امتیاز موضوع:
  • 25 رأی - میانگین امتیازات: 4.44
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

اورژانس کانون

سلام
خوشحال چی شده بود داغ کرده بودی ؟4fvfcja
خونسرد باش رفیق ... خدا رو شکر که پاکی به نظرم اصلا ازش فرار نکن نه اینکه بهش فرصت بدی ،نه ولی اگر اومد جلوت وایسا جلوش و خیلی ریلکس و راحت بهش بگو نه ... بگو خوش ندارم ایندفعه به حرفت گوش کنم ... خیلی ساده!

یاس عزیز این وسوسه که بعد از اولین ترک میاد خیلی سخت و شدید هست ولی اگر اینو رد کنی بهت قول میدم دیگه همچین حالتی اصلا برات پیش نیاد ... یکم صبر کن که خدا صابران رو دوست داره cheshmak
[تصویر:  51960705784679108839.jpg]
خسته م
میخام برم بخابم
نمیتونم تا 12 وایسم
گویا لازمم نبود تا 12 صب کنم ولی خودم دوس داشتم بشه 12
به هرحال
پاکم ولی با ی عالمه وسوسه
موفق باشید

[تصویر:  nasimhayat.png]
کمک

الان انگیزمو از دست دادم

الان این حس رو دارم که برای چی باید ترک کنم؟
چرا خودمو از این کار منع کنم؟
چی گیرم میاد؟
کسی نیست کمک کنه؟


اسارت نفس،اراده را قوی می کند

فهمیدم هنگامی که فقط نصف نون می خورم ارادم قوی تره تا موقعی که هر چی دلم بخواد می خورم

برای نا امید شدن دلیلی وجود ندارد

[تصویر:  final%201.png][تصویر:  05_blue.png]
سلام
چرا باید ترک کنی؟
سوالی دارم ازت ؟
اون موقع که ملک الموت هم اومد سراغت این سوال رو از خودت میکنی؟
شاید اون موقع به فکر بیوفتی که ای کاش ترک میکردم ...
خیلی دلت میخواد زودتر سرطان پرستات بگیری؟
دلت میخواد همین یه زره برکت هم از زندگیت بره ؟
بسم الله ...
[تصویر:  51960705784679108839.jpg]
الان طوری شدم که هر چی لذت داره برام مهم شده

می دونم خدا دستور داده و نباید این کارو کنم

ولی سوال اینه که پس چیرو جاگزینش کنم که لذت از دست رفته ی خودار... رو جبران کنه؟


اسارت نفس،اراده را قوی می کند

فهمیدم هنگامی که فقط نصف نون می خورم ارادم قوی تره تا موقعی که هر چی دلم بخواد می خورم

برای نا امید شدن دلیلی وجود ندارد

[تصویر:  final%201.png][تصویر:  05_blue.png]
نه دوست دارم خدا رو ناراحت کنم و نه امام زمان رو

ولی می خوام این وسوسه لعنتی بره می خوام خیلی سریع پاداش ترک رو بچشم

من اینجوریم


اسارت نفس،اراده را قوی می کند

فهمیدم هنگامی که فقط نصف نون می خورم ارادم قوی تره تا موقعی که هر چی دلم بخواد می خورم

برای نا امید شدن دلیلی وجود ندارد

[تصویر:  final%201.png][تصویر:  05_blue.png]
سلام

پشتکار جان

ی خطبه هست از نهج البلاغه گفته مولای متقیان علی (ع)

که میگه یاد مرگ قطع کننده همه لذتهاس

پس یادت باشه که ی مرگی هم تو کار هست

انا لله و انا الیه راجعون

اسم خدارو بلند صدا بزن و از خودش کمک بخواه

بعدشم برو بگیر بخوابKhansariha (8)
امام حسن عسکری فرمودند : پر ارزش ترین تلاش ها ، تلاشی که برای ترک گناهان انجام می شود .
Khansariha (121) آثار هنری به دو دلیل ارزشمندند، اول اینکه توسط استادان به وجود آمده اند. دوم اینکه تعدادشان کم است .شما گنج پر ارزشی هستید، زیرا توسط بزرگترین استاد خلق شده اید و فقط یکی هستید. Khansariha (121)


نقل قول: سلام

اگه ب هر دلیلی..
چ حمایقت این ک من میتونم و هیچیم نمیشه..
چ وسوسه ک لااقل ی کم خالی شم..
چ بهانه جویی برای تمام شدن..
چ لج بازی و ....

