1394 شهريور 5، 17:46
1394 شهريور 5، 17:49
ویرایش شده
اینجا اورژانسه ها!
برای مواقع بحرانی استفاده میشه!
این مطالب چه ربطی به اینجا داره؟!
این مباحث رو باید در شبانه روزی مطرح کنید یا تاپیک سرگرمی
لطفا قبل از پست گذاشتن در هر تاپیکی
به عنوان تاپیک و پست اول تاپیک عنایت داشته باشید.
البته ظاهرا، شروع این مباحث به خاطر انحراف ذهن از وسوسه بوده
خیلی ایده ی خوبیه
اما درمان آدم اورژانسی که لزوما در اورژانس انجام نمیشه!
منتقلش میکنن به بخش!
1394 شهريور 5، 21:24
ویرایش شده
من معمولا وقتی پست طولانی میزنم تهش بابت بلند بودن پست عذر خواهی میکنم از این جهت ک وقت کسی رو بگیرم بابت حرف یامفت . از این جهت ک نتونستم حرفام رو در کمترین شکل ممکن بیان کنم
ولی این بار همین ابتدا میگم لازم نیست همه این پست رو بخونن
و مسلما بابت طولانی شدن این پست از کسی عذر خواهی نخواهم کرد
و اما بعد
من نمیدونم حرفی ک میخوام بزنم و جوابی ک بدم درسته یا نه. نه از جهت درست وغلط بودن صحبت. از این جهت ک ایا حرفی ک میزنم لازمه گفته بشه یا نه
من معتقدم حرفی ک جز برای "رضای خدا" زده بشه ارزش باز گو کردن نداره و من احساس میکنم این صحبتم صرف یک دفاعیه هست از کاری ک کردم ن از برای رضای خدا. و من معتقدم وقتی صحبت از دفاع باشه "خود" میاد وسط. "خود"ی ک بدون "خدا" "بی خود"ه. و حرفی هم ک برای دفاع از این"خود" باشه "بی خوده"
هر چند ک صحبتی ک الان میخوام بکنم صرف مشخص شدن موضوع هست ولا غیر باز با این حال چندان راضی به گفتنش نبودم
و اما مجاهد عزیز خدمت شما عرض کنم ک:
امروز عصر عزیزی مراجعه کرد به اورژانس برای گرفتن کمک
و حرفی ک ابتدا ما زدیم این بود: -صحبت ها پاسخ به قول بوده و میتونید با کلیک روی فلش سبز رجوع کنید به اصل صحبت-
(1394 شهريور 5، 14:01)طاهر نوشته است: به خودت مسلط باش
حالا ک اومدی اینجا چ کاریه گناه
میشینیم سه تایی گپ و گفت میکنیم و یه لذتی هم دور همی از این گفت و گو میبریم
چ کاریه ادم به لذت چند ثانیه ای گناه برسه و بعدش پشیمون بشه
چند دقه تحمل کنی باهم حرف بزنیم مطمئنم ک وسوسه گورشو گم میکنه میره
ولی وقتی رفت باید پی چاره باشه اساسی
و سپس این:
(1394 شهريور 5، 14:05)طاهر نوشته است: فکر بد کردی وسوسه اومد ها؟
خب حالا فکر خوب کن تا اون افکار بره
یه تجربه ای هست ک میگه وقتی افکار بد بهت هجوم میارن تو با افکار خوب اون ها رو از خودت دور کن
با وضو چطوری؟
میتونی بری یه وضو بگیری بیایی؟
با اب سرد اگه مقدوره
و بعد هم میتوانم خانوم گفتن ک
(1394 شهريور 5، 14:09)می توانم نوشته است: اقا ساماناینم جواب اقا سامان
قبلا روش هایی استفاده کردی بابت تغییر فکر کمک کرده؟
من می خوام یه روش خوب بگم
بعد از اینکه وضو گرفتید
یک بازی فکری
(1394 شهريور 5، 14:11)saman71 نوشته است: چه بازی ای؟
بازی رو پایم
این طوری شده ک بنا شد برای تغییر فکر از افکار بد به سمت خوب یک بازی فکری اانجام بشه
و البته در خلال بحثی ک میشد همون ابتدا ما این رو گفتیم
(1394 شهريور 5، 14:12)طاهر نوشته است: خیلی خوب کردی اومدی
و حتما خدا خواسته ک ب گناه نیفتی و ب دلت اینجا رو انداخته
ما یه تالار تجربیاتی هم داریم اینجا
بعدا ک سرحال بودی برو بهش ی نگاهکی بنداز
و این لینک ک میذارم مربوط هست به چکیده حرف های بچه ها الان ی نگاهی بهش بنداز
خوشت اومد پست های بالاترش هم ببین
اینجا
تو همون تالار تجربیات ک گفتم بری اجیل ترک ک گلبرگ خانوم زحمتش رو میکشه نکته های کوچولو موچولوی خوشمزه ای هست
نیم خطی یک خطی ب اونام سر بزن
خوشم میاد اقا سامان میخواد کولاک کنه ها
و بعد میتوانم خانوم گفتن
(1394 شهريور 5، 14:15)می توانم نوشته است: به خیالم روش اقا طاهر بهتر باشه
ولی هم نظر اقا سامان هم نظر ما این بود ک نه بازی بهتره برای این موقعیت.
