1396 مرداد 6، 23:29
1396 مرداد 6، 23:36
البنه میوه و ... خوردم
کته کبابم خوبه
دلم بادام تازه میخواد
سپاس شده توسط
سپاس شده توسط
1396 مرداد 7، 1:07
یکهو این ترانه افتاده توی دهن بنده
اگه عاشقت نبودم
پا نمیداد این ترانه
بیخیال بد بیاری
زنده باد این عاشقانه
او که حافظ توست هرگز نخواهد خوابید ...
سپاس شده توسط
سپاس شده توسط
1396 مرداد 7، 8:51
دوباره یدونه شنبه دیگه از راه رسید
شنبتون به خیر و شادی
با هفته ای دلچسب
پر تلاش
پر انرژی
پیش به سوی اهدافی ک بهمون نزدیکتر میشن
او که حافظ توست هرگز نخواهد خوابید ...
1396 مرداد 7، 11:12
ویرایش شده
به نام خدا
پیام بهبودی
رنجش
فاجعهی رنجش این است که بعد از مدتی که به دفعات آن را در فکرمان مرور کردیم رو به خودمان برمیگردد. زمانی که رو به خودمان برگردد به صورت رنجش از خود است. "چرا من بیچاره همیشه در موقعیتی هستم که این اتفاقات برایم رخ میدهد؟"
از خودمان بدمان می آید و به مرور زمان از خودمان متنفر می شویم. این تنفر بعد از مدتی تبدیل به احساس بیچارگی میشود - این بیمار ترین حالتی است که انسان می توانند در آن به سر ببرد. «« احساس بیچارگی و قربانی بودن »» .
ما که درگیر شهوتیم عاشق این احساس هستیم. از صبح که بیدار میشویم قربانی بودن را مثل عبای شرافت میپوشیم و همینطور که از در بیرون میرویم میگوییم "بیا دنیای کثیف، پدرم را در بیاور، سرکوبم کن، چون میدانم که این کار را خواهی کرد. کار همیشگیات است."
برای ما این منحرف ترین راه ِ ساختن «احترام به نفس» است. لابد اگر تمام دنیا دارد به ما بدی می کند، ما آدمهای خیلی خوبی هستیم!!! اگر یک اسیر شهوت را میخواهید ناراحت کنید برایش احساس ترحم بکنید؛ با پرخاش به شما خواهد گفت: "برای من دلسوزی نکن - این شغل خودم است!!!"
شايد خوشبختي همين باشد
كه با خودت نگويي :
كاش جايِ ديگري بودم
كارِ ديگري داشتم
يك آدمِ ديگري بودم ... !
عاقبتت بخیر همسفر
كه با خودت نگويي :
كاش جايِ ديگري بودم
كارِ ديگري داشتم
يك آدمِ ديگري بودم ... !
عاقبتت بخیر همسفر
سپاس شده توسط
1396 مرداد 7، 12:02
گاهی خوب و گاهی بد
گاهی پر انرژی و گاهی خنثای مطلق
هممون تجربه های تلخ و شیرین و حتا خنثای زیادی داریم
من شخصا توی این چند ماه اخیر با جون کندن دوام اوردم تا فقط یه روز دیگه زنده بمونم و از هجوم خاطرات ، خیانت ها ، حرفها ، دشمنی ها فرار کنم یا در واقع باهاشون مقابله کنم
فقط با این جمله های متناقضی که گفتین
فقط با اینکه بدونم خدای منم هست فقط خدا مال بقیه نیست
فقط اینکه باور کنم گذشته دیگه گذشته
هرچقدر بهم خیانت بشه ، تلافی بشه ، ازار ببینم
فعلا اینا گذشته
و من هنوز نفس می کشم
انکار نمیکنم که همین چند ماه پیش ارزوی مرگ داشتم و به طریقه های مختلف عصبانیتم رو سر خودم خالی می کردم و خلا درونیم رو نمیتونستم با هیچی پر کنم
ولی به قول شما باید اقدام کرد
و من سعیم رو کردم که از همه اینها زنده بیام بیرون
البته تا الان
خدا از ایندم باخبره
و خودش حمایتم کنه
او که حافظ توست هرگز نخواهد خوابید ...
سپاس شده توسط
1396 مرداد 8، 5:29
ویرایش شده
سلااااااام
صبح بخیر
یه صبح دیگه
صدای گنجشک
آسمون آبی
نسیم ملایم
خدایا شکرت
یه دعا هستش من خیلی دوسش دارم یجورایی خیلی قاطعه
«یا مُسبِّبُ سَبِّب، یا مُفَتِّحُ فَتِّح، یا مُفرِّجُ فَرِّج، یا مُدَبِّرُ دَبِّر، یا مُسَهِّلُ سَهِّل، یا مُیَسِّرُ یَسِّر، یا مُتَمِّمُ تَمِّم، بِرَحْمَتِکَ یا اَرحَمَ الرّاحِمین»
او که حافظ توست هرگز نخواهد خوابید ...
سپاس شده توسط
1396 مرداد 8، 20:48
شب تون بخیر
من چند روزی نیستم. دارم میرم شیراز.
ایناهاش:
با خیال راحت می تونید سایت رو به هم بریزید.
همکارا از دستم خسته شده بودن. گفتن چه کنیم چه نکنیم خلاصه به بهانه ی ماموریت یه توپولوف موپولوفی جور کردن برامون.
منم که تا حالا هواپیما سوار نشدم. برام خیلی هیجان انگیزه. حتا اگه از نوع سقوطش باشه.
(یاد فردوسی پور تو خندوانه افتادم که آرزوی سقوط و مرگ های عجیب غریب داشت. )
خلاصه که
ما رفتنی شدیم
اون جا میگن یکی هست که تخصصش گزارش سازی و تحلیل داده هاست.
من و چند نفر دیگه عازمیم برای آموزش + مقداری چاشنی تفریح
معاون امروز که جمع مون کرده بود گفت حتما می خوام شاد ببینم تون.
خودش شیرازیه. یعنی سال ها اون جا بوده. در واقع ما رو می بره شهر خودش.
تو کار فوق العاده جدی. کمی بیش از حد سخت گیر.
اما لبخندهاش رو هم به جاش می زنه.
با این همه
هنوز برای من کشف نشده است.
اما یک ویژگیش خیلی خوبه
همه چیز رو تغییر میده
هر چیزی که فکرش رو کنید
حتا چیزهایی که کسی تا به حال جرأت فکر کردن با خودش رو هم نداشته.
مرده.
خیلی مرد.
سپاس شده توسط
1396 مرداد 8، 20:54
و سفر به سلامت انشالله
او که حافظ توست هرگز نخواهد خوابید ...
سپاس شده توسط
1396 مرداد 8، 21:00
نقل قول: منم که تا حالا هواپیما سوار نشدم. برام خیلی هیجان انگیزه. حتا اگه از نوع سقوطش باشه.تو برگه نوشته بود وسیله نقلیه، بعد تو گفتی با هواپیما میرم ذهنیتمو خراب کردی
من تاحالا فک میکردم به موتور و ماشین میگن وسیله نقلیه
اگر از میان جهنم می گذری به راهت ادامه بده.
سپاس شده توسط
سپاس شده توسط
سپاس شده توسط