انجمن شبانه روزی

[آقای فراسی]

:smiley-yell::6:/
ارمان؟!!!
به قول مونا خانوم کدوم دستت شکسته؟! :smiley-yell:

چه حالی می ده دویست تا اعتبار منفی بگیری که دیگه از این .... نکنی (می تونی به جای نکنی کلمه ی نخوری رو هم جایگزین کنی! در اون صورت اون سه تا نقطه هم عوض میشه!)

علیرضا تو کانون پیدات نشه ها!
از شما بعید بودسها خانوم :-w

پ ن : می خواستین از این کارا بکنید دقعه ی بعد منم خبر کنید دیگه

[zara]

الان باور کنیم؟؟؟؟
آقا آرمان میخواین شما هم متواری شین؟
این همه لباس رفتیم خریدیم
این همه ذوق کردیم
این همه پست زدیم
این همه جیغ و هورا کشیدیم
این همه کانونو تمیز کردیم
.
.
.


کی جواب گو می باشه؟

[می توانم]

اقا من شاهدم
سها خانوم رو گول زده بودن

ایشون باورش شده بود بنده خدا

من چند بار گفتم سرکارید

اما ما شا الله اقا علیرضا فوق حرفه ای خالی می بندن


اینم بگم که


من به اقا علیرضا گفتم که اگر دروغ بگید من گریه می کنم


و قهرم می کنم دیگه


ولی ایشون تاکید کردن واقعا عروسی در کاره


نکنه از اون وقته سر کار نبودیم و الان سر کاریم ؟

[آقای فراسی]

ولا علیرضا قبلش بهم گفت نیستم عروسی یکی از فامیلاشونه! برای همین گفته عروسی در کاره!
خوب این بشر مباحه! هر کی خونش رو بریزه ده تا اعتبار مثبت جایزه داره

[Arman]

باور کنید من الان خودمم نمیدونم کی سر کاره


من ؟


شما ؟


اونا ؟


خودمم گیج شدم


در اصل منو اغفال کردن




قدیما دست یکی رو گچ میگرفتن همه میرفتن عیادتش


الان همه منتظر اینن که اون یکی رو هم گچ بگیرن




یا حق

[zara]

راس میگی می توانم
شاید الان سرکاریم
آخه مشخصاتشم گفتن

فکر کنم میخوان بعد عقد بگن

اصلا بابابزرگ تا حالا نشده بود انقدر کم پیدا باشه

[Alireza 68]

سلام

به اعضای گل کانون

خب ببخشید بابت این موضوع واقعا معذرت میخوام


(غلط نمودیم)

چند روزی حالم بد بود خیلی هم بد

دو به شک بودم و به رفتن از کانون فکر میکردم حس میکردم به درد کانون نمیخورم و کسی هم مارو دوس نداره

و...

حتی میخواستم توی تاپیک ترک کانون ترک پست بزنم و برم

اما دلم اینجا بود و ...

سها خانوم و ی بنده خدای دیگه در جریان هستن


یکی دوروزی باهام صحبت کردن و منم به فکر این بودم که ببینم بود و نبودم فرقی داره یا نه


تا اینکه دیروز دیدم خانوم می توانم پی ام دادم که قضیه چیه ؟ آرمان اینجوری گفته

منم گفتم هم جو کانون یکم خوشحال شه و هم فرصت خوبیه برای اینکه بدونم بود و نبودم فرقی داره یا نه

بعد منم رول بازی کردم (به شدت از خانوم می توانم عذر میخوام)

که چرا آرمان حرف منو اومده گفته

بعد هم سها خانوم رو تو رودربایستی قرار دادم تا متنی که مینویسم رو تو انجمن بذاره

(به شدت شرمنده سها خانوم هم هستم )

که دیدم خیلی از دوستان با معرفت کانون هم تو پ خ هم تو مسنجر مورد لطف قرار دادن منو