رفتی سمت چیزی ک تحریکت میکنه..

فقط جاتو عوض کن!
پاشو برو!!
همین!!

وقتی رفتی.. ب بقیه چیزا فک کن.. ب دلیل اینجا بودنت.. ب چیزی ک باید باشی.. ب چیزی ک هستی.. ب چیزی ک اگه ادامه بدی میشی..

فک کردن خارج موقعیت بهتر نتیجه میده...[تصویر:  g.gif]

در پناه خدا..
یاعلی.[تصویر:  8.gif]
Khansariha (121) آثار هنری به دو دلیل ارزشمندند، اول اینکه توسط استادان به وجود آمده اند. دوم اینکه تعدادشان کم است .شما گنج پر ارزشی هستید، زیرا توسط بزرگترین استاد خلق شده اید و فقط یکی هستید. Khansariha (121)


پست زیبای مجتبیKhansariha (18)

نقل قول: "تکان دهنده" ترین خطبه حضرت علی(ع) رو که درباره مرگه :


به امید این که دلاهامون زنده تر و قلب هامون بیدار تر بشه ، چون وقتی همش رو با هم میذارم ، تاثیرش بیشتره ، این دفعه پستم طولانی تر میشه :
........................................
مقدمه :
" ابن حدید میگوید : از روزی که این خطبه را یافتم تا کنون که پنجاه سال است حدود 1000 بار آن را خواندم و هر بار در دلم ، ترس ، لرزش و پند پذیری تازه ای بوجود آمد"


حضرت علی (ع) :
که درورد خدا بر او باد پس از خواندن آایه ی اول صوری تکاثر ("افزون طلبی شما را به خود مشغول داشته تا انجا که به دیدار قبر ها رفتید؟ " ) فرمودند :



هشدار از غفلت زدگى‏ها


شگفتا چه مقصد بسيار دورى، و چه زيارت کنندگان بيخبرى و چه کار دشوار و مرگبارى!
پنداشتند که جاى مردگان خالى است، آنها که سخت مايه عبرتند، و از دور با ياد گذشتگان، فخر مى‏فروشند. آيا انها به گورهاى پدران خويش مى‏نازند؟
و يا به تعداد فراوانى که در کام مرگ فرو رفته‏اند؟ آيا خواهان بازگشت اجسادى هستند که پوسيده شد؟ و حرکاتشان به سکون تبديل گشت؟ آنها مايه عبرت باشند سزاوارتر است تا تفاخر!
اگر با مشاهده وضع آنان به فروتنى روى آورند عاقلانه‏تر است تا آنان را وسيله فخرفروشى قرار دهند!
اما بدانها با ديده‏هاى کم‏سو نگريستند، و با کوته‏بينى در امواج نادانى فرو رفتند، اگر حال آنان را از خانه‏هاى ويران و سرزمينهاى خالى از زندگان مى‏پرسيدند، پاسخ میدادند:
: (آنان با گمراهى در زمين فرو خفتند، و شما ناآگاهانه دنباله‏روى آنان شديد.)


بر روى کاسه‏هاى سر آنها راه مى‏رويد و بر روى جسدهايشان زراعت مى‏کنيد.
و آنچه بجا گذاشته‏اند مى‏خوريد، و بر خانه‏هاى ويران آنها مسکن گرفته ايد،
و روزگارى که ميان آنها و شماست بر شما گریه و زارى مى‏کند،
آنها پيش از شما بکام مرگ فرو رفتند، و برای رسیدن به آبشخور از شما پیشی گرفتند .


