اورژانس کانون

**طاهر** · 1394 مرداد 17، 18:59

خب همساده انگار سرکارمون گذاشتن
اشتباهی زنگ زدن Gigglesmile

بیا برگردیم مرکز Gigglesmile

**همساده**

من تا چایی نخورم هیچ جا نمیرم. :smily man:

خلاصه ما رفتیم مرکز ولی اگه دوباره اوضاع اورژانسی شد. تو همین صفحات اگه خوب بگردیم و حوصله کنیم خیلی چیزهای خوبی پیدا میشه تو 667 صفحه بالاخره یه چیزی یه حرفی نکته ای نوری چیزی هست که حال ما رو خوب کنه.

به امید خدا به امید خدا سوار شو برگردیم مرکز( الان کدوم یکیشون تو بودی؟ Vamonde

)

[تصویر: images?q=tbn:ANd9GcTTf5WPoiKIzUcTXpStokP...ojs14Hy7DK]

**طاهر** · 1394 مرداد 17، 19:12

تو سوار شو
توراه برگشت بهت چایی هم میدیم
کشتی منو با این سوالت Khansariha (13)

اقا ما خزعبل میگیم اسپم میشه بد میشه ها 1276746pa51mbeg8j

راستی منم موافقتم
اگه بگردیم کلی حرف هست که حال خوب کن باشه
تازه همین چند دقه قبل تو خلاصه گذاشتیم که مارال خانوم فرموده بودن که
تو کانون راه حل های زیادی برای حل مشکلاتمون هست-دوتا نکته رو یکی کردم از توش این در اومد- 1276746pa51mbeg8j

باید حوصله کنیم و بگردیم
دنبال این نورهایی ک شما گفتی 128fs318181

**همساده** · 1394 مرداد 19، 9:40

هم اکنون نیازمند یاری سبزتان هستیم 1276746pa51mbeg8j

**درخشنده** · 1394 مرداد 19، 9:43

من اینجام استاد.... دکتر میتوانم معلوم نیست کجاست....

همساده نگفتی اون غوداااا رو از کجا فهمیدی با غ مینویسن یا ق؟!!! Gigglesmile

**همساده** · 1394 مرداد 19، 9:47

از دیکشنری هنگ کنگ به فارسی عمید
درخشنده من صبحا حالم بد میشه
افکار گذشته میان تو خاطراتم اینقدر تو ذهنم کشمکش میشه که خسته میشم
میدونی انرژی روزانه مو همین اول صبح میزارم
کافیه یه لحظه ذهنمو آزاد بزارم یهم برمیگرده به گذشته

**درخشنده** · 1394 مرداد 19، 9:53

خب پس خوبه یکم مقاومت کنی ظهر میشه کارت راحت میشه....اون فیلمی که از اپارات گذاشته بودی توش میگفت نیم ساعت طول میکشه تا حس

و حالمون عوض بشه 128fs318181

نیم ساعت حرف میزنیم مرتب میشی 128fs318181

**همساده**

خوب مرسی که وقت داری
من به اندازه موهای سرم لغزش داشتم.خاک تو سرم 1276746pa51mbeg8j

ولی اغلب دو تا خاطره تو سرمه که راحتم نمیزارن چه کار کنم که برن
یکی اینکه میترسم برگردم و باز اون دوتا خاطره رو تکرار کنم که اینبار اگه گیر بیفتم راحت حبس میخورم و آبروم میره.
یکی اینکه برای رهایی از اون دوتا خاطره که دست از سرم بردارن لغزش کنم.

**درخشنده** · 1394 مرداد 19، 10:01

داداش اختیار خودتو دست کم نگیر....تو میتونی هر کاری کنی

برای روحیه دادن اینارو نمیگم....

منم به اندازه موهای سرم انجامش دادم...فکر کنم رکورد دار کانون باشم 1276746pa51mbeg8j

یکم دلم گرفت بهش فکر کردم....

ولی ایا مهمه که قبلا چکار کردیم؟!

شما ازینجا به بعد خوب باش مطمئن باش اون دنیا و اینجا هیچ اتفاق بدی نمیوفته... 128fs318181

**همساده** · 1394 مرداد 19، 10:04

خب چه راهی پیشنهاد میدی؟

**درخشنده** · 1394 مرداد 19، 10:11

برای اینا؟!!

نقل قول: یکی اینکه میترسم برگردم و باز اون دوتا خاطره رو تکرار کنم که اینبار اگه گیر بیفتم راحت حبس میخورم و آبروم میره.
یکی اینکه برای رهایی از اون دوتا خاطره که دست از سرم بردارن لغزش کنم.

اخه اینا جفتشون انجام ندادن کارین! معمولا راهکارو میدن برای انجام دادن کاری!

من هرچی بگم و بهترین راهکار رو بگم هم فقط میشه 2 درصد کار....98 درصد بقیه شمایید... 128fs318181

به نظرم مشکل شما با گذر زمان خودش حل میشه...فقط باید خیلی ازش فاصله بگیرید...دیدید قبلا چه ترسی داشتیم از بعضی گناها؟ اون ترس یواش

یواش بر میگرده...

الان من بخوام برم توی سایت ناجور قلبم تند میزنه...

چون خیلی وقته نرفتم...

بعضیا میگن با گناه روح انسان کثیف میشه و تا اخر عمر همونطوری میمونه ولی در عمل اینطوری نیست...با انجام ندادنش ترس از گناه بر میگرده

و دقیقا میشه مثل اولش....