انجمن شبانه روزی

[حسین چار دو دو]

بچه ها میخوام یه چیز بگم شاید به درد شما هم بخوره
خیلی وقت بود اصلا تو نماز حضور قلب نداشتم
خیلی تو نماز شک میکردم،تو ذکرش تو رکعتاش اونقدری که همیشه با خودم میگفتم من که کثیر الشکم پس نباید به شکم اعتنا کنم و نماز رو هم بدون هیچ لذتی تموم میکردم
اما یه کشف بزرگ کردم البته اگه بشه اسمشو کشف گذاشت
اونم اینه که وقتی نماز میخونم تمام ذکر های نماز رو تو ذهنم تجسم میکنم، مثلا وقتی "ایاک نعبد و ایاک نستعین" رو میگم این جمله رو مثل یه عکس تو ذهنم تجسم میکنم،انگار تو ذهنم دارم تایپ میکنم
چشمامم میبندم که خوب بتونم تصویر سازی ذهنی بکنم
از وقتی که این کار رو میکنم حضور قلبم تو نماز خیلی زیاد شده دیگه اصلا شک هم نمیکنم
بعد نماز یه شیرینی خاصی رو حس میکنم،دوباره دوست دارم نماز بخون،آرامش غیر قابل وصفی داره
شما هم امتحان کنید،فقط یادتون باشه تمام ذکر های نماز رو (حمد و سوره،ذکر رکوع و سجود،تشهد و سلام و ...) تصویر سازی کنید و خیلی آروم ذکر رو بگید
اگه امتحان کردید جواب داد منو هم دعا کنید

[homaraha]

بچه ها میخوام یه چیز بگم شاید به درد شما هم بخوره
خیلی وقت بود اصلا تو نماز حضور قلب نداشتم
خیلی تو نماز شک میکردم،تو ذکرش تو رکعتاش اونقدری که همیشه با خودم میگفتم من که کثیر الشکم پس نباید به شکم اعتنا کنم و نماز رو هم بدون هیچ لذتی تموم میکردم
اما یه کشف بزرگ کردم البته اگه بشه اسمشو کشف گذاشت
اونم اینه که وقتی نماز میخونم تمام ذکر های نماز رو تو ذهنم تجسم میکنم، مثلا وقتی "ایاک نعبد و ایاک نستعین" رو میگم این جمله رو مثل یه عکس تو ذهنم تجسم میکنم،انگار تو ذهنم دارم تایپ میکنم
چشمامم میبندم که خوب بتونم تصویر سازی ذهنی بکنم
از وقتی که این کار رو میکنم حضور قلبم تو نماز خیلی زیاد شده دیگه اصلا شک هم نمیکنم
بعد نماز یه شیرینی خاصی رو حس میکنم،دوباره دوست دارم نماز بخون،آرامش غیر قابل وصفی داره
شما هم امتحان کنید،فقط یادتون باشه تمام ذکر های نماز رو (حمد و سوره،ذکر رکوع و سجود،تشهد و سلام و ...) تصویر سازی کنید و خیلی آروم ذکر رو بگید
اگه امتحان کردید جواب داد منو هم دعا کنید

سلاااااااااااااام

مرسی آقا حسین روش جالبیه

منم کار مشابهی رو انجام می دادم!!

اونم این که
هر بخشی رو که به زبون میا وردم سعی می کردم همون لحظه به معنیش هم توجه کنم

مثلا وقتی می گم قل هو الله احد سریع به ذهنم می آوردم که بگو خدا یکتاست
و...............

اینطوری تمام فکر و ذکرم جمعه نمازم میشد!!

مرسسسسسسسسسسسسی از یاد آوریتون دلم تنگ شده واسه آرامشی که از نماز می گرفتم!!

انشالله با این یاد آوری بتونم حواسمو سر نماز جمع کنم

خدا خیرتون بده

[حسین چار دو دو]

آره منم یه مدت سعی میکردم به معنی توجه کنم ولی بعد چند هفته برام عادی شد و کارایی اولیه رو نداشت
اما این روش رو الان هشت ماهی میشه دارم به کار میبرم ولی تو کیفیت حضور قلبم کوچکترین تغییری ایجاد نشده
فکر کنم گارانتی مادام العمر داره
خدایا خیلی دوستت دارم

[homaraha]

آره منم یه مدت سعی میکردم به معنی توجه کنم ولی بعد چند هفته برام عادی شد و کارایی اولیه رو نداشت
اما این روش رو الان هشت ماهی میشه دارم به کار میبرم ولی تو کیفیت حضور قلبم کوچکترین تغییری ایجاد نشده
فکر کنم گارانتی مادام العمر داره
خدایا خیلی دوستت دارم

اوکی امتحان می کنم

در هر حال تشـــــــــــــــــــــــــکر

[سها]

سلام
تا حالا تو حالت آماده باش بودین؟!؟؟!؟

من الان همین حالی ام!!

