اورژانس کانون

[K_1]

من برم فعلا ..
اگر این برادر جلبمون اومد گیرش بندازین نذارین در بره

[یاقوت]

من برم فعلا ..
اگر این برادر جلبمون اومد گیرش بندازین نذارین در بره

صرفا جهت اطلاع اورژانسی ها 
هنوز امروز نشده ،الان دیروزه .این سحرخیزها هم نمیدونم چرا بیدار شدن 
خلاصه دیگه الان وقت اورژانسی شدن نیست و تعطیلیم
فعلا شبتون ب خیر

[*شهریار‌*]

سلام ...

خداروشکر با یه پنافند غیر عامل به موقع ، از شیطون و نفسم گریختم ... 

الانم دوتاشون رفتن یه قلیونی بزنن ... 

معلوم نیست کی بیان ...

اگه اومدن بگین اهورا تو بیابون منتظرتونه  

تشکر از مجاهد جان جوجو 

پ ن : مجاهد جان ، الان پیش جوجه ها بودم واسشون غذا بردم ... سراغی ازت نگرفتن ...
جریان چیه ؟ 
بهم زدین با هم ؟؟

[*شهریار‌*]

اگر این برادر جلبمون اومد گیرش بندازین نذارین در بره 

خوندمش جلبک 

[یاقوت]

اگر این برادر جلبمون اومد گیرش بندازین نذارین در بره 

خوندمش جلبک 

جلب 


جلبک
----------
خوشحالیم ک حالتون خوبه

[*بنده پاک*]

من مشکل دارم
همش یا خوابم یا تو تخت پای گوشی
وسوسه هم اوج میگیره میاد بالا
کلی هم صبح تا شب به خودم فحش میدم
ولی هیچی عوض نمیشه
اعصاب نموند برام
تازه امروز میرسم به ۷ روز پاک
تا دو روز پیش آرزوی مرگ میکردم
حالا که این ۳ دقیقه در قیامت را خواندم همون آرزو را هم ندارم

[karma]

سلام 
من درست متوجه نشدم یعنی چون کاری نمیکنید ناراحتید؟

الآن کلی مسئله بهتر برای فکر کردن هست چیز هایی که اعصاب آدم رو خرد نمیکنن

[یاقوت]

من مشکل دارم
همش یا خوابم یا تو تخت پای گوشی
وسوسه هم اوج میگیره میاد بالا
کلی هم صبح تا شب به خودم فحش میدم
ولی هیچی عوض نمیشه
اعصاب نموند برام
تازه امروز میرسم به ۷ روز پاک

دقیقا
منم دوروزه شدید وسوسه دارم و مقاومت میکنم.
فیلتر شکنم دو روزه نصب کردم بدتر شده .
گوشی هم باعث شده از دیروز فقط چند ساعت بخوابم همش اینستا بودم و آخر شبم بدتر دوستام حالم و خراب تر کردند و نتونستم بگم ب هیچکس.
ظهر وسوسه داشتم و خواستم تو اورژانس بنویسم دیدم کسی نیشت،خونه هم تا ۱۱تنهام .ولی الان ی ساعته دیدم اگر بشینم وسوسه فشار میاره و گناهم خیلی جذاب میاد برام زود بلند شدم تمام خونه رو تمیز کردم،ظرف هارو شستم ،الانم قطعا بشینم گوشی بازی کنم میدونم ک تهش ب شکست ختم میشه میخوام کیک درست کنم

ولی سوال دارم ،دقیق یادم نیست تو چندمین روز هستم اما ۴۰رو ک رد کردم کم کم ی چیزهایی میاد ب فکرم ک خیلی عصبی میشم .باید بنویسمش تا جواب بگیرم از بقیه
تو خوبی الان؟

[*بنده پاک*]

سلام 
من درست متوجه نشدم یعنی چون کاری نمیکنید ناراحتید؟

الآن کلی مسئله بهتر برای فکر کردن هست چیز هایی که اعصاب آدم رو خرد نمیکنن

دقیقا درسته
همش تو فکر و خیال به سر میبرم 
هیچ کاری نمی کنم
با اینکه کلی برنامه ریختم 
کلی کار هست
ولی من هیچ حرکتی انجام نمیدم 
انگار یکی دست و پام را بسته میگه بشین همین جا اول خوب خیال پردازی کن 
بعدم شکست
بعدش راحت میشی میتونی به برنامه ات برسی

[*بنده پاک*]

من مشکل دارم
همش یا خوابم یا تو تخت پای گوشی
وسوسه هم اوج میگیره میاد بالا
کلی هم صبح تا شب به خودم فحش میدم
ولی هیچی عوض نمیشه
اعصاب نموند برام
تازه امروز میرسم به ۷ روز پاک

