آهان اصلا اومدم یه چیز دیگه بگم بحث خدمت اومد وسط....
چند روز پیش داشتم یه کتاب میخوندم در محضر مجتهدی( همین روحانی باحاله خدا بیامرز که قبلترها تلویزیون نشونش میداد رئیس مدرسه مروی) خیلی کتاب باحالیه توصیه میکنم بخونید.
یه بخشی ازش بود راجع به عجب و غرور به اعمال خیر یه مضمون داشت که تا الان نشنیده بودم. حدیث داریم از پیامبر که خدا خودش میگه اگه بخوام حساب کتاب کنم با بنده هام و قشنگ بکشونمشون پای حساب و کتاب همه رد میشن!!!!
اون صفحه رو چند بار خوندم و تو ذهنم مرور کردم کارهایی که همیشه فکر میکردم دستمو ممکنه بگیره یه روز و بخاطر همونا لطف خدا شامل حالم بشه...دیدم ای بابا شاید همون کارهای خوب وبال بشه برام و خیری نداشته باشه تو محکمه خداوند...این که کارهای خوب و ثوابمه دیگه وای به حال کارهای بد و ناشایستم.
فهمیدم که وقتی برنامه بهبودی میگه همه چیز رو به نیرو برتر بسپار فقط وسوسه ها رو نمیگه حتی کارهای خوبتو رو هم میگه بخدا بسپار یعنی هر کاری میکنی سعی کنی اراده اون تو زندگیت پیاده کنی
پیام بهبودی
در دوران بهبودی شخصاً تصمیم میگیریم بگذاریم نیرویی برتر و مهربان ما را هدایت کند. این راهنمایی همواره در دسترس است؛ برای یافتن آن فقط به صبر نیاز داریم. این راهنمایی اغلب در خرد درونی ما که آن را وجدان مینامیم، آشکار میشود.
وقتی قلب خود را به قدر کافی میگشاییم تا راهنمایی نیروی برتر را حس کنیم، آرامش ملایمی را احساس میکنیم. این آرامش، چراغ هشداری است که ما را در میان احساسات آشفته خود هدایت میکند و وقتی ذهن ما آشفته و مشغول است، راهنمایی روشنی را به ما ارائه میدهد. وقتی اراده خداوند را در زندگی خود جستجو و دنبال میکنیم، احساس شادمانی و رضایتی به ما دست میدهد که وقتی به تنهایی شکست میخوریم، در اکثر موارد از ما گریزان است. وقتی میخواهیم اراده نیروی برتر خود را اجرا کنیم، شاید ترس یا تردید، ما را آزار دهد، اما آموختهایم به لحظه روشنی اعتماد کنیم. بزرگترین خوشبختی ما در پیروی از اراده خداوند مهربان نهفته است.
شايد خوشبختي همين باشد
كه با خودت نگويي :
كاش جايِ ديگري بودم
كارِ ديگري داشتم
يك آدمِ ديگري بودم ... !
عاقبتت بخیر همسفر