امتیاز موضوع:
  • 25 رأی - میانگین امتیازات: 4.44
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

اورژانس کانون

بام حرف بزنید بدجوری تو خودمم

اگر شوق پرواز داری همسفر ما باش
از خاک تا افلاک

آقا توو خودت چه خبره؟4fvfcja

هستی هنوز؟
.
آقای 18سال قفس سلام
خوبید ؟
آقا منم وقتایی که پشت سر هم میشکستم همینطوری بودم
تا چن وقت فکر لعنتیش از ذهنم بیرون نمیرفت و مث خوره تو جونم بود
میدونید که فکرش اذیتتون میکنه
نکنید این کارو
وقتتونو با کارای مفید پر کنید
کجا رفتید ؟
فک کنم نیستید
امیدوارم اتفاقی براتون نیفته [تصویر:  l.gif]
منتظر خبرای خوبتون هستیم
اینایی که میگن سخت گذشت یعنی چی؟ ایا میزان سختیا یکیه ؟ ایا اصلا میشه که نشه ترک کنه کسی چون زمان خورده بش؟ من الان اصلا حس جنسی ندارم بیشتر از انجام ندادن ترس میگیرتم ....

اگر شوق پرواز داری همسفر ما باش
از خاک تا افلاک

سلام

داداش منم یه جورایی 12 سالی هست گرفتارشم1276746pa51mbeg8j


افتخار نداره که من چند ساله .....

اول این تاپیک رو از اول بخون


http://www.ktark.com/showthread.php?tid=...#pid139842

18 سال قفس عزیز به نظرت بس نیست ؟

کم شکستیم؟

کم خودار.. کردیم؟

کم فیلم دیدیم؟

بس نیست؟

الان ببینی که چی بشه؟

من الان 12 سال خ ا میکنم خیلی مردم خیر سرم؟

من یکی میخوام دیگه نشکنم یه جورایی دیگه زده شده شدم

ببین داداش اگه وسوسه هستی

ببین عامل تحریکت چیه؟

اصلان سمت فیلم نرو که مثل سم هستش

تا حالا شده به اندازه نصف تعدادی که شکستیم نه بگیم؟

من یکی که نه

بیا اینجا یکم سوتی های بچه ها رو ببین و بخند

http://www.ktark.com/showthread.php?tid=...#pid137821

Khansariha (18)


فکر شکستن رو هم از ذهنت بیرون کنKhansariha (8)
Khansariha (121) آثار هنری به دو دلیل ارزشمندند، اول اینکه توسط استادان به وجود آمده اند. دوم اینکه تعدادشان کم است .شما گنج پر ارزشی هستید، زیرا توسط بزرگترین استاد خلق شده اید و فقط یکی هستید. Khansariha (121)


من بیشتر ریشه این کارم در تزسه و احساس خلا اصلا شهوت نیست الان ... اصلا تا کی وضع همینه ؟ اصلا کجا باید برسم .. من دیگه اشک ندارم از بس خشکم اما میدونم باید این نباشم ... من کجا باید برم ؟ تا کی و ضع اینه ؟
خیالتون راحت الان انجام نمیدم اما ذهنم خیلی سوالات هست ... الان بهترم حرف می زنید دوستان

اگر شوق پرواز داری همسفر ما باش
از خاک تا افلاک

خب 18 سال قفس عزیز

نباید گفت چرا اینجوریم الان باید بگیم که چه کنیم که ازین وضع بیرون بیایم

اگه دوست داری واقعان ازین وضع بیرون بیای

یه غسل توبه لازمه

یه عزم جزم شده

اگه حوصلشو داری این تاپیک هارو بخون به خصوص اولیه

http://www.ktark.com/showthread.php?tid=...#pid104234

http://www.ktark.com/showthread.php?tid=...#pid113599

http://www.ktark.com/showthread.php?tid=...#pid101096


ترس و خلاء ناشی هم از همینه

دلیل ترس و خلاء و افسردگی خود همین خودارضایی هست

نه اینکه دلیل خودارضایی ترس و خلا باشه

تو تمام تلاشتو بکن که کنار بذاری روز به روز شروع میکنی به بهتر شدنSmiley-face-thumb
Khansariha (121) آثار هنری به دو دلیل ارزشمندند، اول اینکه توسط استادان به وجود آمده اند. دوم اینکه تعدادشان کم است .شما گنج پر ارزشی هستید، زیرا توسط بزرگترین استاد خلق شده اید و فقط یکی هستید. Khansariha (121)


