1392 تير 29، 2:47
1392 تير 29، 4:09
همه كه مثه منو تو تميز نيستن،
یه مدینه،یه بقیعه،یه امامی که حرم نداره،
سینه زنهاش،کسی نیست تا،روی قبرش یدونه شمع بذاره،
دل بی تاب،دیگه شد آب،که توو آفتاب نه سایبونی داره،
نه یه خادم،نه یه زائر،نه کنارش یه روضه خونی داره،
امون ای دل،امون از غریبی...
سینه زنهاش،کسی نیست تا،روی قبرش یدونه شمع بذاره،
دل بی تاب،دیگه شد آب،که توو آفتاب نه سایبونی داره،
نه یه خادم،نه یه زائر،نه کنارش یه روضه خونی داره،
امون ای دل،امون از غریبی...
1392 تير 29، 5:04
ویرایش شده
یاد خوابگاه افتادم ؛ 8 نفر بودیم هر سری آخر هفته ها اتاق ما به عنوان کثیف ترین اتاق هفته انتخاب میشد
نون تو سفره کپک میزد همینجوری هولش میدادیم زیر تخت ؛ ظرف غذا سالی یه دفعه اونم اگه راه مون سمت آشپزخونه میافتاد شسته میشد ؛ لیوان چای هر روز سیاه تر از دیروز همه این پشه ها جمع میشدن دور و ور اتاق میچرخیدن ؛ کلا زندگی مسالمت آمیزی داشتیم
بین اونهمه چرک و ظرف و ظروف نشسته ؛ بین تختا یه طناب میبستیم والیبال نشسته بازی میکردیم ؛ اصلا یه وضعی
یه سری فیلم خوابگاه رو برای مامانم آوردم ؛ مامانم میگفت چجوری زنده ای من قبل از دوران خوابگاه برای خودم یه پا آنتی ویروس بودم ؛ ولی دوران خوابگاه و بخصوص ترم آخر ؛ تو اون خونه دانشجویی دیگه هم رنگ جماعت شدیم دیگه عاما نمیدونم چه حکمتیه با اینکه یک سال گذشته ولی هنوز همرنگ جماعت موندم نمیدونم شایدم جماعت هم رنگ من شده بودن خودم شک دارم ؛ ولی مامانم میگه قبل دوران دانشگاه آدم بودی میگه من آدم تحویل اون دانشگاه دادم ولی بز تحویل گرفتم اصلا یه وضعی
دلمان برای دوران خوابگاه تنگ است ؛ کاش بازم برمیگشتیم به همون اتاقی که چرکولک از در و دیوارش میبارید
کاش الان هم سر اینکه نوبت کیه بره نون بخره با هم دعوا میکردیم و بعد از دو سه تا تلفات هر کی زورش کمتر بود خود به خود نوبت برای اون میشد
کاش الان هم یخچال حکم جا کفشی رو داشت ... پر از خالی
تاخودت کاری نکنی چیزی تغییر نمیکنه ..
1392 تير 29، 12:10
(1392 تير 29، 6:08)در راه مانده نوشته است: ای بابا شما چقدر هپلی هستید./
یعنی اینقدر کثیفی.
من که دارم میارم بالا.
آخه مگه میشه آدم اینجوری زندگی کنه.
مادرم یه روزه که ظرفا رو نتونسته بشوره من دارم دیوونه میشم و خودم میخوام بشورمشون چون خیلی بده که زندگی مسلمون کثیف باشه.اگه فردا بخواین اینجوری ازدواج کنین زناتون رو دق میدین.پس فردا میرین سر خونه و زندگیتون بعد با همسرتون مشکل پیدا میکنین.اینا رو میگم که حواستون باشه اگه یه روز متاهل شدید اینجوری نباشید چون با همین کارا همسرتون ازتون متنفر میشه و نسبت به شما کراهت پیدا میکنه و بعد سرش این طرف و اونطرف میچرخه و مشکلات خطرناک بوجود میاد و مقصر کسی نیست جز خودتون.
