1391 مهر 24، 17:58
سر كلاس نظريه زبانها و ماشينها هندزفري تو گوشم گذاشتم و رفتم ته كلاس مشغول اهنگ گوش كردن شدم ، خوابم برد
اونم به طرز فجيعي سنگين
بعد فهميدم استاد اومده بود بالا سرم ، صدام ميزد بيدار نميشدم
شگفتا هر چه ترا به يادم بياورد، زيباست .
بوی نمور کوچه و کلمات ..
نگاه مورب کسی که از انتهای بنبست باز آمده است ..
و دستها، دامنهها، روزنامههای عصر، پتوی کهنهای بر هرهی ديوار ...
هرچه ترا به يادم بياورد، زيباست.
بوی نمور کوچه و کلمات ..
نگاه مورب کسی که از انتهای بنبست باز آمده است ..
و دستها، دامنهها، روزنامههای عصر، پتوی کهنهای بر هرهی ديوار ...
هرچه ترا به يادم بياورد، زيباست.