امتیاز موضوع:
  • 34 رأی - میانگین امتیازات: 4.15
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

انجمن شبانه روزی

بابا یه مدیر نیست اینجا به شکایت من برسه
این بی جنبه رو کی مدیر کرده؟؟؟:smiley-yell::smiley-yell::smiley-yell:
4fvfcja

الان رفتم بنت کنم(دو هفته) رو محروم سازی کلیک کردم زد درجه تو بالاتر از منه46
ببین اولا درخواست بدم می کشنت پایین از مدیریت
دوماً به تنها و سها و باران پخ بدم سه سوت تا امکانات مدیرکل بهم میدن حیف که تا همین جا بیشتر نیاز ندارم4fvfcja
سوماً وقتی بالاخره بنت کردم می فهمی با کی طرفی
چهارماً پارازیت نشریه کانون دسته منه رئیس دپارتمانش هم با همین اینجورییم Khansariha (18) سه سوت می تونم ویژه نامه تخریبی علیرضا 68 بزنم نابودت کنم
پنجماً خیلی نامردی4fvfcja

این همه حمایت از من واسه چی بود؟؟؟ که مشاور ارشد پارازیت رو بهت بدم امضا نکردم برگشتی؟؟؟
ای طلحه ، ای زبیر
با علی دو رو بازی در نیار4fvfcja



الان می بینم همارها چقدر قانع بود اینهمه سوتی کشف کرد هیچی نخواستSmiley-face-thumb



نقل قول:
این شعر دیروز بعد از ظهر تو پستت نبودا ظاهران بعدش اضافه کردی نگی نفهمیدمSmiley-face-cool-2

171717
بابا اینو که همون اول نوشتم که
اون ویرایش واسه تشویش اذهان عمومی بود که نوشته بودم تشویق اذهان عمومی4fvfcja
!...Nobody's perfect
(1391 فروردين 19، 8:46)Alireza 68 نوشته است:
نقل قول: رو هادي هم حساب باز نكن
اون رفتنيه
بعد تنها ميشي ها[تصویر:  g.gif] [تصویر:  d.gif]
هادی؟Tears
سنی نداری که Tears

چه زود چرا باید ناکام بشی؟

(شام چی میدین؟)Smiley-talk038Smiley-talk002
گشنه پلو با قیمه 4fvfcja شله مشدی می گم بدن. تو وصیت نامم می نویسم. 4fvfcja

من اگه شام بدم مشهد میدم. می آی اونجا؟ 4fvfcja

بابا دور از جونم 4fvfcja هنوز کلی ارزو دارم بابا 4fvfcja هنوز سنی ندارم که. من که عجله ای ندارم اگه خدا نداشته باشه. 4fvfcja

ولی سه چهار ماه پیش داشتم بر اثر سانحه ی هوایی جان به جان آفرین تسلیم می کردم.4fvfcja خورده بودیم به طوفان بددد 4fvfcja ولی گندشو هیچ وقت جلو مامانم بالا نیاوردم. وگرنه میگه زمینی بیا از حالا haha دیگه کبابتون پرید. وگرنه می گفتم کباب بدن بهتون 4fvfcja آخه سانحه ی هوایی کلاس داره، نمیشه قیمه داد بابتش 4fvfcja


تا حالا سعی کردم خودم رو نتونستم بن کنم 4fvfcja
بیا علیرضا بنم کن یه دو سه روزی من برم به درسام برسم 4fvfcja
هرچند حال و روز زمین و زمان بد است \ یک قطعه از بهشت در آغوش مشهد است
حتی فرشته ای که به پابوس آمده \ انگار بین رفتن و ماندن مردّد است
اینجا مدینه نیست، نه اینجا مدینه نیست \ پس بوی عطر کیست که مثل محمد است؟
حتی اگر به آخرخط هم رسیده ای \ اینجا برای عشق شروعی مجدد است
جایی که آسمان به زمین وصل می شود \ جایی که بین عالم و آدم، زبانزد است
هر جا دلی شکست به این جا بیاورید \ اینجا بهشت، شهر خدا، شهر مشهد است
[تصویر:  87267819991958480523.jpg]