شرح حالات رفتگان


آنها داراى عزت پايدار، و درجات والاى افتخار بودند . پادشاهان حاکم، يا رعيت سرفراز بودند که سرانجام به درون برزخ راه یافتند.
و زمين آنها را در خود گرفت، و از گوشت بدنهاى آنان خورد، و از خون آنان نوشيد. پس در شکاف گورها بى‏جان و بدون حرکت پنهان مانده‏اند. نه از دگرگونيها نگرانند ،
و نه از زلزله‏ها ترسناک، و نه از فريادهاى سخت هراسی دارند ،
غائب شدگانى که کسى انتظار آنان را نمى‏کشد، و حاضرانى که حضور نمى‏يابند،
اجتماعى داشتند و پراکنده شدند، با يکديگر مهربان بودند و جدا گردیدند .
اگر يادشان فراموش گشت ، يا ديارشان ساکت شد، براى طولانی شدن زمان یا دورى مکان نيست،
بلکه جام مرگ نوشيدند،
گويا بودند و لال شدند، شنوا بودند و کر گشتند، و حرکاتشان به سکون تبديل شد، چنان آرميدند که گويا بيهوش بر خاک افتاده و در خواب فرو رفته‏اند.


همسايگانى هستند که با يکديگر انس نمى‏گيرند، دوستانى اند که به ديدار يکديگر نمى‏روند، پيوندهاى شناسايى در ميانشان پوسيده، و اسباب برادرى قطع گرديده است،
با اينکه در يک جا گرد آمده اند تنهايند، رفيقان يکديگرند و از هم دورند، نه براى شب صبحگاهى مى‏شناسند، و نه براى روز شامگاهى، شب، يا روزى که به سفر مرگ رفته‏اند براى آنها جاويدان است.


خطرات آن جهان را وحشتناک‏تر از آنچه مى‏ترسيدند يافتند، و نشانه‏هاى آن را بزرگ‏تر از آن چه مى‏پنداشتند مشاهده کردند.


و براى رسيدن به بهشت يا جهنم ، تا قرارگاه اصلى‏شان مهلت داده شدند، و جهانى از بيم و اميد برايشان فراهم آمد، اگر مى‏خواستند آنچه را که ديدند توصيف کنند، زبانشان عاجز مى‏شد.


پیام مردگان :


حال اگرچه آثارشان نابود، و اخبارشان فراموش شده ، اما چشمهاى عبرت‏بين، آنها را مى‏نگرد، و گوش جان اخبارشان را مى‏شنود، که با زبان ديگرى با ما حرف مى‏زنند و مى‏گويند:
چهره‏هاى زيبا پژمرده، بدنهاى نازپرورده پوسيده شد، و بر اندام خود لباس کهنگى پوشانده‏ايم،
و تنگى قبر ما را در فشار گرفته، وحشت و ترس را از يکديگر به ارث ‏برده ايم. خانه‏هاى خاموش قبر بر ما فرو ريخته، و زيباييهاى اندام ما را نابود، و نشانه‏هاى چهره‏هاى ما را دگرگون کرده است.
اقامت ما در اين خانه‏هاى وحشتزا طولانى است، نه از مشکلات رهايى يافته، و نه از تنگى قبر گشايشى فراهم شد.
مردم!
اگر آنها را در انديشه خود بياوريد، يا پرده‏ها کنار رود،
مردگان را در حالتى مى‏نگريد که
حشرات گوشهايشان را خورده، چشمهايشان به جاى سرمه پر از خاک گرديده، و زبانهايى که با سرعت و فصاحت سخن مى‏گفتند پاره پاره‏شده،
قلبها در سينه‏ها پس از بيدارى به خاموشى گراييده، و در تمام اعضاى بدن پوسيدگى تازه‏اى آشکار شده، و آنها را زشت گردانيده،
و راه آفت‏زدگى بر اجسادشان گشوده شده، همه تسليم‏شده، نه دستى براى دفاع، و نه قلبى براى زارى دارند.
و آنان را مى‏بينى که دل هاى خسته از اندوه، و چشمهاى پرشده از خاشاک دارند،
در حالات اندوهناک آنها دگرگونى ايجاد نمى‏شود و سختى‏هاى آنان برطرف نمى‏گردد.