پای مامانم شکسته! این ی طرف ماجرا..
و این ک دم و دقیقه میان سر میزنن و من هم باید پذیرایی کنم ی طرف دیگه!:13:

خواهرامم انگار من جکم... بهم میخندن!
(ن ک تا حالا همیشه من بودم ک پذیرایی میشم! اینه ک براشون جالبه ک من پذیرایی کنم!! )

خودم میدونم ک خیلی تنبلم...!

بعد اینه ک نمیرسم درست ب کارای کانون برسم و یا تو مسنجر هم قاطی پاتی میشه حرفام..
اینه ک از کسایی ک تو مسنجر یهو رو هوا میمونن و کسایی ک پ خ دادن و جواب نگرفتن معذرت میخوام!

فعلا ب من ببخشین..

در پناه خدا..
یاعلی.

[ParShaN]

ای بابا تنها جان لینکش رو بهت داده بودم دیگه
دانلودیه

شماره 10 : از اینجا


شماره 11 : از اینجا!

------------------------------------------
پیشنهاد منم برای دانلود همین پارازیت اولیش
دومی هم راه رویش که ویژه نوروز هر روز تو مجله صوتی و تصویری کانون لینکاش هست(9 قسمتش هست تا الان) :
http://ktark.com/showthread.php?tid=1047

[Alireza 68]

سلام

من باخره اومدم

علیرضااا
فزذا که بیای دلت می سوره

هادی خدا ازت نگذره دلمو سوزندی شب میام تو خوابت (فردی میشم ):icon_biggrin:

علیرضا یه دونه از جیغام و بهت عیدی میدم

سلاااااااااااااااااااااااااااااااااااااااام علیرضا !! (از الآن سلام کردم برای فردا )

سلام جیغ داد هورا

پا قدم من خوب بود سلام کردم همه رفتن

پس پا قدم منو چی میگی تا رفتم همه اومدن انگار منتظر بودن من برم یهو همه باهم بیان

بارون بارونه هی هی
با آهنگ گروه رستاک بخوانید !!!
بارو بارونه هی هی

آخ جـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــون باران
سلام جیگر طلا
چطوری باران جانم بمون که دلم برات یه ذره شده

جناب سلام سلام !!!
خوبید آقا ؟قدم رنجه فرمودید جناب با زحمت های ما
دلم برا قدیما تنگ شد
قبلنا بیشتر ما رو مستفیذ می کردید آقا
دریاب کار ما که نه پیداست کار عمر
دیگه قدیمی نبود ؟؟؟؟
خوب خودم
بهبه تنها خانوم (تعجب نکنید خودمو می گم )چه عجب یه بارم پست دادی
اینقد آسته می یای آسته می ری !!!! شاپره نیشت نزنه

میگم صبر کنید منم بیام دو تا نوشابه باز کنم

ولی جدا از شوخی امیدوارم که همیشه موفق باشید

من اینجام
خوابم نمی یاد
دلم می خواد بالا پایین بپرم

ساعت 12: 30 بامداد
دارم در بدنیا آمدن کانون کمک می کنم
من جزو ماما هایی بودم که کانون رو بدنیا آورد
البته سر عمل شاهد بودم

بابا ساعت 10 شب به دنیا اومد دیگه چجوری در به دنیا اومدنش ساعت 12و نیم کمک میکنید

تو اون زمان تاریخ ورودتون بودا

در ضمن باران خانوم
من تعريف جيغ هاي شما رو تو ارسال هاي خودتون خوندم
اي ول
منم يه جييييييييييييييييييغغغغ به افتخار باران خانوم مي زنم

یه جیغ زن دیگه هم اضافه شد به جیغ جیغو های کانون (باران خانوم)

بچه ها بک اسپیس کیبوردم خراب شد چشم زدین کیبوردمو ها رفته تو در نمی اد دکمه ی!

دیگه حتی اگه بقهمم که یه چیزی رو اشتباه نوشتم نمیشه درستش کنم

حقته هادی آه من بود پیش پیش تو رو گرفت

هادی کیبوردتو من میخرم چند میفروشی

علیرضا کجایی؟ بابا سفر قندهار که نرفتی؟! رفتی؟!!
اکذ ان ترک شیرازی به دست ارئ دل ما را
به خال هنویش بخشم سمرقند و فندهار را

نمک هار هم ندارم قند هارم کجا بود

با این کیبوردت شعر رو دگرگون کردی به نام خودت تموم کن

کجایی داداشم؟

این همه جای خوب واسه مسافرت نوروزی ، آنتالیا ، دبی ...