حسین ارام جانم، حسین روح و روانم
بیا نگار اشنا، شب غمم سحر نما
مرا به نوکری خود، شها تو مفتخر نما

hahahahahahahahahaha

آقا هادی خیلی جک حرف میزنین hahahahahahahahahaha
سلام



می توانم خانوم غیبت زده آواتارو امضاشون رو هم برداشتن17Khansariha (134)

چرا آخه1276746pa51mbeg8j46

امیدوارم که زود حالشون خوب بشه53258zu2qvp1d9v

حیف که زیاد حوصله ندارم پرشان وگرنه پایه کل کلم 4fvfcja

بابا به جای آواتار عوض کردن برو یه سر به ارسالهای گزارشی بزن 7 تا سوژه ارسال شده4fvfcja

نه کباب نمیخوام از قیمه هم خوش نمیاد

فعلان زنده ات خیلی بیشتر می ارزه4fvfcjaKhansariha (18)Khansariha (8)
Khansariha (121) آثار هنری به دو دلیل ارزشمندند، اول اینکه توسط استادان به وجود آمده اند. دوم اینکه تعدادشان کم است .شما گنج پر ارزشی هستید، زیرا توسط بزرگترین استاد خلق شده اید و فقط یکی هستید. Khansariha (121)


نقل قول: تا حالا سعی کردم خودم رو نتونستم بن کنم
بیا علیرضا بنم کن یه دو سه روزی من برم به درسام برسم 4fvfcja
میگم هادی بیا من تو رو بن کنم تو منو 4fvfcja که منم برم از کانون
اولین روز کلاسا انگار استادا فقط منتظر بودن بچه ها بیان از تعطیلات
تا جایی که معرفت داشتن بی معرفتا تمرین و پروژه و کلاس جبرانی گذاشتن

الان اصلا دیگه حس هیچی ندارم 46

نقل قول: می توانم خانوم غیبت زده آواتارو امضاشون رو هم برداشتن
آره وضعیتش به نظر خیلی نگران کننده ست ولی ایشالا که چیزی نیست
البته فکر کنم امروز بود چون تاپیک بشتابید رو لایک زده


نقل قول: حیف که زیاد حوصله ندارم پرشان وگرنه پایه کل کلم 4fvfcja
اتفاقا منم همینطور ، اصلا دیگه حسش نیست4fvfcja

نقل قول: بابا به جای آواتار عوض کردن برو یه سر به ارسالهای گزارشی بزن 7 تا سوژه ارسال شده4fvfcja

میگم فکر کنم آخر کاری می کنی خودمم باور کنم آواتارمو عوض می کنم4fvfcja

مثه همیشه...
اوخ اوخ یادم رفت!cheshmak4fvfcja
!...Nobody's perfect
(1391 فروردين 19، 14:45)Alireza 68 نوشته است: می توانم خانوم غیبت زده آواتارو امضاشون رو هم برداشتن17Khansariha (134)

چرا آخه1276746pa51mbeg8j46

امیدوارم که زود حالشون خوب بشه53258zu2qvp1d9v


تو یاهو زدن فعلا خداحافظ[تصویر:  smiley-sad044.gif]
خدا کنه زود بیاد [تصویر:  to_take_umbrage.gif]
خدا کنه خوب باشه
بیاین براش دعا کنیم
.
"!Be The Crazy Happy One"
.
[تصویر:  openpage_smile01_j_1448249f.png]
تا دیر نشده هرکس حاجت داره
فقط تا 11 امشب
او که حافظ توست هرگز نخواهد خوابید ...

