امتیاز موضوع:
  • 34 رأی - میانگین امتیازات: 4.15
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

انجمن شبانه روزی

(1392 بهمن 23، 14:31)سـُـها ^‿^ نوشته است: سلام
فک کنم نتیجه شد این ک ..
احتمالا ایشون تو تاپاتالک لاگین کردن اما خارج نشدن.. ب همین خاطر هر بار ک با گوشی ب نت وصل میشدن اسمشون توی آنلاین ها می اومده..
هان؟53258zu2qvp1d9v

البته این ب شرطیه ک توی تاپاتالک عضو باشن..

چ بدانم..
یاعلی.53

احسنت آبجی ، دقیقا همینه
آفرین به شما 4chsmu1


(1392 بهمن 23، 15:56)alOne but Happy نوشته است: بچه هــــــــــــا ما یک عددد مســـــــــــــافر کوچولوووووووووووووو داریممم که پ.پ رووووووووووو بستههههه وووووو پستمممممم که نمیده به نظرتون چی کارش کنیم؟؟؟؟؟؟؟؟

4fvfcja4fvfcja171717171276746pa51mbeg8j1276746pa51mbeg8j1276746pa51mbeg8j1276746pa51mbeg8j1276746pa51mbeg8j1276746pa51mbeg8j1276746pa51mbeg8j4fvfcja

اذیتشون نکنید ، همشهری منه 42
انشالله هرچه زودتر بیان

بذارید وقتی که اومدن و پروفایل رو باز کردن همه بریزیم توو پروفایلش اسپم بزنیم آی اسپم بزنیم یعنی اون موقع اذیتش کنیم 4chsmu14chsmu1
نظرتون ؟ 53258zu2qvp1d9v

Sent from my GT-I9100 using Tapatalk
[img=0x0]http://www.ktark.com/05_blue.png[/img]





اگه واقعا میخوای ترک کنی اینو بخون


ييووووهههوووو..Khansariha (48)
بازززمممم برررفففف..317
عججبب بررفف دررشتيييي..:22:
چهههه ميكنهههه اييننن بازيكننن..4fvfcja
خدااااا جووووونننننن مچككرررييييم..4fvfcja53
---خدايي يكي از زيباتررين رخدااد هاي طبيعييهه..:x..
شايد ديگه تا سال ديگه اين صحنه رو شااهدد نبااشمم..پسس استفاادهه ببررر..:x 1
راهكار الهي ترك

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیم

أَلَمْ نَشْرَحْ لَکَ صَدْرَکَ ﴿١﴾ وَوَضَعْنَا عَنْکَ وِزْرَکَ ﴿٢﴾ الَّذِی أَنْقَضَ ظَهْرَکَ ﴿٣﴾ وَرَفَعْنَا لَکَ ذِکْرَکَ ﴿٤﴾ فَإِنَّ مَعَ الْعُسْرِ یُسْرًا ﴿٥﴾
 إِنَّ مَعَ الْعُسْرِ یُسْرًا ﴿٦﴾ فَإِذَا فَرَغْتَ فَانْصَبْ ﴿٧﴾ وَإِلَى رَبِّکَ فَارْغَبْ ﴿٨﴾


چرخه:
پس چون فراغت يافتي،[در طاعت] بكوش(٧) و با اشتياق بسوي پروردگارت روي آور(٨) -->آيا كار را بر تو راحت نكرديم؟(١-٢-٣-٤-٥-٦)

-->چون نفس را مشغول نكني،وي تورا به بازي ميگيرد<--
--->كار را بر نفست سخت گردان<---
(تو دهني به نفس با نه گفتن به تمايلات حتي حلال)
[تصویر:  05_blue.png]
کم بود برفش ، زود قطع شد . khodahafez


ولی امسال اینقدر شیراز برف اومد که دیگه تکراری شده . آدم خیلی ذوق نمیکنه 4fvfcja


یادمه سری اول و دوم مثل این برف ندیده ها بودم دقیقا 42 یه حرکاتی از خودم نشون میدادم دیدنی .4fvfcja
[تصویر:  15.gif]
خانم ها آقایون
نمازاتون و خوندید اینجایید؟؟؟؟53258zu2qvp1d9v
خوشا باران و وصف بی مثالش
سلام
[تصویر:  g.gif]

لیست ملتمسین معجزه:[تصویر:  e.gif]
1. حسین چار دو دو [تصویر:  e.gif]

2.سهیل 70 [تصویر:  e.gif]

3. لاکی بوی [تصویر:  e.gif]
4 .مهسا 20Smiley-happy114

من از خدا خواستم که پلیدی های مرا بزداید
خدا گفت : نه
آنها برای این در تو نیستند که من آنها را بزدایم .بلکه آنها برای این در تو هستند که تو در برابرشان پایداری کنی

[تصویر:  final%201.png]
[تصویر:  ec51f6eb240f.png]
سلام دوستان 1

الان حدودا ساعت 2:40 دقیقه صبحه و من امروز کنکور دارم cheshmak

امشب اصلا خوابم نمی بره هر کاری که می کنم... 1276746pa51mbeg8j خسته هم هستم واقعا...

