انجمن شبانه روزی

[گلبرگ]

4 روز دیگه مونده به پایان قسمت اولش
می خوای تجربتو بگی ؟ نظرتو بگی ؟
می خوای باشی ؟ تو هم رایتو بدی؟
پاشو بیا اینجا
یا علی

[همساده]

به نام خدا
امروز یه نکته خیلی جالب فهمیدم گفتم مشارکتش کنم با دوستام

همیشه واسم سوال بوده که آخه با این اوضاع خراب آخر الزمانی که روز به روز بدتر میشه من چطور میتونم شهوترانی رو متوقف کنم؟
گوشی رو کنترل میکنی اینترنت هستش چشم رو کنترل میکنی ذهن باقی میمونه!!!
این روند کی متوقف میشه پس...

الان فهمیدم که قرار نیست که وسوسه ها متوقف بشه اصلا اینجوری نیست شهوت از بین بره،تازه هر چی پاکیت بالاتر میره باید هوشیار ترم باشی که شهوت با رنگ و لعاب تازه ای گولت نزنه.چیزی که بعد یه مدت تغییر میکنه نگرش و دیدگاه منه. یعنی وسوسه هنوز هست ولی من دیگه مصرف کننده نیستم. دقیقا شبیه یه فردی که سیگار رو کنار میزاره این به معنی اونه که مصرف رو کنار گذاشته نه اینکه دیگه هیچ سیگاری پیرامونش نیست با هیچ فرد سیگاری تا آخر عمرش رو به رو نمیشه و هرگز دود سیگار به مشامش نمیخوره. فقط اون نگرشش تغییر کرده و میدونه بدون سیگار زندگیش قشنگتره و درد کمتری میکشه.

اینم متن اورجینالی که امروز خوندم و به برداشت بالا منجر شد:

"در طول این مدت بیشتر از پیش از" بطری های قدیمی" که در قفسه های قلبم مخفی کرده بودم، رها شدم.
 همان وابستگی های ناپیدا که اگر به آنها پناه میبردم،زندگی ام نابود میشد.
من کاری به آنها نداشتم و آنها را مصرف نمیکردم، اما آنها انجا بودند؛ در صورتیکه اگر میتوانستم معنی آن را زودتر بفهمم و زودتر آنها را کنار بگذارم، مشکلاتم خیلی زودتر برطرف میشد."

[طاهر]

اقا حرفای سنگین همساده رو بیخیال
منم مثل شما نفهمیدم چی گفته
میگم ک
تایپیک سرگرمی سر زدین؟
شاهکار بانو مهرانا رو دیدین؟
اگه ندیدین ک الان یه اتوبوس داره میره اون سمت سریع سوار شو جانمونی سریع ها 
بدو بدو
جا نمونی
حرکت کردیما
اقا سوار شو 
تایپیک سرگرمی دو نفر 
بدو اقا جانمونی ها
خانوما از اون سمت اتوبوس سوار شن  
البته حواسم نبود اتوبوس ما  یه در بیشتر نداره
همگی از اینجا سوار شین

فقط قبل حرکت توجه کنید 
ک شمام باید زودی دست ب کار شین
تا اون روی خوشمزه من بالا نیومده سریع کاراتون بیارید بذارید در دید عموم ببینم

[نمیدانم]

یکی از پسر عمو هام، کویت زندگی می کنه.
دیروز بعد مدت ها، زنگ زدند گفتند یه سر میان خونه مون.
فکر کنم ده سال هم گذشته بود از اخرین دیدار.

من بیرون بودم،
رفته بودم برای تعویض گواهینامه،
یه گواهینامه ده سال ه هم باطل کردیم.
ایــــــ ... روزگار،
این همه روندیم،
به هیچ جا هم نرسیدیم ...

برگشتم خونه،
اونا اومده بودند.
سلام و احوالپرسی اینا.
دختر بزرگ ترش هم ایستاده بود کنار باباش.
با اون هم دست دادم و سلام ی.
دو تا دختر کوچیک دیگه هم داشت، یکی سه و نیم ساله و دیگری یه سال و خورده ای.
اسم های هر سه تا شون هم سخت بود،
از این اسم ها جدیدن میذارن.
من م اصرار داشتم به اسم صداشون کنم،
اسم هاشون رو جا به جا می گفتم،
چندین بار هم اشتباه کردم
دیگه خودم هم خنده م گرفته بود.

