امتیاز موضوع:
  • 34 رأی - میانگین امتیازات: 4.15
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

انجمن شبانه روزی

(1395 آذر 20، 23:19)meep نوشته است: الان هیچ فشاری روی من نیست

ولی بشدت نسبت به خ ا لعنتی متمایلم22

یه صدایی هی بهم میگه ببین 2 روز تونستی اسون بود عیب نداره بعدا هم میتونی22

یکی بیاد هم از من منو هم این صدای شر رو چکی کنه Swear1 Swear1
همین الان پا میشی میری قران صوتی گوش میکنی نداری دانلود کن و پیشنهادم صوت مشاری هست
نمیدونم جدیدا قران برام جدید شده با صوت این بنده خدا متفاوت شده و تمایل پیدا کردم بهش و مدام دارم یس با صدای ایشون گوش میکنم.
برادر شمام بدو برو در اینجور مواقع قران گوش بده خوندنش برای من تنبل سخته و ذهنم درگیر میشه و نشخوار فکری میکنم و تاثیر زیادی نمیبرم اما وقتی گوش میکنم و خط میبرم اولش حواسه پرت میشه اما صدای قاری ادمو جذب خودش میکنه. امتحان کن ضرر نمیکنی
 سپاس شده توسط
(1395 آذر 20، 22:53)جناب خان :) نوشته است:
(1395 آذر 20، 22:49)دریا جون نوشته است:
(1395 آذر 20، 22:33)جناب خان :) نوشته است:
(1395 آذر 20، 22:32)دریا جون نوشته است: 117

سلام
این یعنی چی؟22

یعنی خیلی خیلی دلت گرفته باشه Hanghead
چقد چند شبه داغونم 20

خب بگین اینجا به بچه ها که دلتون وا شه
من به نوبه خودم یاد گرفتم اینجام باید خودسانسوری داشته باشم و نقاب بزنم وگرنه سقوط خواهم کرد و مشکلات روحی زیادی گریبانگیرم میشه.ولی دخمل عمو زشتوو رو نمیدونم. حالا و هوای این روزای منم شبیه دریاست دریایی که بلاست همین دریا جونو میگمااا و اون دریایی که پر از تلاطم و موجهای خروشانه.
 سپاس شده توسط
منم آدمیم که باید حتما حرف بزنم تا آروم شم قبلا خیلی بدتر بودم
ولی الان تقریبا به این نتیجه رسیدم حرف زدن هیچ دردی ازم دوا نمی کنه
برا همین دیگه مثل قبل نیستم
و فقط و فقط در مورد یه نفر موضعمو حفظ کردم
[img=0x0]http://s6.picofile.com/file/8255085326/%D9%84%D9%88%DA%AF%D9%88_%D8%B1%D9%86%DA%AF%DB%8C.gif[/img]
 سپاس شده توسط
[تصویر:  123456789.png]
سلام یه سوال
کسی میدونه چرا این اتفاق میوفته و بین تیتر و شماره فاصله میندازه؟
اسپیس نیست
هم تیتر رو کپی کردم یبار و هم خودم نوشتم اما بازم این فاصله رو میندازه
تو 2 فصل قبل اصلا اینطوری نمیشد
مشکل از کجاست؟؟؟
 سپاس شده توسط
.

(1395 آذر 21، 13:09)بانو نوشته است:
[تصویر:  123456789.png]
سلام یه سوال
کسی میدونه چرا این اتفاق میوفته و بین تیتر و شماره فاصله میندازه؟
اسپیس نیست
هم تیتر رو کپی کردم یبار و هم خودم نوشتم اما بازم این فاصله رو میندازه
تو 2 فصل قبل اصلا اینطوری نمیشد
مشکل از کجاست؟؟؟