التماس دعا... اسم منم تو این لیستا هست دیگه کلا... :P الان بیشتر نیاز دارم واقعا...

کاش حداقل می شد یک ساعت بخوابم فقط :( 

ایشالا هر کدومتون امروز کنکور دارین عالی بدین کنکورتونو... چه کسایی که تو لیست معجزن و چه کسایی که تو لیست دعا هستن 1 1

به امید خدا 1
تا لحظه شکست به خدا ایمان داشته باش 

خواهی دید که آن لحظه هرگز فرا نخواهد رسید...

53

[تصویر:  bwgc4a4v29tlqllozxqq.jpg]
[تصویر:  nasimhayat.png]
خلاصه ها رو خوب می نوشتم، دقیق و مرتب!
آن چنان که گاهی ورود به نوشتن شون، سخت می نمود.
برا کنکور فوق دو دفتر شد، از کل درس ها.

هر از گاهی، قبل از آزمون های آزمایشی نه-چندان-رایج آن زمان، همین دفترها رو مرور می کردم؛
بیش از کافی بودند.

اون وقت ها هم، آزمون، بهمن ماه بود.
با خودم قرار گذاشته بودم، چند روز آخر، درس ها رو از روی همین خلاصه ها یک بار مرور کنم.
شد شبِ کنکور، ساعت از دوازده رد شد.
یکی از درس ها هنوز مونده بود، یه دو ساعتی کار داشت.
گفتم، می خونم و بعد هم می خوابم؛ آزمون بعد از ظهر بود.
یه دفعه ای برق خوابگاه قطع شد!
سالن مطالعه خوابگاه روبرو اتاق مون بود، اومدم اتاق.
چهار نفر بودیم، اونا شب ها زود می خوابیدند، حتی شب های خاص!
احساس کردم کمی آب روغن قاطی کردم،
کف اتاق کمی دراز کشیدم، امید کمی دلداری داد.
یک ساعتی بعد، برق اومد. نتونستم نخونم، برگشتم سالن و تا خوندم اینا شد پنج صبح.
فکر کنم هیچ فایده ای هم نداشت؛
یه حس کمال جویی perfectionism مسخره که نتونستم ازش فرار کنم.
حالا بچه ها کم کم داشتند پا می شدند برا نماز و بعدش هم بروند سلف، صبحونه: تَقـــــ و توووووق ...

خلاصه، خوابی که مرا بِبَرد، دست نداد.
تا ده اینا تو رخت خواب موندم؛ بعد هم، ظهر رفتیم ناهار و بعدش هم راهی چمران شدیم.

خدا رو شکر سرِ جلسه، چیزی م نشد.
ولی بعد ش سرم خیلی درد کرد.
دوستم گفت بیا بریم علی بن مهزیار. گفتم نمی تونم.
یه بارون نم نم ی هم داشت می اومد،
اهوازِ سختـــــ .

کنکور هم دادیم،
نتیجه هم موافق بود، همون جایی که می خاستم رفتم،
خوندم، تموم شد، سربازی هم رفتم.
الان هم جایی در کار.
و بنده هم چنان، ناسپاس ...

این به خواب نرفتن دوست مون، خانم به یاد حق،
منو برد به اون شبِ شش هفت سال پیش خودم.

امیدوارم تا الان، ایشون، خواب رفته باشند،
خواب ی دور،
خواب ی که خستگی به در کُنَد.

ان شاء الله، امروز، خانم به یاد حق و باقی دوستان،
آزمون خوبی داشته باشند.

و همیشه ایستاده ایم،
تا مگر آزمون ها تمام شوند.
افسوس، شاید هم خوش ا، که چنین نیستــــ ...

آزمونِ همیشه جاری زندگی.
53
[تصویر:  tree.jpg]

خُنُک آن قماربازی که بباخت آن چه بودش  ***  بِنَماند هیچ ش الا، هوس قمار دیگر


" مولوی "

53   53   53

این بار، بی تاریخ؛
خسته ام،
آن همه روزها که قرار بود شروع ی باشند ...

53 5353
[تصویر:  05_blue.png]
سلامبه یاد حق عزیزم انشاا.. امتحانت و عاااااااااااااااااالی می دی
برو به امید خدا 
برات دعا میکنیم...

