1391 مهر 3، 22:20
(1391 مهر 3، 22:13)Arman نوشته است: سلامبارونی خانوم تحویل بگیر
داستان چیه ؟
دلتون یه عروسی واقعی میخوااااااااااااااااااااااااااااااد ؟؟؟؟
هااااااااااااااااان ؟
......
یا حق
فکر کردید من از خودم میگم آقا آرمان شرمنده قرار بود نگم ولی دیگه نمیشه من و آقا آرمان هماهمگ کرده بودیم که من بحث ازدواجش رو بندارم تا شما براش کیس مناسب پیدا کنید
مگه نه داداش آرمان
بگو که خودت روت نمیشد بگی