بعد که پرسیدم،
نگو دختر بزرگ ش کلاس ششم بود،
بعد فکر کردم اصلن چرا باهاش دست دادم
خیلی مودب و سر و زبون دار، خجالتی هم نبود،
حرف می زد، نظر می داد.
خدا حفظ ش کنه.
حیف شد زود رفتند،
نشد یه دفتر چیزی بیارم،
بگم یه کم بنویسه، دست خط ش رو داشته باشم

دختر وسطی ه،
از اول تولد نگو پاهاش یه مشکلی داشته،
پاهاش یه خورده لاغر و نحیف بود
نمی تونست خوب راه بره،
بیشتر گاگله می کرد.


آخی ...
کاش هیچ بچه ای درد نداشته باشه،
همه دردا باشه برا بزرگترا.

[طاهر]

سلاااااااااااام
من الان نمیدونم باید خوشحال باشم یا ناراحت
ینی بگی اندازه سر سوزن من شانس دارم. ندارم ک
نتایج ارشد رو زدن
مهندسی شیمی روزانه تبریز
اتفاقا گرایشی هم ک اوردم با رشته خودم مربوطه
این یه خبر
خبر دوم این ک یک ماه بود زنگ میزدم ب یکی از کارکنان دانشگاه ک مسئول فارغ التحصیلی بود
این اقا جواب نمیداد ک نمیداد
کلی جون کندم تا تونستم باهاش تماس بگیرم و بگم گواهی معافیت میخوام برا ثبت نام امریه
اونم کلا عمه محترم رو هی می اورد جلو چشم ما
کشت تا جواب بده ها
اول ک قرار بود با پست بفرسته ک امروز فهمیدم یه عدد رو تو نشانی منزل اشتباه گذاشته 
واسه همینم هنوزم ک هنوزه مدارک فارغ التحصیلی نرسیده دستم و باید فکر کنم خودم از فردا بیفتم دنبالش کجا مونده
الانم ک بعد از یک ماه گوشی برداشته بود  گفت ی نفر رو بفرست تا بدمش ب اون ایمیل نمیکنم 
حسابی از دستش کفری شدم
گفتم بهش هیشکی ندارم بیاد بگیره گفت فکس بده
میگم مرد حساب- حساب بدون "ی"-
فکسم کجا بود
میگه من نمیدونم باید یا یکی پیدا کنی یا شماره فکس بدی
خلاصه ک زنگ زدیم ب یکی از هم دوره ای های ابادانی بش رو انداختیم
اونم نه برداشت نه گذاشت گفت وقت نمیکنم برم
منم گفتم فدا سرت
بعد با یه مصیبتی ی شماره فکس پیدا کردم زنگ زدم گفتم فکسش کن
گفت باشه. تهش گفت دیگه زنگ نزن. -مردک-
هیچی دیگه فکسم فرستاد نمیدونم بلد نبود بفرسته یا چی ک نرسید دستم ینی اونجایی ک قرار بود فکس بشه گفتن چیزکی فرستاده ولی خالیه!
اینم نشد
یه دوستی داشتم تو خرمشهر -ابادان و خرمشهر خیلی بهم نزدیکن-
ب اونم زنگ میزدم جواب نمیداد.
ینی اونقدی ک این دوست عزیزم منو در جواب دادن ب گوشی اذیت کرد اون مسئول فارغ التحصیلی نکرد
با یه مصیبتی تونستم این رفیقم رو گیر بیارم
این یکی دیگه رو انداختن نمیخواست رفیقم بود گفتم از خرمشهر بنده خدا پاشد رفت ابادان تا کار منو راه بندازه
کاری ک اون بشر مسئول با کاهلی هاش درست ودرمون انجامش نداده بود
خلاصه ک امروز صبح با هر زحمتی بود این گواهی توسط دوستم برام اسکن شد و ایمیلشم کرد
منم در جا نه گذاشتم نه برداشتم فوری رفتم تو سایت امریه ثبت نام کردم
ثبت نام ده روز بیشتر وقت نداشت و فردا اخرین مهلتش بود