من اطلاع دارم بعضی ها توی خونه لباس پاره پوره میپوشن،بدنشون بو میده،دهنشون بو میده و سال تا ماه مسواک نمیزنن،زیرشون رو جمع و جور نمیکنن و مثل یه شپش زندگی میکنن
باور کنین بعضی موقع وقتی میرم مسجد بعضی ها وقتی میرن توی سجده و میخوان بگن سبحان ربی الاعلی و بحمده،همچین که ح سبحان الله رو میگن،یه بوی خیلی بد عین خیلی عذر میخوام عین بوی مردار از دهنشون خارج میشه و من اینجوری میشمولی وقتی من میرم مسجد از فاصله 2 کیلومتری بوی عطرم به دماغ این و اون میخوره.:cool:
اینا رو بهتون گفتم تا حواستون به این مسئله باشه و با خنده و شوخی از کنار اینجور مسائل نگذرین چون آدمی که نظافت شخصی رو رعایت نکنه،عدم نظافتش تمام زندگی اون رو تحت الشعاع قرار میده و به سمت منفی ها میبره.
یا حق
1- مدل حرف زدنت جالب نبود!
2- یه مقداری اغراق رو تشخیص بدیم بد نیست
3- روزی دوبار نرم، یه بارش رو می رم حموم!
4- زندگی مجردی با متاهلی خیلی فرق داره. هر ... ای هم اینو می فهمه!
5- منم عطر می زنم!
6- روزی هم سه بار مسواک می زنم.
7- کلا چون بهم بر خورد اینجوری حرف زدم وگرنه من از اینگونه حرف زدن مبرا هستم :21:
هرچند حال و روز زمین و زمان بد است \ یک قطعه از بهشت در آغوش مشهد است
حتی فرشته ای که به پابوس آمده \ انگار بین رفتن و ماندن مردّد است
اینجا مدینه نیست، نه اینجا مدینه نیست \ پس بوی عطر کیست که مثل محمد است؟
حتی اگر به آخرخط هم رسیده ای \ اینجا برای عشق شروعی مجدد است
جایی که آسمان به زمین وصل می شود \ جایی که بین عالم و آدم، زبانزد است
هر جا دلی شکست به این جا بیاورید \ اینجا بهشت، شهر خدا، شهر مشهد است
حسین ارام جانم، حسین روح و روانم
بیا نگار اشنا، شب غمم سحر نما
مرا به نوکری خود، شها تو مفتخر نما
1392 تير 29، 12:19
ویرایش شده
به قول دوستان خوابگاه نیومدیم که درس بخونیم بزرگترین مزیتش اینه که امکانات ندارین ؛ حتی دریغ از یه جاروی ساده ... رو موکتی که وقتی روش میشینی پرز شلوارت رو میگیره به خودش ...
همیناش شیرینه ... انشاالله خدا قسمتتون کنه مزه زندگی رو بچشین
تاخودت کاری نکنی چیزی تغییر نمیکنه ..
1392 تير 29، 13:08
ویرایش شده
(1392 تير 29، 6:08)در راه مانده نوشته است: ای بابا شما چقدر هپلی هستید.
یعنی اینقدر کثیفی.
من که دارم میارم بالا.
آخه مگه میشه آدم اینجوری زندگی کنه.
مادرم یه روزه که ظرفا رو نتونسته بشوره من دارم دیوونه میشم و خودم میخوام بشورمشون چون خیلی بده که زندگی مسلمون کثیف باشه.اگه فردا بخواین اینجوری ازدواج کنین زناتون رو دق میدین.پس فردا میرین سر خونه و زندگیتون بعد با همسرتون مشکل پیدا میکنین.اینا رو میگم که حواستون باشه اگه یه روز متاهل شدید اینجوری نباشید چون با همین کارا همسرتون ازتون متنفر میشه و نسبت به شما کراهت پیدا میکنه و بعد سرش این طرف و اونطرف میچرخه و مشکلات خطرناک بوجود میاد و مقصر کسی نیست جز خودتون.
