انجمن شبانه روزی

[soheil70]

خب protal.phd رو پاک کنین از آدرس درست شه.............
یه بار ناگهانی اینجوری شد بعد خودش درست شد فک کنم..........

[Arman]

سلام به روی ماهتون


خوبید ؟


چقد سبز سبز میکنید

اصلا با من بود پوریا


حالا که با من بودی اشکال نداره


اما اگه کسی علنی بقیه مدیران رو زیر سوال ببره با من طرفه ( اینو بدون تعارف گفتم ، چون روشون تعصب دارم همونطور که رو بقیه بچه ها دارم )

بعدشم پوریا جان منظورت از تجربه چیه ؟

تو مطمئنی که مدیرای ما بی تجربه هستن ؟!!


اگه اعتراضی به نحوه ی مدیریت دارین چه خوبه که با پیام خصوصی به سها خانوم یا من بگید


انتقاد باید سازنده باشه ، انتقاد تخریبی به درد نمیخوره !!!


انتقاد سازنده رو با جون و دل میپذیریم


و اینو بگم


من به وجود تک تک مدیرای اینجا و سرپرست هاش افتخار میکنم ، چون بی هیچ منتی دارن واسه کانونی که به اینجا رسوندتشون مایه میزارن



و این رو هم بگم بچه های کانون رو با تمام وجود دوس دارم


همونطور که از شما در مقابل یه سری دیگه دفاع میکنم ، از دیگران هم در مقابل شما دفاع میکنم



موفق و سربلند باشید



یا حق

[سها]

اره مامان سها خانوم

این و ببینین

فکر کنم همه اینو میبیننن

http://www.ktark.com/portal.php

و

خب protal.phd رو پاک کنین از آدرس درست شه.............
یه بار ناگهانی اینجوری شد بعد خودش درست شد فک کنم..........

سلام

خب این همون تغییراتی هست ک اشاره کردم..
توضیح میدم ب زودی..

ممنونم..
در پناه خدا..
یاعلی.

[سها]

اینجا توضیح دادم:

...مسابقه ی طراحی برای کانون...

حتما نگاه کنین...

یاعلی.

[می توانم]

اول بگم می دونم که حتما خیلی زحمت کشیدید دستون درد نکنه
من می خواستم بگم ببخشید ولی این که الان داریم خیلی مرتب تر و منظم تره
جدیدیه خیلی شلوغه بعدشم داره زیر هر عنوان اسم اخرین نویسنده رو نشون می ده بعد دوباره سمت چپش هم اخرین نویسنده رو نشون می ده
بعد امار به نظرم خیلی اساسی نیست اومده بالا تر ولی پ خ که یه مقدار پر کاربرد تره رفته پایین تر
بعد اواتارم رو هم نشون می ده و بوک مارک و گروه های کاربری ... که خوب من نمی دونم واسه چی باید اونجا باشن
بعدم نمی دونم چرا واسه من با وجودی که ای دی اس ال دارم به جز عکس سر در و اواتارم بقیه تصاویرو باز نمی کنه
من خیلی الانیه رو بیشتر دوست می دارم کلا خیلی مرسی از این همه زحمت ها
و نمی دونم چرا دارید تغییرات می دید

[homaraha]

دوستان...... تو را دوست می دارند

اما معشوق تو نیستند

مراقب تو هستند

اما از اقوام تو نیستند

آنها آماده اند تا در درد تو شریک بشوند

اما آنها بستگان خونی تو نیستند

!!!! آنها...... دوستان هستند

...... . یک دوست واقعی

.. همانند پدر سخت سرزنشت میکند

.. همانند مادر غم تو را می خورد

.. مثل یک خواهر سر به سرت می گذارد

.. مثل یک برادر ادای تو را در می آورد

و آخر اینکه بیشتر از یک معشوق دوستت می دارد

---

سلاااااااااااااااااااام به همه کانونی های گل و گلاب

وقت و اوقاتتون خوششششششششششش و به کام

[سها]

سلام

دوستان......

گفت آنچه یافت می نشود.. آنم آرزوست!

و
میتوانم جونی..

و نمی دونم چرا دارید تغییرات می دید

اگه ب من باشه صد سال دیگه هم تغییر نمیدم..
اصولا اهل نوع آوری نیستم.. همه چی خوبه از نظر من.. مگه عکسش ثابت شه..

اما خب..
ب هر حال باید بد نمیشه اگه متنوع تر باشه.. کامل تر و قشنگ تر..
ان شاء الله با جمع بندی از نظر دوستان ی چیدمانی میذاریم تا اکثر سلیقه ها رو راضی کنه..

پیش پیش از مشارکتتون(ک انگار نیست خیلی!!) ممنونم..

در پناه خدا.
یاعلی.