من پیش خودم دو دوتا چار تا کرده بودم ک این گواهی رسید دستم تا اومدن نتیجه کنکور صبر کنم بعد ثبت نام کنم
ولی از بس ک سختی کشیده بودم براش لحظه ای ک دستم رسید همه چی رو فراموش کردم و فوری رفتم ثبت نام کردم
و اگه خدا بخواد دیگه فکر کنم این ماه منم در بیام
 الان متوجه شدین چرا بد شانسم؟ 

یا هیچ جا در نمیام یا هم ک در میام تو هم تو هم در میام
الان ارشد رو برم امریه کلا میپره و امریه رو برم ارشد میپره -البته هنوز نتیجه امریه نیومده ها ولی حدس میزنم دیگه اندفه نوبتی هم باشه نوبت ما باشه برا در اومدن خدا بخواد-

به نظر شما چکار کنم من؟
البته اگه امریه هم در بیام دیگه مجبورم قید دانشگاه رو بزنم
چقد نشستیم اون موقع ها درس خوندیم براش 
یادش بخیر
خاطراتم زنده شد یهو

ولی ولش کن هرچی خدا بخواد همون میشه
البته شما نظر بدین ها

[مهاجر]

 الان متوجه شدین چرا بد شانسم؟ 

بد شانسی وجود نداره
کارتو به خدا واگذار کن و به خدا توکل کن. مطمئن باش اون بهترین رو برات میخواد حتی اگه به ظاهر خوب جلوه نکنه

و من يتوكل على الله فهو حسبه. طلاق/3
"هر كس به خدا توكل كند خدا او را كفايت مى كند."


وَ عَسَى أَن تَكْرَهُواْ شَیْئًا وَهُوَ خَیْرٌ لَّكُمْ وَعَسَى أَن تُحِبُّواْ شَیْئًا وَهُوَ شَرٌّ لَّكُمْ وَاللّهُ یَعْلَمُ وَأَنتُمْ لاَ تَعْلَمُونَ. بقره/216
"شاید چیزی را، ناخوش بدارید و در آن خیر شما باشد و شاید چیزی را دوست داشته باشید و برایتان ناپسند افتد خدا می داند و شما نمی دانید."


البته این جدای از تدبیر نیست
باید تدبیر کرد و در عین حال کارو به خدا واگذار کرد و از نتیجه راضی باشی

[عاشق فاطمه زهرا]

طاهر به نظر من ارشد بهتره بری.
البته این فقط نظر منه.

.....

وقتی ما مشکلی داشته باشیم ، تا کسی تو اون شرایط قرار نگیره ، نمی تونه درکمون کنه.

این طوفان خاکی که امروز این جا اومد تازه فهمیدم خوزستانی ها وقتی می گن ، ما خاک تنفس می کنیم یعنی چه.

[همساده]

سلام طاهر من که میگم کار خوبی کردی
ارشد فرار نمیکنه، دانشگاه سرجاشه
همین تبریز رو بعدا هم در میای
دانشگاه تهران که نیست افسوسشو بخوری
هیچم بدشانس نیستی، ایشالا امریه در میای
ولی به نظرم کارای ثبت نام دانشگاه رو هم انجام بده یه باراگه نشد بری سر کلاس جای پادگان

[عاشق فاطمه زهرا]

ما یک ماه تلاش کردیم برای پاکی

بیاین جشن بگیریم

lets celebrate

here

[سها]

سلام
خب رفتن سربازی الان چقدر تو اینده شغلی و بقیه جنبه های زندگی شما اثر داره؟
رفتن ارشد چقدر؟

ب از دست دادنشون فکر نکنین .. ب چیزی ک با رفتن سمت هر کدوم ب دست میارین فکر کنین..

شاید تا پایان تحصیل اصلا ازدواج کردید و امریه سرخود شدید (البته اگه قانونش هنوز همون باشه ک دوره ما بود :d )

برای شغل داشتن ارشد بهتره؟ یا همین الان وارد بازار کار بشین؟

بهتر فکر کنین...

ان شاء الله هر تصمیمی گرفتین خیر باشه براتون..
یاعلی.

