1392 شهريور 8، 23:05
ویرایش شده
(1392 شهريور 8، 22:58)پسر پاک نوشته است: حالا نمی گممگه همین فردا چشه؟ :دی حالا فردا نه پس فردا دیگه که میشه.
زیر لفظی میخوااام
نه جدی میخوام یه مدت خودم تهشو در بیارم.واسه جشنم میگم
اما بهش مطمئنم.دعا کنین منم مثل بقیه جواب بگیرم
اون که مامانت طرف رو پسندیده که خوب بوده خوب. از قدیم می گن مامان روببین دختر ور بگیر :21: ضرب المثل تقصیر من نیست خوب :دییییی
خوب از الان شروع کن زیر پای مامانت بشین ببین کیه این دختر خانوم خوشبخت (بله! کلی بهت حال دادم ها الان!) خودت رو اماده کن خوب. اگه می خوای جواب ردی بشنوی که همونایی که گفتم رو بگو
(1392 شهريور 8، 23:05)بی پناه نوشته است: نفسم سخت در میاد چند شبه...
تا خرخره م پر شده از گناه...
دارم از دست میرم...
خدا لعنتم کنه...
نجاتم بدید...
چند وقته داغونم.داغون
چی شده داداش؟ چرا؟
هرچند حال و روز زمین و زمان بد است \ یک قطعه از بهشت در آغوش مشهد است
حتی فرشته ای که به پابوس آمده \ انگار بین رفتن و ماندن مردّد است
اینجا مدینه نیست، نه اینجا مدینه نیست \ پس بوی عطر کیست که مثل محمد است؟
حتی اگر به آخرخط هم رسیده ای \ اینجا برای عشق شروعی مجدد است
جایی که آسمان به زمین وصل می شود \ جایی که بین عالم و آدم، زبانزد است
هر جا دلی شکست به این جا بیاورید \ اینجا بهشت، شهر خدا، شهر مشهد است
حسین ارام جانم، حسین روح و روانم
بیا نگار اشنا، شب غمم سحر نما
مرا به نوکری خود، شها تو مفتخر نما