوب
این پروژه‌ای که از امروز شروع میشه قراره ان شاء الله حدود ۴۲۰ روز (۱۴ بازه ۳۰ روزه با کمک‌خواهی از ۱۴ معصوم) ادامه داشته باشه.
با محوریت
نگه‌داری چشم و دامن
نماز اول وقت
تمرکز روی کارهای مهم و به فرجام رسوندنشون و ترک کارهای مختل‌کننده تمرکز (که مشخص کردم چیا هستن برای خودم)
نظم خواب (فقط شب و قبل ظهر)
نظم فعالیت در کانون (هر روز و فقط ۱ بار صبح)

مشارکت روز شروع:
برای من که بیشتر اتفاقاتم در لایه ذهن اتفاق میفته، یه چیزایی هم باید در زندگیم به لایه عینیت برسن؛
برای همین تصمیم گرفتم،‌تصمیمم درباره ترک را جزمی، مدت‌دار، هدفمند و با چند محور مشخص قرار بدم و در ذهنم و در اراده‌ام راهی برای سست‌شدن یا تخطی نسبت به این محورها باز نگذارم.

خدایا به امید تو
یا رسول الله
اللهم صل علی محمد و آل محمد
و عجل فرجهم

[تاج]

دانشگاه شهید بهشتی من و یاد آقای تاج و اون سوتی ک داشتم

  = تاج

---

سلام برادر مجاهد

صبح شما هم بخیر

البته الان واس ما صبح

ایده قشنگیه این پروژه 420روز ، به نظرم هرفردی میتونه این پروژه شخصی سازی کنه ، مثلا 10 تا14روز یا هرعدد دیگه ای

 منم این حتما شروع میکنم

[گلبرگ]

سلام
یادمه یه مسابقه گذاشتیم تو تاپیک مسابقه هفته به هفته
با موضوع گفتگو با نفس
دو نفر برنده شدن
گلبرگ و سنا خانم
پستش اینجاست
دوست داشتید بخونیدش
و دوس دارم که یه مسابقه بذارم
موضوعش رو شما انتخاب کنید

جناب مرد مجاهد ، تجربه های خوبتون رو حتما بنویسید توی تاپیک تجربیات ، اینجا خیلی وقته منتظر شماست

[سپهرر]

ایا کسی اینجا هست که مثل من قطع برق براش معضل جدی شده ؟

یعنی وسط امتحان برق بره کل امتحانو از دست بدی

با اون همه درس خوندن و تلاش کردن

[یاقوت]

ایا کسی اینجا هست که مثل من قطع برق براش معضل جدی شده ؟

یعنی وسط امتحان برق بره کل امتحانو از دست بدی

با اون همه درس خوندن و تلاش کردن

نخیر برای منکه نشده جیییننننگ   

برق میره من کلی بهانه میاد دستم استراحت کنم   
الان جارو برقی نزدم چون برق نداریم  
برنامه دارم تا آخر شب نیاد برم بخوابم 

[*شهریار‌*]

ایا کسی اینجا هست که مثل من قطع برق براش معضل جدی شده ؟

یعنی وسط امتحان برق بره کل امتحانو از دست بدی

با اون همه درس خوندن و تلاش کردن

بله داداش 

خیلی بده 

از اون بدتر اساتید گرامی

ک با بهانه ی اینکه چرا برق بقیه ی بچه ها نرفته ؟  من نمیتونم کاری برات بکنم ، اعصاب خوردیمونو ۱۰ برابر میکنن

[سنــا]

ک با بهانه ی اینکه چرا برق بقیه ی بچه ها نرفته ؟  من نمیتونم کاری برات بکنم ، اعصاب خوردیمونو ۱۰ برابر میکنن 

وا چه بی انصاف مگه برق همه همزمان میره؟!


و امروز چهارمین باره برق میره و الان تو تاریکی دارم مینویسم  

[یاقوت]

ک با بهانه ی اینکه چرا برق بقیه ی بچه ها نرفته ؟  من نمیتونم کاری برات بکنم ، اعصاب خوردیمونو ۱۰ برابر میکنن 

وا چه بی انصاف مگه برق همه همزمان میره؟!


و امروز چهارمین باره برق میره و الان تو تاریکی دارم مینویسم  

مال ما اومد بعد از 4 ساعت

انشالله ب زودی ب روشنایی میرسین 

حرف زدن تو تاریکی ، نور گوشی انداختن تو چشم بقیه . استراحت دادن ب چشم ها و اون سکوتی ک میاد تو نوبد برق خیلی خوبه ب نظرم .

البته نبود برق بدی هایی هم داره دیگه

[سنــا]

مال ما اومد بعد از 4 ساعت 

شما که میگی اونجا خیلی خنکه و کولر روشن نمیکنید اصلا
دیگه اونجا چرا برق میره ؟