قندهار واس چی رفتی؟

همین دورو برام پاتو بلند کن میبینی منو

به به دایی محسن گل تبریک میگم

خوش بخت بشید یه وقت شرینی نیاریا خدارو خوش نمیاد از قوانین جدید (شهر خانوم) تبعیت نکنی


آفرین دایی که یاد من بودی هادی دلت بسوزه


به به داوود جان گل

خیلی خوش اومدی و صفا آوردی

بازم سر بزن به ما داداش

سلام
تا حالا تو حالت آماده باش بودین؟!؟؟!؟

من الان همین حالی ام!!

پای مامانم شکسته! این ی طرف ماجرا..
و این ک دم و دقیقه میان سر میزنن و من هم باید پذیرایی کنم ی طرف دیگه!

خواهرامم انگار من جکم... بهم میخندن!
(ن ک تا حالا همیشه من بودم ک پذیرایی میشم! اینه ک براشون جالبه ک من پذیرایی کنم!! )

خودم میدونم ک خیلی تنبلم...!

بعد اینه ک نمیرسم درست ب کارای کانون برسم و یا تو مسنجر هم قاطی پاتی میشه حرفام..
اینه ک از کسایی ک تو مسنجر یهو رو هوا میمونن و کسایی ک پ خ دادن و جواب نگرفتن معذرت میخوام!

فعلا ب من ببخشین..

در پناه خدا..
یاعلی.

حالا چی هست این حالت؟

امیدوارم که زود خوب بشه پای مادرتون

این قسمت های سبز نشانه هست میدونید چی؟ نشانه اینه که وقتشه و یحتم خبرایی هستش

فکر کنم باید لباس سفارش بدیم

آی ملت من این پارازیت رو نتونستم دانلود کنم
ننه سواتشو ندارم
خوب پیر شدم
یکی به من بگه چطوری می شه پارازیت دید

---

راستی برو بچ یک گیگ حجم دانلود تا فردا دارم
یکی بگه چی دانلود کنم و لینکشم بده
تانکی یو

میگم همین الان دو نوع لحن سخنورزی رو با هم به کار بردن از یه پیرزن بی سواد یهو رفتن به یه فرد لوتی

f18 یو

برای یک گیگ هم بفرمایید اینجا

http://www.ktark.com/showthread.php?tid=...#pid136267

کلی پوریا فیم گذاشته

الان هم میرم سراغ تعریف کردن اوضاعم توی این 72 ساعت

[Alireza 68]

خب بریم سر داستان رفتن من به مسافرت

صبح روز 7 ام من از خواب با صدای تلفن بیدار میشم که عموی ما بستری شدن بیمارستان (توگرگان)

ظهر داداشه زنگ زد که باید بریم گرگان من هم که نه نمیتونم بگم!!

و راه افتادیم و به بهانه آن یه چند جا دید و بازدید هم رفتیم

بعدشب رفتم خونه خواهرم و حسابی گرم صحبت بودن دقیقان ساعت 10 شام خوردیم!!!!! همون موقع تولد

و بعدش مطابق معمول جمع شدن فامیلی صحبت های معمولی که از اوضاع اقتصاد گرفته تا دلاوریهاشون تعریف کردن

یهو داداشم (توجه این داداشم 38 سال سنشه) چیزی گفت که برق از سرم پرید

منم روبروش نشسته بودم یهو گفت آره علیرضا یه رفیق داره 50 سالشه (اسمش محسن هست) دخترشو باید میگرفتیم واسه علیرضا( من اینجوری شدم)

نفهمیدیم از دستمون در رفت و عروسی کرد اگه میدونستم دختر داره دست دست نمیکردم و سریع میگرفتم( من همچنان اینجوری)

(نه به اون موقع که میگفت با این مرده نپلک دختر داره خیال بد میکنن نه به این حرفش)

من گفتم حتمان منم قبول میکردم! (به صورت کنایه) داداشه گفت طرف 4 تا خونه داره و پولدار بود من که وای نمیستادم تو قبول کنی یا نه

منم بازم شدم این شکلی و گفتم اون دختر هستش به زور شوهر میدنا و خلاصه تموم شد

تا اینکه یاد این افتادم که تولد کانون پرید و من نبودم

بعدش فرداش بدتر سوختم و ظهرش که با گوشی ان شدم و فهمیدم که برو بچ قدیمیون(ژیونر به قول پرشان) جمعشون جمع بود تا جا داشت سوختم

(آقا پوریا تواب خانوم چشمتون روشن آقا شاهد هم که اومد)

بعد که اومدم خونه دیدم نتم هم خراب شده و گوشیم هم به کامپیوتر وصل نمیشه کانون خونم و تشکر خونم پایین اومده بود