میخواستم بگم اینجور سوال هارو باید از شادبانو بپرسین ؛ متوجه شدم شما همونید فقط بسته بندیتون عوض شده  65 
اسم جدید مبارک  65
پس کو شیرینیش؟ 65
[تصویر:  a7f963e5e050.gif]
‌‌‌‌
تاخودت کاری نکنی چیزی تغییر نمیکنه ..
 سپاس شده توسط
سلام
مگه این بنده خدا چی ازش دیدین که فکر کردین این جور چیزا رو بلده؟؟  65
راستی چه شیرینی تازه باید شما بهم شیرینی بدین روحیه بدین که تنزل نام به خودم دادم و شاد رو از خودم گرفتم  117
حالا چون احترام به بزرگتر واجبه و شما 4 سالتونه و من یه سالمم نشده و بچه حرف گوش کنی هستم اینم برای شیرینی برای شما
[تصویر:  fo3589.jpg]
فقط ببخشید دیگه میخواستم شکل آهو دربیارم اینجوری شد  Shy Gigglesmile
من به دلیل اهمیت این سوال و نیازمند جوابم دوباره تکرارش میکنم  53258zu2qvp1d9v
(1395 آذر 21، 13:09)بانو نوشته است:
[تصویر:  123456789.png]
سلام یه سوال
کسی میدونه چرا این اتفاق میوفته و بین تیتر و شماره فاصله میندازه؟
اسپیس نیست
هم تیتر رو کپی کردم یبار و هم خودم نوشتم اما بازم این فاصله رو میندازه
تو 2 فصل قبل اصلا اینطوری نمیشد
مشکل از کجاست؟؟؟
 سپاس شده توسط
خب شما فتوشاپ یاد میدادین ؛ باید بلد باشین دیگه  65
مثل این میمونه کسی که مثلا خلبانی بلده حتما ماشین روندن هم بلده دیگه  65
اگه "شاد" رو یبار دیگه به اول اسمتون برگردونین به عنوان شیرینی بهتون اعتبار +5 میدم  49-2
................
یادداشت: پست پایین دیروز ارسال شده بود که به دلایلی حذف شد ؛ به درخواست مکرر دوستان یبار دیگه باز پخش میذاریم  65
.
.
دیروز یه کولی بازی در آوردم یعنی در حد تیم ملی بانوان 4
تو خونه بودم شدیدا مشغول ساخت و تموم کردن پایان نامه
تو همین حین یه وانتی اومد پرتقال میفروخت ؛ تو خونه گفتن برو پایین پرتقال بگیر ؛ یعنی 1 درصد حال پایین رفتن نداشتم 
گفتم ول کنین حالا رفتم بیرون میگیرم ؛ گفتن نه همین الان برو بگیر
منم دیدم خیلی نامردیه اینجور ؛ اصلا حسش نیست
این وانتی رو ببینین تو عکس  ؛ فاصله من از لب پنجره اتاقم تا اون وانتی انقدر بود :
بزنید رو عکسا بزرگ میشن 

[تصویر:  tf4x_img_20161210_152629_thumb.jpg]

از همین فاصله سرم رو آوردم بیرون ؛ بعد نمیدونم چی شد یه لحظه حس کردم سر زمینم  317 
داد زدم آقاااااااا 
برگشت منو دید اونم جو زمین گرفت و با همون تن صدا جواب داد بلههه 4
بعد از تبادل اطلاعات به این نتیجه رسیدم:  Khansariha (69)

[تصویر:  lbbz_img_20161210_152621_thumb.jpg]

یه سبد پیدا کردم ؛ طناب بستم بهش توش پول گذاشتم فرستادم پایین  65 
یارو خودش پرتقال رو وزن کرد آورد ؛ گذاشت تو سبد و من بدین نحو کشیدم بالا :


[تصویر:  jwyr_img_20161210_152650_thumb.jpg]

[تصویر:  sf7s_img_20161210_152736_thumb.jpg]

بعد برداشتم آوردم تو خونه ؛ کلی ذوق داشتم که ابتکار به خرج دادم و 2 دقیقه از وقتم رو صرفه جویی کردم  65 
در همین حال بودم که پدر به مذمت و نکوهش بنده پرداخت  Hanghead
البته نه بخاطر کولی بازی  65
بخاطر اینکه میگفت هر کسی ؛ هر شغلی که داشته باشه عزت نفسی داره ؛ نباید کاری کنیم احساس کوچیک بودن کنه .
گفت این وظیفه ی من بود که برم میوه رو تحویل بگیرم ؛ نه وظیفه ی اون فروشنده که حالا چون میخوام ازش میوه بخرم میوه رو برام تا 100 متر حمل کنه که و بیاره لب پنجره که مبادا من خسته نشم  Hanghead 
راست میگفت کار خوبی نکردم ؛ خودم بعدش از کارم خجالت کشیدم  Hanghead
البته از کولی بازی خجالت نکشیدما فقط از اون نکوهشه خجالت کشیدم  65
 تازه پیشنهاد دادم زنبیل رو نگه دارن از این به بعد اگه چیزی خریدم و خودم نمیخواستم بیام بالا ؛ اف اف رو بزنم ؛ زنبیل رو بندازن پایین خودشون بکشن بالا  65

پیام اخلاقی برنامه : از این به بعد اگه همچین صحنه ای پیش اومد زنبیل رو صاف از پنجره نفرستین پایین ؛ با شیب 90 درجه و سرعت بالا پرت کنین سمت وانت که اون فروشنده ؛ میوه رو 100 متر حمل نکنه ؛ همونجا مستقیم بندازه تو زنبیل و شما بکشین بالا  65
بله 65 
ولی چه ذوق و شوقی داشتما گفتم حالا میرم میگم چه ابتکاری به خرج دادم تشویقم میکنن 65
هیچوقت دستاورد مهمی برای پدر مادرم نداشتم فکر میکردم این میتونه نقطه ی عطفی باشه در پرونده ی تاریک و سیاهم 65
آخرین باری که پدر مادرم بهم افتخار کردن برمیگرده به 3 سالگی ...
که تونستم خودم دستشوییم رو نگه دارم و دیگه پلاستیکم نکردن  Khansariha (69)
بعد از اون دیگه هیچ دستاورد چشم گیری نداشتم  65
[تصویر:  a7f963e5e050.gif]
‌‌‌‌
تاخودت کاری نکنی چیزی تغییر نمیکنه ..
Khansariha (13) Khansariha (13) Khansariha (13) Khansariha (13) Khansariha (13)
53 برنامه ریزی روزانه  53 

