1399 مهر 28، 9:47
(1399 مهر 28، 4:00)مهدوی نوشته است: من به شما تیکه میندازم؟
من چرا باید به شما تیکه بندازم؟
خدا نکنه
اگه سوءتفاهمی باشه امیدوارم حل بشه؛ اگه اشتباه از من بود که زیاده روی کردم معذرت میخوام هرچند به نظرم من به شما تیکه ای ننداختم فقط درباره اعتبار منفی و خرید راز مهدی با هم بحث کردیم...
ناراحت شدین؟
لطفا ناراحت نشین : ) مورد خاصی نبود ، دیشب یکی از خوب ترین شب های کانونی بود و بحث خوبی داشتیم و تونستیم صفحات و ببریم جلو
تیکه هم فکر کنم ک منظور من و بد متوجه شدین ،منظور من چیزی نبود .فراموش کنید
امشب میگم یعنی قرمه سبزی نمیارین؟راستش مدیر حقوق ندادن آشپزخونه فقط نون پنیر داریم
(1399 مهر 28، 7:01)مرد مجاهد نوشته است:نقل قول: سلام آقای مجاهد ، درسته پست های بر آمده از دل این مشکوک نیست؟؟؟؟
اول ماه نشده ک حقوق ها رو دادن؟؟؟؟؟من ک حقوقی از مدیر دریافت نکردم
در مورد فال من از اونایی هستم ک ادبیاتم همیشه ب زور 10 میشد ، توضیحات فال و میخونم یعنی جناب حافظ گفتن ک یاقوت این ماه میتونه درسش و شروع کنه؟؟؟گفتن کتاب جور میشه ؟؟؟؟
سلام خانم یاقوت
چرا مشکوک .. برادر موری سربازی هستن و اونجا دلها میگیره و حرفهای آدمها دلی تر میشه
منظورم اول ماه ربیع الاول بود ..
والا چی بگم .. اگه نظر بنده رو میخواین میتونیم این برداشت رو بکنیم که با توکل بر خدا به تلاشهاتون ادامه بدین و از خداوند بخواهید در هر قدم بهترین راهنمایی و راهنما رو روزیتون بکنن
ان شاء الله کتابها هم جور میشه و شما ما رو از خبرهای خوب تلاشهاتون مطلع میکنین
پس این صدای عشق ا کجا میاد؟؟؟نکنه چند نفر عاشق شدن فرکانس ها بهم خورده
آقای موری خیلی خوشحالم ک هستین ، حضور شما باعث یادآوری روزهای گذشته ی کانونی میشه
درسته اول ماه ربیع : ) منم شوخی کرده بودم
راستش ی مدتی خیلی ب جناب حافظ ، ستاره ها و قهوه و اینا معتقد بودم ، بعد دیدم هیچوقت اون چیزی ک میخوام نمیشه پس خودم دست ب کار شدم : ) انشالله چیزی ک میخوام میشه
سلام همگی ، صبحتون ب خیر باشه
مواظب خودتون باشین .
از قدیمی ترین عضو کانون تا جدید ترین عضو کانون برام خیلی عزیز هستین ، دوستتون دارم و نقطه
پ ن: وقتی تو کانون صدا ب صدا نرسه یعنی کانون حالش خوبه
مرسی ا آقای مهدوی و مهدی منتظر ک پایه بودن و چند ص شبانه رو بردیم جلو
روزتون ب خیر