امتیاز موضوع:
  • 34 رأی - میانگین امتیازات: 4.15
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

انجمن شبانه روزی

استقلالی ها الان چندمه جدولن ؟4fvfcjaاز کی تاحالا رفتن جز 8 تا شده افتخار ؟4fvfcja
[تصویر:  51960705784679108839.jpg]
سلام
4fvfcja






[تصویر:  e4231_bmsga2vl3p81zdmogu0.gif]



شب خوش
303
نا امید شدی؟!!!


[تصویر:  97496937818841963171.jpg]
(1392 مهر 12، 23:47)Alone man نوشته است: استقلالی ها الان چندمه جدولن ؟4fvfcjaاز کی تاحالا رفتن جز 8 تا شده افتخار ؟4fvfcja


دقیقا از وقتی ک استقلال تو آسیا بازی داشت و شما تو درفشی فر تمرینSmiley-happy114
با 3 بازی بیشتر از استقلال هنوز نتونستین به صدر نزدیک هم بشینSmiley-happy114
دقیقا همون موقعی ک تو آسیا سوم شدیمvarzesh
راستی توپ آسیا میدونید چه شکلیه؟Smiley-happy114
اصن آسیا رو تو یه جمله برامون تعریف کنیدSmiley-face-cool-2




طاقت بیار رفیق....داریم میرسیم
سوم شدید ؟
مگه بازی پلی آف برگزار شده؟4fvfcja
برو بابا همچین میگه آسیا انگار اروپاست همین ایران خودمونم آسیاست دیگه Smiley-happy114
[تصویر:  51960705784679108839.jpg]
سلام
عاقا من دلخورم از دست خودم 
چرا نمیشه که بشه
چرا نمیشه که مث آدم ترک کنم
اه خسته شدم خودمم
هیچ تمایلی بهش ندارم ینی وسوسه هام اونقدرا شدید نیستن 
اما اصلا هیچ مقاومتی نمیکنم در برابرشون 
تسلیم محض شدم !
میگن برو میگم باشه !
میگن خسته ایم نرو بازم میگم باشه !
اه چه وعضشه این
ببخشید میدونم درددله اما چون بیشتر از تاپیک درددل خواننده داره اینجا میگم 
جدی دیگه اصلا حتی به مقاومت و نه گفتن فکر هم نمیکنم !!!
من آدم حرف گوش کنی نیستم میدونم خودم
اصلنم بعده مذهبیم قوی نیست 
اصلنم نمیتونم مثل خیلی از اونا که ترک کردن با فکر کردن به جهنم و عقوبت و گناه بودن این کار و از دست دادن محبت ائمه و غیره خودم رو کنترل کنم و نگهدارم ...
احساسم خیلی بده الان
نمیدونم چه مرگمه ....
نمیفهمم حسی که الان دارم چیه دقیقا !!
از تنبلی و بی خاصیت بودن خودم خسته شدم .
الان که بیشتر فکر میکنم حتی انگار دیگه تمایلی به ترک هم ندارم
اما اگه اینطوره پس چرا این حس رو دارم ؟؟؟
اه ............
بچه ها کسی هست که یاری برسونه به من ؟؟
میدونم شاید بیشتر از هزاران هزار بااار دوستای خوبی که داشتم بهم گفتن اعتقاداتتو قوی کن .... نماز بخون ...
اما نمیشه 
نه که نشه 
برام تاثیری نداره
حتی فکر کردن به عذاب و گناه داشتن این کار هم منو هشیار نمیکنه چه برسه که بخام برای پیشگیری ازش برم سراغ این چیزا ....
مثل سیب زمینی شدم
بی رگ و ریشه ... :(
(1392 مهر 13، 19:04)Roksana نوشته است: سلام
عاقا من دلخورم از دست خودم 
چرا نمیشه که بشه
چرا نمیشه که مث آدم ترک کنم
اه خسته شدم خودمم
هیچ تمایلی بهش ندارم ینی وسوسه هام اونقدرا شدید نیستن 
اما اصلا هیچ مقاومتی نمیکنم در برابرشون 
تسلیم محض شدم !
میگن برو میگم باشه !
میگن خسته ایم نرو بازم میگم باشه !
اه چه وعضشه این
ببخشید میدونم درددله اما چون بیشتر از تاپیک درددل خواننده داره اینجا میگم 
جدی دیگه اصلا حتی به مقاومت و نه گفتن فکر هم نمیکنم !!!
من آدم حرف گوش کنی نیستم میدونم خودم
اصلنم بعده مذهبیم قوی نیست 
اصلنم نمیتونم مثل خیلی از اونا که ترک کردن با فکر کردن به جهنم و عقوبت و گناه بودن این کار و از دست دادن محبت ائمه و غیره خودم رو کنترل کنم و نگهدارم ...
احساسم خیلی بده الان
نمیدونم چه مرگمه ....
نمیفهمم حسی که الان دارم چیه دقیقا !!
از تنبلی و بی خاصیت بودن خودم خسته شدم .
الان که بیشتر فکر میکنم حتی انگار دیگه تمایلی به ترک هم ندارم
اما اگه اینطوره پس چرا این حس رو دارم ؟؟؟
اه ............
بچه ها کسی هست که یاری برسونه به من ؟؟
میدونم شاید بیشتر از هزاران هزار بااار دوستای خوبی که داشتم بهم گفتن اعتقاداتتو قوی کن .... نماز بخون ...
اما نمیشه 
نه که نشه 
برام تاثیری نداره
حتی فکر کردن به عذاب و گناه داشتن این کار هم منو هشیار نمیکنه چه برسه که بخام برای پیشگیری ازش برم سراغ این چیزا ....
مثل سیب زمینی شدم
بی رگ و ریشه ... :(
سلام آبجی منم اینطوری ام
دقیقا
جسارت ترک ندارم
امرو تو یه کتاب (از حال بد به حال خوب) خوندم که باید ،باید هارو ول کرد چون باعث تمرد میشه
اثر سو میذاره می خوام تمرین کنم
شما هم آبجی امتحان کن
[تصویر:  38623959350631556358.jpg]