و بنا رو گذاشتیم برای یک بازی فکری ک شما شاهدش بودی
و بعد شما اومدی اون پست رو زدی
شما گفتی ک اینجا اورژانسه و برای مواقع اورژانسی . احسنت به شما.
ما هم چون دقیقا مثل شما متوجه بودیم اینجا اورژانسه و برای مواقع اورژانسی اون پیشنهاد بازی رو دادیم و گفتیم ک برای انحراف ذهن از افکار بد به سمت افکار خوب بازی فکری انجام بشه
وقتی کسی اورژانسی میشه و احتیاج به کمک پیدا میکنه. افراد پیشنهادی های مختلفی میدن
یکی میگه برو تو جمع بشین تنها نباش
یکی دیگه میگه برو وضو بگیر آب سرد بخور. قران بخون. دوش اب سرد بگیر
و دیگری هم میگه برو فیلم ببین . بازی بکن
و خلاصه هرکسی راهی میده برای انحراف ذهن از وسوسه ها
و اتفاقا درمان مواقع اورژانسی من فکر نمیکنم غیر از این باشه : منحرف کردن ذهن از افکار بد برای چند ساعت تا حالت عادی برگرده
اما یکی مثل من به جای پیشنهادات بالایی به کسی ک نیاز به کمک داره نمیگه بلند شو اون کار بکن این کار رو بکن.
من وقتی کسی میاد اینجا میگم عزیز دردت چیه؟ بیا بشینیم حرف بزنیم.-همون چیزی که ابتدا ب این دوست هم گفتم-
من به اورژانسی میگم بیا درد دل کنیم تا ذهنت متوجه افکار بد نشه.
من از وقت خودم نزدم برای بازی.
من بیکار نبودم عزیز .
اتفاقا امروز خیلی کار داشتم انجام بدم و براش برنامه هم ریخته بودم ولی همه رو بیخیال شدم
نشستم اینجا برای بازی. من به کسی ک اورژانسی شده نمیگم برو قدم بزن. برو تو جمع . تنها نباش.
من اگر کسی کمک خواست تا اونجا ک در توانم باشه کمکش میکنم. مگر اینکه در توانم نباشه و کمکی از دستم بر نیاد ک ساکت باشم
گفتی اینجا اورژانسه درمان رو ببرین جای دیگه
من ندیدم جایی برای درمان کسی رو از اورژانس منتقل بکنن جای دیگه
شما دیدی؟
من خیلی خیلی خوشحال میشم بدونم فلسفه وجودی اورژانس چیه از نظر شما البته؟!
وقتی ک اینجا بنا باشه کسی بیاد اعلام کمک بکنه بعد ما هم بهش بگیم بیا تو شبانه یا سرگرمی کمکت کنیم. خب اینجا چ لزومی داره وجود داشته باشه؟
اگه بناست اینجا صرفا برا اعلام نیاز ب کمک باشه خب شبانه ک از اینجا بهتره. اونجا ک بازدید کننده بیشتری داره. طرف میاد اونجا میگه من کمک میخوام همون جا هم راهنمایی میشه. دیگه چ نیازی هست بیاد اینجا بگه کمک میخوام بعدا بره تو شبانه بهش کمک بشه.
اتفاقا بچه ها پیشنهاد دادن ک بریم شبانه یا سرگرمی ولی من مخالفت کردم.
گفتم اینجا اورژانسه و اگه کمکی قرار بشه همین جا انجام باید بشه
و من فکر میکنم بعد از درمان هست ک بیمار رو منتقل میکنن به بخش. برای نگه داری و مراقبت بیشتر
برای من زدن این پست پشیزی ارزش نداشت ولی این حرفا رو گفتم که مشخص بشه جریان از چ قرار بوده
همین الان ک اقا سامان اومد تو شبانه گفت حالم خیلی بهتر شده برای من کافی بود
به والله ک خوب شدن اقا سامان برای من از هزار بار زدن این حرفا بهتر و باارزش تر بود
ولی اینا رو گفتم ک بگم ما هم میدونیم اینجا اورژانسه و اتفاقا چون میدونستیم اینجا اورژانسه این حرفا زده شد
هنوز هم اگه مدیر محترم هم نظر باشماس من بر میگردم و همه پست هایی ک اینجا گذاشتم رو با کمال نیک رویی حذف میکنم
از مدیر محترم میخوام واقعا بررسی بکنن حرفایی ک زدیم رو ببین ایا حرفی ک زدیم اشتباهه. و اگر اشتباهه تا ما پست هامون رو حذف بکنیم. برای ما دقیقا مشخص کنن اورژانس برای چی ساخته شده
یاعلی
برای یافتن چیزی
باید به جستجوی آنچه نیست، بروی...