[جناب خان :)]

سلاااااااااااام
من الان نمیدونم باید خوشحال باشم یا ناراحت
ینی بگی اندازه سر سوزن من شانس دارم. ندارم ک
نتایج ارشد رو زدن
مهندسی شیمی روزانه تبریز
اتفاقا گرایشی هم ک اوردم با رشته خودم مربوطه
این یه خبر
خبر دوم این ک یک ماه بود زنگ میزدم ب یکی از کارکنان دانشگاه ک مسئول فارغ التحصیلی بود
این اقا جواب نمیداد ک نمیداد
کلی جون کندم تا تونستم باهاش تماس بگیرم و بگم گواهی معافیت میخوام برا ثبت نام امریه
اونم کلا عمه محترم رو هی می اورد جلو چشم ما
کشت تا جواب بده ها
اول ک قرار بود با پست بفرسته ک امروز فهمیدم یه عدد رو تو نشانی منزل اشتباه گذاشته 
واسه همینم هنوزم ک هنوزه مدارک فارغ التحصیلی نرسیده دستم و باید فکر کنم خودم از فردا بیفتم دنبالش کجا مونده
الانم ک بعد از یک ماه گوشی برداشته بود  گفت ی نفر رو بفرست تا بدمش ب اون ایمیل نمیکنم 
حسابی از دستش کفری شدم
گفتم بهش هیشکی ندارم بیاد بگیره گفت فکس بده
میگم مرد حساب- حساب بدون "ی"-
فکسم کجا بود
میگه من نمیدونم باید یا یکی پیدا کنی یا شماره فکس بدی
خلاصه ک زنگ زدیم ب یکی از هم دوره ای های ابادانی بش رو انداختیم
اونم نه برداشت نه گذاشت گفت وقت نمیکنم برم
منم گفتم فدا سرت
بعد با یه مصیبتی ی شماره فکس پیدا کردم زنگ زدم گفتم فکسش کن
گفت باشه. تهش گفت دیگه زنگ نزن. -مردک-
هیچی دیگه فکسم فرستاد نمیدونم بلد نبود بفرسته یا چی ک نرسید دستم ینی اونجایی ک قرار بود فکس بشه گفتن چیزکی فرستاده ولی خالیه!
اینم نشد
یه دوستی داشتم تو خرمشهر -ابادان و خرمشهر خیلی بهم نزدیکن-
ب اونم زنگ میزدم جواب نمیداد.
ینی اونقدی ک این دوست عزیزم منو در جواب دادن ب گوشی اذیت کرد اون مسئول فارغ التحصیلی نکرد
با یه مصیبتی تونستم این رفیقم رو گیر بیارم
این یکی دیگه رو انداختن نمیخواست رفیقم بود گفتم از خرمشهر بنده خدا پاشد رفت ابادان تا کار منو راه بندازه
کاری ک اون بشر مسئول با کاهلی هاش درست ودرمون انجامش نداده بود
خلاصه ک امروز صبح با هر زحمتی بود این گواهی توسط دوستم برام اسکن شد و ایمیلشم کرد
منم در جا نه گذاشتم نه برداشتم فوری رفتم تو سایت امریه ثبت نام کردم
ثبت نام ده روز بیشتر وقت نداشت و فردا اخرین مهلتش بود

من پیش خودم دو دوتا چار تا کرده بودم ک این گواهی رسید دستم تا اومدن نتیجه کنکور صبر کنم بعد ثبت نام کنم
ولی از بس ک سختی کشیده بودم براش لحظه ای ک دستم رسید همه چی رو فراموش کردم و فوری رفتم ثبت نام کردم
و اگه خدا بخواد دیگه فکر کنم این ماه منم در بیام
 الان متوجه شدین چرا بد شانسم؟ 

یا هیچ جا در نمیام یا هم ک در میام تو هم تو هم در میام
الان ارشد رو برم امریه کلا میپره و امریه رو برم ارشد میپره -البته هنوز نتیجه امریه نیومده ها ولی حدس میزنم دیگه اندفه نوبتی هم باشه نوبت ما باشه برا در اومدن خدا بخواد-

به نظر شما چکار کنم من؟
البته اگه امریه هم در بیام دیگه مجبورم قید دانشگاه رو بزنم
چقد نشستیم اون موقع ها درس خوندیم براش 
یادش بخیر
خاطراتم زنده شد یهو

ولی ولش کن هرچی خدا بخواد همون میشه
البته شما نظر بدین ها

بعد میگه من پست طولانی نمیذارم 

[طاهر]