2uge4p4 Khansariha (69) 2uge4p4
سسسسسسسسلام317

خانوم می توانم مشاهده شدنKhansariha (46)
Khansariha (121) آثار هنری به دو دلیل ارزشمندند، اول اینکه توسط استادان به وجود آمده اند. دوم اینکه تعدادشان کم است .شما گنج پر ارزشی هستید، زیرا توسط بزرگترین استاد خلق شده اید و فقط یکی هستید. Khansariha (121)


می خواستم تو درددل بنویسم ولی گفتم اونجا بیشتر شبیه اسپم میشه تا...
24 ساعته بیماری دپرسی واگیرداری تو کانون شیوع پیدا کرده
چرا؟؟؟
نکنه واسه شروع درس و ...

آره؟؟؟
----------------------------------------------------------
چه جالب الان رفتم تو حس یه متن ادبی گفتم یه چیزی بنویسم اومد تاپیک بنویس... هم جلوم ظاهر شد

داشتم می خوندم متن رو گفتم هم برای مقابله با این ویروس واگیردار متن کاملش رو بذارم و هم اینکه با نبوغ خارق العاده بچه ها در زمینه داستان نویسی بیشتر آشنا بشیم4fvfcja



(1391 فروردين 16، 22:24)برگرفته شده از تاپیک بنویس...! نوشته است:
دور سفره هفت سین نشسته بودیم، ناگهان صدایی مثله یک انفجار شدید فضای خانه را پر کرد. رفتم بیرون ببینم صدای چیست؟ هنوز به در نرسیده بود کهناگهان همه جا تاریک شد و از تاریکی زیاد جلوی پایم را هم نمی دیدم. چراغ را روشن کردم و با تعجب به حیاط خانه نگاه کردم: یک درخت بزرگ وسط حیاط سبز شده بود.خیلی عجیب و غیره منتظره بود!! به یاد لوبیای سحر آمیز افتادم. به مامانم گفتم :"اون تبرو بده." و شروع کردم به قطع کردنش.که یک دفعه دیدم تلویزیون کلاه قرمزی دارد.بادیدن کلاه قرمزی از قطع کردن درخت دست کشیدم و رفتم کلاه قرمزی را تماشا کنم. همین که رسیدم پای تلوزیون دیدم تموم شد! کلی ضد حال خوردم، برگشتم حیاط و دیدم که دسته تبر شکسته فکر کنم به خاطره این بود که با شدت پرتابش کردم تا به کلاه قرمزی برسم. بعد که اینو فهمیدم، رفتم تبر طلایی رو که از جد پدریم ه ارث رسیده بودو برداشتم هنوز به حیاط نرسیده بودم که دیدم همه جا رو غبار پوشانده به سرعت به حیاط دویدم و دیدم که درخت روی زمین افتاده. نگو اون تبر اولی که از شوق دیدن کلاه قرمزی پرتاب کرده بودم، به درخت خورده و باعث شده بود که درخت بیافته و تبر هم بشکنه....اما از خودم سوال کردم این غبار به خاطر چیه؟....ول یخب پرسیدن نداره که غبار بخاطره افتادن درخت به زمینه!!چون با شدت برخورد کرده گرد و خاک به پا شده!! ولی نه یکم دیگه که فک کردم یادم افتاد ک همین چن دقیقه پیش بارون قطع شده بود پس خاک از کجا میتونس اومده باشه؟
در همین فکرها بودم که دیدم علی از در اومد تو با نون سنگک. ولی آخه اون موقع شب سنگک کجا بود؟ همینجور داشت ابهامات بیشتر و بیشتر می شد. دقت که کردم دیدم یک نان سنگک معمولی هم نیست! بربری است که زیاد کشش داده اند !