به خدا شرمنده تونم و ممنونتونم

ان شاء الله بابا بزرگ موندگاره(البته اگه هنوز مارو قبول دارید به عنوان بابا بزرگ)


از دوستانی که نگران شدن از دوستانی که ابراز ناراحتی کردن دوستانی که خوشحال شدن و تبریک گفتن از آرمان و سها و از همه معذرت میخوام و ممنونم
خلاصه به بزرگیتون عفو بفرماید

[گل سرخ]

گیر دادین بابابزرگ بنده خدا

بابا ایها الناس سوژه اصلی بین خودتون در رفت و امده ;))و به روی خودشونم نمیاره که دوماده ناسلامتی

مدرک هم دارم اما مجانی نیستش

---

بابابزرگ این چه حرفاییه:smiley-yell::smiley-yell::smiley-yell::smiley-yell: یعنی چی بود و نبودتون فرق داره یا نه؟؟:smiley-yell:

[Arman]

دیدید علیرضا چی گفت ؟


یعنی من یه همچین رفیق با مرامیم


( آخ جون قضیه تموم شد )



کیمیا خانوم اگه بگید یه مشتولوقه خوب میگیریدااااااااااااااااااااااا




یا حق

[مــانــا]

گیر دادین بابابزرگ بنده خدا

بابا ایها الناس سوژه اصلی بین خودتون در رفت و امده ;))و به روی خودشونم نمیاره که دوماده ناسلامتی

مدرک هم دارم اما مجانی نیستش

کیمیا تو دیگه با روح و روان ما که نمیخوای بازی کنی؟ %-(
فقط عقد نامه قبوله!!!!
اهای نسیم حیاتیا بیان خودمون دست به کار شیم
واقعنی عروس شیم به یعضیا مجبور نشن به این حقه ها واصل شن :s:
(البته یه نسیم حیاتی عروس داریم نمیگم کیه )

[zara]

بابابزرگ؟ نمیشد بیاین مستقیم بپرسین کسی دوستون داره یا نه؟
این نوه ها رو ببینید؟
الان این شکلین

دلتون اومد؟


عجب سرکار بودیماااا

آقا یکی بیاد عروسی کنه این همه ذوقی که کردیم هدر نره

کیمیا اون کیه؟؟؟

گزینه ها:
اولی آقا مجتبی
دومی آقا آرمان
سومی آقا هادی
چهارمی مرد مجاهد
.
.
.
آخرین نفر شاید آقا علیرضا

.........

موناااااااااااا من پایه امممممممم
نسیم هم عروس داره؟؟

[گل سرخ]

آقا آرمان نمیشه اول موشتولوقو بدین؟

مونا جون؟ من و کلک؟؟؟
کلکی هم باشه برین سراغ دوماد گرامی...چرا من آخه؟

دوماد خودش اومده اسم عروس خانوم رو گفته( اونم چه عشقولانه:x:x)....حالا من میخوام بگم میگن نگو....غیرتی میشم اگه اسمشو ببری!!

خو من چی کنم؟

[آقای فراسی]

(البته یه نسیم حیاتی عروس داریم نمیگم کیه )

کیه؟!!
سریع بگین ها!!! :smiley-yell::smiley-yell::smiley-yell:
من اعصاب مصاب ندارم! :smiley-yell:
می ام اول دست دیگه ارمان بعدشم دو تا دسته شما رو می شکنم!
کی عروس شده خودش بیاد اعتراف کنه!! :smiley-yell:

[Arman]

منم میدونم اون خانومه نسیم حیاتی کیه


اما نمیگم




یا حق

[Alone man]

عــ عـــ عــ چع سر کار بودیما
ولی بابابزرگ اینجا همه دوستت داشتن ... هرچند کم سابقه هستم ولی تو همین مدت کم هم متوجه شدم وجودت چه قدر به درد کانون میخوره ...اصلا ناراحت بودم اگر بابابزرگ نباشه کانون صفا نداره
ولی خطر از بیخ گوشت گذشتا
نزدیک بود ....