1390 شهريور 18، 15:44
1390 شهريور 18، 15:44
ویرایش شده
شروع کردم چه شروعی بالا
هیج اگر سایه پذیرد................من همان سایه ی هیچم
1390 شهريور 18، 15:46
غرق در افکار خود بود ، نمیدانست کاری که کرده درست است یا اشتباه ....
.
خدایا همه جا هستی و تو به خواسته هایم از من آگاه تری و تو از من به من نزدیک تری .
در همه ی امور یاریم ده که تو در یاری نمودن من برای رسیدن به آرزوهای پاکم از من مشتاق تری .
فقط کافیست امور کارهایم را به تو واگذار کنم ای قدرت واقعی و بیکران ، بی شک برآورده می شود .
در همه ی امور یاریم ده که تو در یاری نمودن من برای رسیدن به آرزوهای پاکم از من مشتاق تری .
فقط کافیست امور کارهایم را به تو واگذار کنم ای قدرت واقعی و بیکران ، بی شک برآورده می شود .
1390 شهريور 18، 15:47
آقا طنز نمیشه باشه؟
1390 شهريور 18، 15:48
ویرایش شده
میگم یه انجمن بزنیم واسه این جالبه ها
من تو تراوین امتحان کردم یه کتاب شد
هیج اگر سایه پذیرد................من همان سایه ی هیچم
1390 شهريور 18، 15:50
تنها راه رهایی مان ابراز عشق به اوست
عاشق خدا باشیم تا شیطان عاشق ما نباشد
عاشق خدا باشیم تا شیطان عاشق ما نباشد
1390 شهريور 18، 15:52
هیج اگر سایه پذیرد................من همان سایه ی هیچم
1390 شهريور 18، 15:52
ویرایش شده
غرق در افکار خود بود ، نمیدانست کاری که کرده درست است یا اشتباه ....
که یهو دید معلمش داره از ته یک کوچه بهش نزدیک میشه ...
نفسش تو سینش حبس شده بود....
از کنار معلم رد شد....خدارو شکر معلم تو اون وضع نشناختش...بار دیگر اتفاقات تلخ گذشته را در ذهن خود مرور میکند......
1390 شهريور 18، 15:54
هیج اگر سایه پذیرد................من همان سایه ی هیچم
1390 شهريور 18، 15:55
1390 شهريور 18، 16:00
10 سال بعد.....
پسرک باز از آن کوچه رد میشد یهو استادش رو دید....
آموخته ام كه ...
باخت در يك جنگ كوچك را به قصد برد در يك جنگ بزرگ بپذيرم!
1390 شهريور 18، 16:01
هیج اگر سایه پذیرد................من همان سایه ی هیچم
1390 شهريور 18، 16:07
«وَ اصْبِرْوا انَّ اللَّهَ مَعَ الصَّابِرِينَ»
و صبر كنيد كه خدا با صابران است. (سوره انفاق، آيه 46).
1390 شهريور 18، 16:10
قدر عزیز خوبی ؟ داستانو له کردی رفت
تنها راه رهایی مان ابراز عشق به اوست
عاشق خدا باشیم تا شیطان عاشق ما نباشد
عاشق خدا باشیم تا شیطان عاشق ما نباشد