اورژانس کانون

[Mosafer kocholo]

ممنونم قهرمان
تا همیشه پاک باشید یا علی

[raherahaie]

سلام من تازه الان از خواب بیدار شدم و فهمیدم تو خواب ار... شدم آیا باید از اول شروع کنم؟

[chika]

نه اگر طبیعی بوده اشکالی نداره
راهتون را پر قدرت ادامه بدید

[حمید خان]

سلام
متاسفانه دیشب دوباره شکستم...اونم دوبار
چیکار کنم شکستام سریالی شده
تو این هفته چهار بار
دیگه مثه اون 40 پنجاه روز اول نمیتونم نفسمو نیگه دارم ...یعنی اون مدیریت قبل از شکست موقع اون کار از جلو چشام محو میشه
نمیدونم شاید یه کم از خدا دور شدم که این بلا سرم اومده
خواهش میکنم کمکم کنید اینجوری پیش برم نابود میشم
کاش میشد دوباره مثه اون روزای اول میتونستم بهش فک نکنم ولی الان از ذهنم بیرون نمیره
الان روحیه کافی برا ترک دارم ولی نمیدونم چرا نمیشه

[ana]

سلام داداش حمید
داداش حمید؟بدون یه عامل خارجی اینطوری میشه؟
بعید میدونم هیچی نباشه و اینطور تکرار بشه
آیا مطلبی میخونید؟
فیلم میبینید ؟
یا ...........؟
فکر میکنم در قدم اول باید قاطعانه اونها رو از بین ببرید
اگه این موارد نیست
به نظرم باید فکرتونو مشغول کنید
مثلا برید فیلمهای بسیار پاستوریزه بگیرید و نگاه کنید
فیلمهای شاد و کمیک
یکی از راههایی که کمک میکنه این داستان سریالی نشه غسل فوری هست
که واقعا جواب میدم

---

میدونید داداش حمید
اینطور وقتها شیطون آدمو خسته میکنه و تنبل میکنه تا واجباتشو انجام نده
کمی با زور هم شده روی نمازهاتون دقت کنین
میدونم این کارها به حرف آسونه ولی خوب داداش باید برای به دست آوردن پاکی و برگشتن به اون داداش حمید مقتدر کمی سختی رو تحمل کرد دیگه
یه یا علی محکم بگید و برید غسل کنید
نماز هاتون رو حتما بخونید(حتی اگه شیطان وسوسه کرد و عقب انداخت شما نذارید)
یادمه روزی که شکستم یکی توی درد دل حرفی زد که اولش خیلی بهم برخورد(چون خیلی حساس بدم توی اون لحظه)
ولی بعد دیدم چقدر حرفش درست و وحشتناکه
گفت:
وقتی میشکنیم صدای قهقهء شیطون تا عرش بالا میره و وقتی میجنگیم ضدای گریه و نا امیدیش به آسمون میرسه.
از تصور اینکه اون لحظه که شکستم صدای قهقه دشمن قسم خورده ام تا عرش بالا رفته بدنم لرزید

[حمید خان]

نه همه اینایی که گفتین خیلی وقته گذاشتیم کنار
متاسفانه همه چی از همین ذهن منشا میگیره
ذهنم که درگیر این قضیه باشه دیگه نمیتونه به چیزای دیگه فک کنه
نمیگین نصفه شب برم فیلم نیگا کنم تو خونه انگ دیوونه بودن هم بهم میزنن

[ana]

داداش حمید،نمیخوام بذارید با شما این کارو بکنه
این لذتو به دشمنمون ندید
اگه واقعا شیطان رو میدیدیم میذاشتیم جلو چشمش بشکنیم و اون شاد بشه؟نه
امکان نداشت.
الانم داداش خوبم
چه بخوایم و چه نه،اون هست و داره یا با نا امیدی ،یا با وسوسه آزارمون میده و بهمون میخنده
جلوش بایست داداش قهرمانم
لطفا زود داداشمو جمع و جور کنید و مثل کوه جلوش بایستید و بشید همون داداش حمید که میزد همه امید شیطونو نا امید میکرد.

---

خوب راست میگید
اینم هست
باید ببینیم چی فکرتونو میتونه سرگرم کنه
مثلا مجله ورزشی؟
مثلا جدول حل کردن؟
یه چیز جایگزین باید باشه.
یا قران خوندن
من خودم قبل از خواب یه تسبیح میگیرم دستم و صلوات میفرستم
صبح بیدار میشم میبینم خوابم برده بوده
میدونید داداش خیلی خوشحالم که اومدید مطرح کردید،چون همه نظر میدن و یه راه حلی پیدا میشه ان شاءالله.
ای ول داداش حمید.

---

اجازه بدید با یکی دو تا از بچه ها که اینطور بودن حرف بزنم
ببینم چه کار کردن
بازم اگه چیز جدیدی پیدا کردم بهتون میگم.
شما هم تلاشتونو بکنید که فکرهای دیگه رو جایگزین کنید.
تا لبه پرتگاه هم جلو نرید
چون لغزنده است
یهو میبینید افتادید

[حمید خان]

مرسی
ولی اون اوایل راحت تر بود
میتونستم ذهنمو کنترل کنم
ولی الان انگار نه انگار که دارم کناه میکنم
یعنی وقتی وسوسه میاد سراغم دیگه کلا ذهنم پر میشه و تو اون لحظه نمیتونم به چیز دیگه ای فک کنم
نمیدونم شاید ایمانم ضعیف شده
باید بیشتر به وجود خدا پی ببرم
بیشتر ازش کمک بخوام
فک کنم از اینطریق وارد بشم بهتر جواب بده
از امروز سعی میکنم حتی الامکان روزی چند آیه قرآن بخونم
نمازمو سعی کنم همیشه سر وقت بخونم و فعلا به چیز دیگه ای غیر از این فک نکنم
راستی سایتی چیزی تو این مایه ها سراغی دارین مثلا قرآن با معنی
یا پخش تلاوت قرآن

[ana]

بله داداش
خیلی زیادن
کافیه همین چیزهایی که نوشتین رو توی سرچ گوگل بنویسید
کلی گزینه میاره براتون
برید توی اون سایتها و قران رو با صدای کسی که دوست دارید دانلود کنید
یکی از چیزهایی که خیلی به کمک کرد این بود که شبا با صدای قران میخوابید.
راه حلهای خودتون هم که محشرن داداش حمید
-----------------------
بازم اگه خواستید بگید من سرچ کنم براتون.
--------------------
در مورد قدیما،ببینید داداش حمید این مشکل ما خیلی بالا و پایین داره
باید این حقیقتو قبول کرد
یادمه یکی از بزرگای کانون توی 10 روزه میگفتن که روزهای خیلی سختی رو پارسال (بعد مدتها ترک) داشتن
ما که غریزه و هورمونهامون رو از دست نمیدیم
قراره بتونیم کنترلشون کنیم
روزهای بد خواهیم داشت
روزهای آسون و راحت رو تجربه میکنیم
فقط باید 2 تا چیز یادمون باشه:

---

1: اگه روزهای سخت مقاومت کنیم ،حتما بعدش روزهای آسون از راه میرسن .
2: هر بار که در روزهای سخت جلو خودمونو بگیریم و مقاومت کنیم بعدش قویتر میشیم،اعتماد به نفسمون هم بالاتر میره.
هر دو رو من تجربه کردم.
سخته داداش حمید ولی عملیه.

[گل سرخ]

سلام حمید خان

خوب من اینو قبلا چند بار هم گفتم بازم میگم

اولا که این فکرا میاد تو سرمون یه جورایی طبیعیه...نه اینکه بگم خوبه ها

مهم اینه که به اون فکر اجازه رشد کردن ندیم....نزاریم بیشتر از 2..3..ثانیه طول بکشه

عوامل بیرونی درسته خیلی مهمه اما ذهن ما مهمتره

و اگه خیلی به قران خوندن و ذکر گفتن و دعا خوندن اینجا بچه ها رو تشویق میکنن واسه اینه که اینها باعث میشه به مرور زمان اون فکر ها کمرنگ و محو بشه

یعنی دعا ها بره تو ناخودآگاهتونو جای اون افکار بد رو بگیره

مقابله کردن با فکر بد و جنگیدن با اون فکر بد ، فقط اون فکر رو قوی تر میکنه

شما باید یه فکری که میاد سراغتون سعی نکنید جلوش وایسید اما برید دعا بخونید...میبینید که خیلی راحت تر از ذهنتون بیرون میره

[سها]

سلام
ببینین ذهن ی سری ورودی داره..
چشم و گوش..
داده هایی ک وارد ذهن میشن پردازش میشن..
بزرگ میشن..شکل میگیرن.. رشد میکنن..
در نهایت هم بروز میکنن!

حالا..
شما ی مدت طولانی.. ب اندازه مدت درگیریتون با اون کوفتی ورودی هایی دادین ب ذهن!
ک هنوز اونجان!
هنوز فرصت پردازش و بزرگ شدن رو دارن..
حتی تو این مدت بارها پردازش شدن و بزرگتر از چیزی ک هستن..

و همه اینها اثر خودشونو میذاره!
الان باید ورودی های صحیح بدین ب ذهنتون..
باید با وارد کردن و پردازش خوبی ب ذهن بدی ها رو کمرنگ کنین تا رفته رفته اثرشون هم پاک بشه..
از طرفی اثر خوبی ها هم میاد ذهن جهت درستی میگیره..

ب ظاهر پیچیده اس.. اما دو دو تا چهار تای ساده ای هست..

و اگر با تدبیر باشیم.. میشه کنترلش کرد...

در پناه خدا باشین..
یاعلی.

---

دقیقا حرف منو کیمیاا با ی ادبیات دیگه زد..

همینه!

[ana]

داداش حمید
اول خدا -بعد تلاش خودتون
جز خودت کسی نمیتونه راهو طی کنه
میدونم که میخواید پاک باشید و این مهمترین چیزه
حالا میمونه قدمها که باید حتی با سختی هم شد ه این قدمها رو بردارید
خودتون پاک بودن رو تجربه کردین
لذت و ارزششو احساس کردین
پس لطفا با قدرت بخواید و تصمیم بگیرید نذارید تکرار بشه داداش خوبم.

[mehrdadbaby]

منم فقط همینو بگم داش حمید دوستان درست گفتن ما یه مدت خیلی زیاد به ذهنمون آشغال خوروندیم
حالا هم باید بهش فرصت بدیم و مطالب و ورودی های مفید بهش بدیم تا کم کم جای اونا رو بگیره همه چی خوب پیش میره اگه بخای اینا هم به نظر من طبیعیه فقط تو سرچشمه رو بگیر نذار آشغال وارد بشه یه کم هم مقاومت لازمه برای نشکستن چون خود این شکست ها هم حکم همون ورودی های منفی ذهن رو داره
داداش من بهت پ خ هم دادما توی یاهو هم منتظر بودم تشریف نیاوردی

---

در ضمن یه چی یادم رفت بگم
ما تقریبا دو ماه دیگه یه فرصت طلایی داریم یعنی هر کی از دست بدهههه خیلی ضرر کرده
ماه رمضون نزدیکه از الان باید آماده بشیم تا یه ریستارت بکنیم ذهنمون رو به نظرم بهترین فرصته شما هم یادت باشه حمید خان

[رامین.]

سلام

دوستان برای نت حمید خان مشکل بوجود اومده خودش نتونست بیاد

از من خواست بجاش بیام از اون کسانی که کمکش کردن تشکر کنم

آنا خانم. سها خانم. کیمیا خانم.آقا مهرداد

حمیدخان ازتون تشکر کرد و گفت ممنون بابت کمکهاتون.

داداشم فعلا داره ریکاوری میکنه.انشاالله اگه اینترنتش درست شه خودش میاد.

[باران..]

الآن حمید خان حالش خوبه؟؟؟
سلام بهش برسون بگو یه خان بیشتر تو این کانون نداریم ها منتظریم زودتر برگرده