[می توانم]

سها خانم چرا دوست نيست ؟ راستش اگر قابل بدونيد من خيلي دوست دارم با شما دوست باشم
فكر مي كنم خيلي هاي ديگه هم حد اقل تو كانون هستن كه مثل من همچين آرزويي دارن
اميدوارم از نظرات من به كسايي كه بلاخره كلي زحمت كشيدن و اين شكل جديدو درست كردن برنخورده باشه
راستي نمي ريد تالار جشن پاكي مسابقات ؟ قهرمان داريم اونم نه يكي نه دو تا سه تا !
خانم سحر 021 آقاي حامد حامد آقاي توانا ... بازم تبريك مي گم

[طاها]

سلام

خوبین

میگم هاااااا شما رو نمیدونم اما من دلم باسه دایی ناصر تنگ شده

وقتی عصبانی میشد دیدنی بود کمربند میگرفت دستش دیگه هیچکی هیچی نمیگفت

تازه دلم هم باسه ابجی ساحل هم تنگ بید

نمیدونم کوجا رفته از صبح رفته خرید هنوز نیومده کانون ، امروز دست به هیچی نزدم

یه زمانی اینجا چقدر شلوغ میشد هاااااااااااا

همه همدانی ها یک دفعه می ریختن کانون بعد باهم محلی صحبت میکردن ما که نمفهمیدبم چی به چی میشد


راستی خانم مامان سها

امسال عیدی چه قده میخواین به ما بدین ؟
عیدی خیلی دوست دارم خوووو
کم نباشه هااااااااااا

[می توانم]

آقا طاها اين دايي ناصر تازه عضو شدن ؟!!! من كه نمي شناسم

منظور همون دايي صابره ؟ منظور آقاي ناصر يا همون ناصرياي سابقه ؟

***

مي گم هيچ دقت كردين مديريت بعضيا رو كور كرده ؟ محل به جوون مردم نمي ذارن ؟ نمي گن عقده ايي مي شه مي ره خودشو مي كشه ؟

آقا خوب ما گفتيم بيا رفاقت كن

حداقل مي گفتيد مرسي عزيزم منم همين طور !!! حالا عزيزمشم نمي گفتيد ...

***

راستي مدير كل خوش اومدن ! مي بينم كه لهجه دارن

اين ميتانم مال كدوم لهجه است ؟

همدانيه ؟ كرمانشاهيه ؟

يعني انجمن همداني ها رو راه بندازيم ؟

عضو فعال هم مي پذيريم آقاي سلام هااااا ...

[homaraha]

.. مثل یک خواهر سر به سرت می گذارد

.. مثل یک برادر ادای تو را در می آورد

سلام همارها خانممممم

این تیکه رو اصلاح کنین :
مثل یک خواهر کلت رو میکنه
مثل یه برادر باهات مهربونه و کاری میکنه که هیچوقت احساس تنهایی نکنی

آره خب یه سری اصلاحات نیاز داره

مثل یه خواهر مهربونه و همیشه برات دلسوزی می کنه
مثل یه برادر کله ات رو می کنه و هیچ وقت از دست اذیت هاش خلاصی نداری

---

راستییییییییییی می توانم دوباره شکلکای جونگولی بونگولی یابیدی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

خیلی قشنگن!!

[سها]

سها خانم چرا دوست نيست ؟ چون توقع من خیلی بالاست.. داشتم و از دست دادم.. من آینه (تعریفی ک امیرالمومنین از دوست دادن) میخوام ک ندارم!!

راستش اگر قابل بدونيد من خيلي دوست دارم با شما دوست باشم عزیزمی.. خیلی لطف داری.. قطعا اگه هم نمیشه اایراد از منه.. و صد البته تلاش میکنیم ک بشه..
فكر مي كنم خيلي هاي ديگه هم حد اقل تو كانون هستن كه مثل من همچين آرزويي دارن
نگو آرزو..قابل نیستم ک..اگه کسی هم باشه ک همچین میلی داره لطف محضه.. و گفتم ایراد از منه ک نشده تا حالا..
اميدوارم از نظرات من به كسايي كه بلاخره كلي زحمت كشيدن و اين شكل جديدو درست كردن برنخورده باشه
نه بابا.. نظر دادی.. نابود ک نکردی..
راستي نمي ريد تالار جشن پاكي مسابقات ؟ قهرمان داريم اونم نه يكي نه دو تا سه تا !
خانم سحر 021 آقاي حامد حامد آقاي توانا ... بازم تبريك مي گم

شرمنده ام ک نیومدم تا حالا.. از بخل نبوده.. ی حسش نبوده. یا وقت.. شرمنده..

[homaraha]

پاشید برید بخوابید

من که رفتم

شب همگی خووووووووووووووش و خدا نگهدارتون

[سها]

راستی خانم مامان سها
بله؟؟
امسال عیدی چه قده میخواین به ما بدین ؟
اگه بگم ک مزه اش میپره...
عیدی خیلی دوست دارم خوووو
چشم. . عیدی هم میدم..
کم نباشه هااااااااااا
دیگه دیگه.. ببینیم چی میشه!!

[می توانم]

چه بامزه گفتيد خانوم هما رها ...

ولي گاهي مثل يك خواهر هميشه تو كارات فوضولي مي كنه و هر چي كه فرقي نمي كنه يا ربطي بهش نداره رو مي بينه گاهي مثل يك برادر فقط خوراكي كه تو دستته مي بينه جز اون هيچ

راستي جسارت نمي خواستيم كنيم ها خانم سها اجازه دادن كه باهشون شوخي كنم اونو نوشتم !!!

خانم هما رها خوابيدن !