عبرت از گذشتگان


آه! زمين چقدر اجساد عزيزان خوش سيما را که با غذاهاى لذيذ و رنگين زندگى کردند، و در آغوش نعمتها پرورانده شدند بکام خويش فرو برد.
آنان که مى‏خواستند با شادى غمها را از دل برون کنند، و به هنگام مصيبت با سرگرميها، صفاى عيش خود را بر هم نزنند،


دنيا به آنها و آنها به دنيا مى‏خنديدند، و در سايه خوشگذرانى غفلت‏زا، بى‏خبر بودند که روزگار با خارهاى مصيبت‏زا آنها را درهم کوبيد و گذشت روزگار توانايى‏شان را گرفت،


مرگ از نزديک به آنها نظر دوخت، و غم و اندوهى که انتظارش را نداشتند آنان را فرا گرفت،
و غصه‏هاى پنهانى که خيال آن را نمى‏کردند در جانشان راه يافت،


در حالى که با سلامتى انس داشتند انواع بيماريها در پيکرشان، پديد آمد، و هراسناک به اطبا، که دستور دادند گرمى را با سردى، و سردى را با گرمى درمان کنند روى آوردند که بى‏نتيجه بود زيرا، داروى سردى، گرمى را علاج نکرد، و آنچه براى گرمى بکار بردند، سردى را بيشتر ساخت، و ترکيبات و اخلاط مزاج را به اعتدال نياورد، جز آنکه آن بيمارى را فزونى داد،
تا آنجا که درمان کننده خسته، و پرستار سرگردان، و خانواده از ادامه بيماريها سست و ناتوان شدند، و از پاسخ پرسش‏کنندگان درماندند،


و درباره همان خبر حزن‏آورى که از او پنهان مى‏داشتند در حضورش به گفتگو پرداختند.


سختى‏هاى لحظه مرگ


يکى مى‏گفت تا لحظه مرگ بيمار است، ديگرى در آرزوى شفا يافتن بود، و سومى خاندانش را به شکيبايى در مرگش دعوت مى‏کرد، و گذشتگان رابه ياد مى‏آورد.
در آن حال که در آستانه مرگ، و ترک دنيا، و جدايى با دوستان بود که ناگهان اندوهى سخت به او روى آورد، فهم و درکش را گرفت، زبانش به خشکى گراييد.
چه مطالب مهمى را مى‏بايست بگويد که زبانش از گفتن آنها باز ماند، و چه سخنان دردناکى را از شخص بزرگى که احترامش را نگه مي داشت، يا فرد خردسالی که به او ترحم مى‏کرد ، می شنید و خود را به کری میزد .


همانا مرگ سختى‏هايى دارد که هراس‏انگيز و وصف ناشدنى است، و برتر از آن است که عقل هاى اهل دنيا آن را درک کند.
Khansariha (121) آثار هنری به دو دلیل ارزشمندند، اول اینکه توسط استادان به وجود آمده اند. دوم اینکه تعدادشان کم است .شما گنج پر ارزشی هستید، زیرا توسط بزرگترین استاد خلق شده اید و فقط یکی هستید. Khansariha (121)


(1391 مهر 12، 23:22)پشتکار نوشته است: نه دوست دارم خدا رو ناراحت کنم و نه امام زمان رو

ولی می خوام این وسوسه لعنتی بره می خوام خیلی سریع پاداش ترک رو بچشم

من اینجوریم

سلام داداش پشتکار خوبی؟

وسوسه همیشه هست ما باید راه نفوذش رو بگیریم. پس اجازه نده وارد فکر و ذهنت بشه محکم جلوش وایسا

داداش نفس رو نباید شکلات محور بار آورد، یعنی عادت بدیم برای هر کار خوبی پاداش ببینیم اینجوری راهمون رو گم میکنیم. ما همواره در حال امتحان شدن هستیم چه پاداش بگیریم و چه در سختی بیافتیم
[تصویر:  05_blue.png][تصویر:  ec51f6eb240f.png]
پشتکار پاداش هست ... حتما نباید لذت های دنیوی باشه که ... خوب داری میری جلو جان عزیزت خرابش نکن ... 1276746pa51mbeg8j
[تصویر:  51960705784679108839.jpg]
راستش منظورم از پاداش خوشی و لذتیه که لذت خودار.. رو به سایه و حاشیه ببره و از اون صرف نظر کنم.

