انجمن شبانه روزی

[sin-sin]

اتفاق خوب امروز این بود که توی حیاط تاب وصل کردیم و حالا دیگه هرچیزیم بشه من راهی و بهونه ای برای دلخوشی و حس کردن کودکی هام توی این گیر و داد و مسائل و مشکلات بزرگسالیم دارم و چی از این بهتر ؟

من عاشق تاب بازی و دوچرخه سواریم ....
که متاسفانه درحال حاضر امکان هیچ کدوم برام وجود نداره[emoji85] [emoji26] [emoji17]

کلا هرچیزی که مارو به کودکی وصل کنه همیشه حال خوب کنه

[تـــواب]

هر کسی این متنو می خونه بدونه
من خیلی پست و بی مقدارم
گند زدم به همه چی به همه چی
خدانگهدار

[همساده]

به نام خدا
عید همه کانونی ها مبارک
اینم یه کلیپ کم حجم و عالی به مناسبت امروز
بی معرفتی ما به امام زمان

[پارادایس]

سلام بچه ها کسی طراحی سایت با ورد پرس بلده توروخدا کمک کنه 
ممنون

[Queen]

سلام

فکر کنم قبلا هم تو شبانه روزی گفته بودم یه جفت فنچ دارم

چند روز پیش آزادشون کردم
اما خوشحال نیستم
نمیدونم تا الان زنده اند یا نه
حس میکنم بهشون ظلم کردم آخه شنیده بودم که بیرون قفس نمیتونند غذاشون رو پیدا کنند وزیاد دوام نمیارند
خیلی خوب هم نمیتونستند پرواز کنند

هروقت یادشون میوفتم ناراحت میشم اما به خودم دلداری میدم که حتما از اینکه آزاد شدن و تونستن پرواز تو فضای آزاد رو تجربه کنند خوشحال بودند شایدم هستند .

[آقای ضربتی]

شاد باشید

[K_1]

هروقت یادشون میوفتم ناراحت میشم اما به خودم دلداری میدم که حتما از اینکه آزاد شدن و تونستن پرواز تو فضای آزاد رو تجربه کنند خوشحال بودند شایدم هستند .

آزمودم مرگ من در زندگی است
چون رهی زین زندگی پایندگی است

حکایت ماست که عمری رو تو قفس میگذرونیم و حاضر نیستیم ساعتی رو آزاد زندگی کنیم؛
حتی اگه از قفس بیرون اومدن، یه ساعت بیشتر طول نکشه
عوضش یه ساعت زندگی کردیم.

این جهان زندان و ما زندانیان
حفره کن زندان و خود را وارهان

[پارادایس]

از همه دست اندر کارای سایت بابت نرم افزار واقعا تشکر میکنم دستتون درد نکنه بابت نرم افزار اندرویدی

[تـــواب]

با خــدا معــامـله کردمـــ !
گفتم:
با خدا معامله کرده بودم...
جوابش اومد...
گفت:چه معامله ای...؟!
جوابش چی بود...؟!
"به خدا گفته بودم : اگه پاک موندم...به دختر پاک و نجیب نصیبم کنه..."
و الطَّیبات للطَّیِِبین...نور26
*یقین دارم*
گفتم:"چشماتو ببند..."
گفت:هوووم...بستم...!
"خب چی می بینی...؟"
هیچ چی...!!!
تاریکه...سیاهه..!!
گفتم:"بدون تو دنیام...این جوریه...تاریک و سیاه...
جواب معاملم با خدا...
اجر این همه سال جهاد در راه خدا با نفسم...تویی...
دیگه تموم شد..."
پرسید:چی تموم شد...؟!
گفتم:این که این همه مدّت واسه پاک بودنم،تلاش کردم که فقط عشقم...یه نفر باشه...اونم همسرم...
لبخندی از سر رضایت رو لبام نشست...
پرسید:واسه چی میخندی؟!
با لبخند توام با اشک شوقی که از گوشه چشام سرازیر میشد رو گونه هام...گفتم: "آخههه...علی بودم...بهم فاطمه داد...حلقه ازدواجو که تو انگشتت انداختم...با علی(ع)عهد بستم که:
تنهات نذارم...
عهد بستم که:
[b]مردت باشم و تکیه گاهت[/b]...
[b]صاحبت باشم و سایه ی روی سرت[/b]...
من با علی(ع)عهد بستم که : 
[b]تا روزی که زنده ام...مثه پروانه دور شمع وجودت بگردم[/b]...  بانوی من...
توچی؟!
تو با فاطمه(س)چه عهدی بستی...؟!
گفت:من با فاطمه(س)عهد بستم که بهترین رفیق و یارت باشم...
عهد بستم که:
همدم  و همنفست باشم...
[b]نه تنها همسر بلکه همسفرت باشم تا خدا.[/b]..
عهد بستم که:
[b]جز تو مردی رو نبینم...ونشناسم[/b]...
من با مادرم عهد بستم که:
[b]هدفم جلب رضایت تو باشه و بس[/b]...کانَِه...رضایت خدا در گرو رضایت توئه...


