انجمن شبانه روزی

[سها]

سلام
یوهو هو........

خوش اومدین حاج آرمان...
اخوی ان شاء الله خدا حس و حالی ک الان دارین رو همیشگی کنه... عالی و مستمر...
تمتع ان شاء الله و صد البته همراه بانو!!

و
چ کردین علیرضا با بنر!

یاعلی.

---

بزارید آبجی سها بیان بعد

من اومدم اخوی...

[ParShaN]

به به داش حاج آرمان گل گلاب

زیارتا قبول ، خوش گذشت ایشالا؟

ما که تا نرفتیم لذتشو درک نمی کنیم

ایشالا قسمت همه

[Arman]

سلام

تنها خانوم ممنون از لطفتون

براتون مهر مشهد هم آوردم



به به آبجی سها چه عجب ما شما رو دیدیم

ممنون لطف دارید ، ان شاء الله

ان شاء الله قسمت همه ی دوستان بشه


اینم ولیمه




















یا حق

[سها]

به به!
چ عجب ما خود شما رو دیدیم!!
پاتونو بردارین نفس بکشیم!!


و
بسی ممنون..
خوش مزه بود...

ان شاء الله ولیمه ازدواج!

و
میگم حالا ک شام میدن علیرضا نیست؟!؟
چی کار کردین بچمو؟؟
فقط کارا رو باید بکنه؟!؟



یاعلی.

[#farshad#]

جناب آرمان با اینکه ما پیش از تشریف فرماییتون تبریکات خالصانه خودمون رو عرض کرده بودیم اما دگرباره آرزوی قبولی طاعات ، سلامتی و تن درستی دارم - انشالله سالهای سال زندگی پر سرور داشته باشید
به افتخارش یه کف بلند صلوات بفرستید

[سها]

به افتخارش یه کف بلند صلوات بفرستید

(بلنده؟!؟)

و
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم

یاعلی.

[Arman]

اختیار دارید این چه حرفیه آبجی

خیلی زیاد ارادتمندیم



بهش تعارف کردم ، گفت الان با گوشیم نمیتونم ولیمه رو ببینم



تنها خانوم نوش جان





فرشاد خان سلامت باشی

ممنون از لطفت
دعاگو بودم




یا حق

[#farshad#]

به افتخارش یه کف بلند صلوات بفرستید

(بلنده؟!؟)

و
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم

یاعلی.

آره خوبه منتهی جا داشت بلند تر از اینم باشه

---

اهم اهم صدا داریم ؟؟؟
فرصت رو غنیمت میشمارم از همین تریبون اعلام میکنم دارم دعای معراج گوش فرا میدهم عجیب حس خوبی به آدم میده انگار تازه به دنیا اومدیم . امشب همه رو دعا میکنم
دوستایییی گلم دوستون دارم
آرمان جان ایشالله یه بار دیگه دوتایی بریم مکه

[تولد40]

حاج آرمان خیییییییییییییییلی خوش اومدی اخوی

قبول باشه

ان شاالله هر ساله از این زیارتها داشته باشی و ما رو هم دعا کنی

[تولد40]

راستی یادم رفت یه چیزی بگم

گفتنش بد نیست

دیشب من تا دم مرگ رفتم و برگشتم

واقعا مرگ رو جلو چشمام دیدم

خدا بهمون لطف داشت و جون سالم به در بردیم

خلاصه یه بار دیگه لطفش شامل حالم شد

ماجرا این بود که دیشب داشتیم از شهرستان با پدر و مادر بر میگشتیم

حدودا ساعت 2 صبح بود که دیگه داشتیم میرسیدیم تهران

نمیدونم چی شد که یه دفعه پشت فرمون چشام سیاهی رفت و تا به خودم اومدم دیدم نوک ماشین داره میخوره به بلوک های بقل جاده

و ملت هم از پشت سر دارن چراغ میدن و بوق میزنن. منم ترسیدم و فرمون رو یه دفعه چرخوندم سمت راست. نگو یه پراید هم چسبونده بقل من

اون بنده خدا هم از ترسش کشید سمت راست خودش و پشت سریش با قدرت تمام ترمزی زد که هنوز صداش تو گوشمه

فکر کنم یه جماعتی پشت سر اون با ترس و وحشت ترمز کردن و جاده ریخت بهم

و فحش بود که نثارم میشد

ولی اگه ماشینم میخورد به بلوک ها حتما ماشین چپ میکرد و خدا میدونه چه بلایی سرمون میومد

خدا رو شکر به خیر گذشت و کسی طوریش نشد

تازه فمیدم که سیاهی رفتن چشمام بخاطر این بود که نور ماشینها زیاد به چشمم خورده بود چون حدود 4 ساعت پشت فرمون بودم

و چون عینکی هم هستم اونم از نوع آستیکمات باعث شده بود که این اتفاق بیوفته

خلاصه گفتم تا براتون درسی باشه که اگر عینکی هستید شبها تو جاده خیلی مراقب باشید

همین

و داشتم فکر میکردم اگه من زنده نمیموندم کی به بچه های کانونی خبر میرسوند که من ....... .

خدا رو شکر. زنده بودن و نفس کشیدن هم نعمتیه اما طعم اون دنیا هم یه چیز دیگست ولی نه این شکلی

[ehsan90]

سلام

داداش حاج آرمان , حجکم مقبول و سعیکم مشکور
رسیدن بخیر و زیارت قبول
خوش اومدی

[tark]

سلام

داداش آرمان خیلی خیلی خوش برگشتین! رسیدن بخیر!



زیارت قبول .... ایشالا که دوباره قسمت تون بشه:icon_biggrin:

[zara]

آقا آرمان قبول باشه

[آقای فراسی]

آرمان، من که تبریکانم رو گفتم، ولی از اونجایی که می دونم پستای قبلی رو نمی خونی دوباره خدمتت تبریک عرض می کنم
ان شالله بار معنوری سفرت زیاد بوده و ما رو هم دعا کردی.

ان شالله سوغاتی هم نخریده باشی زیاد

---

دیشب من تا دم مرگ رفتم و برگشتم

واقعا مرگ رو جلو چشمام دیدم

تازه فمیدم که سیاهی رفتن چشمام بخاطر این بود که نور ماشینها زیاد به چشمم خورده بود چون حدود 4 ساعت پشت فرمون بودم

و چون عینکی هم هستم اونم از نوع آستیکمات باعث شده بود که این اتفاق بیوفته

خلاصه گفتم تا براتون درسی باشه که اگر عینکی هستید شبها تو جاده خیلی مراقب باشید

عزیز من اینی که شما تعریف کردی مرگ و جلو چشما دیدن نیست که رفتی تو بغل عزرائیل و روبوسی عید و کردی و اومدی. (می خواستم یه چیز دیگه بنویسم ولی جاش نیست). (یکی به من یاد بده که همه چی شوخی نیست شورشو در آوردم خودم می دونم )

ولی بهنام جان اینا که شوخی بود، خدا رجم کرده واقعا 4 ساعت خیلی زیاده برای رانندگی واقعا اونم طرفای صبح
کسایی که عینکی هستن شبا دیده چشمشونم کم میشه! من که اینجوریم، برای همین بیشتر سعی کن برنامه سفر رو برای صبح ها بچینی
ولی خوب خدا رو شکر که سالمی. مواظب باش برادر من بیشتر

[parisa-f]

آقا آرمان قبول باشه و خدارا شکر از سفر بسلامتی برگشتین و همینجور امیدوارم سفر خوبی را که حتما همینطور بوده پشت سر گذاشته باشین

و برای ما و بچه های کانون هم دعا کرده باشین