انجمن شبانه روزی

**اميد فردا** · 1393 آبان 11، 22:56

ايناااا واقعا وجوودد داشتننن؟؟!! 1744337bve7cd1t81

بايد ببينم تو كتاباي پزشكي اصلا هستن( Smiley-face-cool-2

)
اينا كه البته فكر كنم مجسمه هاشون بودن،
فكر ميكنم طبيعي ترين مجسمه اشخاص رو هم موزه هاي مادام توسو ميسازن،واقعا موزه جالبي بود..(الان متوجه شديد كه من رفتم يا بيشتر بگم؟؟! 4fvfcja

)

دوستان عزاداري هاتون قبول باشه..
اگر رفتيد جاي مارو هم خالي كنيد..
امسال از دو جهت عذاب وجدان دارم..كه ايشالله سال ديگه كاملا تو جهت درست باشم.. 53258zu2qvp1d9v

**اميد فردا** · 1393 آبان 12، 23:09

عجب سكوت سنگيني حكمفرماست..
همه عزادارين..

آقا احتمالا يه مدت دسترسي به اينترنت ندارم،اگر نبودم نگران نشيد..(احتمالا حالا كه واقعا نيستم غيبت رو بايد بردارم

)

شب همگي عاشورايي..

**ترلان**

سلام

دیشب شمع روشن کردنی خیلی حس خوبی بود

خیلی کوچیک بودم که شمع روشن کرده بودم !

و اینکه شب تاسوعا سر دیگ حلیم موقع گندم ریختن و هم زدن اسم بچه های کانون رو آوردم

عزاداری هاتون قبول

**رها1373** · 1393 آبان 14، 18:06

سلام کسی هست باهم درددل کنیم؟؟ Vamonde

**raharaha** · 1393 آبان 14، 18:22

سلام #رها1373

**رها1373** · 1393 آبان 14، 18:29

سلاممممممم 303

**آقای فراسی** · 1393 آبان 14، 21:03

(1393 آبان 14، 18:29)رها1373 نوشته است: سلاممممممم

علیک سلامممممممممممممممم

**رامین.**

(1393 آبان 14، 18:06)رها1373 نوشته است:
سلام کسی هست باهم درددل کنیم؟؟

سلام
شما درد دل کنین ؛ بقیه هم میان cheshmak

(1393 آبان 14، 11:38)ترلان نوشته است: سلام

دیشب شمع روشن کردنی خیلی حس خوبی بود

خیلی کوچیک بودم که شمع روشن کرده بودم !

و اینکه شب تاسوعا سر دیگ حلیم موقع گندم ریختن و هم زدن اسم بچه های کانون رو آوردم

عزاداری هاتون قبول

یاد بچگی هامون بخیر ...
شام غریبان شمع روشن میکردیم . از روز اول ماه محرم تا روز دهم انقدر شور محرم داشتیم که نمیشه توصیفش کرد
همه بچه های محل جمع میشدیم و چادر میزدیم . از صبح زود تا نصف شب تو اون چادر بودیم . هر شب طبل و دوقل و سنج و پرچم رو برمیداشتیم و دسته میرفتیم و شب بازم برمیگشتیم تو همون چادر 5-6 متری . چادری که بیش از 40 تیکه بود . تعدادمون زیاد بود . حدود 30 تا بچه ی 8 تا 12 ساله . هیئتمون سر کوچه بود و همه ی بچه های کوچه میومدن اونجا . واقعا خیلی با صفا بود
الان هم همون بچه هاییم . همون هیئت هم هر سال همون جا برپاست . خیلی بزرگ تر و خیلی با شکوه تر ... ولی شور و شوقی که اون موقع بود الان هیچوقت نیست .

**مهاجر** · 1393 آبان 15، 0:32

سلام
آب زاینده رود باز شده 128fs318181

**آقای فراسی** · 1393 آبان 15، 13:39

(1393 آبان 15، 0:32)sword.u.a.c نوشته است: سلام
آب زاینده رود باز شده

گس الان وقتشه بیایم اصفهان؟

خدا رو شکر داره یه کم بارون می اد همه جا 303

**رامین.**

سلام
هادی بلاد کفر هم بارون میاد ؟

امروز ارتفاعات تهران برف اومده بود . سرماش هم برای ما Vamonde

دلمان باران میخواد . یه بارون شدید بیاد همه جا رو آب بگیره . جمع شیم تو خونه بخاری رو روشن کنیم دورش آش رشته بخوریم

کلا هوس آش رشته کردم . بارون هم نیومد نیومد . بخاری هم نبود ؛ نبود زیاد مهم نیست فقط آش رشته ش باشه فعلا

میخواستم به مادر بگم آش رشته بپزه دیدم زودتر از من پیشنهاد آش دوغ دادن . آش دوغ با دو رای مثبت و یه رای ممتنع تثویب شد . آش دوغ قبلنا خوشمزه بود . توشو پر از سیر میکردیم و سوزان سوزان میخوردیم

ولی الان مزه ش عوض شده انگار . دیگه مثل قبل نیست حتی با یه پیاله سیر 53258zu2qvp1d9v

آش دندون هم خوبه . همین آشی که وقتی بچه دندون در میاره میپزن ! پر از نخود و لوبیا و عدس و ... خیلی وقته آش دندون نخوردم حدود دو سال پیش که نوه مون دندون در آورده بود پخته بود مامانم . این یکی هم الان یه دفعه دلم خواست

عاقا کلا یه نوع آش بدید من بخورم هر چی بود زیاد مهم نیست فقط آش باشه

هوس آش کردم هیچی در دسترس نیست

اصلا سوپ هم قبوله

پودر سوپ دنت هم قبول ؛ اصلا از جونم گذشتم شوله مشهدی هم قبول ؛ فقط یه چیزی باشه الان بخورم