منبع: 2shmane-khamush.blog.ir(شهید قرنِ21)

[m12]

با خــدا معــامـله کردمـــ !
گفتم:
با خدا معامله کرده بودم...
جوابش اومد...
گفت:چه معامله ای...؟!
جوابش چی بود...؟!
"به خدا گفته بودم : اگه پاک موندم...به دختر پاک و نجیب نصیبم کنه..."
و الطَّیبات للطَّیِِبین...نور26
*یقین دارم*
گفتم:"چشماتو ببند..."
گفت:هوووم...بستم...!
"خب چی می بینی...؟"
هیچ چی...!!!
تاریکه...سیاهه..!!
گفتم:"بدون تو دنیام...این جوریه...تاریک و سیاه...
جواب معاملم با خدا...
اجر این همه سال جهاد در راه خدا با نفسم...تویی...
دیگه تموم شد..."
پرسید:چی تموم شد...؟!
گفتم:این که این همه مدّت واسه پاک بودنم،تلاش کردم که فقط عشقم...یه نفر باشه...اونم همسرم...
لبخندی از سر رضایت رو لبام نشست...
پرسید:واسه چی میخندی؟!
با لبخند توام با اشک شوقی که از گوشه چشام سرازیر میشد رو گونه هام...گفتم: "آخههه...علی بودم...بهم فاطمه داد...حلقه ازدواجو که تو انگشتت انداختم...با علی(ع)عهد بستم که:
تنهات نذارم...
عهد بستم که:
[b]مردت باشم و تکیه گاهت[/b]...
[b]صاحبت باشم و سایه ی روی سرت[/b]...
من با علی(ع)عهد بستم که : 
[b]تا روزی که زنده ام...مثه پروانه دور شمع وجودت بگردم[/b]...  بانوی من...
توچی؟!
تو با فاطمه(س)چه عهدی بستی...؟!
گفت:من با فاطمه(س)عهد بستم که بهترین رفیق و یارت باشم...
عهد بستم که:
همدم  و همنفست باشم...
[b]نه تنها همسر بلکه همسفرت باشم تا خدا.[/b]..
عهد بستم که:
[b]جز تو مردی رو نبینم...ونشناسم[/b]...
من با مادرم عهد بستم که:
[b]هدفم جلب رضایت تو باشه و بس[/b]...کانَِه...رضایت خدا در گرو رضایت توئه...


منبع: 2shmane-khamush.blog.ir(شهید قرنِ21)

چقدر خوب بود[emoji4]

[باران..]

آقای ضربتی مبارک باشه ، به سلامتی ازش استفاده کنید

من که همه جوره باید برم خدمت ، خودمم دوست دارم تجربه کنم ولی دیگه خداییش دوسال زیادیه و الافیه

ماهی قرمز شب عید باز هم تخم گذاشت ، کلا روی تنگ پر از تخم میشه ، ولی هیچکدوم ماهی نمیشن ، چون این ماهی تنهاست و تخم ها بارور نمیشن

این بنده خدا ماهی قرمز ما هم شدیدا تو کفه ، این دومین باره تخم ریزی میکنه ، تو این وقت سال هم ماهی قرمز پیدا نمیشه یکی رو براش پیدا کنیم زوجه اختیار کنه !

انقدر که این خوش اشتها تخم گذاشته الان اگه یه یار شفیق پیشش بود و کنار هم بذر عشقشون رو میپاشیدن و کلبه ی عشقشون رو برای شروع زندگی کنج این تنگ کوچیک و مستاجری بنا میکردن ، الان انقدر نوه و نتیجه داشتن که من الان میتونستم آکواریوم داشته باشم

چرا دستتون به خیر نمی ره
گره از کار این ماهی قرمز تنها باز کن خدا گره از کارت باز کنه
والااا
یکم بگرد یه زوچ خوب براش پیدا کنید

[m12]

آقای ضربتی مبارک باشه ، به سلامتی ازش استفاده کنید

من که همه جوره باید برم خدمت ، خودمم دوست دارم تجربه کنم ولی دیگه خداییش دوسال زیادیه و الافیه

ماهی قرمز شب عید باز هم تخم گذاشت ، کلا روی تنگ پر از تخم میشه ، ولی هیچکدوم ماهی نمیشن ، چون این ماهی تنهاست و تخم ها بارور نمیشن

این بنده خدا ماهی قرمز ما هم شدیدا تو کفه ، این دومین باره تخم ریزی میکنه ، تو این وقت سال هم ماهی قرمز پیدا نمیشه یکی رو براش پیدا کنیم زوجه اختیار کنه !

انقدر که این خوش اشتها تخم گذاشته الان اگه یه یار شفیق پیشش بود و کنار هم بذر عشقشون رو میپاشیدن و کلبه ی عشقشون رو برای شروع زندگی کنج این تنگ کوچیک و مستاجری بنا میکردن ، الان انقدر نوه و نتیجه داشتن که من الان میتونستم آکواریوم داشته باشم

تخم ماهی ها چطوریه[emoji15] [emoji15] [emoji15] [emoji15]

[جناب خان :)]

سلام
دیروز جشن فارغ التحصیلیمون بود
4 سال گذشت..

[m12]

سلام
دیروز جشن فارغ التحصیلیمون بود
4 سال گذشت..

مبارکه ... به سلامتی[emoji254] [emoji254] [emoji253] [emoji253] [emoji253] [emoji253]

[alOne but Happy]

سلام
دیروز جشن فارغ التحصیلیمون بود
4 سال گذشت..  

سلاممممممممممممممممممممم مبارکه منم جشن میخواممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممم