انجمن شبانه روزی

**پسر آریایی** · 1394 اسفند 6، 13:25

(1394 اسفند 6، 13:01)می توانم نوشته است: سلام
نترسید اقا
اصلا نباید ترسید از اون لعنتی
شما موفق می شید

منم استرس دارم
غذامو دیر گذاشتم
نپخته
می ترسم بابام به غذا تبدیلم کنه

خخخخخخ
چی بگم اخه بچه هایی میبینم با روزای پاکی بالا سکست میخورن

**می توانم** · 1394 اسفند 6، 13:30

چه ربطی داره
هر کی شرایط خودشو داره

نخند اقا بوی پخته غذا کم کم داره در میاد

**پسر آریایی** · 1394 اسفند 6، 13:40

(1394 اسفند 6، 13:30)می توانم نوشته است: چه ربطی داره
هر کی شرایط خودشو داره

نخند اقا بوی پخته غذا کم کم داره در میاد

چی هس حالا

**می توانم** · 1394 اسفند 6، 13:45

به نام خدا
آبگوشت

**پسر آریایی** · 1394 اسفند 6، 13:48

نوش جون
ایشالا خونه بخت ابگوشت بپزین[emoji16] [emoji16] [emoji16]

**می توانم** · 1394 اسفند 6، 14:16

خدا نکنه

**پارادایس** · 1394 اسفند 6، 15:22

مام ابگوشت داشتیم 49-2

با سبزی و سنگک 317

**پارادایس** · 1394 اسفند 6، 21:41

Lesson one
امروز تو خونه متوجه ی موضوعی شدم که جالب دونستم با شمام در میون بزارم
من به این نتیجه رسیدم که مشکل اساسی و بغرنجم اینه که به شدت وابسته میشم به اطرافیانم )مخصوصا خونواده(
خونواده ای که ببخشین نورمال نباشه کودک رو گاه تا مرز مهر و محبت میبره گاه تا مرز بی اعتنایی و تنهایی میبره و این خلا و این ایجاد و وجود خلا تنهایی و طرد شدن هست که من رو سوق میده به خ.ا به سیگار کشیدن و خیلی کارهایی که همیشه انجام میدم عادتهایی مثل خوردن بیش از حد غذا و خیلی کارهای دیگه
اولین ریشه ای که پیدا کردم اینه
وابستگی رو باید قطع کرد و استقلال رو تمرین کرد فعلن
یا علی

**سها** · 1394 اسفند 6، 23:11

سلام
چ همه سکوت.. چ همه فکر...

(1394 اسفند 6، 21:03)پیچک نوشته است: چه اشتباهی کردم موندم خونه تحمل خونواده واقعا واسم سخته مخصوصا با این همه اختلاف نظر دلم میخواد سر به بیابون بذارم

پ کجا میخواستی بری؟؟
ب نبودنشون فکر کن.. ب نداشتنشون...
اون موقع خیلی خوب تحمل میکنی و لذت میبری از بودنشون...

(1394 اسفند 6، 21:41)پارادایس نوشته است: Lesson one
امروز تو خونه متوجه ی موضوعی شدم که جالب دونستم با شمام در میون بزارم
من به این نتیجه رسیدم که مشکل اساسی و بغرنجم اینه که به شدت وابسته میشم به اطرافیانم )مخصوصا خونواده(
خونواده ای که ببخشین نورمال نباشه کودک رو گاه تا مرز مهر و محبت میبره گاه تا مرز بی اعتنایی و تنهایی میبره و این خلا و این ایجاد و وجود خلا تنهایی و طرد شدن هست که من رو سوق میده به خ.ا به سیگار کشیدن و خیلی کارهایی که همیشه انجام میدم عادتهایی مثل خوردن بیش از حد غذا و خیلی کارهای دیگه
اولین ریشه ای که پیدا کردم اینه
وابستگی رو باید قطع کرد و استقلال رو تمرین کرد فعلن
یا علی

آقا اجازه؟
خب اعتدال چی پس؟
و این ک شما میگین وابستگی دارین اما از طرفی هم میگین خلا دارین.. تناقض نداره؟

و
خیلی ارادت..
یاعلی.

**سها** · 1394 اسفند 6، 23:13

(1394 اسفند 6، 14:16)می توانم نوشته است: خدا نکنه

چرا خدا نکنه؟؟
دوست داری خونه بخت بیف استراگانوف بپزی؟؟!

ان شاء الله خوشبخت باشی..

یاعلی.

**پارادایس** · 1394 اسفند 6، 23:17

سلام عرض ادب و احترام خدمت بانو سها
منظورم از خلا ی حسیه بین جاذبه شدید و دافعه شدیده
ی حالت نامتعادل و متناقض که تو شخصیت هم این مدل رو پیاده میکنه شخصینتی نامتعادل گاه اروم گاه عصبانی گاه خشن گاه مهربون گاه غمگین و گاه خوشحال 53258zu2qvp1d9v

**زینبی** · 1394 اسفند 6، 23:24

به همه اینا فکر کردم که هستم ولی متاسفانه لذتی حس نمیکنم شاید ایراد از خودمه

**می توانم** · 1394 اسفند 6، 23:28

سلام
خوبید دوستان؟

عرض شود که بله
من عمرا منزل خودم ابگوشت بپزم
خورشت کله مورچه می ذارم ولی دیگه آبگوشت نه

منم مثل آقای پارادایس احساس میکنم متعادل نیستم
دوست دارم متعادل باشم
مشکل اینه که دقت میخواد که تا دیدم دارم نا متعادل بازی در میارم تغییر بدم رفتارمو
شایدم اسمش دقت نیست مثلا ... تسلطه .... یا هر چی دیگه

**سها** · 1394 اسفند 6، 23:46

سلام

(1394 اسفند 6، 23:24)پیچک نوشته است: به همه اینا فکر کردم که هستم ولی متاسفانه لذتی حس نمیکنم شاید ایراد از خودمه

بپذیرشون..
لذت رو خودت ایجاد کن..

سخت هم نگیر.. Khansariha (69)

(1394 اسفند 6، 23:28)می توانم نوشته است: سلام
خوبید دوستان؟

عرض شود که بله
من عمرا منزل خودم ابگوشت بپزم
خورشت کله مورچه می ذارم ولی دیگه آبگوشت نه

منم مثل آقای پارادایس احساس میکنم متعادل نیستم
دوست دارم متعادل باشم
مشکل اینه که دقت میخواد که تا دیدم دارم نا متعادل بازی در میارم تغییر بدم رفتارمو
شایدم اسمش دقت نیست مثلا ... تسلطه .... یا هر چی دیگه

هر وقت خورشت کله مورچه پزیدی منو هم دعوت کن..میگن خیلی خاصیت داره...

و
ب نظرم باید قبل از نامتعادل شدن خودمونو ب تعادل عادت بدیم..

ان شاء الله خوب میشیم هممون..(تلاش میکنیم خدا هم میبینه و برکت میده..

)

یاعلی.

**آقای ضربتی** · 1394 اسفند 6، 23:47

سلام
چه جالب همه بیدارند !!!
منم بعد از یه سر درد شدید بیدارم .
یه سوال دوستانی که قهوه زیاد میخورند سر درد شدید نگرفتند.