انجمن شبانه روزی

**باران..** · 1392 بهمن 1، 21:09

آره اگه بتونم میخوام برم برای دکترا

**ata** · 1392 بهمن 1، 21:42

ای خدا

بچه های اینجا یکی یکی پایان نامه هاشون داره تموم میشه

یعنی میشه یه روز منم بیام مثل باران خانم با خوشحالی بگم...

خدایا کمکم کن

**باران..** · 1392 بهمن 1، 21:51

انشاا... چرا نشه..حتما میشه

**darling**

باران جون حیف ک نمیخوام خوشحالیتو بهم بزنم وگرنه ی سر ب تاپیک سوتی املایی میزدم :-D
راستی مبارکه تبریک میگم شام نخورده بودم شیرینییه چسبید

**ساحل** · 1392 بهمن 1، 22:02

هی...
یعنی میشه منم بیام بگم دکترا مو دفاع کردم
هی...

**باران..** · 1392 بهمن 1، 22:11

دارلینگ جون مگه خبر نداری من جز انجمن مبارزه با سوتی های املاییم Smiley-face-cool-2

**آرشام** · 1392 بهمن 1، 22:15

خب دیگه ما هم دفاع کردیم رفت! Khansariha (48)

چهارتا استادا وایسادن و هرچی کاشته زدن با شیرجه گرفتمش! 4fvfcja

اینم شیرینیش:

فقط یه مقدار ابعاد شیرینیش کوچیکه که کالریش زیاد نباشه

به صورت زیر میل شود:
[تصویر: 90283140343026107203.jpg]

دیگه همین دیگه! 317

دو سه تا دفاع دیگه هم در نزدیکی داریم فک کنم بعدی آبجی بارانه! Khansariha (48)

هدف گزاری کنیم واسه شیرینی دفاع آبجی باران... Smiley-face-cool-2

**ata** · 1392 بهمن 1، 22:27

به به این شیرینی خوردن داره 317

مبارکه داداش آرشام

میگن کسی که ازدواج کرده دستشو بکشه رو سر یه مجرد اونم ازدواج میکنه

حالا داداش آرشام توام دستو بکش روی سر من، شاید گره از پایان نامم بار شه و مال منم تموم شه 53258zu2qvp1d9v

**ساحل** · 1392 بهمن 1، 22:30

میگم با این حساب یک استاد دانشگاه متاهل نداریم دستش رو بکشه رو سر ما؟! 4fvfcja

حدالامکان عضو هئیت علمی باشه 4fvfcja

**آرشام**

(1392 دي 30، 12:08)باران.. نوشته است: سلام
وسط بوفه ی دانشگاه نشستم با اعتماد به نفس کامل اومدم تو کانون(اونم با صفحه ی جینگولی کانون که یکی یه بارم تو عمرش دیده باشه یادش نمی ره )
کم مونده یکی بیاد بزنه رو شونم بگه اِِِِ... شما از بچه های کانونی؟!؟

یعنی در این حد

الان فک میکنید که خیلی کار خفنی کردید آبجی؟ Smiley-face-cool-2

من دوستام بهم میگن این فرومی که همش توشی در چه رابطه‌س؟ میگم مربوط به اپلی کردنه!

چندتاشون پیگیر شدن میگن آدرسشو بده ما هم عضو شیم! میگم نه فرومش خصوصیه

(1392 دي 30، 19:59)alOne but Happy نوشته است: سلام دوستان مااا هم رفتیم جز ریلنشن شیپــــــــــــــا جهت اطلاعات بیشتر امضامو بخونین

یعنیا!

(1392 دي 30، 20:39)ساحل نوشته است: سلامآقا آرشام منم از فردا شب سرم خلوت میشه
حتما میام اینجا
اگه اینجا نبودم بیایید مشاعره
اگه اونجا نبودم خوب بیاد سرگرمی
کلی مساله میزارم براتون
خوبه؟
حوصله شکلک گذاشتن رو هم ندارم

حوصله‌ی شکلک گذاشتین ندارید؟ 1744337bve7cd1t81

مگه میشه بدون شکلک زندگی کرد؟

البته من گاهی دچار سندروم بیشکلکی مزمن میشم

انشالله که زود از این حال و هوای سندروم بی شکلکی در بیاید

من مشاعره‌ام افتضاحه!

وایمیستم یه نفر یه بیتی بگه که با بیتی که من حفظم تموم بشه بعد جواب میدم

یعنی شما از این کارا نمی کنین؟

سرگرمی!

مساله!

عالیه!

برم ببینم گذاشتید چیزی؟

(1392 بهمن 1، 19:58)باران.. نوشته است: پروژم بعد از 1سال و نیم بالاخره تموم شـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــد

دارم میمیرم از خوشیـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

خوش به حالتون آبجی...

مال من که هنوز on goingه!