1394 شهريور 5، 22:32
ویرایش شده
نقل قول: هر چند ک صحبتی ک الان میخوام بکنم صرف مشخص شدن موضوع هست ولا غیر باز با این حال چندان راضی به گفتنش نبودمپستی ک بالا گذاشته شد اولین صحبت این شکلی من بود
و ان شالله اخرین ش هم هست
برای یافتن چیزی
باید به جستجوی آنچه نیست، بروی...
1394 شهريور 12، 15:37
ویرایش شده
اونموقع تا حالا دارم صلوات میفرستم
گفتم خودم میتونم از پسش بربیام ولی ترسیدم که اینم یه وسوسه باشه و...
اومدم کانون
1394 شهريور 12، 15:44
خوب هم مقاومت کردی...
وسوسه ها که نمی خوای باقی بمونن درسته؟
پس خودتو باید حسابی مشغول چیزی کنی تا از سرت بیافته...
اگه فکر می کنی تو خونه موندن واست سخته...
همین الان بزن بیرون و برو یه قدمی بزن...
یه حال و هوایی عوض می کنی همه چی درست میشه...
1394 شهريور 12، 16:55
ویرایش شده
ممنون آقا آرمین
خدا کمک کنه.....
1394 شهريور 12، 16:58
هر جا کم آوردی ذکر بگو... دعا بخون...
مطمئن باش خدا کمک می کنه...
منتظریم ازت خبرهای خوب بشنویم...
1394 شهريور 12، 23:31
جلوگیری از ورود خر به اتاق ذهنتون راحت تر هست تا اینکه بخواین این خر رو بعد از ورود به اتاق بندازین بیرون . جلوی در وایستین و راهش ندین.
عمر را ضایع مکن در معصیت
تا تر و تازه بمانی جاودان
نفس شومت را بکش کان دیو توست
تا ز جیبت سر برآرد حوریان
چون بکشتی نفس شومت را یقین
پای نه بر بام هفتم آسمان
1394 شهريور 14، 2:10
یه چیزی در کنترل نگاه و ذهن نوشتم اون رو خوندین؟
شايد خوشبختي همين باشد
كه با خودت نگويي :
كاش جايِ ديگري بودم
كارِ ديگري داشتم
يك آدمِ ديگري بودم ... !
عاقبتت بخیر همسفر
كه با خودت نگويي :
كاش جايِ ديگري بودم
كارِ ديگري داشتم
يك آدمِ ديگري بودم ... !
عاقبتت بخیر همسفر
1394 شهريور 14، 2:12
ویرایش شده
نمی دونم چی بگم ولی فکر کنم همین ذکری که توی آواتارتون گذاشتید آرومتون کنه
يادمان نرود گاهی با گناه به اندازهی یک لايک فاصله داريم...
يادمان نرود فضای مجازی هم «محضر خداست» نکند که شرمنده باشيم؛ امان از لحظهی غفلت که فقط خدا شاهد است و بس...
روی مانيتور بچسبانيم:«ورود شيطان ممنوع»
مراقب دستی که کليک می کند، چشمی که می بيند و گوشی که می شنود باشيم... و بدانيم و آگاه باشيم که خدا يک کاربر «هميشه آنلاين» است...
يادمان نرود فضای مجازی هم «محضر خداست» نکند که شرمنده باشيم؛ امان از لحظهی غفلت که فقط خدا شاهد است و بس...
روی مانيتور بچسبانيم:«ورود شيطان ممنوع»
مراقب دستی که کليک می کند، چشمی که می بيند و گوشی که می شنود باشيم... و بدانيم و آگاه باشيم که خدا يک کاربر «هميشه آنلاين» است...
1394 شهريور 14، 2:19
شايد خوشبختي همين باشد
كه با خودت نگويي :
كاش جايِ ديگري بودم
كارِ ديگري داشتم
يك آدمِ ديگري بودم ... !
عاقبتت بخیر همسفر
كه با خودت نگويي :
كاش جايِ ديگري بودم
كارِ ديگري داشتم
يك آدمِ ديگري بودم ... !
عاقبتت بخیر همسفر
1394 شهريور 14، 2:23
لا حول ولا قوه الا بالله العلی العظیم
شايد خوشبختي همين باشد
كه با خودت نگويي :
كاش جايِ ديگري بودم
كارِ ديگري داشتم
يك آدمِ ديگري بودم ... !
عاقبتت بخیر همسفر
كه با خودت نگويي :
كاش جايِ ديگري بودم
كارِ ديگري داشتم
يك آدمِ ديگري بودم ... !
عاقبتت بخیر همسفر