!...Nobody's perfect
میگم چرا کسی دیگه کلا حرقی نمی زنه! 4fvfcja

بچه ها بفرمایین ناهار 4fvfcja دستپختم عالیه! کسی قصد حودکشی نداره؟ 4fvfcja

چقدر بده آدم در حین آشپزی ظرف فلفل قرمز چپه شه تو ماهیتابه 4fvfcja

امیرحسین چشمم زدی ها. 4fvfcja
راستی آواتار جدیدم رو دیدین 4fvfcja4fvfcja4fvfcja4fvfcja4fvfcja4fvfcja4fvfcja
هرچند حال و روز زمین و زمان بد است \ یک قطعه از بهشت در آغوش مشهد است
حتی فرشته ای که به پابوس آمده \ انگار بین رفتن و ماندن مردّد است
اینجا مدینه نیست، نه اینجا مدینه نیست \ پس بوی عطر کیست که مثل محمد است؟
حتی اگر به آخرخط هم رسیده ای \ اینجا برای عشق شروعی مجدد است
جایی که آسمان به زمین وصل می شود \ جایی که بین عالم و آدم، زبانزد است
هر جا دلی شکست به این جا بیاورید \ اینجا بهشت، شهر خدا، شهر مشهد است
[تصویر:  87267819991958480523.jpg]

حسین ارام جانم، حسین روح و روانم
بیا نگار اشنا، شب غمم سحر نما
مرا به نوکری خود، شها تو مفتخر نما

به به اون یکی امیرحیسن خان چه آواتار قشنگی گذاشتی53258zu2qvp1d9v

فَوَعِزَّتِكَ مَا أَجِدُ لِذُنُوبِی سِوَاكَ غَافِراً وَ لاَ أَرَى لِكَسْرِی غَیْرَكَ جَابِراً

به عزتت سوگند براى گناهانم جز تو آمرزنده اى نيابم و براى شکستگيم جز تو شکسته بندى نبينم
(بخشی از مناجات التّائبین مناجات خمس عشره)
سلام
نقل قول: 24 ساعته بیماری دپرسی واگیرداری تو کانون شیوع پیدا کرده
چرا؟؟؟
و
نقل قول: میگم چرا کسی دیگه کلا حرقی نمی زنه! [تصویر:  e.gif]
فکر کنم تقصیر منه!!!1276746pa51mbeg8j

حالا اگه من موجم مثبت بود رو یکی محض رضای خدا اثر نمیذاشت آآآآآ
همی منفی شد همه گرفتن....13

دوستتوت دارم!
شاد باشین لطفا!!53258zu2qvp1d9v

و
ارادت!53
یاعلی.
[تصویر:  07c49977111e42a28fd6.jpg]

شدیدا ارادتمندم خانم سها
[تصویر:  slxe1vrr6glin3kty2a.gif]
آقا هادی حالا بقیه محتویات ماهیتابه چی بوده ؟!
در ضمن مبارکه

[تصویر:  smiley-love047.gif]
یعنی فقط مشکلش فلفله دیگههههههههههههههه
اقایون امیر حسین خان ... احوالات ؟
می بینم که هندونه پرت می کنین سمت هم
بابا رحم کنید بیشتر از دو تا هندونه که زیر بغل یه ادم جا نمی شه ؟!
ای بابا

[تصویر:  nasimhayat.png]
کوچیک آبجی میتوانم هم هستیم303
آواتار شما هم خیلی قشنگه4fvfcja

فَوَعِزَّتِكَ مَا أَجِدُ لِذُنُوبِی سِوَاكَ غَافِراً وَ لاَ أَرَى لِكَسْرِی غَیْرَكَ جَابِراً

به عزتت سوگند براى گناهانم جز تو آمرزنده اى نيابم و براى شکستگيم جز تو شکسته بندى نبينم
(بخشی از مناجات التّائبین مناجات خمس عشره)
[تصویر:  523716bsnxx88uuv.gif] مرسی امیر حسین خان
واقعا دیدن یه سری چیزا ( نظیر اواتار من )
چشم بصیرت می خواد که هر کسی نداره
البته خوردن دست پخت هادی خان و ادامه حیات نیز به همچنین مقامات معنوی بالایی طلب می کنه[تصویر:  84.gif]

[تصویر:  nasimhayat.png]


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 15 مهمان