انجمن شبانه روزی

[amoor]

آره بابا سرمون سوت کشید

[باران..]

تازه اولشششششششششششششششششششششه.. هنوز گرم نشدیییییییییییم که..


شما فعلا برو کادوت و بگیر.. که بی کادو تولدت مبارک فایده نداره..

بعد برو دعا کن که مامیم رضایت نامم و کنسل کنه شاید فرجی شد از شرم خلاص شدین!!باور کن!!!:5:


راستییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییتولد بارانه هااااااااااااااااااااااااا فردااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااا کادو یادتون نره

[سها]

سلام
عزیزه دلمی توووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووو :X (شکلک ها رو نیگا کن..:d )
یعنی نمیتونی فک کنی چقدر خوش حالم ک با رضایت اومدی .. دیگه دلمون شور نمیزنه و عذاب وجدان نداریم...


تولدتـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ مبارکــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

کادو هم فردا میارم..


رفقایی ک باران جونم رو ندیدین.. این دو روز رو قدر بدونین...
ماه.. گل.. کوه انرژی....


بازم میگم خوش اومدی..

یاعلی.

[باران..]

باور کن سها خودمم باورم نشد..بسیار مسروریم ها.. فکر کنم کاملا معلومه

بچه ها این کوه که میگه منظور فیزیکی نیست هاا..یه وقت اشتباه نشه

[گل سرخ]

من اومدم بارون رفت

نه میتوانم جان

میان و میرن...

کاش میشد یه کاری کنیم که دیگه نره

[گل سرخ]

کیمیا خانوم
من یه نقشه دارم

چسب موش دیدید تا حالا ؟ خیلی محکمه به دست کسی بچسبه تا هفته ها پاک نمی شه
یه مقدار چسب موش می خریم میر یزیم رو اکانت خانوم بارون .. البته شما باید این کار رو کنید چون که من دسترسی ندارم
بعدش ایشون می چسبه و نمی تونه خارج شه
خوبه ؟

:x:x:x

بده عزیز دل خواهر من میرم میچسبونم.....از رو به رو که نمیشه حمله کرد

باید از طبقه بالا بریزم فقط مساله اینجاست که چتر بالا سرش گرفته..

[ehsan90]

سلام
بارون خانوم ، مشتاق دیدار آبجی خوش برگشتید
آقا من 24 ساعت پشت درب کانون گیر کرده بودم (رمز عبورمو سایت قبول نمیکرد)
تا اینکه سها خانوم (فرشته نجات) کمکم کرد
از اینکه دوباره بین شما هستم خوشحالم

بده عزیز دل خواهر من میرم میچسبونم.....از رو به رو که نمیشه حمله کرد

باید از طبقه بالا بریزم فقط مساله اینجاست که چتر بالا سرش گرفته..

---

به دست خودتون نچسبه

[گل سرخ]

به دست خودتون نچسبه

ممنون یادم انداختین

دستکش میپوشم ( شریک جرم شدین دیگه...)

[گل سرخ]

نترسید اقا احسان
کیمیا خانوم وقتی ک هنوز نیامدن می ریزیم رو اکانت
اومدن ک رمز رو وارد کنن دستشون می چسبه
خوبه ؟

خوبه...موافقم...

اما اگه چسبش یه وقت نگرفت تخخخسیر من نیستا

[Mojтaba ρiloт]

عليك

امشو بحث سر چيه
كسي نميخواد مزدوج شه ؟

[سها]

سلام

سوال مجتبی خان مثه زنگ در رو زدن و فرار کردن بود...

ای خدا... چرا ما پارازیت نداریم؟!؟

یاعلی.

---

راستی .. میتوانم جون..
من ی پیشنهاد دارم..(البته اقتباسی هست! حالا داستان داره ک اگه خواستین میگم بعدا..)

این ک برای مامان یا بابای باران نامه بنویسیم..
و خواهش کنیم ک اجازه بدن بیاد پیشمون..!

باران برای اینجا اومدن ب این اجازه نیاز داره!
البته این در صورتیه ک خودش موافق باشه...


یاعلی.

[سها]

قبول دارم.. ما متکی ب خودمون نیستیم..#-o

من تا حالا دو س تا تپلشو پیدا کردم..
اما کسی رسیدگی نکرد!(آخه اشاره کردم! )

وجدانی پایه باشی من هم حمایت همه جانبه میکنم.. :17: (حالا نه ک خیلی حمایت کردنم فایده داره..:d )

امیدوارم بشه!

یاعلی.

[رامین.]

داشتم از بالا پستارو میخوندم میخواستم بپرسم قضیه چیه که مجتبی خان زحمتشو کشیدبه این نتیجه رسیدم بجای اینکه بگم قضیه چیه برم پستای صفحه ی قبل رو بخونم.


میتوانم خانم نقشه تون ایراد داره. اگه چسب بزنین رو اکانت باران خانم ایشون وقتی میان زور بزنن دستشونو جدا کنن میزنن کل اکانتشونو از جاش جدا میکنن.

تازه ممکنه چندتا از اکانت های همجوار هم بکنه با خودش ببره.

اینجوری جای اکانتشون خالی میمونه و یه چاله وسط کانون بوجود میاد.

همینجوری که کانون هیچ راه نفوذی نداره میان تو کانون پستای 3 روز گذشته رو حذف میکنن دیگه چه برسه به اینکه تو کانون چاله بوحود بیاد.

[گل سرخ]

خو سها خانوم قضیه نامه چی بوده؟؟

اگه میشه نوشت بگین بنویسیم...امضا هم میکنیم ها!!:16:

[رضـا]

مثلا داشتیم درباره اهداف زندگی بحث میکردیم
این باران پیداش شد بحثو قط کرد

ممنون از همه بچه ها واسه راهنماییشون