اورژانس کانون

[Memol]

لطفا شلوغ نکنین.
تا خود بیمار جواب منو نداده من صحبتی ندارم.:ishhh:

[می توانم]

تا ما بیایم دکتر ممول رفتن
بچه ها برای منم دعا کنین
وقتی وسوهسه می شم خیلی دلم می گیره

[paricka]

خدا کمک کن. خیلی وضع بدیه

[باد صبا]

خدا کمک کن. خیلی وضع بدیه

پریکا جوووون
توکل کن به خدا
من برات دعا میکنم آروم بشی
تنها نمون و ذکر بگو
تو امید منی,ببینم چیکار میکنیا!!!
قوی بمون

[می توانم]

شما هم پریکا؟
چقدر امروز روز نحسیه

---

اخساس میکنم دارم افسرده می شم
حال ندارم برای کارای خیلی مهمم برم بیرون
الانم خیلی دلم گرفته
فکر میکردم این ترم معدلم خیلی بالا می شه
اما با حماقت محض
درسی که باید 20 می شدم نشد!
چاقم که شدم
کلی از درسامم مونده

---

تو هم درد دلاتو بگو پریکا

[paricka]

فردا امتحان مهمی دارم. خیلی هم آماده نیستم. کلا از برنامه زندگیم عقبم. عقب، عقب، عقب

[می توانم]

منم چند شب پیش امتحان مهم داشتم
بعدشم همین جوری شدم
ولی دیگه بچه ها بهم روحیه دادن
تا دیر وقت بیدار موندم
خوندم و تمرین کردم

تمرین کردی؟
خوندیش؟
منظورم اینه که چند درصد اماده ای؟

[paricka]

سعی خودمو کردم. ولی می تونستم بهتر بخونم. می دونم فایده ای نداره ولی احساس تاسف دارم برا وقت هایی که استفاده نکردم

---

شما درست میگی. احساس یاس و ناامیدی باعث برگشتنش شده

[باد صبا]

همیشه موقع امتحانات سختترین موقع هاست
نگران نباشین
این چیزا مگه چقدر تو زندگی آدم تاثیر داره؟با آرامش زندگی کنین
و غصه گذشته رو نخورید و به آینده هم خیلی فکر نکنید حال رو ببینید
و تلاشتون رو بکنید بقیش رو بسپرید به خدا

[می توانم]

اگر از این وضع به سلامت بگذرم
عصری می رم بیرون
برای خودم یه چیزی که نیاز دارم میخرم
حالم خوش نیست
من میرم
شما هم انشالله موفق باشی
کاش هیچ کس هم یه ذره حرف بزنی باهمون

[paricka]

سعی میکنم انگیزمو برگردونم. ناامیدی فایده ای نداره. بیشتر وقتمو تلف می کنم. راستی نشستم یه دل سیر گریه کردم. الان خیلی بهترم....هیچکس جونم ممنونم بخاطر دعاهات. می توانم عزیز ممنون دوست خوبم!

[می توانم]

مرسی هیچ کس
ولی گاهی ادم مغزش مختل می شه

---

من گریه م نمیاد
چند قطره ای اشک ریختم اما فایده نکرد
بدتر دلم گرفت

[paricka]

می توانم عزیز، تو که داشتی به من دلگرمی میدادی! می تونی. یه چیزی از امام زمان یا ... گوش کن، باور کن آروم میشی.

---

خودم داشتم دل نوشته ی hrt ( من عاشق محمدم ) رو میخوندم

[عاشق فاطمه زهرا]

سلام خدمت خواهر های گرامی

من هم دیروز شرایطی مثل شما داشتم ، یه خرده برنامه هام به هم ریخت ، پروژه هم دارم که مونده ، امتحان ارشد هم دارم که هی می گم می خونم اما وقت نمی شه. از اون طرف مشکل انتخاب واحدم پیش اومد که خودش بحثیه.
از یه طرف دیگه بین همه این گرفتاری ها دندونم هم شکست. دیگه عاجز شدم. نمی دونم چرا ولی یه دفعه انگار شیطون اومد تو جلدم ولی می دونم که راهش این نیست. وقتی مشکلات زندگی زیاد می شن ، تنها راه ایستادن و جنگیدن با مشکلاته وقتی دنیا برامون اصل نباشه این جنگ خیلی لذت بخش می شه.

من که نشستم تمام مشکلات و گرفتاری هام رو روی یه کاغذ نوشتم و بهشون فکر کردم که چه جوری می تونم در آینده این مشکلات رو رفع کنم و برای تک تکشون چاره ریختم. دیدم که خودم الکی بعضی از مشکلات رو برای خودم دارم بزرگ می کنم. امروزم رفتم دندون پزشکی دندونم رو درست کرد. برای مشکلات دیگه هم تلاشم رو می کنم.

یه شعار هم بدم و ختم سخنرانی
از گذشته درس بگیریم ولی حسرت گذشته رو نخوریم و به جاش برای آینده برنامه ریزی کنیم
یا علی

[sea2015]

مرگ یکی از عزیزانم روحم رو آزار میده . از خودم متنفرم ... میخوام خودکشی کنم . تنها راهی که میبینم آروم منو میکشه خ.ا است . دیگه انگیزه ای برای زندگی ندارم .