دقیقا
منم دوروزه شدید وسوسه دارم و مقاومت میکنم.
فیلتر شکنم دو روزه نصب کردم بدتر شده .
گوشی هم باعث شده از دیروز فقط چند ساعت بخوابم همش اینستا بودم و آخر شبم بدتر دوستام حالم و خراب تر کردند و نتونستم بگم ب هیچکس.
ظهر وسوسه داشتم و خواستم تو اورژانس بنویسم دیدم کسی نیشت،خونه هم تا ۱۱تنهام .ولی الان ی ساعته دیدم اگر بشینم وسوسه فشار میاره و گناهم خیلی جذاب میاد برام زود بلند شدم تمام خونه رو تمیز کردم،ظرف هارو شستم ،الانم قطعا بشینم گوشی بازی کنم میدونم ک تهش ب شکست ختم میشه میخوام کیک درست کنم

ولی سوال دارم ،دقیق یادم نیست تو چندمین روز هستم اما ۴۰رو ک رد کردم کم کم ی چیزهایی میاد ب فکرم ک خیلی عصبی میشم .باید بنویسمش تا جواب بگیرم از بقیه
تو خوبی الان؟

بنویس برامون شاید آروم تر بشی
من که دیدم اوضاع بدجوری داره بد میشه کتاب دارم میخوانم
 
ولی من الان بای برم سراغ کلیپ های آموزشیم 
چرا نمیرم خدا

[*بنده پاک*]

من برم یه چی بخورم قبل اینکه گشنگی بمیرم
ممنونم دوستان
ولی این روزا من بازم میام

[یاقوت]

مینویسم: )
امروز ظاهرا۴۵روزه هستم ولی ی چیزی هست ک اینکه چرا ترک میکنم و گم کردم،تو ذهنم ی چیزی میگه ک چ عیبی داره برم سایت .اما واقعا ب خاطر کانون موندم ،همش میگم اگر بشکنم جام کانون نیست،همش میگم بشکنم بعد توضیح میدم ک ن نباید بشکنم ، بازی زیاد با گوشی و نت بودن و کلیپ و فیلم های احساسی دقیقا داره از نقطه ضعفم من و میزنه .
کلا خیلی اذیتم 


و ابنکه خیلی خیلی زباد میترسم ب ۶۰روز نرسم .این خیلی زیاد تو ذهنم تکرار میشه ک نمیرسم .
نمیدونم شایدم همه چیز توجیه هست و من خودم دارم گند میزنم
کلا نمیدونم چ ب چیه‌.

[یاقوت]

ب عبارتی اگر بخوام کلی تر بنویسم من دارم فرار میکنم و وسوسه و خ ا و پ و ر ن دارن دنبالم میکنند

[karma]

ب عبارتی اگر بخوام کلی تر بنویسم من دارم فرار میکنم و وسوسه و خ ا و پ و ر ن دارن دنبالم میکنند

شما الآن که اورژانسی نیستید؟
آخه نفهمیدم این همراهی با خانم دختر پاک بود یا درخواست کمک

[دیوار]

مینویسم: )
امروز ظاهرا۴۵روزه هستم ولی ی چیزی هست ک اینکه چرا ترک میکنم و گم کردم،تو ذهنم ی چیزی میگه ک چ عیبی داره برم سایت .اما واقعا ب خاطر کانون موندم ،همش میگم اگر بشکنم جام کانون نیست،همش میگم بشکنم بعد توضیح میدم ک ن نباید بشکنم ، بازی زیاد با گوشی و نت بودن و کلیپ و فیلم های احساسی دقیقا داره از نقطه ضعفم من و میزنه .
کلا خیلی اذیتم 


و ابنکه خیلی خیلی زباد میترسم ب ۶۰روز نرسم .این خیلی زیاد تو ذهنم تکرار میشه ک نمیرسم .
نمیدونم شایدم همه چیز توجیه هست و من خودم دارم گند میزنم
کلا نمیدونم چ ب چیه‌.

سلام.
ذهن در مقابل تغییر عادت مقاومت میکنه.
کم کم باید شرطی سازی ذهن رو تغییر داد و شرطی زدایی کرد.


فیلم های احساسی و ... ، رو باید یه مدت کنار بذارید تا ذهن بتونه راحت تر خودش رو تغییر بده.
تو اعتیاد فیلم مستهجن گفته شده که حتی برای مدتی اینترنت و کامپیوتر و گوشی و ... رو کنار بذارید؛ چون ذهن به صفحه نمایش و کلیک نمودن و ... شرطی شده.

حالا شما که به غیر این موارد ، خودتون میگین فیلم های احساسی هم میبینید. پس باید متوقف کنید. (ربطی به این پست نداره، ولی تو پرانتز بگم که مدتی خوندن رمان احساسی و عاشقانه و دیدن فیلم های اینطوری هم کنار بذارید، تا ذهنتون کمتر در مقابل تغییر گارد بگیره.).

هر چی این عوامل رو کمتر و در حرکتی انتحاری از بین ببرید ، ذهنتون راحت تر ریکاوری میشه.