 
[تصویر:  05_blue.png]
(1392 مهر 13، 18:27)Alone man نوشته است: سوم شدید ؟
مگه بازی پلی آف برگزار شده؟4fvfcja
برو بابا همچین میگه آسیا انگار اروپاست همین ایران خودمونم آسیاست دیگه Smiley-happy114
نیازی به پلی اف نیست
یه حساب سر انگشتی از بازی ها بکنی و گل های زده و خورده شده
میفهمی ک استقلال سوم شدهKhansariha (48)
در ضمن اگه ایران برا شما مثل آسیاست پس آسیا برا ما مثل اروپا می مونه

راستی تیمتون امروز با تیم شهرداری بازی داشت
ده تا هم زدهhaha
ضعیف کشی میکنه:smiley-yell:
راست میگه بیاد اف سی سول رو ...نه نه اصن بیاد همون القرافه رو ببرهSmiley-happy114

رکسانا خانم
هر وقت راه حل کارتون رو دونستید به من هم بگید42




طاقت بیار رفیق....داریم میرسیم
ما که سر از اين حکايت اعتبار در نيورديم
ديروز اعتبارمون ۴۱ بود امروز شده ۱۴
جلل خالق
فکر کنم کانون به سمت صرفه جويى در دادن اعتبار
و کاهش اون ميره
اى بابا حالا ماهه بدبخت مگه چند تا اعتبار داشتيم
بريد سراغ بعضى ها که ماشالله اعتبار از سر کولشون
مى باره ...........
اين اخرى رو البته شوخى کردم و نشنيده بگيريد ازم
برم که کم کم داره بوى بن به مشامم ميرسه
فردا ميام ببينم تکليف اين اعتبارات عمرانى ما چى شده
اين نسخه موبايل سايت هم که خرابه
همه چى رو نصفه نيمه نشون ميده
نه يه شکلکى نه يه امکاناتى
در ادامه صحبت هاى دوست عزيزم حميد جان
بايد بگم که .........استقلال سرور اسيا
عاقبت این عشق هلاکم کند

درگذر کوی تو خاکم کند......

