انجمن شبانه روزی

[K_1]

ای بابا .. تو هنوز میخوای ادامه تحصیل بدی؟
چند ماه پیش حرف شهادت شد گفتی آمادگی نداری .. هنوز پیدا نکردی آمادگیش رو؟  
چه وضعشه حاجی ...

[mahdimontazer]

ای بابا .. تو هنوز میخوای ادامه تحصیل بدی؟
چند ماه پیش حرف شهادت شد گفتی آمادگی نداری .. هنوز پیدا نکردی آمادگیش رو؟  
چه وضعشه حاجی ...

هنوز نه  
فعلا یه ۷،۸ سالی وقت دارم

[زینبی]

آقا ما هم نیت کردیم 

ما رو به جمع حافظیون اضافه کنید 

[K_1]

هنوز نه  

فعلا یه ۷،۸ سالی وقت دارم

وقتیه؟! .. حاجی یه دوره شهادت شناسی برامون بذار

آقا ما هم نیت کردیم 

ما رو به جمع حافظیون اضافه کنید

خیلی خوش آمدید خانم زینبی .. چشم .. اختیار دارید

---

خب .. خانم شادن هم تشریف اوردن
عاشق هم اومد و رفت

خانم یاقوت هم شاید به صورت مهمان تشریف اوردن .. ان شاء الله سلامت باشن
خانم دختر پاک هم همینطور .. شاید تشریف بیارن ایشون هم

---

با اجازه همگی شروع کنیم پس

بسم الله الرحمن الرحیم
اللهم صل علی محمد و آل محمد

[شادن]

منم حاضر

[K_1]

بفرمایید .. الحمد لله ..

[K_1]

ای شاهد قدسی که کشد بند نقابت
و ای مرغ بهشتی که دهد دانه و آبت

خوابم بشد از دیده در این فکر جگرسوز
کاغوش که شد منزل آسایش و خوابت

درویش نمی‌پرسی و ترسم که نباشد
اندیشه آمرزش و پروای ثوابت

راه دل عشاق زد آن چشم خماری
پیداست از این شیوه که مست است شرابت

تیری که زدی بر دلم از غمزه خطا رفت
تا باز چه اندیشه کند رای صوابت

هر ناله و فریاد که کردم نشنیدی
پیداست نگارا که بلند است جنابت

دور است سر آب از این بادیه هش دار
تا غول بیابان نفریبد به سرابت

تا در ره پیری به چه آیین روی ای دل
باری به غلط صرف شد ایام شبابت

ای قصر دل افروز که منزلگه انسی
یا رب مکناد آفت ایام خرابت

حافظ نه غلامیست که از خواجه گریزد
صلحی کن و بازآ که خرابم ز عتابت

[زینبی]

ممنون آقای مجاهد

من سهم ام رو از فال برداشتم
اون قسمتش که گفته ایام را با افکار بیهوده تلف نکرده و به فکر جبران گذشته باش با منه

باقیش برای شما

[mahdimontazer]

من هم اون قسمتشو برا خودم بر می دارم.
اون گمگشته مال کیه؟

[K_1]

زنده باشید خانم زینی
چه خوب ..
بله این بیتش در این رابطه است:

تا در ره پیری به چه آیین روی ای دل
باری به غلط صرف شد ایام شبابت

البته پیری و جوونی نسبیه و هر کس تو هر سنی که هست احساس میکنه نسبت به گذشته خیلی بزرگ شده .. حال آنکه هنوز بچه است

این بیتش هم برام جالب بود .. انگار با کانون بود:

ای قصر دل افروز که منزلگه انسی
یا رب مکناد آفت ایام خرابت

[K_1]

من هم اون قسمتشو برا خودم بر می دارم.
اون گمگشته مال کیه؟

گمگشته کتاب میکرو طبقه بندی ادبیاتته حاجی جان .. اون رو بخون که زودتر برسیم به مرحله شهادت

[K_1]

این بیت هم زبان حال اوناییه که میگن چرا به اورژانس توجه کافی نمیشه:

هر ناله و فریاد که کردم نشنیدی
پیداست نگارا که بلند است جنابت

[K_1]

دور است سر آب از این بادیه هش دار
تا غول بیابان نفریبد به سرابت

یکی از چیزایی که ما کانونیها بهش احتیاج داریم، اینه که موفقیتهای کوتاه مدت ما رو نسبت به ادامه تلاش فریب ندن ..
این به نظرم حتی برای زندگی چه فردی چه مشترک هم مهمه ..
گاهی ممکنه دو نفر با حس خوبی زندگیشون رو شروع کنن اما بعدش تا سالها دنبال همون حس خوب اولش بگردن .. در حالی که اون حس رو باید پله میکردن برای ادامه مسیرشون ...
البته این خط بالایی در تخصص من کوچکتر نیست

[K_1]

خببب .. بچه مرشد، کلاه رو بچرخون آقایون و خانوما دشتی ما رو بریزن و بریم ده بعدی ..
آمیز مهدی بسم الله .. کلاه رو بچرخون  

خدا حافظ لحظات همگی باشه .. تا درودی دیگر دو صد بدرود

[mahdimontazer]

می گم اون گمگشتهه مال اقای عاشق نباشه؟