اورژانس کانون

**mig23** · 1394 ارديبهشت 27، 12:46

ممنون خدا شما هم کمک کنه ترک کنین

**تـــواب** · 1394 ارديبهشت 28، 9:17

سلام

من وضعیتم اورژانسیه وضو هم گرفتم اما از صبح که بیدار شدم دارم با خودم کلنجار می رم

در حال کش و قوس با این رجیم چی بگم آخه :(

می خواد برنامه بیست روزمو از همین اول خراب کنه

**می توانم** · 1394 ارديبهشت 28، 9:32

خیلی غلط کرده

محکم باشید

بگید نه

امروز برنامه ای دارید ؟

**تـــواب** · 1394 ارديبهشت 28، 9:41

برنامه خاصی که نه

تو خونه بیکار البته هی خواستم مطالعه کنم نمی ذاره !!!!!!

یه نگرانی هم دارم از خواستگاری رفتن و نه شنیدنش شاید

**می توانم** · 1394 ارديبهشت 28، 9:44

بی خیال بابا

الان چرا باید یه نیروی جوان و کارا تو خونه بی کار باشه ؟

دانشجو هستید ؟ زبانتون چطوره ؟

**تـــواب** · 1394 ارديبهشت 28، 9:51

اه نمی دونم چرا اینجوری شد با ذهنم شد :(

خدایا ببخشید
من برم پاک بشم بعد بیام

**می توانم** · 1394 ارديبهشت 28، 10:02

الان سنا خانوم بود می گفت اگر شما برنامه ریزی داشتی و الان سرت شلوغ بود اگر هدف تعیین کرده بودی و برای هدفت دست به کار شده بودی تو خونه تنها نمی موندی که انقدر سختی بکشی

هیچ وقت دیر نیست همین امروز شروع کنید

**تـــواب** · 1394 ارديبهشت 28، 10:07

من دوباره شکستم

از اون روزی که بعد از 18 روز شکست خوردم دیگه یه روز خوبم نداشتم

برنامه ریزی خوبه به شرطی که برپایه ی توانایی باشه
من مدتهاست که دچار افسردگی هستم

و خب هر کاری کردم خوب نشدم
کتاب و مقاله و بیخیال بودن و هیچی جواب نداده

وضعیتم خیلی بد شده
یک لحظه ذهنم رو نمی تونم کنترل کنم

**تـــواب** · 1394 ارديبهشت 28، 10:14

من لیسانس شیمی دارم و زبانمم در حد معمولیه

**آرمین** · 1394 ارديبهشت 28، 10:21

سلام

داداش تواب بالاخره باید یه جوری خودت رو مشغول کنی تا از این حال و هوا دربیای...
اگه همین جوری بخوایم بشینیم حال مون بهتر که نمیشه هیچ... بد و بدتر میشه...

واسه پاکی هر روزت تنبیه و تشویق بذار...
با هر تشویق کم کم انرژی می گیری و از این وضیعت جدا میشی.... Khansariha (18)

**تـــواب** · 1394 ارديبهشت 28، 10:31

چه تشویقی اخه :(

روزا دارن می گذرن و من بیشتر می پوسم از درون

مثل یه تیکه آهن که تو رطوبت 100% مونده

**آرمین** · 1394 ارديبهشت 28، 10:42

هر تشویقی که دوست داری... حتا یه چیز خیلی کوچیک...
فقط یه بهانه است تا خودمون رو بهتر پیدا کنیم...

خوردن یه بستنی...
خریدن یه کتاب...
دیدن یه فیلم...
رفتن به پارک...

**تـــواب**

امروز که کلا از سوخت ایشالا از فردا بتونم یه ریکاوری درست داشته باشم و بیام تو خط

می ترسم کم کم قبح این گناه بیش از این برام بریزه :(

دعا کنید برام

قرارم هست برم خواستگاری با این وضعیت روحی واقعا نمی دونم کار درستیه یا نه ...

**vojdan bidar** · 1394 ارديبهشت 28، 15:10

آره آقاجون کار درستیه ، بلند شو برو خاستگاری ، وقتی بری خودت رو در میدون عمل قرار بدی از این رو به اون رو میشی ، انگیزه ات هم چند برابر میشه ، حتی اگه رفتی خاستگاری نپسندیدی باز هم انگیزه ات چند برابر میشه ، چون برای یک کار مهم تو زندگیت اولین اقدام رو انجام دادی. همیشه قدم اوله که سخته ، حتما برو.

قبلنم گفته بودم اگه خاطرت باشه ، رفتنت باعث میشه که احساس کنی بزرگ شدی ، لازمه الان یه تغییرات اساسی تو زندگیت ایجاد کنی ، ذهنت باز میشه . برو دوست من ، حداقلش اینه که می فهمی دخترای این دوره زمونه چی ازت میخان تا زنت بشن ، خاسته هاشونو بشنوی ناگزیر میری سمت اینکه اون خاسته ها رو برآورده کنی ، خاسته هاشونم خداییش حالا زیاده 53258zu2qvp1d9v

ولی اشکال نداره ، برای خودت خوبه ، باعث پیشرفتت میشه

**صادقین**

سلام برادر. بسیار ناراحت هستم به خاطر مشکل شما و خیلی از جوونای دیگه. واقعا آدم اگه از درون نخواد که مشکلش حل بشه نمی تونه بر اون مشکل غلبه کنه. به هر حال این خواستگاری فرصت خوبیه برای اینکه خودتون رو پیدا کنید اما باید صبور باشید چون امر ازدواج یک امر عمریه ایه و تصمیم گیری در موردش احتیاج به صبر و تحمل داره. منظورم اینه که باید به طرف مقابلت حق بدی که فرصت فکر کردن و تحقیق کردن در مورد شما رو داشته باشه. نظرات جناب وجدان بیدار در مورد خواستگاری هم نظرات خوبیه. به هر حال دوست خوبم برادر عزیزم در همه حال توکلت به خدای قادر متعال باشه و مطمئن باش تنهات نمی ذاره.
گرچه شاید درست بلد نباشم حرف بزنم ولی امیدوارم موفق و سعادتمند باشی.