مشکل اینجاست که ذهن ما به اینکار عادت کرده
بخاطر همین اولاش احساس خلا میکنیم و فک میکنیم باید باشه
از طرفی چون دین اسلام ما رو از این کار منع کرده یه چیز طبیعی هست که همیشه از درون باهاش درگیریم
من زیاد آدم مذهبی نیستم اما با این حال وقتی اینکارو میکنم حس بدی وجودمو میگیره
حس میکنم با این کارم کیلومترها از خدا دورتر میشم
نمیدونم درست فهمیدم یا نه ؟ اما بنظرم این حسی که شما میگید یه حس دوگانگی هست و اگه آره ، از بین نمیره تا زمانی که ترکش کنیم
اگه درست متوجه نشدم میشه بیشتر بگید
دوست عزیز به خدایی که همه وجودش قبول داریم حیفه. حیف خودت نیس
تو هر چه قدرم این کار انجام دادی دیگه بسه.بلند شو یه شروع دیگه کن
رکسانا خانم:
این حس از جنس درگیری فطری و خداجویانه نیست ... این یه حالته که مثلا وقتی به فیلم ... ایرانی فکر میکنم یک باره ترس وجودم و میگیره یا اگه یک دختر زیبا دیدم که با پسری جایی نشستن باز هم یک باره یک تنش شدید وارد میشه که سریع برم برای ارامش سمت فیلم ایرانی و بعد هم .... . اگر من نترسم و حس اظطراب و شک بم دست نده کنترل غریزه اونقدا سخت نیست.... صبح که پا میشم تا شب با یاد فیلم ایرانی و رجوع به سایت ها درگیرم ... اگه این تو ذهنم نباشه من خیلی ارامش دارم ... دوستان نظر بدید کسی همچین حسی زو دقیقا همین شکلی تجربه کرده ؟
به من بگید این وسواسه این ترسه این احساس نداشتن جنس مخالف و حسادت شدید به دوستام یا پسرهای دیگه اینا چه تحلیلی داره و چه باید کرد ؟

اگر شوق پرواز داری همسفر ما باش
از خاک تا افلاک

من به این شکل تجربش نکردم اما بنظرم میرسه که اینم به غریزه و نیروی جنسی برمیگرده
اما چرا میگید غریزه نیست و کنترل غریزه براتون راحته ؟
شاید این غریزه منشا اون ترس و اضطراب باشه
چون وقتی ترسی احساس نکنم مثلا تحریک بشم عین ادم کنترلش میکنم ... سخت هست اما نه به شدت حالت ترس

اگر شوق پرواز داری همسفر ما باش
از خاک تا افلاک

دوست من این ترس از کجا شکل گرفته تاحالا ریشه یابی کردید؟

خب چرا به فیلم ایرانی فکر میکنید؟

شاید من اسم این ترس و اضطرابی که شما میگید رو تحریک و وسوسه میگم اسمشو

شما اصلان اون تاپیکهایی که معرفی کردمو خوندید؟Khansariha (18)


خود ار... باعث میشه که تمرکز ماها کم بشه و بدتر بشه این افکار

باید بزنی تو دل دشمن


باید اول از همه افکارتو کنترل کنی

بعدش نگاهتو کنترل کنی اینارو که کنترل کنی خیلی چیزا برات راحتتر میشه

و برای در امان موندن از شر وسوسه ها

پینهاد میکنم دائم الوضو باشی ذکر زیاد بگی

و این تاپیکو بخون

http://www.ktark.com/showthread.php?tid=...#pid135045
Khansariha (121) آثار هنری به دو دلیل ارزشمندند، اول اینکه توسط استادان به وجود آمده اند. دوم اینکه تعدادشان کم است .شما گنج پر ارزشی هستید، زیرا توسط بزرگترین استاد خلق شده اید و فقط یکی هستید. Khansariha (121)


(1391 فروردين 14، 18:47)18salghafas نوشته است: من می خوام فیلم مبتذل ببینم بدجور وسوسم ... چه کنم ؟

