امتیاز موضوع:
  • 34 رأی - میانگین امتیازات: 4.15
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

انجمن شبانه روزی

سلام بازم شکست بازم شکست نمیدونم دیگه چکار کنم این نهایت ظورم بود 2روز
بخدا دوست دارم همین الان بمیرم این وسوسه های لعنتی وقتی میان سراغم.نمیدونین با من چکار میکنن نمیدونین به چه گناهی منو دعوت میکنن فقط دوست دارم الان دیگه تموم صم حقمه که بمیرم و برم به همون درکی که خودم ساختمش خدایا چیکار کنم تو بهم بگو من که اخرشم الان نشد بازم نشد نمیشه از دیشبه خودمو دارم نگه میدارم 
تکون نمیتونستم بخورم تحریک میشدم وضع من خیلی بده من جوری شدم که با صدا هم تحریک میشم و بشدت اعصابم بهم ریختست من هرکاری کردم نشد بازم سرم داد میکشه میگه این گناهو کن سرم داد میکشه و از ترس این صدای شر پامیشم فیلتر شکن دانلود میکنم و بازم ..... فقط بخاطر اینکه خفش کنم 
تنهادچیزی که میخوام اینکه هر چه زودتر بمیرم 
برامم دیگه اصلا مهم نیست پا میشم همیم الان میرم کافور میخرم میخورم یا ادم میشم یا میمیرم
[تصویر:  05_blue.png]
 سپاس شده توسط
یکی کمک کنه الانه که از غصه بمیرم Hanghead
[تصویر:  05_blue.png]
 سپاس شده توسط
چی شده مستر میپ؟
♧ ما ابدیت را در پیش داریم♧
 سپاس شده توسط
(1395 آذر 24، 20:05)meep نوشته است: یکی کمک کنه الانه که از غصه بمیرم Hanghead

به کجا چنین شتابان؟
 سپاس شده توسط
پست قبلی خودم توضیح دادم
[تصویر:  05_blue.png]
 سپاس شده توسط
خاله حرفایی که میزنم همون چیزاییه که همه مون میدونیم فقط محض یادآوری به خودم و دوستام دارم میگم
وسوسه هست کاریشم نمیشه کرد یعنی اگر این نبرد شر و خیر تو وجود ما نبود که دیگه بهشت و جهنم معنایی نداشت
خدا ابلیس رو قرار داد تا به ما کمک کنه به ضعفهامون پی ببریم و خودمونو اصلاح کنیم و آدم تر شیم
این حس نچسب و دردناک و مزخرف بعد گناه نشونه خوبیه که به مرحله عناد و دشمنی نرسیدیم
خاله خدا تا لحظه مرگ کسی رو قضاوت نمیکنه ..خیلی بده که شکستید اما خیلی خوبه که شاد نیستید بعدش
کافور و این چیزا فقط صورت مسئله رو پاک میکنه و علوه بر اینا بدنتونو نابود میکنه و اونوقته که بعد ازدواج مکافاتتون چندتاس 
هیچ قله ای هموار نیست برای رسیدن به قله های مختلف تو زندگیمون رنج میبریم زمین میخوریم و این طبیعت زندگیه و تنها راهش اینه که مبارزه کنیم خاله و تو این امتحان پاس بشیم تا بتونیم بریم سراغ قله های دیگه زندگیمون
ی یا علی بگید بلند شید دنیا به آخر نرسیده خاله
وضو بگیرید ی دو رکعت نماز نشسته بخونید هدیه کنید به حضرت علی اصغر که باب الحوائجن..از همین شهید عزیز اقا محمدرضا دهقان کمک بخواید که دعا کنن در حقتون
پاشو خاله ..خدا همچنان دوستتون داره و میدونه ظرفیت غلبه بر این گناه رو دارید وگرنه هرگگگگگگگز شما رو با این مسئله امتحان نمیکرد چون خودش گفته بارها هم گفته لایکلف الله نفسا الا وسعها
♧ ما ابدیت را در پیش داریم♧
 سپاس شده توسط
بوی یلدا را میشنوی؟انتهای خیابان آذر ...
باز هم قرار عاشقانه پاییز و زمستان ...
قراری طولانی به بلندای یک شب....
شب عشق بازی برگ و برف...
پاییز چمدان به دست ایستاده ....
عزم رفتن دارد....
..آسمان بغض میکند ...میبارد...خدا هم میداند عروس فصل ها چقدر دوست
داشتنیست ..چند روزی بیشتر مهلت ماندن میدهد ....
آخرین نگاه بارانی اش را به درختان عریان میدوزد ..دستی تکان میدهد ......قدمی برمیدارد سنگین و سرد

کاسه ای آب میریزم پشت پای پاییز... که....تمام میشود ...
پاییز ای آبستن روزهای عاشقی ...رفتنت به خیر ..سفرت بی خطر
 سپاس شده توسط
از بخشندگی خدا هر چی بگم کمه 
یاالله تو بهترین یاوری
با اینکه آلوده و شرمسارو روسیاه هستم 
تو آرزوی منو براورده کردی امروز 
یا الله شکرت 
منو ببخش و بیامرز و توان بندگی بده تا جبران کنم
 سپاس شده توسط
چه جالب است
ناز را می کشیم؛
آه را می کشیم؛
انتظار را می کشیم؛
فریاد را می کشیم؛
درد را می کشیم؛
ولی بعد از این همه سال، آنقدر نقاش خوبی نشده ایم که بتوانیم دست بکشیم!
.... " از هر انچه آزارمان میدهد" ....
 سپاس شده توسط
دوستان کسی هست که افتر افکت کار کرده باشه و طراحی موشن گراف؟
سلام
وسط بحثتون یه چیزی بگم من خودم یادم میفته فقط میخندم طوری که مامانم بهم مشکوک شده یا عاشق شدم یا دیوانه Khansariha (13)  Khansariha (13)

کلاس زبان که میرم چون صبح زودشو برداشتم همه خانوما بالای 30 سال فکنم یدونه بیست و خورده ای باشه..یه خانومه هست 55 سالشه از اول بغل من میشینه بعد ایشون ازدواج نکردن بعدشم از این خانومای خیلی خوش گذرون و پاین 4chsmu1

بعد یه خانم دیگه هم هست از اول ایشونم اینورم میشینه فکنم 40 و خورده ای باشن..بعد حالا من این جوری فهمیدم ایشون از این خانوم جلسه ای و به قول خودش دست دختر پسرا رو میزاره تو دست هم 4chsmu1

بعد چند روز پیش بعد کلاس بحث سر ازدواج شد..این که مثلا ادم زود ازدواج کنه یا دیر و این حرفا..جای باحال ماجرا اینجاست که این دو تا مثلا میخواستن جواب همو بدن تو چشای من نگاه میکردن حرف میزدن..یه مختصری از مکالمشونو میگم Khansariha (13)

اون خانوم پایه میگفت به من ببین هیچ وقت خر نشو ازدواج کنیا همه عشق , حالتو بکن تموم شد بعد.. من الان شوهر ندارم نگاه چقدر ازادم ..ولی مثلا الان این خانوم (خانوم جلسه ایه) اگر ازدواج نمیکرد الان افسرده شده بود Khansariha (13) 

بعد این خانوم جلسه ای خطاب به اون ولی تو چشای من زل زده میگه زدواج سنتیه خدا قرار داده وقتش که بگذره برای دختر دیر بشه دیگه اون حس طراوت و نداره واسه چی باید اینده خودتو نابود کنی؟همین الان ازدواج کن بهترین سنه..پسر خوب هم که ریخته 4chsmu1 به حرفای بقیه هم گوش نده چیزی که من میگمو گوش کن 65

هیچی دیگه به گیس و گیس کشی داشت میرسید ..اخر سر به من این جوری میکنن اصلا بببییم نظر خودش چیه؟
حالا منو میگی...مونده بودم چی بگم هر دوشون راضی شن دست از سرم بردارن Khansariha (13)
گفتم ازدواج خوب هست ولی به موقعش زودش خوب نیست  و این حرفا..
حالا این حرف منو من نمیدونم این خانوم جلسه ایه چطور برداشت کرده زنگ زده خونمون با مامانم حرف زده میگه من در دخترتون تمایلات ازدواج میبینم چهار تا موردم انداخته تو دامن مامان من قطع کرده Khansariha (13)  Khansariha (13)

حالا مامان من گوشی رو گذاشته جیغ جیغ که ملوم نیست چی گفتی فکر میکنن شوهر ندیده ای Khansariha (13)

اصلا هر چی فکر میکنم نمیفهمم چرا اخر به من ختم شد ؟بعد اون به کنار تمایلات و این حرفا رو از کجاش درود؟ 4chsmu1

کلا اینا به کنار چقدر شادم کرد  24  
اون خانوم پایه هم اومدیم خونه هم پیام داد گول حرفای اون و نخوریا 4chsmu1

چقدر ولی طرز فکرا متفاوته...یعنی رسما قربون مامان خودم  Khansariha (63)
من هرگز نمی گویم در هیچ لحظه‌ای از این سفر دشوار، گرفتار ناامیدی نباید شد. من می‌گویم: به امید بازگردیم، قبل از اینکه ناامیدی، نابودمان کند...

"نادر ابراهیمی"

وَ لا تَقرَعنی قارِعَةً  یَذهَبُ لَها بَهائی...

و مرا چندان به  سختی دچار مکن که
بزرگی و سرزندگی ام  را از میان ببرد.


"صحیفه سجادیه"
 سپاس شده توسط
مرد هر روز دیر سر کار حاضر می شد، وقتی می گفتند: «چرا دیر می‌آیی؟»
جواب می‌داد: «یک ساعت بیشتر می‌خوابم تا انرژی زیادتری برای کار کردن داشته باشم، برای آن یک ساعت هم که پول نمی‌گیرم!»
یک روز رئیس او را خواست و برای آخرین بار اخطار کرد که دیگر دیر سر کار نیاید. مرد تدریس هم می‌کرد. هر وقت مطلب آماده برای تدریس نداشت به رئیس آموزشگاه زنگ می‌زد تا شاگردها آن روز برای کلاس نیایند و وقتشان تلف نشود.
یک روز از پچ پچ های همکارانش فهمید ممکن است برای ترم بعد دعوت به کار نشود. مرد هر زمان نمی‌توانست کار مشتری را با دقت و کیفیت، در زمانی که آنها می‌خواهند تحویل دهد، سفارش را قبول نمی‌کرد و عذر می‌خواست. یک روز فهمید مشتریان ش بسیار کمتر شده‌اند. مرد نشسته بود. دستی به موهای بلند و کم پشتش می‌کشید. به فکر فرو رفت. باید کاری می‌کرد. باید خودش را اصلاح می‌کرد. ناگهان فکری به ذهنش رسید. او می‌توانست بازیگر باشد.
از فردا صبح، مرد هر روز به موقع سر کارش حاضر می‌شد. کلاس‌هایش را مرتب تشکیل می‌داد و همه سفارشات مشتریانش را قبول می‌کرد. او هر روز دو ساعت سر کار چرت می‌زد. وقتی برای تدریس آماده نبود در کلاس راه می‌رفت، دست‌هایش را به هم می‌مالید و با اعتماد به نفس بالا می‌گفت: «خب بچه‌ها، درس جلسه قبل را مرور می‌کنیم.»
سفارش‌های مشتریانش را قبول می‌کرد اما زمان تحویل، بهانه‌های مختلفی می‌آورد تا کار را دیرتر تحویل دهد. تا حالا چند بار مادرش مرده بود، دو سه بار پدرش را به خاک سپرده بود و ده‌ها بار به خواستگاری رفته بود. حالا رئیس او خوشحال است که او را آدم کرده، مدیر آموزشگاه راضی است که استاد کلاسش منظم شده و مشتریانش مثل روزهای اول زیاد شده‌اند! اما او دیگر با خودش صادق نیست. او الان یک بازیگر است، همانند بقيه مردم!
 
53
 سپاس شده توسط
سلام

من تصمیم گرفتم که بشدت اینترنت رفتنم رو کنترول کنم و سعی میکنم جاهایی که ضرورتی نداره و میدونم اگه برم رو مطالب زیادی کلیک میکنم و ادامه میدم و از موضوعی که به دنبالشم به کل خارج میشم و دوباره میفتم تو چرخه نکبت گناه به همین دلیل تصمیم گرفتم در استفاده از بعضی سایت هایی که منو وارد همین چرخه میکنن یه راهکار خیلی ساده رو انجام بدم و فقط با بخشی که کار دارم برم و از هدفم دور نشم.

یک نرم افزار بسیار ساده نوشتم که این نرم افزار برای من این طور هست که بازش میکنم و روی دکمه مذهبی کلیک میکنم و مستقیما بخش مذهبی سایت اپارات برای من باز میشه.
چون من خیلی وقتا حالم بد میشد و نیاز داشتم برم و ویدیئو های مذهبی ببینم و یا ویدئو های شهدارو
میومدم وارد سایت اپارات میشدم کلا از هدفم دور میشدم و یک ساعتی گم و بعدشم دوباره گناه.

به همین دلیل گفتم شاید بدرد شما دوستانم بخوره
[تصویر:  x297d3hy6agy_t.jpg]

از این لینک هم میتونید دانلود کنید و استفاده کنید

نکته:این نرم افزار فقط با مرورگر فایرفاکس کار میکنه
[تصویر:  05_blue.png]
 سپاس شده توسط
آفرین 53
خوب نرم افزار رو هم بذارید دیگه

[تصویر:  nasimhayat.png]
 سپاس شده توسط
[تصویر:  18672_bandari.gif] امروز یه الــــــونیـــــسم زدم [تصویر:  18672_bandari.gif]


[تصویر:  z8n7_alonism.jpg]
53
 سپاس شده توسط


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 5 مهمان