[تصویر:  07165097414216144584.jpg]
[تصویر:  05_blue.png]
نقل قول: ما که سر از اين حکايت اعتبار در نيورديم
ديروز اعتبارمون ۴۱ بود امروز شده ۱۴
درستش کردم4fvfcja4fvfcja

مدیر مدیره4fvfcja4fvfcja4fvfcja

یعنی درست کردنش خیلی وقت گرفت. رموز کا رو میفروشم به بالترین قیمت4fvfcja4fvfcja


--------------------
می تی بیا میخوام نگات کنم4fvfcja

شموشک...اوکی؟
یا عباس
(1392 مهر 13، 22:03)Kimia نوشته است:
نقل قول: ما که سر از اين حکايت اعتبار در نيورديم
ديروز اعتبارمون ۴۱ بود امروز شده ۱۴
درستش کردم4fvfcja4fvfcja

مدیر مدیره4fvfcja4fvfcja4fvfcja

یعنی درست کردنش خیلی وقت گرفت. رموز کا رو میفروشم به بالترین قیمت4fvfcja4fvfcja


--------------------
می تی بیا میخوام نگات کنم4fvfcja

شموشک...اوکی؟

اى ول باو
به اين ميگن مديريت بحران
هنوز عرق پستمون خشک نشده
مشکل حل شد
به اين ميگن مدير
همين جور ادامه بدين خانم کيميا
مدير سال کانون و بعدش هم مدير کل
اين اخرى رو از من نشنيده بگيريد
يه وقت مادربزرگ بشنوه واسه ما بد ميشه
عاقبت این عشق هلاکم کند

درگذر کوی تو خاکم کند......

[تصویر:  07165097414216144584.jpg]
[تصویر:  05_blue.png]
سلام 303

عاقا ما این دفعه جدی جدی خواستگاری رو تجربه کردیم 317

جان خودم شایعه و دروغ نیست 317

واقعیه واقعیه Khansariha (46)

دیگه ترسی از خواستگاری ندارم Khansariha (46)

ترسم ریخت کلا Khansariha (46)




پ.ن 1 : خواستگاری برا داداشم بود نه من 4fvfcja
پ.ن 2: نه واقعا فکر کردی برا خودم بوده!!! رو چه حسابی اونوقت ؟ 4fvfcja

  [تصویر:  final%204.png]
 
[تصویر:  05_blue.png]
(1392 مهر 13، 22:39)حسین چار دو دو نوشته است: سلام 303

عاقا ما این دفعه جدی جدی خواستگاری رو تجربه کردیم 317

جان خودم شایعه و دروغ نیست 317

واقعیه واقعیه Khansariha (46)

دیگه ترسی از خواستگاری ندارم Khansariha (46)

ترسم ریخت کلا Khansariha (46)




پ.ن 1 : خواستگاری برا داداشم بود نه من 4fvfcja
پ.ن 2: نه واقعا فکر کردی برا خودم بوده!!! رو چه حسابی اونوقت ؟ 4fvfcja


این سری هم مال تو نبود؟Smiley-happy114
پیر شدی بدبخت
همین الان هم بری دیگه کسی به پیرمرد جماعت  زن نمیدهhaha
برادرت رفته خاستگاری ترس تو ریخته اونهوقت؟Smiley-happy114
برو
برو عمو بزار باد بیاد317




طاقت بیار رفیق....داریم میرسیم
منم رفتم خواستگاری داداشم 4fvfcja
کلا چیز مزخرفی ـه بیچاره داماد بدبخت 1276746pa51mbeg8j
آخه ما پسرا چه قدر مظلومیم 53258zu2qvp1d9v
[تصویر:  51960705784679108839.jpg]
نقل قول: منم رفتم خواستگاری داداشم [تصویر:  e.gif]
22

:21:خدایی هیچ وقت فکر نمیکردم ی "واسه"انقدر تو جمله تاثیر گذار باشه4fvfcja
منظورتون اینه ک رفتید خواستگاری واسه داداشتون دیگه ؟؟:21:
[تصویر:  75564740_83301426cfcbb.jpg]






صعود ممکن است دشوار باشد 

ولی



منظره بالا بسیا ارزشمند است  

(1392 مهر 14، 11:53)darling نوشته است:
نقل قول: منم رفتم خواستگاری داداشم [تصویر:  e.gif]
22

:21:خدایی هیچ وقت فکر نمیکردم ی "واسه"انقدر تو جمله تاثیر گذار باشه4fvfcja
منظورتون اینه ک رفتید خواستگاری واسه داداشتون دیگه ؟؟:21:
نه منظورم این بود که من رفتم از داداشم خواستگاری کردم داداشم هم بهم جواب منفی داده 22
[تصویر:  mzlc.gif]
[تصویر:  51960705784679108839.jpg]


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 5 مهمان