تا شب به هر دری زدم نشد که نشد پشتیبان ها هم 3 بار زنگ زدم بهشون (خیلی بعد وابستگی یه چیزی)تا امروز ساعت 4 وصل شد

داشتم کلافه میشدم

که با سها خانوم کمی چت کردم و آروممان کردن

و راستش خیلی دوست داشتم که باشم تو تولد کانون نشد لابد قسمت نبود

و اولین امتحان جدیمو رد شدم

اینم ماجرای مسافرت قندهار من
....................
یا علی

---

هادی پرشان رضا تو افراد انلاین حلوا خیرات میکنن؟

من نبودم همش میگفتید کو این بچه

حالا که هستم ساکتید؟

[آقای فراسی]

آقا مسافرت اینا رو ولش کن

قضیه آقا محسن چی بود؟ داماد شدی؟

نمی خوای بگو من فردا بلیط بگیرم بیام ببینمت! کارت دارم .

کیبوردمم 40 تومن خریدم چون بیش از 40 تا دکمه داره و یکیش خراب شده بع قیمت 39 تومن می فروشم

[ParShaN]

علیرضا دلم به حالت سوخت
نه بابا نه واسه اینکه تولد کانون نبودی
دختره پرید بابا
4 تا خونه فکر کن

f18 یو

علیرضا اینو نگرفتم یعنی چی
من کیبوردم تا f12 بیشتر نداره
زدی رو دست کیبورده هادی

[Alireza 68]

آقا مسافرت اینا رو ولش کن

قضیه آقا محسن چی بود؟ داماد شدی؟

نمی خوای بگو من فردا بلیط بگیرم بیام ببینمت! کارت دارم .

کیبوردمم 40 تومن خریدم چون بیش از 40 تا دکمه داره و یکیش خراب شده بع قیمت 39 تومن می فروشم

:icon_biggrin:

نه بابا داداشه میگفت اگه دختره ازدواج نمیکرده و من میفهمید به زور زنت میدادم طرف پدرش نونش تو روغنه

آدمو به چه چیزایی میفروشن

خریدارم کیبوردتو واقعان می ارزه برای خندون بقیه

تو چطوری شنیدم تو درد د غوغا کردی کلی با رنگ تو چشم زن پست دادی و صدای مردمو در آوردی

شنیدم گفتی هیچکدومتون اندازه من مشکل ندارید

باز چی شده ؟ زن و بچه هات اذیتت میکنن ؟ گریس پیدا نکردی باز؟ یا پرشان حقوقشو نمیده با پوریا قهری؟ (سر قضیه مدیر سبز رنگ؟)

[حسین چار دو دو]

به به چه دادشی
به این میگن داداش
والا ما تا میاییم از ازدواج حرف بزنیم داداشام میزنن تو سرم میگن خفه شو بچه تو هنوز دهنت بوی شیر میده

[Alireza 68]

علیرضا دلم به حالت سوخت
نه بابا نه واسه اینکه تولد کانون نبودی
دختره پرید بابا
4 تا خونه فکر کن

نقل قول :f18 یو

علیرضا اینو نگرفتم یعنی چی
من کیبوردم تا f12 بیشتر نداره
زدی رو دست کیبورده هادی

بذار داغشو بیشتر کنم پدر دختره همون که ازدواج کردش یه خونه خرید برای دخترش واسه کادو

f18 هم خانوم تنها نوشته بودن تانکی یو منم نوشتم f18 یو

---

به به چه دادشی
به این میگن داداش
والا ما تا میاییم از ازدواج حرف بزنیم داداشام میزنن تو سرم میگن خفه شو بچه تو هنوز دهنت بوی شیر میده

بابا منم از همین چشام در اومده بود از تعجب

تازه خواهر زادم هم کنارم بود (18 سالشه) گفت بابا تو چشمت سیره (منظورشو نفهمیدم) ازین موردها اومد تو دست و بالت رد نکن بفرست سمت ما ماهم بختمون باز بشه و به نوایی برسیم طرف پودار بوده خاک توسرت

[حسین چار دو دو]

ببینم آقا علیرضا این آقا دختر دیگه ای نداره؟

[ParShaN]

فکر کنم هادی رفت رو حالت اینویزیبل
گفتم قبلش لوش بدم (شایدم یکی دیگه باشه ها پخ دادین جواب نداد گیر ندین بهش بچم گناه داره)

بذار داغشو بیشتر کنم پدر دختره همون که ازدواج کردش یه خونه خرید برای دخترش واسه کادو

oh my god....
به قول می توانم مرفهین بی دردو داشته باش
ما به دختر که هیچ ، پیرزن اینطوری هم راضییم