من اطلاع دارم بعضی ها توی خونه لباس پاره پوره میپوشن،بدنشون بو میده،دهنشون بو میده و سال تا ماه مسواک نمیزنن،زیرشون رو جمع و جور نمیکنن و مثل یه شپش زندگی میکنن
باور کنین بعضی موقع وقتی میرم مسجد بعضی ها وقتی میرن توی سجده و میخوان بگن سبحان ربی الاعلی و بحمده،همچین که ح سبحان الله رو میگن،یه بوی خیلی بد عین خیلی عذر میخوام عین بوی مردار از دهنشون خارج میشه و من اینجوری میشمولی وقتی من میرم مسجد از فاصله 2 کیلومتری بوی عطرم به دماغ این و اون میخوره.:cool:
اینا رو بهتون گفتم تا حواستون به این مسئله باشه و با خنده و شوخی از کنار اینجور مسائل نگذرین چون آدمی که نظافت شخصی رو رعایت نکنه،عدم نظافتش تمام زندگی اون رو تحت الشعاع قرار میده و به سمت منفی ها میبره.
یا حق
آقای در راه مانده با انصاف کامل می خوام بگم!!!
من خودم دخترم و خب معمولا دخترا بیشتر حواسشون هست به تمیزی و... ولی من اتفاقا فکر می کنم پسرا هم درسته حالا الان دارن مبالغه می کنن ولی شاید به یه چیزهایی در مورد نظافت خودشون از یه دختر هم بیشتر توجه کنن... (آقایون جو گیر نشید لطفا )
دیگه اینایی که شما گفتین و کلماتی که استفاده کردین توش مثل کراهت و تنفر و مثل یه شپش زندگی کردن و اون مثال نماز و اینا دیگه به نظرم بی انصافی بودش خداییش اینا احتمالا استثناها هستن اونم استثناهایی که خیلی استثنان ولی خب فکر نکنم بچه ها اینجا این جوری باشن
بچه ها شوخی شوخی مبالغه کردن شما هم دیگه جدی جدی مبالغه کردین دستتون درد نکنه
دیگه پسرا هستن دیگه... همیشه اصلا دخترا از پسرا سر ترن دیدین خود آقای در راه مانده هم اینو اعتراف کردن
یه سوال بچه ها...!!
این رنگ نام کاربری آقا Parshan چرا فرق داره یه ذره با بقیه هنوز؟ جا مونده؟ مدیران محترم رسیدگی کنن
تا لحظه شکست به خدا ایمان داشته باش
خواهی دید که آن لحظه هرگز فرا نخواهد رسید...
خواهی دید که آن لحظه هرگز فرا نخواهد رسید...
1392 تير 29، 13:26
ویرایش شده
(1392 تير 29، 12:10)Hadi نوشته است: /سلام
1- مدل حرف زدنت جالب نبود!
2- یه مقداری اغراق رو تشخیص بدیم بد نیست
3- روزی دوبار نرم، یه بارش رو می رم حموم!
4- زندگی مجردی با متاهلی خیلی فرق داره. هر ... ای هم اینو می فهمه!
5- منم عطر می زنم!
6- روزی هم سه بار مسواک می زنم.
7- کلا چون بهم بر خورد اینجوری حرف زدم وگرنه من از اینگونه حرف زدن مبرا هستم :21:
يعني يكي از متفاوت ترين پست هاي آقا هادي بود...
و
آقاي در راه مانده بهداشت فردي با بينظمي و بي خيالي زندگي مجردي فرق داره..
و
آقا پس چرا من شديدا با اين پست هاي آقايون همزاد پنداري كردم|!؟؟؟؟؟
لكه ننگي بر سابقه درخشان بانوانم من..
ياعلي.
اوا!
ممنونك گفتي ب ياد حق .. چشم رسيدگي ميكنيم..
ياعلي.
1392 تير 29، 13:49
خدا رو هزار مرتبه شكر ك همه چي حله..