دیگه کی امروز امتحان داشته؟؟
خوشا باران و وصف بی مثالش
سلام

روز بخیر ما آمدیمKhansariha (8)

خب اول از همه تکلیف این معمارو روشن کنیم ازونجا که ی مدتی کارآگاه هم بودیم

من این ی هفته ای اصلا کانون نیومدم حالا این که چرا نیومدم خودش داستان داره

(سه روز اول عروسی داداشم بود یک روز درگیر دفاعیه ام بودم که شدم 17 و سه روز هم تو خونه افتاده بودم مریض شده بودم)

بعد فهمیدم گویا هر شب من تو کانون بودم این شد که حس کارآگاهیم گل کرد من اصلا با تاپاتالک تاحالا کار نکردم

مارو چ به این سوسول بازیا( احسان جان ارادت مندیم4fvfcja)

کاشف به عمل آمدیم ی تولباری نصب کرده بودیم روی مرورگرمون هرکی با سیستمم موزیلارو باز میکرد منو تو کانون ان نشون میداد

امیدوارم که کنکوری های عزیز موفق باشنKhansariha (8)

به باران خانوم و آقا عطا هم بابت دفاعیه تبریک میگمKhansariha (8)

دیدم که خانوم نوه مریم دو نقطه هم اومدن که جای بسی خوشحالی رو داره303

خلاصه این ی هفته ای که نبودیم دلمان برایتان تنگیده بود دوستای عزیز

حدود چند تا پ پ دارم که هنوز نتونستم جواب بدم ازشون عذر میخوام به زودی جواب  محبت ها رو میدمKhansariha (8)

و در اخر هم تشکر از کسایی که جویای احوالات ما بودن و همچنین سها خانوم که یاد مارو اینجا نگه داشتن

یا علی
Khansariha (121) آثار هنری به دو دلیل ارزشمندند، اول اینکه توسط استادان به وجود آمده اند. دوم اینکه تعدادشان کم است .شما گنج پر ارزشی هستید، زیرا توسط بزرگترین استاد خلق شده اید و فقط یکی هستید. Khansariha (121)


ســـــــــــلامممممم بچه هــــــــــا چه خوبه که شما اینقدر نویسنده های خوبی هستین53258zu2qvp1d9v ..حیف که من بلد نیستممم به زیباییی شما بنویسممم.1276746pa51mbeg8j.... ســــــــــاده میگمم317


دوســـــــــــتااااااااااا تون رررو از یــــــــــــــاددد نبرررید ...

clappingclappingclappingclapping

خدایاا امیدوارممم همشون به نتیجه مطلوب و رضایت بخش برررررررسن

آمین..........وووو

التمـــــــاس دعا ویژه..

 راستیییییی بــــــــا بـــــــا بزرگ خوش گلیدینKhansariha (48)
[تصویر:  kitty-cat-smiley-027.gif]~~...ko0ochak basho0o ASHEgh ke ESHGH midanad ayin b0zo0org kardanat [email=r@A]r@A[/email]**!!!...~~
   
[تصویر:  kitty-cat-smiley-027.gif] 
[تصویر:  ko4o_96670753446949498754.png]


بازگشت غرور آفرین بابابزرگ بی سیبیل را به همه جماعت اسپم زنا تسلیت میگم.. Smiley-face-cool-2
خوشا باران و وصف بی مثالش
(1392 بهمن 23، 9:18)سـُـها ^‿^ نوشته است: ب خودم میگفتم یعنی چ! آقا علیرضا ک بچه ساکتی نبودن
222222222222
سها خانوم؟!!!!
مامان؟!!!!
بابابزرگ؟!!!!!
بچه؟!!!!
222222222222

  [تصویر:  final%204.png]
 
[تصویر:  05_blue.png]
سلام
4fvfcja
آره راست میگین.. اشتباه کردم..42Smiley-happy114
آقا علیرضا ی مدتی پسر من بود .. الان دیگه تغییر سمت دادن..4fvfcja


اصلاح مینماییم:
(1392 بهمن 23، 9:18)سـُـها ^‿^ نوشته است: ب خودم میگفتم یعنی چ! آقا علیرضا ک آقای ساکتی نبودن

در پناه خدا.
یاعلی.53
[تصویر:  07c49977111e42a28fd6.jpg]

سلام،

خوبين؟؟؟؟؟؟

دلم واستون خيلي تنگ شده بوووووووووووووود.5353535353
یه مدینه،یه بقیعه،یه امامی که حرم نداره،
سینه زنهاش،کسی نیست تا،روی قبرش یدونه شمع بذاره،
دل بی تاب،دیگه شد آب،که توو آفتاب نه سایبونی داره،
نه یه خادم،نه یه زائر،نه کنارش یه روضه خونی داره،
امون ای دل،امون از غریبی...
سلام

آقا مهدی و بابابزرگ خوش اومدین303Khansariha (8)Khansariha (8)

باران جون ، اسپم زن ها رو دست کم نگیر...قهار تر از این حرفاییم!17

یادش بخیر منم پارسال کنکور که داشتم تا دم در حوزه امتحانی داشتم فرمول های مقاومت مصالح رو میخوندم.42

آقا من 60 ص ترجمه دارم، جونم در میره اینو تموم کنم! چه کنم این تنبلی دست از سر من برداره؟؟!1276746pa51mbeg8j یعنی تو این کار چله افتاده ها...اصلا دیگه سمتش هم نمیرم!
یا عباس


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 19 مهمان