(1392 بهمن 1، 20:25)باران.. نوشته است: وای نگو هما خیلی خوبه...وقتی روی اسکل اسکوپ پالسا و ولتاژ خروجیا درسته حس دکتر جبه دار بودن بهت دست میده

عکس مدارم و گذاشتم پشت صفحه ی مبایلم..چنان با عشق و لذت بهش نگاه میکنم..فرهاد به شیرین عمرا اینجوری نگاه نمیکرده

از دست این الکترونیکا! 4fvfcja

والا!
میگید دکتر جبه دار... خنده‌ام میگیره! 4fvfcja

نه که بد باشه ها! ولی خداییش خیلی باحال درس میده

(1392 بهمن 1، 20:30)Homa_a نوشته است: آره واقعا خیلی لذت بخشه من که توی آزمایشگاه وقتی مدارم درست اجرا میشد خیلی ذوق میکردم

یه بار فیلم گرفتم

یه فیلم داریم با بچس تو آز-مدارمخ داریم حرکات موزون در میاریم! varzesh

بعد اینکه مدارمون رو بستیم کلی خوشحالی کردیم بعد استاد نبود فیلم گرفتیم از مدار و بعد یه سری از این حرکات موزون هندی که همه با هم یه حرکت رو انجام میدن هم 3 نفره اجرا کردیم... 4chsmu1

چه رفیقای لیسانس باحال بودن... آدم میاد ارشد اصلا رفیق بازی تعطیل میشه...

(1392 بهمن 1، 21:05)ساحل نوشته است: سلام
آرشام خان دفاع کرد؟
نیستیش که؟!

باران جون جدی میخوای بری خارج؟!

شبش رفقا ما رو مجبور کردن شام بدیم...

ببخشید نشد بیام.
شب مثل جسد افتادم تو رخت خواب... همون روز 4 بار ارائه کردم قبل ارائه‌ی اصلیم.

(1392 بهمن 1، 22:02)ساحل نوشته است: هی...
یعنی میشه منم بیام بگم دکترا مو دفاع کردم
هی...

دکتری!

ماشالله به بچس کانون... 317

**می توانم** · 1392 بهمن 1، 22:35

دست راستتونو بکشید اقا ارشام رو سر این اقا عطا clapping

**آرشام** · 1392 بهمن 1، 22:40

(1392 بهمن 1، 22:27)ata نوشته است: به به این شیرینی خوردن داره

مبارکه داداش آرشام

میگن کسی که ازدواج کرده دستشو بکشه رو سر یه مجرد اونم ازدواج میکنه

حالا داداش آرشام توام دستو بکش روی سر من، شاید گره از پایان نامم بار شه و مال منم تموم شه

جدا؟

زودتر میگفتی ما از این مصائب خود گره می گشودیم! 1744337bve7cd1t81

پایان نامه که دیگه غضه نداره که! Muscular

ببین نکته‌ش همونه که بچس به من گفتن بهترین دفاع حمله‌س! حمله کن تا به سرعت دفاع کنی...

**باران..** · 1392 بهمن 1، 22:45

به پسر عموم میگم دفاع کردی؟؟
میگه ما دفاع نمیکنیم بهترین دفاع حملس : ))))))))))

میگم پس پاشو بیا سر دفاع من یه حمله هم اونجا برو haha

**آرشام**

(1392 بهمن 1، 22:35)می توانم نوشته است: دست راستتونو بکشید اقا ارشام رو سر این اقا عطا

یعنی با دست چپ عمل نمی‌کنه؟ 1744337bve7cd1t81

دیگه این قضیه نکته‌ی دیگه‌ای نداره؟

یه وقت اشتباه اجراش نکنم که کلا تا آخر عمری عزب بمونم؟!

(1392 بهمن 1، 22:45)باران.. نوشته است: به پسر عموم میگم دفاع کردی؟؟
میگه ما دفاع نمیکنیم بهترین دفاع حملس : ))))))))))

میگم پس پاشو بیا سر دفاع من یه حمله هم اونجا برو

این پست دوتانکته داشت! 4fvfcja

یکی اینکه اون صحبت بنده تایید شد! 4fvfcja

یکی اینکه فهمیدیم آبجی باران چقد کارشون درسته که استادای ممتحن که هیچی! 7-8 نفر دیگه هم برای حمله میارن که نشون بدن کارشون درحده ها! 317

**می توانم** · 1392 بهمن 1، 22:53

چرا نکات ک زیاد داره
.
.
.
شما اول تشریف میاری همدان
بعدش خودتو دعوت می کنی یه عروسی یا دعوتت می کنن 4fvfcja

وقتی داماد رفت خونه می ره سرپشتبوم
از اون بالا سیب و نبات پرت می کنه
واسه مجردایی که تو کوچه دارن دروازه بانی می کنن (می گن هر کی اینا رو بگیره بختش باز می شه Khansariha (46)

)
یعنی برای گرفتن این چیزا در حد عابد زاده ملت جان بر کف می شن Smiley-face-cool-2

عروسی دایی کوچیکه م سیب رو انداخت سمت من
عجب سیب قرمزی هم بود
رفت زیر یه مشاینهماشین
من دیگه نمی شد ک برم برش دارم
پسر داییم با کت و شلوار پلو خوری رفت زیر ماشینه درش اورد

باید پس گردنی می زدم بهش ازش می گرفتمش

نه گذاشت من خوش بخت شم نه خودش خوش بخت شد 53258zu2qvp1d9v

چون مال من بود به اونم مراد نداد سیبه