فهميديم ك همه جور آدمي همه جا هست.. حالا يكي ي ذره نظيف و پاكيزه.. يكي هم چركولك و شلخته..
يكي براش ي چيزيا اوليوت داره ك براي اون يكي اصلا ارزش نيست..
زاويه ديد ها با هم متفاوته، فرهنگ ها و شرايط نيز...
حالا هم چركولك هاي داستان.. هم بچه هاي نظيفمون.. همه با هم سعي كنيم ك ب تعادل برسيم..
ك در هر حال خير الامور اوسط ها...
(چ پيام اخلاقي شيكي.. )
ارادتمندم..
ياعلي.
1392 تير 29، 13:50
بچه هـــــــــــــــــــا با هممممممممممممم خوب بــــــــــاشین
~~...ko0ochak basho0o ASHEgh ke ESHGH midanad ayin b0zo0org kardanat [email=r@A]r@A[/email]**!!!...~~
داستــــــــــان زنـــــــدگی الــــــــوووووووووووووون
[img=0x0]http://8pic.ir/images/u2kig0x2xk6igwj759y.png[/img]
[img=0x0]http://8pic.ir/images/u2kig0x2xk6igwj759y.png[/img]
1392 تير 29، 14:22
ویرایش شده
http://alt.subscene.com/farsi_persian/th...06950.aspx
شیلتر بشکن نداریم ... نمیدونم چه چیزی تو این سایتای زیر نویس هست که شیل میکنن
خیلی دوست دارم یه روز رئیس اینایی که شیل میکنن رو از نردیک ملاقات کنم
1392 تير 29، 15:01
يني چي روزي سه بار مسواك ميزنم؟ :smiley-yell:
يه ضرب المثل هست كه ميگه،: پسر هرچي كثيف تر، عزيزتر
یه مدینه،یه بقیعه،یه امامی که حرم نداره،
سینه زنهاش،کسی نیست تا،روی قبرش یدونه شمع بذاره،
دل بی تاب،دیگه شد آب،که توو آفتاب نه سایبونی داره،
نه یه خادم،نه یه زائر،نه کنارش یه روضه خونی داره،
امون ای دل،امون از غریبی...
سینه زنهاش،کسی نیست تا،روی قبرش یدونه شمع بذاره،
دل بی تاب،دیگه شد آب،که توو آفتاب نه سایبونی داره،
نه یه خادم،نه یه زائر،نه کنارش یه روضه خونی داره،
امون ای دل،امون از غریبی...
1392 تير 29، 15:04
(1392 تير 29، 15:01)mahdi نوشته است: هادي داداش، آبروي پسرا رو بردي،واقعـــــــــــــــــــا جـــــــــــــای تحسین داره این کارشووووووووووووووووووون....یاد بگیرین.....
يني چي روزي سه بار مسواك ميزنم؟ :smiley-yell:
يه ضرب المثل هست كه ميگه،: پسر هرچي كثيف تر، عزيزتر
~~...ko0ochak basho0o ASHEgh ke ESHGH midanad ayin b0zo0org kardanat [email=r@A]r@A[/email]**!!!...~~
داستــــــــــان زنـــــــدگی الــــــــوووووووووووووون
[img=0x0]http://8pic.ir/images/u2kig0x2xk6igwj759y.png[/img]
[img=0x0]http://8pic.ir/images/u2kig0x2xk6igwj759y.png[/img]
1392 تير 29، 15:05
ویرایش شده
(1392 تير 29، 15:04)alone نوشته است:(1392 تير 29، 15:01)mahdi نوشته است: هادي داداش، آبروي پسرا رو بردي،واقعـــــــــــــــــــا جـــــــــــــای تحسین داره این کارشووووووووووووووووووون....یاد بگیرین.....