در این دنیا اگر غم هست
صبوری کن خدا هم هست
 سپاس شده توسط
منم اعتبار میخوام 22
53 برنامه ریزی روزانه  53 

در این دنیا اگر غم هست
صبوری کن خدا هم هست
 سپاس شده توسط
منو با اعتبار گول نزنید تا ادم نشم اسممو برنمیگردونم  25 25 25
 سپاس شده توسط
بسیار سپاسگذارم از آقای شازده کوچولو که جواب سوالمو یافتند اینجا میذارم شمام یاد بگیرید اگه چنین مشکلی براتون پیش اومد

------------------------------------------------------
[quote pid='375928' dateline='1481449155']
بانو
[تصویر:  123456789.png]
سلام یه سوال
کسی میدونه چرا این اتفاق میوفته و بین تیتر و شماره فاصله میندازه؟
اسپیس نیست
هم تیتر رو کپی کردم یبار و هم خودم نوشتم اما بازم این فاصله رو میندازه
تو 2 فصل قبل اصلا اینطوری نمیشد
مشکل از کجاست؟؟؟

[/quote]
------------------------------------------------------------------------------------------------
جواب جناب شازده کوچولو
نقل قول:
این کار رو کنید:
توی همین خطی که هدینگ 3 هست و مشکل دارید کلیک کنید.
روی گزینه‌ی نشون داده شده به رنگ قرمز در (این) شکل کلیک کنید،
و از میان گزینه‌هایی که میاد، Define new multilevel list رو بزنید
اون وقت صفحه‌ای باز میشه، پایینش سمت چپ More رو بزنید،
و از بین گزینه‌های جدیدی که میاد،
قسمت follow number with رو به nothing تغییر بدین و ok رو بزنید.
اگه توضیح ها واضح نیست بگین تا با شکل بیش تر توضیح بدم.
--------------------------------------------------------------------------------------
اینم سمپل مشکلی که وجود داشت
رامین خان هر چی فکر میکنم کارتون خیلی ناپسندیده و نکوهیده بوده
برید توبه کنید
[img=0x0]http://s6.picofile.com/file/8255085326/%D9%84%D9%88%DA%AF%D9%88_%D8%B1%D9%86%DA%AF%DB%8C.gif[/img]
 سپاس شده توسط
سلام
سلام به جمیع اطباع و علما و فضلا 65
این ارسلان بود تیمور بود قیصر بود ساسان بود نه فک کنم روزبه بود کجاست؟ 4chsmu1

این رامین که ترکونده قانون نیوتن را 4chsmu1
من دوسه تا مشکل دارم تو داستانت
اول بگو اصالتا کجایی من سوالی شده برام Gigglesmile
بعد اینکه اون بنده خدا که صداقتی کار کرده و اومده میوه ها رو آورده باید مجازات بشه نه شما اون باید پول رو بر میداشت و بلند داد میزد خدا بده برکت و گازشو میگرفت تا فرهنگ سازی بشه 4chsmu1 نه اینکه شما رو تشویق کنه
البته یه کار دیگه هم میتونست بکنه بهت بگه محکم بگیر خیلی پرتقاله بعد یه دفعه طناب رو میکشید تا از همون پنجره بیوفتی پایین بترکی Khansariha (13)
بعدی اینکه خداییش راستشو بگو تو که حال نداری راه بری سه سوته طناب به اون بلندی از کجا جور کردی 4chsmu1
در آخر اینکه خودتو ناراحت نکن خیلی ها همون دست آورد رو هم تو زندگیشون نداشتن  4chsmu1 همیشه پایینتر از خودتو ببین Khansariha (13)
[تصویر:  05_blue.png]
داشتم خوب پیش می رفتم 
نمی دونم چی شد که ... 
بازم ضربه خوردن و گزیده شدن از مسیری تکراری 
چرا نمی تونم حذفشون کنم ؟؟؟ 
ذره ذره وجودم و جسم داره آب می شه ...
 سپاس شده توسط
4chsmu1 سلام بازم یه سوال ورد دارم 4chsmu1
65 من تا نگارش پایان نامه ام تموم شه همه رو خون به جیگر میکنم 65
و اما سوال
من بخوام رفرنس نویسی کنم که اگر موردی در وسط فصلی اضافه شد
خودش مرتب کنه مثل شماره گذاری فصلها و یا فهرست
و از طرفی نخوام تک تک تمام اطلاعات مراجه رو وارد کنم و 
همه رو کیلویی با فرمت APA از سایتهای مرتبط گرفتم
و بخوام از اینا استفاده کنم چه باید بکنم؟
امکانش هست با همین ادرس مرجعی که دارم و فرمت APA هست 
از مرجع نویسی ورد استفاده کنم ؟
یا باید اطلاعات رو خودم وارد کنم و جناب ورد خودش برام با فرمت APA مراجع را تکمیل کنه؟
 سپاس شده توسط


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 2 مهمان