می دونین الان حال من چجوریه ؟.برام دوری از این کار مثل اینه که آدم گرسنه باشه و رون مرغ هم خودار.. باشه بهت بگن نخور این کار گناهه در عوض این کار برو نون و خرما بخور.


اسارت نفس،اراده را قوی می کند

فهمیدم هنگامی که فقط نصف نون می خورم ارادم قوی تره تا موقعی که هر چی دلم بخواد می خورم

برای نا امید شدن دلیلی وجود ندارد

[تصویر:  final%201.png][تصویر:  05_blue.png]
آقای پشتکار عکس آواتارتون همیشه به آدم انرژی میده
چطور یه آدم بی دست و پا میتونه به قله دست پیدا کنه، اونوقت که شما خدارو شکر سالم سالمین نتونید
پس خدا عقل و اراده و برای چی به ما داده،برای اینکه بشینیم با خودمون فکر کنیم که چرا باید ترک کرد

ترک کردن هم کار یک روزه نیست،مگه خدا با اونهمه قدرتش دنیا رو تو یه روز خلق کرد؟

یکی از دوستان میگفت تو اینجور موقع ها یه شیلنگ بردار بزن به دستت تا از سرت بپره4fvfcja

منم تو یه داستانی خونده بودم وقتی هوس گناه به سرت میزنه،برو دستاتو به آتیش نزدیک کن ،ببین میتونی یه ثانیه تحملش کنی...پس با آتیش جهنم چیکار میکنی؟

صبر و بردباری پیشه کنید و با پشتکارتون انشالله که موفق میشین
سلام جناب پشتکار 303

برادر من چرا میخوای کاری کنی که ده دقیقه بعدش بشینی حسرت بخوری؟

اون سری که شکستی یادته؟ قبلش اومدی اورژانس گفتی دیگه انگیزه ندارم میخوام بشکنم. خودت تصمم گرفتی و شکستی ولی نیم ساعت بعدش اومدی کانون داشتی حسرت میخوردی.

این همه عامل مثبت وجود داره برای ترک چرا میگی انگیزه ندام؟ حداقل اینکه از ضرراش دور میشی دیگه عذاب وجدان نداری.

تحریک برای همه هست آدمی موفقه که بتونه تو شرایط سخت خودشو کنترل کنه.وگرنه هر سری که تحریک شی بخوای بشکنی دیگه ترک معنا نداره.

ما الان هممون تو ی آزمایشیم که خدا برامون قرار داده. اگه تو جوونی نتونیم جلوی نفسمون رو بگیریم دیگه موقع پیری فایدش چیه؟ تا جوونم باید توشه ای برای خودمون دست و پا کنیم.

نفس آدم خیلی بهش فشار میاره ولی خب خدایی هم اون بالا وجود داره که آدم رو از خیلی از خواسته های نفس منع کرده.

وَلَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنسَانَ وَنَعْلَمُ مَا تُوَسْوِسُ بِهِ نَفْسُهُ وَنَحْنُ أَقْرَبُ إِلَيْهِ مِنْ حَبْلِ الْوَرِيدِ

و ما انسان را آفريده‏ ايم و می‏دانيم كه نفس او چه وسوسه‏ اى به او میكند و ما از شاهرگ [او] به او نزديكتريم


به خدا توکل کن ازش کمک بخواه مطمئن باش هواتو داره.

خدا هیچکس رو بیشتر از تواناییش مورد آزمایش قرار نمیده. مطمئن باش از پسش بر میایی.

خدا هیچ کس را ، جز به اندازه ی تواناییش تکلیف نکند.نیکیهای هرکس به سود او و بدیهایش به زیان اوست.

سوره بقره آیه 286

[تصویر:  a7f963e5e050.gif]
‌‌‌‌
تاخودت کاری نکنی چیزی تغییر نمیکنه ..


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 3 مهمان