يني چي روزي سه بار مسواك ميزنم؟ :smiley-yell:
يه ضرب المثل هست كه ميگه،: پسر هرچي كثيف تر، عزيزتر
آره بابا منم همينو ميگم الون خانم، يني چي روزي سه بار مسواك ميزنه؟
عاقا نمره پروژمو هم زدن،
رسما رفتيم جزئ مهندسين بيكااااااااااااار، هله
یه مدینه،یه بقیعه،یه امامی که حرم نداره،
سینه زنهاش،کسی نیست تا،روی قبرش یدونه شمع بذاره،
دل بی تاب،دیگه شد آب،که توو آفتاب نه سایبونی داره،
نه یه خادم،نه یه زائر،نه کنارش یه روضه خونی داره،
امون ای دل،امون از غریبی...
سینه زنهاش،کسی نیست تا،روی قبرش یدونه شمع بذاره،
دل بی تاب،دیگه شد آب،که توو آفتاب نه سایبونی داره،
نه یه خادم،نه یه زائر،نه کنارش یه روضه خونی داره،
امون ای دل،امون از غریبی...
1392 تير 29، 15:21
ویرایش شده
نقل قول: به جان خودم قسم راست میگم چون همچین خانواده هایی هستن و من هم اطلاع دقیق دقیق دقیق دارم ازشون.من اینا رو خدای نا کرده به بچه های اینجا نسبت ندادم.گفتم کسی که اینجوری که بچه ها گفتن بمونه(به اغراقش کاری ندارم) در آینده این مشکلات براش بوجود میاد.اینو جدی گفتم.اصلا اگه حرف منو قبول ندارین برین از یه مشاور اینا رو بپرسین.
ولی خدایی یه سوال؟ نون کپک زده توی سفره و سیاه شدن لیوان و دم کردن اتاق چه ربطی داره به موکتی که پرز شلوار رو میگیره ؟
خب این کپک زدن نون و سیاه شدن لیوان و ... رو مخاطبتون من بودم.
تا 9 سالگی زندگی خیلی مفرهی داشتیم ... خیلی شیک و امروزی ... اتفاقاتی افتاد که زندگیمون کلا عوض شد ... بهترین دوران زندگیمو تو بدترین شرایط ممکن بزرگ شدم.
خیلی سختی کشیدم ؛ ولی مادرم جوری بارم آوورده بود که جلوی هیچکس غر نزنم ... جوری بزرگ شدم که تو بدترین شرایط در مقابل هم سن و سالام از نظر پوشش و رفتار همیشه بهترین بودم ... یاد گرفته بودم تو سخت ترین شرایط بخندم و شاد باشم که کسی نفهمه تو زندگیمون چه خبره ...
خیلی وقتا دوست داشتم همونی باشم که هستم ...
من هیچوقت نذاشتم بدنم بو بده ؛ هیچوقت اون لباسایی که اول گفتی و بعد پاک کردی رو نپوشیدم ... مثل هادی 3 بار نه ولی در روز 1 بار مسواک زدم
دوست ندارم از خودم تعریف کنم ولی از همون دوران بچگی همیشه دوستام منو با نظافت و تمیزی میشناختن . انقدر سلیقه داشتم و دارم که الان تو کارم خیلی موفقم.
و اما خوابگاه
خدا شاهده اون در و دیوار چرک رو با هیچ جای دنیا عوض نمیکنم.
درسته تو خوابگاه خیلی کثیفی بود ؛ و هست !!! همه تجربه ش کردن فقط وصف من نیست ...
درسته هر چی جارو میزدی فقط کثیف تر میشد
درسته بچه های اونجا مثل شما به خودشون عطر نمیزدن و باعث میشدن حال شما به هم بخوره ...
درسته با سوسک و موش زندگی کردم
ولی شور و حالی که اونجا بود رو هیچوقت تو زندگیت تجربه ش نکردی و نخواهی کرد ... خوابگاهی که بخواد تمیز باشه و توش نون کپک نزنه و بوی جوراب نده که خوابگاه نیست ؛ قبرستونه
یا علی
تاخودت کاری نکنی چیزی تغییر نمیکنه ..