انجمن شبانه روزی

[m.amin]

سلام امیرحسین خان با زبان رسمی صحبت کنید ما هم بفهمیم که چی میگید

[ققنوس]

بچه ها ما امروز رفتیم مراسم عقد پسر خاله ام

جاتون خالی ... کلی دهنم آب افتاد

خدایا پس کی این شتره که میگن در خونه همه می خوابه میاد در خونه ی ما

فامیلای اونا و فامیلای خودمون موقع ای که داشتم میوه و شیرینی میدادم میگفتن "ایشالا عروسی خودت" منم تو دلم می گفتم "ایشالا ایشالا"

بچه ها شما ها هیچ کدوم ازدواج نکردین یکم برامون تعریف کنید شاید ترقیب شدیم

ببین میزارن ما با تمرکز درس بخونیم... مثلا امروز قرارم با خودم بود که معادلات بخونم البته می خونم ها ولی یکم ذهن ما رو بردن جاهایی که نباید میبردن :smiley-yell:

تازه کاشف به عمل اومدیم که یکی دیگه از آشنا ها هم طی یک رابطه ی عاشقانه مشغول زدن مخ پدر و مادر گرامی هستن

حالا شما بگین تو این جو عشق و عاشقی ما چیکار کنیم؟

---

خداییش این واسه کانونه؟ یا واسه ...

واسه کسی که ارزشش رو داشته باشه ولی من نمی بینم کسی رو که ارزشش رو داشته باشه پس واسه خود گلتون

---

ققنوس خان من شعر مورد علاقه ای ندارم
عزیز دلم خودمون واست گشف می کنیم
درسته اتریال خانوم یه خبرایی هم برای ققنوس خان هست هرچی آشناشونه

من از بیگانگان هرگز ننالم که با من هر چه کرد آن آشنا کرد

پس آشنا رو بیخیال بشید

[Alireza 68]

آقا امیر حسین 4 روز رفتی اونجا زبون رسمی مارو یاد گرفتیا

به این میگن استعداد

من و بهنام و ققنوس و امین و اتریال خانوم ومسافر کوچولو خانوم و البته اگه آقا پوریا قابل بدونه
از سمت مردا میخوایم راحتت نذاریم

شعر از شما بقیه از ما

آقا ققنوس دوستان دوستان به جای ما

ما که میدونیم اون لحظه قند تو دلتون آب میشد

ماهم میگیم انشاءلله

آهان پس آشنا از اون نوع

....................
یارحمن

[chika]

سلاااااااااااااااااااااااام به همه کانونیا
من اومدم

[ققنوس]

سلام به روی ماهتون

خوش اومدین

میگم علیرضا تو خجالت نمی کشی واقعا؟؟؟ نه جدا این چه وضعشه؟؟؟ شرورش رو در آوردی؟؟؟ به تو هم میگن کاربر؟؟؟ یکم به خودت بیا پسر؟؟؟ این کارا چیه می کنی؟؟؟ من همسن توو بودم این کار رو نمی کردم؟؟؟ واقعا که؟؟؟ نمی دونم چی بگم بهت :smiley-yell::smiley-yell::smiley-yell:

[m.amin]

خوش اومدی

[Alireza 68]

چکاوک خانوم خییییلی خوش اومدین

کانون رو مزین فرمودین


ققنوس خان من و خجالت اونم تو کانون باز بیرون رو بگی حسابی خجالتیم ولی تو کانون نه

.......................
یا واهب

[صابر..]

علیک السلام


آقا ما رفتیم شمال دو روز عروسی دوستم بود

اولا که من کنترل نگاه کردم و قسمت دوم عروسی که بعد شام بود و همه مردها رفتند داخل سالن خانم ها نرفتم !!

فرداش رفتم کنار دریا جاتون خالی 4 ساعت شنا کردم


از اون بیشتر که دلتون بسوزه بدنم سوخته، اون هم سوختگی شدید که هنوز دو روز بعد اون تازه دردش شروع شده ! واییییییییییییییی

[ققنوس]

احسنت

آفرین

ماشالا

ایول به همتت

---

و اما شوما علیرضا خان:smiley-yell:

پسر تو فقط به من بگو چطور تونستی توی 2 ماه این همه پست بزنی؟

من حاضرم به جای اسپمر استخدامت کنم

[صابر..]

راستی عروسی سها خانم کجاست

کسی از بچه رو دعوت کردن

نکنه رفتند مشهد

[ققنوس]

شایدم قم

[Arman]

سلام بچه ها

ما میخوایم حامیه میزبان جذب کنیم ، بعضیا آشنا هستن با این موضوع

لطفا به من پیام بدید تا قبل از شروع ماه رمضان بتونیم حامیا رو انتخاب و بهشون یه عنوان ( نشان ) بدیم تا کارشونو شروع کنن

منتظرمااااا

زود باشید دیگه

[ققنوس]

شرمنده ها

میشه بیشتر توضیح بدین؟

[Arman]

دشمنت شرمنده داداش گلم

من شرمنده ام که الان باید برم

شما یه پیام به من بده تا برات مطالبو ارسال کنم


بچه ها منتظر ثبت نامتون هستم

[eshtiagh]

چکاوک جان خوش اومدی
دلم برات تنگ شده بود
راستی‌ کجا بودی؟؟؟؟
خوش بحالتون حوصلتون سر میره میرین سر کوچه عروسی‌
من الان حدودا چند سالی‌ می‌شه به یه عروسیه جانانه نرفتم......
از قول ما هم حال کنید