سلام
اولا تشکر ویژه ک وقت گذاشتین و حرفا رو خندین 
و تشکر  ویژه تر ک نظر دادن برخی از دوستان
واونایی هم ک ندادن میدونم تو دلشون نظر دادن ازاونام تشکر ویژه
عرض کنم به خدمت شما ک برای ما ک اگه خدا بخواد -و مسئولان بذارن - میخوایم جذب بدنه نفتی کشور بشیم داشتن کارت پایان خدمت خیلی مهمه و امریه هم چون دو سال تو محیطی قرار میگیریم ک بعدا قراره همون جاها کار کنیم بسیار عالیه و اتفاقا بعضا همون جایی جذب میشن ک امریه رو گذروندن 
همین الان یکی از دوستام چون امریه رفته بود سابقه کاری حساب شده بود براش همزمان ک داره ارشد میخونه تو ی پروژه هم مشغول کاره
و از طرفی هم ارشد خوندن من چندان به درد کارم نمیخوره چون من با کارشناسیم قراره اقدام بکنم برای این کار- کارشناسی دانشگاه نفت رو دارم و بعدا هم بخوام ارشدم بگیرم چون مال این داشگاه نیست اولش تاثیری نداره حالا بعدا شاید یکاریش کرد- تازه همون دوستانی هم ک  ارشد گرفته بودن از خود دانشگاه نفت با مدرک کارشناسی رفتن سر کار
فلذا خوندن ارشد فعلا چندان تاثیری روی اینده شغلی نداره
ارشد رو بیشتر من برای ادامه تحصیل در مقاطع بالاترش میخواستم ک فعلا با شرایط خودم میبینم دیگه بیشتر از این نمیتونم صبر کنم براش
و حتما باید ابتدا وارد بازار کار بشم و بعدا برای ارشد فکر کنم -ک هرچند میدونم کسی ک وارد کار شد ب سختی میتونه برگرده سراغ درس-
البته یکی از بچه ها پیشنهاد داد برای ارشد این کار کنیم :
امریه رو بگیریم بریم مشغول خدمت شیم و همزمان تو دانشگاه پیام نور فراگیر ک میشه همزمان هم سرباز بود و هم درس خوند مدرک ارشد رو بگیریم
اینجوری در پایان دو سال هم مدرک خدمت دستمونه و هم ارشد رو گرفتیم ک کار برای دکتری راحت تر میشه اینجوری
فقط بحث هزینه پیام نور تو ارشد میمونه ک باید ببینیم می صرفه یا نه
همینا
فعلا قصد بر روری امریه هست
بازم اگه عزیزی نکته ای چیزی داشت حتما استفاده میکنیم ازش
و یه سوال
من الان برم کارای ثبت نام دانشگاه رو انجام بدم و بعد از اون انصراف بدم مشکلی پیش میاد؟؟-جز محرومیت از دوساله از کنکور ارشد رو میگم- ک اون همین الانش رو شاخشه

و جناب خان من گفتم همیشه ک پست طولانی نمیزنم و این ینی بعضی وقتا ممکنه حرفا زیاد بشن و پست طولانی

[می توانم]

سلام
اول صبر میکنید تا جواب امریه بیاد؟تا اون موقع فعلا به ارشد بچسبید

دکترا چرا میخواید بخونید؟اگر میخواید تدریس کنید باید ارشد و دکترا تون از دانشگاه سطح بالایی باشه
در ضمن اگر میخواید که دکترا قبول شید باید دقت کنید که اختیار انتخاب شما به عنوان دانشجو در دکترا بخشیش آزمونه بخشیش مصاحبه توسط اساتید اون دانشگاههو اونها هم اینکه مدرکت از کجاست براشون مهمه
حتی اگر در دکترا هم پذیرفته شی تو یه دانشگاه سراسری یا یه دانشگاه آزاد سطح بالا
شما برای هیات علمی باید مصاحبه بدی حتی بعضی دانشگاه برای اینکه از یه نفر به عنوان حق التدریس استفاده کنن خیلی حساسن
به این ترتیب من میگم برای یه سری اهداف خاص ارشد از دانشگاه پیام نور گرفتن اصلا به درد نمی خوره که هیچ
اصلا سد راه هم هست

[some day soon]

سلام 



چه حس خوبی داره اینجا ...home sweet home ...

سلام بچه ها ..خوبین؟ دلم براتون تنگ شده بود ... خیلی خوشحالم که دوباره برگشتم و خیلی دعام کنید 

ارادتمند همه تونم 

[جناب خان :)]

سلــــــــــــــــام :hendone:
خیلی خوش برگشتی