منم بدجور وسوسم.......فیلما جلو چشمه.........سه بار میگم نه ولی خب یه بار پا میدم.........آخرشم میریزم بهم.........امیدوارم هستم فردا که شد چار بار بگم نه پس فردا که شد پنج بار بگم نه..............
چه کنمت جواب نداره...............چون ما از ته دل نمیخوایم ترک کنیم....اگه بخوایم خدا راهو نشون میده
(1391 فروردين 14، 18:58)18salghafas نوشته است: اقا خانم ایها الناس 18 ساله گرفتارم به که بگم وسواس کشتم صبح تا شب تو ذهنمه مثه خوره
جسمم ضعیفه زود عصبی می شم ضعف عصبی دارم فقط شهوت نیست اصلا شهوت نیست همش وسواسه دیدنه دیدن فیلم............. چرا نمیگذره هههههههههههه

زود عصبی میشی......
من از تو بدتر.................
کسی کاری هم باهام نداشته باشه عصبیم..........
پریروز تو ماشین نشسته بودم یه موتوری از کنارم رد شد بوق ممتد زد اعصابم ریخت بهم شیشه رو کشیدم پایین آنچنان زهر ماری بهش گفتم که نگو...........اون روز شدیدا داغون بودم........
پس نتیجه اینکه عصبی شدن مشکل یه لحظه مونه...............


(1391 فروردين 14، 19:39)18salghafas نوشته است: من بیشتر ریشه این کارم در تزسه و احساس خلا اصلا شهوت نیست الان ... اصلا تا کی وضع همینه ؟ اصلا کجا باید برسم .. من دیگه اشک ندارم از بس خشکم اما میدونم باید این نباشم ... من کجا باید برم ؟ تا کی و ضع اینه ؟
خیالتون راحت الان انجام نمیدم اما ذهنم خیلی سوالات هست ... الان بهترم حرف می زنید دوستان
همش تقصیره خودارضایی یه.............
البته به طوره کاملا غیر مستقیم
فکرتو مشغول میکنه که بری فیلم ببینی.........اعصابت خورد میشه وقتی رفیقتو با دختر میبینی
حالا گیرم چار روز پنج روز نزدی جسمتو آروم کردی..........ذهنتو با چی میخوای آروم کنی؟؟؟
بابا اینهمه دارن بهمون میگن ذهنتو پر کن............خو یه بار با یه چیز دیگه پرش کن

(1391 فروردين 14، 20:30)18salghafas نوشته است: رکسانا خانم:
این حس از جنس درگیری فطری و خداجویانه نیست ... این یه حالته که مثلا وقتی به فیلم ... ایرانی فکر میکنم یک باره ترس وجودم و میگیره یا اگه یک دختر زیبا دیدم که با پسری جایی نشستن باز هم یک باره یک تنش شدید وارد میشه که سریع برم برای ارامش سمت فیلم ایرانی و بعد هم .... . اگر من نترسم و حس اظطراب و شک بم دست نده کنترل غریزه اونقدا سخت نیست.... صبح که پا میشم تا شب با یاد فیلم ایرانی و رجوع به سایت ها درگیرم ... اگه این تو ذهنم نباشه من خیلی ارامش دارم ... دوستان نظر بدید کسی همچین حسی زو دقیقا همین شکلی تجربه کرده ؟
به من بگید این وسواسه این ترسه این احساس نداشتن جنس مخالف و حسادت شدید به دوستام یا پسرهای دیگه اینا چه تحلیلی داره و چه باید کرد ؟

خب معلومه ترسه.............
رسیدی به سن ازدواج.............بقیه ازدواج کردن تو نکردی
اینجور موقع ها تصمیم گرفتن شدیدا قاطعانه ست...........
اگه بخوای مطمئنا شدیدا میخوای.............منم تو تنگنا بودم و تصمیم گرفتم و قاطعانه واسش جنگیدم......
پس بخواه و انجامش بده..............شیش ماه پاک باشو برو سراغ ازدواج............

(1391 فروردين 14، 20:48)18salghafas نوشته است: چون وقتی ترسی احساس نکنم مثلا تحریک بشم عین ادم کنترلش میکنم ... سخت هست اما نه به شدت حالت ترس

یه تصمیم قاطعانه میخواد......از فردا هم نه...... از امروز..........عمر داره میره.............
[تصویر:  MuALi.png]
داداش
اگه بدونی راهت چیه هدفت چیه دیگه ترس و شک وارد نمیشه حتی اگه داستان حضرت یوسف پیش بیاد
ترس از شک سرچشمه میگیره
او که حافظ توست هرگز نخواهد خوابید ...

2uge4p4 Khansariha (69) 2uge4p4


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان