1391 اسفند 4، 22:21
1391 اسفند 5، 1:12
من وقتی عصبانی میشم !!
http://cdn.coolsmileypack.com/content/animations/girl_scream.swf
:21:
★ * ★ اینقد تلاش میکنم تا یه عالمه ازینا بگیرم ☆ ★
خدایا چه بی حساب و کتاب میبخشی و ما چه دقیق تسبیح ذکرهایمان را میشماریم
1391 اسفند 5، 1:33
یادم باشه ی وقت عصبانیت نکنم ترلان
اقای پوریااااااااااااااااا برگشتهههههههههههههه و میمونههههههههههههههههه
نا امید شدی؟!!!
سپاس شده توسط
1391 اسفند 5، 1:39
آبجی مانا واقنی هم همینجوری عصبانی میشم
این یه هشدار بود برای همه:21:
خوشحالیم که اقای پوریا برگشتن.یکی از قدیمیها
خیلیم تعریفشونو شنیدیم
★ * ★ اینقد تلاش میکنم تا یه عالمه ازینا بگیرم ☆ ★
خدایا چه بی حساب و کتاب میبخشی و ما چه دقیق تسبیح ذکرهایمان را میشماریم
سپاس شده توسط
1391 اسفند 5، 1:49
آخه بیخیالی تا کی
تنبلی تا کی
از دسته خودم خسته شدم
1391 اسفند 5، 1:54
فک نمیکردی که بیخیالی!!!!
★ * ★ اینقد تلاش میکنم تا یه عالمه ازینا بگیرم ☆ ★
خدایا چه بی حساب و کتاب میبخشی و ما چه دقیق تسبیح ذکرهایمان را میشماریم
1391 اسفند 5، 1:58
دارم زندگیم،آیندمو،امروزمو درسمو
کلا دارم همه چیو نابود و داغون میکنم
1391 اسفند 5، 1:58
نقل قول: امیدوارم این هشدار به خواستگارای گرامی هم داده بشه...خخخخ...چه بهتر:21:
در غیر اینصورت بنده خدا خون مغزش دو روزه از تو گوشش میزنه بیرون...خخخخ...
★ * ★ اینقد تلاش میکنم تا یه عالمه ازینا بگیرم ☆ ★
خدایا چه بی حساب و کتاب میبخشی و ما چه دقیق تسبیح ذکرهایمان را میشماریم
1391 اسفند 5، 2:00
حرفات بوی نا امیدی میده.انگاری که یه چیزو برای خودت بزرگ کنی
باز نمیدونم
★ * ★ اینقد تلاش میکنم تا یه عالمه ازینا بگیرم ☆ ★
خدایا چه بی حساب و کتاب میبخشی و ما چه دقیق تسبیح ذکرهایمان را میشماریم
1391 اسفند 5، 2:04
سعی میکنم ادای آدمای خوشبختو در بیارم
سعی میکنم خوشرو باشم و انرژی بدم به دوستانم
اما گاهی پنچر میشم
دسته خودم نیس
شب بر همه خوش
1391 اسفند 5، 2:05
★ * ★ اینقد تلاش میکنم تا یه عالمه ازینا بگیرم ☆ ★
خدایا چه بی حساب و کتاب میبخشی و ما چه دقیق تسبیح ذکرهایمان را میشماریم
1391 اسفند 5، 2:27
(1391 اسفند 5، 2:18)abolfazl.tgh نوشته است:خب ممكنه دستت توو دماغت نكرده باشي ولي بازم كيبورد دماغي شده باشه، حالا چيكار بايد بكنيم؟ راستشو بگو دست توو دماغ كي كردي؟
خوب در راستای تعمیر روحیه اول یه سوال:
لونا خانوم من الان یه حرکتی زدم رفته رو مخم بدجور... داره اعصابمو داغون میکنه اگه گفتین چیه..؟
1) دستمو کردم تو دماغم کیبرد دماغی شده
2) دستمو کردم تو دماغم دماغ چسبیده به دستم
3) دستمو کردم تو دماغم دماغم خون میاد خونش بند نمیاد
4) کی گفته من دستمو کردم تو دماغم..؟!
یه مدینه،یه بقیعه،یه امامی که حرم نداره،
سینه زنهاش،کسی نیست تا،روی قبرش یدونه شمع بذاره،
دل بی تاب،دیگه شد آب،که توو آفتاب نه سایبونی داره،
نه یه خادم،نه یه زائر،نه کنارش یه روضه خونی داره،
امون ای دل،امون از غریبی...
سینه زنهاش،کسی نیست تا،روی قبرش یدونه شمع بذاره،
دل بی تاب،دیگه شد آب،که توو آفتاب نه سایبونی داره،
نه یه خادم،نه یه زائر،نه کنارش یه روضه خونی داره،
امون ای دل،امون از غریبی...
1391 اسفند 5، 2:36
(1391 اسفند 5، 2:04)Lona نوشته است: ترلان جون من دلم نمیاد ی محیطه شاد و با نامیدی خودم به گند بکشمهمه همينطورن، نمونش خود من كه امشب پنچر شدم، زاپاس هم ندارم،
سعی میکنم ادای آدمای خوشبختو در بیارم
سعی میکنم خوشرو باشم و انرژی بدم به دوستانم
اما گاهی پنچر میشم
دسته خودم نیس
شب بر همه خوش
یه مدینه،یه بقیعه،یه امامی که حرم نداره،
سینه زنهاش،کسی نیست تا،روی قبرش یدونه شمع بذاره،
دل بی تاب،دیگه شد آب،که توو آفتاب نه سایبونی داره،
نه یه خادم،نه یه زائر،نه کنارش یه روضه خونی داره،
امون ای دل،امون از غریبی...
سینه زنهاش،کسی نیست تا،روی قبرش یدونه شمع بذاره،
دل بی تاب،دیگه شد آب،که توو آفتاب نه سایبونی داره،
نه یه خادم،نه یه زائر،نه کنارش یه روضه خونی داره،
امون ای دل،امون از غریبی...
1391 اسفند 5، 2:49
فرض كنين يه نفر يه لقمه نون و پنيري چيزي دستش باشه، اين پست الكسو بخونه،
كوفتش ميشه اساسي
یه مدینه،یه بقیعه،یه امامی که حرم نداره،
سینه زنهاش،کسی نیست تا،روی قبرش یدونه شمع بذاره،
دل بی تاب،دیگه شد آب،که توو آفتاب نه سایبونی داره،
نه یه خادم،نه یه زائر،نه کنارش یه روضه خونی داره،
امون ای دل،امون از غریبی...
سینه زنهاش،کسی نیست تا،روی قبرش یدونه شمع بذاره،
دل بی تاب،دیگه شد آب،که توو آفتاب نه سایبونی داره،
نه یه خادم،نه یه زائر،نه کنارش یه روضه خونی داره،
امون ای دل،امون از غریبی...
1391 اسفند 5، 3:03
★ * ★ اینقد تلاش میکنم تا یه عالمه ازینا بگیرم ☆ ★
خدایا چه بی حساب و کتاب میبخشی و ما چه دقیق تسبیح ذکرهایمان را میشماریم